حسادت فرزند اول به نوزاد تازه متولد شده یکی از چالشهای مهمی است که والدین در مسیر تربیت کودکان خود با آن مواجه میشوند. با این حال حسادت فرزند اول مسئلهای غیر قابل کنترل نیست. اگر شما بتوانید علت ناراحتی فرزند خود را به خوبی درک کنید و برخورد مناسبی با او داشته باشید کج خلقیهای فرزند اول با سهولت بیشتری مدیریت خواهند شد. در واقع والدین نقش موثری در کاهش حسادت فرزندان خود خواهند داشت و رفتار نامناسب آنها میتواند شرایط را بدتر کند. ما در این مقاله علل حسادت فرزند اول به فرزند دوم و راهکارهای آن را از منظر روانشناسی کودک مورد بررسی قرار دادهایم پس با ما همراه باشید.
منبع : حسادت فرزند اول
بسیاری از پدر و مادرها نمیتوانند درک کنند که چرا فرزند اولشان با حسادت نسبت به برادر یا خواهر کوچکتر خود رفتار میکند. آنها ممکن است به خاطر بد رفتاری و لج بازیهای فرزند اول او را دعوا کنند یا رفتارهای سرزنش آمیزی از خود نشان بدهند. این در حالی است که اگر شما بتوانید علت حسادت فرزندتان را بفهمید میتوانید با نشان دادن واکنشهای بهتر این احساس را در او از بین ببرید. ما در ادامه به مهمترین دلایل حسادت فرزند اول نسبت به فرزند دوم اشاره کردهایم.
فرزندان اول چندین سال مرکز توجهات والدین خود بودهاند. آنها این توجهات را به معنای میزان عشق و محبت برداشت میکنند. در نتیجه با آمدن فرزند جدید و تقسیم شدن توجهات آنها احساس میکنند دیگر دوست داشتنی نیستند و والدینشان فرزند جدیدی را جایگزینشان کردهاند. این مسئله میتواند باعث شود که کودک نگرانی و اضطراب زیادی را تجربه کند و نسبت به فرزند جدید حسادت بورزند.
معمولا پدر و مادرها به مرور زمان تجربه بیشتری به دست میآورند و میتوانند شرایط بهتری برای فرزندان بعدی فراهم کنند. همین مسئله میتواند حسادت فرزندان قبلی را برانگیخته کرده و باعث شود که آنها دائما شرایط سابق خود را با شرایط فعلی فرزند جدید مقایسه کنند.
کودکان همانند والدین نمیتوانند صبر و حوصله داشته باشند. آنها ممکن است از اینکه فرد دیگری وارد دنیای آنها شده و برخی مواقع مزاحمتهایی برای او ایجاد میکند احساس نارضایتی زیادی داشته باشند. برای مثال فرزندان کوچکتر معمولا به وسایل فرزندان بزرگتر دست میزنند و بازیهای خواهر یا برادر خود را به هم میریزند. در این شرایط اگر کودک به درستی برای این مسائل آماده نشده باشد میتواند رفتارهای نامناسبی از خود بروز دهد.
همان طور که گفته شد حسادت فرزند اول نسبت به فرزند دوم مسئلهای اجتناب ناپذیر نیست. در واقع شما میتوانید با استفاده از برخی راهکارها این وضعیت را مدیریت کرده و به تعدیل احساسات منفی در فرزندتان کمک کنید. ما در ادامه به چند توصیه مهم در این زمینه اشاره کردهایم.
کودکان باید در مورد نحوه برخورد با فرزند کوچکتر آموزش ببینند. قبل از اینکه فرزند جدید به دنیا بیاید در مورد ضعفها و ناتوانیهای یک نوزاد با فرزندتان به زبان کودکانه صحبت کنید. شما میتوانید در جریان بازی و به کمک عروسکها نحوه برخورد با نوزاد را با فرزندتان تمرین نمایید. این کار باعث میشود که بعدها فرزند اول در ارتباط با خواهر یا برادر کوچکترش محتاطانهتر رفتار نماید و در نتیجه از جانب شما نیز بیشتر حمایت شود. این در حالی است که عدم آموزش میتواند رفتارهای نامناسب بیشتری را در پی داشته باشد و در نتیجه شما نیز گاهی اوقات مجبور شوید فرزند اول خود را به خاطر این رفتارها سرزنش یا دعوا کنید. این موضوع تا حد زیادی منجر به برافروختگی حسادت خواهد شد.
وقتی فرزندتان نزدیک خواهر یا برادر کوچکش میشود دائما با کلماتی نظیر “مراقب باش” یا “دست نزن” به او واکنش نشان ندهید. این مسئله با فراهم کردن تقویت منفی میتواند باعث افزایش بدرفتاریهای کودک شود. در نتیجه تلاش کنید بدون اینکه چیزی بگویید به آرامی رفتارهای کودک را زیر نظر بگیرید تا برخورد پرخاشگرانهای از خود نشان ندهد. اگر رفتار نامناسبی از کودک سر زد بهتر است با استفاده از تکنیک حواس پرتی توجه فرزند اول را به موضوعی دیگر جلب کنید.
بسیار اهمیت دارد که به فرزندتان نشان دهید توجه بیشتر به خواهر یا برادر کوچکتر به این معنا نیست که او را بیشتر دوست دارید. برای فرزند اول خود توضیح دهید هر نوزاد پس از تولد چه نیازهایی دارد و باید چه مراقبتهایی دریافت نماید تا بزرگ شود. به کودک یادآوری کنید که وقتی او هم نوزاد بود همین کارها را برای او انجام دادهاید و همین باعث شده که امروز او بزرگتر و قویتر باشد.
به جای اینکه تمرکز خود را به کارهایی که کودک نباید انجام دهد معطوف کنید به رفتارهای مثبت فرزند اول خود توجه نمایید. برای مثال هربار کودک با خواهر یا برادر خود به خوبی برخورد کرده یا به آرامی او را نوازش میکند او را تشویق کنید. گفتن کلمات سادهای نظیر “آفرین” یا “تو خیلی خواهر یا برادر خوبی هستی” به او کمک میکند تا رفتارهای سالمتری را در تعامل با فرزند کوچکتر در درون خود پرورش دهد.
برای اینکه بتوانید احساسات منفی را در فرزند اول خود کمتر کنید و رابطه مثبتتری میان فرزندانتان ایجاد نمایید لازم است زمانهایی را برای گفتوگو با کودک بزرگتر اختصاص دهید. بگذارید کودک در مورد افکار، احساسات و نگرانیهای خود با شما صحبت کند. تلاش کنید نشان دهید که درک متقابلی از حرفهای فرزندتان دارید. در نتیجه هرگز او را به خاطر گفتههایش سرزنش و قضاوت نکنید. در نظر داشته باشید که این گفتوگو به خودی خود میتواند بسیاری از احساسات منفی در فرزندتان را کاهش دهد و به او کمک کند تا راحتتر با شرایط جدید سازگار شود.
یکی از رفتارهای غلطی که میتواند تا حد زیادی منجر به بروز حسادت در فرزند اول شود مقایسه شدن با خواهر یا برادر کوچکتر توسط والدین و سایر افراد مهم زندگی است. در نتیجه تلاش کنید این موضوع را بپذیرید که هر کودکی ویژگیها و توانمندیهای منحصر به فرد خود را دارد. در نتیجه عملکرد هرکدام از فرزندانتان را باید فقط با خودش مقایسه کنید.
بسیار اهمیت دارد که اگر نمیتوانید خواستههای فرزند اول خود را برآورده کنید خواهر یا برادر کوچکتر او را بهانه نکنید. حتی اگر واقعا به خاطر نیازهای فرزند کوچکتر نمیتوانید مطالبات فرزند اول را برآورده نمایید لازم است که به شیوه دیگری این موضوع را مطرح کنید. اینکه دائما به فرزند اول بگویید نمیتوانیم بازی کنیم چون من باید مراقب نوزاد باشم یا نمیتوانیم به شهربازی برویم چون باید مراقب خواهر یا برادرت باشم باعث میشود فرزند اول احساس بدی نسبت به خواهر یا برادر کوچکتر خود پیدا کند و او را به عنوان مانعی بر سر خواستههای خودش ببیند. به همین خاطر لازم است بسیار مراقب کلمات و جملاتی که به کار میبرید باشید.
برای دریافت مشاوره در زمینه کودک میتوانید در هر ساعت از روز برای مشاوره تلفنی کودک از طریق شماره 02166419012 با برترین متخصصان کلینیک تخصصی نی نی مایند تماس حاصل نمایید.
برگشت به دوران قبلتر کودکی یکی از رفتارهای رایجی است که فرزندان اول در واکنش به تولد نوزاد جدید از خود نشان میدهند. لازم است کمی به فرزندتان زمان داده و از راهکارهای گفته شد نیز کمک بگیرید. اگر احساس میکنید فرزندتان در سازگاری با شرایط جدید مشکلات زیادی دارد بهتر است از یک روانشناس کودک برای بررسی بهتر اوضاع کمک بگیرید.
منبع : حسادت فرزند اول
ویژگی های فرزندان آخر خانواده چیست؟ فرزند آخر بودن تا چه حد بر روی روحیات فرد تاثیر گذار است؟ خانواده یک زنجیره است که هر کدام از افراد متناسب با جایگاه خود رفتاری خاصی دارند. اکثر والدین متوجه این نکته میشوند که هر کدام از کودکان آنها ویژگیهای منحصر به فردی دارد. برخی از روانشناسان باور دارند که تربیت فرزندان نقش مهمی بر روی خصوصیات اخلاقی آنان ایفا میکند. همچنین رفتار متفاوتی که والدین با کودکان دارند، در شکل گیری اخلاقیات متفاوت در فرزندان تاثیر میگذارد. به عنوان مثال فرزندان آخر در عین حال که میتوانند افراد موفقی شوند، اگر بسیار نازپرورده باشند حالت وابستگیشان را تا آخر عمر حفظ میکنند. در ادامه مطلب به بررسی ویژگی های فرزندان آخر میپردازیم.
منبع : ویژگی های فرزندان آخر
فرزندان آخر در کنار خواهرها و برادرهای بزرگتر خود بزرگ میشوند. از نظر کودک آخر، خواهر و برادرهای بزرگتر میتوانند از پس همه کارها بر بیایند. به همین دلیل برای رقابت کردن با آنها انگیزه زیادی دارد و همین عامل رشد سریع او میشود. از طرف دیگر فرزند آخر عزیز دل و دردانه همه اعضای خانواده است. اگر والدین رفتار درستی با فرزند آخر نداشته باشند، برای همیشه او را وابسته خود میکنند. اگر اختلاف سنی بین شما و فرزند آخرتان زیاد است باید به آن توجه کنید و متناسب با آن رفتار نمایید. تعداد فرزندانی که پیش از فرزند آخر داشتهاید بر رفتار و تربیت شما تاثیر میگذارد و ویژگی های فرزندان آخر را نیز شکل میدهد. برای آشنایی بیشتر با روانشناسی کودک کلیک کنید.
رفتاری که والدین با کودکان خود دارند موضوع بسیار مهمی است که پدر و مادر باید در ابتدای زندگی مشترک و تولد فرزندان به آن توجه کنند. فرزندان آخر به خاطر اینکه همه اعضای خانواده بزرگتر از آنها هستند، همواره عشق و محبت تمام اعضای خانواده در دریافت میکنند. این برخورد باعث میشود که کودکان آخر از اعتماد به نفس بالایی برخوردار باشند و همواره با انگیزه به سمت اهداف خود پیش بروند.
فرزندان آخر معمولا افرادی منعطف بار میآیند. این کودکان برون گرا هستند و به راحتی با دیگران ارتباط برقرار میکنند. یکی از ویژگی های فرزندان آخر، خود محور بودن آنهاست؛به این معنی که همیشه طبق نظر خود پیش میروند. این کودکان خودخواه بوده و حتی ممکن است در برخی زمینهها تنها خود را قبول داشته باشند. فرزندان آخر توجه طلب هستند؛ یعنی دوست دارد که در تمام جمعها توجه به سمت او باشد. این کودکان به دلیل محبت زیادی که از خانواده دریافت کردهاند، معمولا افرادی با اعتماد به نفس بالا هستند. کودکان آخر به راحتی با دیگران ارتباط میگیرند و روحیه رقابتی بالایی دارند.
البته نکتهای که در این قسمت وجود دارد این است که هر ویژگی شخصیتی با توجه به محیطی که فرد در آن پرورش میآید و ویژگیهای بیولوژیکی شکل میگیرد. در نتیجه همه کودکان یکسان و با این ویژگیهای مشترک نیستند. بسته به اینکه شرایط زندگی آنها به چه صورت بوده، برخی از این ویژگیها را دارند و برخی از آنها را ندارند.
فرزندان آخر مانند هر فرزند دیگری ویژگیهایی را متناسب جایگاه خود در خانه پیدا میکنند. فرزندان آخر ممکن است به دلیل حمایت زیادی که از سوی اعضای خانواده دریافت میکنند به انسانهای وابستهای تبدیل شوند که نمیتوانند از عهده کارهای خود به تنهایی بر بیایند. همچنین ممکن است به دلیل توجه زیادی که از خانواده دریافت کردهاند به هیچ وجه تحمل بی توجهی را نداشته باشند. اگر این کودکان با بی توجهی مواجه شوند (به عنوان مثال در مدرسه) احساس سرافکندگی میکنند. پس از ویژگی های فرزندان آخر میتوان به توجه طلبی و وابستگی بسیار زیاد اشاره کرد. پیشنهاد می کنیم مقاله بهترین تعداد فرزند را مطالعه نمایید.
کودکان آخر به دلیل سن کم به توجه و حمایت دیگران نیاز دارند و لازم است والدین وقت کافی برای این کودکان بگذارند. اما بهتر است به این نکته که توجه افراطی به آنها در آینده برایشان مشکلاتی پیش میآورد نیز توجه داشته باشید.
فرزندان آخر باید مانند بقیه فرزندان از یک سری قوانین پیروی کنند. مقرراتی که در خانه وضع شده شامل حال تمام اعضای خانواده میشود. باید به این نکته دقت کنید چراکه فرزندان آخر معمولا به نظم و مقررات خانه بها نمیدهند. بهتر است هنگام بحث و مشاجره بین فرزندان، طرف فرزند کوچکتر را نگیرید و اجازه دهید خودشان با هم به نتیجه برسند. هنگام بحثها بی طرف باشید. همچنین اگر فرزندتان توقع بیجایی از شما داشت پاسخ منفی به خواسته او دهید. همچنین میتوانید برای تربیت بهتر فرزندتان از مشاوره کودک کمک بگیرید. مشاوره کودک میتواند شما را از جدیدترین اصول تربیت کودک آگاه سازد. برای کسب اطلاع بیشتر از مشاوره کودک کلیک کنید.
برای دریافت مشاوره در زمینه کودک میتوانید در هر ساعت از روز برای مشاوره تلفنی کودک از طریق شماره 02166419012 با برترین متخصصان کلینیک تخصصی نی نی مایند تماس حاصل نمایید.
اگر در کودکی بیش از اندازه به آنان توجه شود، در بزرگسالی حالت وابستگی را حفظ میکنند. پس بهتر است توجه و محبتی که از سوی اعضای خانواده به او میرسد کنترل شده باشد. در این راستا میتوانید از کمک مشاوران و روانشناسان نیز بهره بگیرید.
منبع : ویژگی های فرزندان آخر
کمتر کسی به استعدادیابی بزرگسالان توجه میکند، زیرا تصور بر این است که پیدا کردن استعدادها باید در زمان کودکی انجام میشد و این کار برای بزرگسالان فایدهای ندارد. بااینکه استعدادیابی در کودکی و نوجوانی مزایای بیشتری دارد، اما در هر سنی میتوانید آزمونهای استعدادیابی را انجام دهید و با شناختی که از استعدادهایتان به دست میآورید برنامههای جدیدی برای کار یا زندگیتان در نظر بگیرید. برای مثال موسس شرکت فورد(هنری فورد) در 40 سالگی شرکت فورد را تاسیس کرد. برای انجام استعدادیابی میتوانید با موسسه ذهن نو تماس گرفته و مشاوره تلفنی و سپس حضوری دریافت کنید.
منبع : استعدادیابی بزرگسالان
استعداد به معنای تواناییهایی شما است. بعضیها درزمینه کارهای هنری و بعضی دیگر در ورزش یا فهم احساسات دیگران استعداد دارند. در یک تعریف ساده روانشناسان معتقدند استعداد به معنای این است که موضوعی را سریعتر از دیگران یاد میگیرید و یا در آن بهتر از بقیه هستید. این توانایی یا استعدادها در هرکس متفاوت هست و درواقع هرکسی استعدادهای خاص خود را دارد.
نکته بسیار مهمی که در مورد استعدادها وجود دارد این است که نمیتوانید با تمرین استعدادی را ایجاد کنید، بلکه تنها میتوانید آن را بهتر کنید. به همین خاطر از آزمونهای استعدادیابی استفاده میکنیم. درواقع این آزمونها میگویند که بهتر است روی کدام موضوعات تمرکز کنیم و با تمرین آنها را بهبود ببخشیم.
کمک گرفتن از آزمونهای استعدادیابی چه اهمیتی دارد؟ در جواب این سؤال باید گفت اگر در یک زمینه استعداد داشته باشید، سریعتر و بهتر از دیگران آن را یاد خواهید گرفت؛ پس بهتر است زمان و انرژی خود را صرف کاری کنید که احتمال موفقیتتان در آن بیشتر است. اما از کجا بفهمیم که در چه کاری استعداد داریم؟
تا به امروز بیشتر آدمها در جریان اتفاقات زندگی متوجه میشدند که در بعضی کارها توانایی خوبی دارند، اما این روش تمام استعدادها را مشخص نمیکند و حتی ممکن است به اشتباه سالها بر روی استعدادی تلاش شود. پس بهتر است که با استفاده از آزمونهای استعدادیابی تمامی استعدادها و میزان استعداد در هرکدام از آنها را بیابیم.
احتمالاً با کسانی آشنا هستید که در رشتهای درس میخوانند یا کار میکنند که در آن توانایی ندارند و این موضوع بهتدریج باعث میشود اعتمادبهنفسشان را از دست بدهند یا از زندگی خود راضی نباشند. در مقابل آدمهایی هستند که با پیشرفت در کار خود روزبهروز اعتمادبهنفس و احساس رضایت بیشتری از تواناییهای خود به دست میآورند. اگر میخواهید جزء دسته دوم باشید بهتر است به پیدا کردن استعدادهایتان توجه داشته باشید. استعدادها کمک میکنند تا باکمی دقت و توجه بتوانید بیشتر از دیگران پیشرفت کنید یا بهعبارتدیگر در رقابت با دیگران برنده باشید.
نتایج استعدادیابی تنها به خودتان کمک نمیکند، مدیری که پیش از انتخاب کارمندان به استعدادهای آنها توجه میکند و یا مربی و معلمانی که به این موضوع توجه دارند میتوانند بهترین عملکرد را از دانش آموزان و یا کارمندان خود داشته باشند.
شاید فکر کنید استعدادیابی از آن دسته کارهایی است که باید در کودکی انجام شود و وقتی سن بالاتر رفته نمیتوان از آن استفاده کرد. درست است که استعدادیابی هرچه در سن پایینتری انجام شود فایده بیشتری دارد، اما بزرگسالان هم میتوانند در زمینههای مختلف از این روش استفاده کنند.
متخصصان به طور دقیق سن خاصی را بهعنوان بهترین زمان برای استعدادیابی بزرگسالان در نظر نگرفتهاند، اما میتوان گفت زمانهایی مثل انتخاب رشته دبیرستان، ورود به دانشگاه و انتخاب شغل از مهمترین زمانهایی هستند که میتوانید با استفاده از استعدادیابی احتمال موفقیت خودتان را افزایش دهید.
هالند نام روانشناسی است که معتقد بود برای اینکه یک نفر بهترین بهرهوری را در محیط کار داشته باشد باید شرایط کاری و ویژگیهای شخصیتی او با یکدیگر تناسب داشته باشند. برای مثال شخصیتهای درونگرا معمولاً میخواهند کارهایش را بهتنهایی انجام دهد. بر اساس همین دیدگاه آزمونی به نام استعدادیابی هالند ساخته شد که برای استعدادیابی 12سال به بالا مورداستفاده قرار میگیرد و در انتخاب شغل یا رشته تحصیلی بسیار رایج است.
جان اوکانر معتقد بود همه ما با مجموعهای از استعدادها به دنیا میآییم. کار کردن یا تحصیل در زمینههایی که با استعدادهایمان هماهنگی دارد باعث میشود احساس رضایت و آرامش داشته باشیم و کار کردن در شرایطی که استعدادهایمان را نادیده میگیرد، باعث میشود بهتدریج دچار احساس پوچی شویم. به همین خاطر او آزمونی را طراحی کرد که 12 استعداد مختلف ازجمله کار با انگشتان دست، ایده پردازی و استعداد محاسباتی را موردبررسی قرار میدهد.
نظریه هوارد گاردنر راجع به استعداد تا حد زیادی شبیه به دیدگاه اوکانر است. ازنظر گاردنر همه ما بهصورت فطری با هشت توانایی یا هوش به دنیا میآییم و بر اساس مسائلی مانند ژنتیک، شرایط زندگی و تربیت والدین بعضی از این تواناییها بیشتر رشد میکنند. از آزمون گاردنر بیشتر برای استعدادیابی کودکان استفاده میشود اما این تست را میتوان در هر سنی انجام داد. ازجمله انواع هوشهای گاردنر میتوان به هوش درون فردی، برون فردی، هنری و همینطور بدنی اشاره کرد.
برای دریافت مشاوره در زمینه استعدادیابی می توانید در هر زمان از روز برای مشاوره تلفنی با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02166419012 تماس بگیرید.
استعدادیابی به بزرگسالان کمک میکند تا در انتخاب رشته تحصیلی یا شغل موفق باشند.
بهطورکلی استعدادیابی هرچه در سنین پایینتر انجام شود تأثیر بیشتری دارد اما برای بزرگسالان پیش از انتخاب رشته دبیرستان، ورود به دانشگاه و انتخاب کار بسیار مفید خواهد بود.
منبع : استعدادیابی بزرگسالان
یائسگی یکی از مراحل طبیعی و عادی در دوران زندگی زنان محسوب میشود و زمانی اتفاق میافتد که قدرت باروری و قاعدگی از بین رفته و فرد دیگر توانایی باردار شدن نداشته باشد. در چنین شرایطی تخمکگذاری رخ نمیدهد و عادات ماهیانه رفته رفته نامنظم و در نهایت قطع میشود. زنان معمولاً با ورود به میانسالی، یائسگی را تجربه میکنند اما سن دقیق آن برای هر فرد میتواند متفاوت است. با ورود به دوران یائسگی زنان علائم و تغییراتی را در بدن خود تجربه میکنند که دانستن این موارد میتواند به کاهش آشفتگی روانی و جسمانی زنان کمک کند. در ادامه به طور کامل درباره دوران یائسگی صحبت خواهیم کرد، همچنین متخصصان جنسی مرکز ذهن نو آماده پاسخگویی به سوالات شما هستند، برای دریافت مشاوره جنسی کلیک کنید.
منبع : یائسگی چیست
یائسگی دورانی از زندگی زنان را تشکیل میدهد که دیگر قابلیت تخمکگذاری و قاعدگی را ندارند. دوره سنی آن معمولا در میانسالی بین 45 تا 55 سالگی متغیر است و معمولا زمانی رخ میدهد که فرد بیش از یک سال خونریزی و قاعدگی را تجربه نکند. عوامل ژنتیکی در سن یائسگی بسیار موثر هستند. در واقع معمولا سن یائسگی زن شبیه به سن یائسگی خواهر یا مادرش است. برخی عوامل محیطی مانند خوردن داروهای مختلف، سبک زندگی و عوامل روانشناختی نیز بر این مسئله تاثیرگذار هستند.
معمولاً قبل از اینکه یائسگی به طور کامل رخ دهد، ریتم و نظم عادت ماهانه برهم میخورد. بهم خوردن نظم عادت ماهانه میتواند علل مختلفی داشته باشد، اما در سنین میانسالی این نامنظمی نشان دهنده نزدیک شدن به سن یائسگی است.
علاوهبر برهم خوردن نظم عادت ماهانه میتوان گفت شایعترین نشانه، گرگرفتگی است. گرگرفتگی اصطلاحی است که به علت افزایش جریان فشار خون در مناطق خاصی از بدن با شدت و میزان مختلف رخ میدهد. در این حالت اندامهای بدن مانند سر، صورت، گردن، و قفسه سینه به شدت گرم میشود و فرد احساس گرمای زیاد و تعریق میکند. این وضعیت میتواند در کل بدن پخش شود. گرگرفتگی عمدتا در شب رخ میدهد و میتواند منجر به اختلال در خواب شبانه شود.
از جمله مسائل دیگری که در دوران یائسگی رخ میدهد تغییر و تحلیل رفتن بافت واژن است. علت این مسئله کاهش هورمون استروژن در بدن میباشد. در واقع کاهش استروژن در بدن منجر به خشکی واژن و تحلیل بافت و انقباض واژن میشود. در این وضعیت انجام رابطه جنسی نیز برای زنان به سختی صورت میگیرد.
از آنجایی که یائسگی منجر به تغییرات هورمونی در زنان میشود ممکن است بر پوست و موی زنان هم تاثیربگذارد. به طوریکه موی برخی زنان نازک، شکننده و خشک میشود، همچنین برخی دیگر ممکن است تغییراتی نظیر موی نرم و پف کرده را تجربه کنند.
در کنار تمامی علائم گفته شده ممکن است برخی زنان با نشانهها و تغییرات جسمانی دیگری نیز مواجه شوند که شامل موارد زیر است.
_افزایش سر درد
_سرگیجه و ضعف
_احساس عطش و گرمای شدید
_تپش قلب
_درد در ناحیه کمر و پشت
_بی اختیاری ادرار
_خونریزیهای غیر طبیعی
علاوه بر مسائل و تغییرات جسمانی میتوان به تغییرات روانی اشاره کرد. تغییرات روانی معمولا به علت برهم خوردن سطح هورمونها و همچنین استرس و اضطراب ناشی از تغییر وضعیت زنان رخ میدهد. علائم روانی که زنان در دوران یائسگی تجربه میکنند عمدتا شامل ضعف در حافظه، کاهش قدرت تمرکز، خلق پایین و افسرده، اضطراب و افسردگی، زودرنجی و تحریک پذیری و نوسانهای خلقی، کاهش میل جنسی و خستگی است.
یکی از پیامدهای ناشی از یائسگی کاهش میل جنسی است. در چنین شرایطی مرد باید آگاهی و اطلاعات کافی در ارتباط با وضعیت جسمانی و روانی همسرش داشته باشد تا با رفتارها و اعمال ناخواسته منجر به ناراحتی و اذیت همسرش نشود. همانطور که مردان با افزایش سن دچار کاهش میل جنسی میشوند زنان هم با رسیدن به دوران یائسگی کاهش میل جنسی را تجربه میکنند. این مسئله عمدتا به علت تغییر در سطح هورمونهای بدن و تغییرات فیزیولوژیک و خشک شدن واژن رخ میدهد.
رابطه جنسی در چنین شرایطی برای زنان چندان لذت بخش نیست و با درد دخول همراه است. شناخت و آگاهی از دیگر نقاط تحریک پذیر زن باعث میشود تا زوجین همچنان بتوانند از نظر تجربه لذت جنسی به یکدگیر کمک کنند. جهت دریافت راهنمایی و آموزش بیشتر در ارتباط با این مسئله میتوانید به مشاوره جنسی دریافت نمایید.
گاهی علائم ناشی از یائسگی آنقدر شدید است که زندگی زوجین را با اخلال مواجه میکند. در این شرایط لازم است که با انجام یکسری از کارها به کاهش مشکلات کمک کرد.
برای دریافت مشاوره در زمینه مسائل جنسی میتوانید در ساعت از روز برای مشاوره جنسی تلفنی از طریق شماره 02166419012 با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو تماس حاصل نمایید.
یائسگی یک بیماری یا اختلال نیست بلکه یکی از فرایندهای طبیعی و رشد انسان است. معمولاً همه زنها در دهه 50 زندگی یائسگی را تجربه میکنند و به طور کلی راهی برای جلوگیری از نرسیدن به این دوران وجود ندارد.
منبع : یائسگی چیست
اگرچه بیشتر مردان ممکن است از زودانزالی خود گله داشته باشند و این مسئله باعث بروز مشکلات بین زوجین شود، اما دیر انزالی هم یکی از مشکلات و معضلات بعضی از زوجین است که در زنان با عنوان تاخیر در ارگاسم و در مردان با عنوان دیر انزالی یا انزال دیررس شناخته میشود. اما به راستی دیرانزالی چیست؟ آیا مزیت است یا عیب؟ دیر انزالی به معنای عدم تجربه ارگاسم در رابطه جنسی طبیعی و یا انزال بسیار دیررس است که میتواند باعث عدم رضایت طرفین از رابطه جنسی شده و مشکلاتی را به وجود بیاورد. با آگاهی از دلایل و راههای درمان انزال دیررس و کمک گرفتن از یک فرد متخصص، میتوانید این مساله را برطرف سازید و کیفیت رابطه جنسی خود را ارتقا دهید.
منبع : دیر انزالی چیست
دیر انزالی در مردان یعنی ناتوانی در به انزال رسیدن در یک رابطه جنسی معمولی در زمانی که دو طرف بتوانند از رابطه جنسی لذت ببرند. به عبارت دیگر دیر انزالی ناتوانی مرد در رسیدن به اوج لذت جنسی است در حالی که میل و تحریک جنسی به میزان کافی وجود دارد. معمولا اکثر مردان چند دقیقه پس از فعالیت جنسی و آمیزش جنسی، ارگاسم و اوج لذت را تجربه میکنند در حالی که برخی از مردان یا بسیار دیر به انزال میرسند یا اصلا به ارگاسم نمیرسند. فراموش نکنید که دیر انزالی زمانی است که نعوظ در آلت تناسلی کامل است و میل جنسی نیز وجود دارد. دیرانزالی را با اختلال نعوظ اشتباه نگیرید.
مدت زمانی که برای دیرانزالی تعریف میشود، ناتوانی در انزال برای حداقل 30 دقیقه پس از شروع آمیزش جنسی است. مدت نرمال آمیزش جنسی برای مردان 5 الی 15 دقیقه است اما کسانی که دچار دیرانزالی هستند، معمولا انزال آنها 30 تا 60 دقیقه طول میکشد و این مسئله برای شریک جنسی آنها میتواند دردآور وخسته کننده باشد.
در بیشتر موارد، مردانی که دچار دیرانزالی هستند در رابطه جنسی عادی به ارگاسم نمیرسند و تنها پس از خودارضایی ارگاسم را تجربه میکنند. دیر انزالی یکی از اختلالات نادر در مردان است و تقریبا 8 درصد مردان درگیر آن هستند و برخلاف تصور نه تنها مزیت نیست، بلکه بسیار آزار دهنده و مشکل زاست. شدت دیر انزالی از کم تا بسیار زیاد متغیر است:
کم: مردانی که تحت شرایط و حالتهای خاص آمیزش به ارگاسم میرسند.
متوسط: مردانی که در آمیزش جنسی به ارگاسم نمیرسند و حتما باید با رابطه جنسی دهانی یا تحریک دستی ارگاسم را تجربه کنند.
زیاد: مردانی که فقط در تنهایی و با خودارضایی قادر به انزال هستند.
بسیار زیاد: مردانی که اصلا و تقریبا تحت هیچ شرایطی قادر به انزال نیستند.
به طور کلی اگر رسیدن به انزال سبب خستگی، استرس و ناراحتی فرد یا شریک جنسی شود و قبل از رسیدن به انزال به دلیل از بین رفتن نعوظ، آسیب و درد فیزیکی یا درخواست شریک جنسی مجبور به توقف رابطه نمایید، شما به دیر انزالی مبتلا هستید.
دیر انزالی مانند اکثر مشکلات جنسی دو بعد جسمانی و روانی دارد. در ادامه هم دلایل جسمانی و هم دلایل روانی دیر انزالی را بررسی میکنیم:
عمدهترین دلیل فیزیکی دیر انزالی، عوارض جانبی برخی از داروها مانند داروهای آرامبخش، ضدافسردگی، فشار خون، الکل و برخی از مسکنهاست. همچنین برخی از آسیبهای جسمانی مانند سکته مغزی، آسیب نخاعی، MS، دیابت، جراحی و آسیبهای مربوط به پروستات و کاهش حساسیت آلت تناسلی ناشی از افزایش سن است. همچنین بیماریهای مرتبط با هیپوفیز و غده تیروئید نیز میتواند باعث دیرانزالی شود. بیماریهای هورمونی، عفونتهای مجاری ادراری و آسیبهای لگن نیز در درانزالی موثر هستند.
اما دلایل روانی شاید بیش از دلایل جسمانی باعث دیرانزالی شوند. برخی از آنها به طور خلاصه عبارتند از:
-خشم سرکوب شده و فشار و استرس درونی
-مشکلات عاطفی بین زوجین
-عقاید افراطی مذهبی و احساس گناه از انزال
-ترس از بارداری ناخواسته
-کمبود اعتماد به نفس در مورد عملکرد جنسی
-اضطراب و افسردگی و داشتن تصویر منفی از بدن
-سبک زندگی ناسالم مانند خواب ناکافی و ناسالم، تغذیه نامناسب و عدم تحرک کافی
-حواس پرتی به دلیل اضطراب
-نگرانی در مورد ارضا شدن شریک جنسی که باعث تلاش ناخوداگاه برای تاخیر در انزال میشود.
-شدت زیاد خودارضایی (3 بار در هفته یا بیشتر) و عادت به ارضا شدن در شرایط مشابه خودارضایی
-تفاوت در تصویر و حس خودارضایی و رابطه جنسی
اولین راه درمان این مساله پذیرش آن است و مرد برای درمان دیرانزالی باید در نحوه فعالیت جنسی خود تغییراتی ایجاد کند. تغییر در زمان آمیزش، حالت یا پوزیشن نزدیکی و مکان آن بسیار مهم است. برخی دیگر از راههای درمان دیر انزالی عبارتند از:
1. ترک عادتهای غلط مربوط به نحوه خاص ارضا شدن و اصرار به ارضا شدن تحت همان شرایط
2. بهبود سبک زندگی که شامل خواب سالم و کافی، تغذیه سالم و ورزش روزمره است.
3. کاهش مصرف یا ترک مواد مخدر و الکل
4. کنترل دوز مصرفی داروهایی که منجر به کاهش عملکرد جنسی میشود.
5. ایجاد وقفه در فعالیت جنسی؛ یعنی مرد بین دو رابطه جنسی هیچگونه تحریک جنسی یا ارضا را تجربه نکرده و خود را برای رابطه جنسی سالم با شریک زندگیاش آماده کند تا در بیشترین حالت تحریک به رابطه جنسی برسد.
6. استفاده از برخی داروها برای درمان دیر انزالی که تنها با تجویز پزشک قابل مصرف هستند.
7. اصلاح ساختار خانواده و برطرف کردن مشکلات مزمن بین زن و شوهر
8. مراجعه به روانشناس متخصص (برای کسب اطلاعات در زمینه مشاوره جنسی کلیک کنید.)
برای دریافت مشاوره در زمینه مسائل جنسی میتوانید در ساعت از روز برای مشاوره جنسی تلفنی از طریق شماره 02166419012 با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو تماس حاصل نمایید.
منبع : دیر انزالی چیست