نظریه سایه یونگ یکی از جالبترین بخشهای نظریهیونگ است. از نظر یونگ “سایه” دقیقاً همان چیزی است که نمیخواهیم باشیم. این به معنای آن است که سایه تمامی بخشهایی از ذهن ناهشیار ماست که تمایلات و غرایز سرکوب شده را در برمیگیرد. و شاید همین موضوع باشد که صحبتکردن از سایه را تا این حد جذاب کرده است. یونگ معتقد بود برخلاف اینکه تقریباً همه ما با محتوای سایهمان مشکل داریم و نمیخواهیم آن را بپذیریم یک شخصیت سالم کسی است که بتواند این بخش از وجودش را نیز وارد شخصیت آگاهانه خود بکند. در حقیقت نظریه سایه یونگ معتقد است شما باید از سایه خود و آنچه در آن اتفاق میافتد آگاهی کامل داشته باشید. این موضوع به خودشناسی ما و رها شدن از بسیاری از اضطرابها کمک خواهد کرد. برای دریافت مشاوره فردی کلیک کنید.
منبع: نظریه سایه یونگ
یونگ معتقد بود همه ما در شخصیتمان بخشهایی داریم که دوستشان نداریم. برای مثال حسادت یکی از ویژگیهایی است که شاید در درون خیلی از ما وجود داشته باشد. بااینحال معمولاً تمایلی نداریم که به این موضوع اعتراف کنیم. با توجه به نظریه سایه یونگ، این بخشهای نخواستنی همگی از ذهن هشیار ما سرکوب شده و وارد ناهشیار میشوند.
وقتی این اتفاق میافتد شما دیگر از آنها آگاهی ندارید؛ و این باعث میشود که اضطراب و نگرانی کمتری راجع به شخصیت خودتان تجربه کنید. بهتر است به این نکته توجه داشته باشید که با واردشدن خواستههای غیراخلاقی به ناهشیار آنها از بین نمیروند. بلکه از این به بعد شما فقط از آنها آگاهی ندارید. اما این تمایلات در ذهن شما وجود دارند و بخش بزرگی از رفتارهایتان را کنترل میکنند.
تا به اینجا فهمیدیم که سایهها بخش غیراخلاقی وجود ما هستند. یعنی هر تمایلی که از نظر فرهنگ و قوانین اخلاقی نامناسب باشد در این بخش از شخصیت ما نگهداری میشود. به همین خاطر است که یونگ به سایه، (بخش تاریک شخصیت) میگوید. حال باید به این سؤال پاسخ بدهیم که این محتوای غیراخلاقی از کجا آمده است؟
نظریه سایه یونگ در پاسخ به این سؤال دو عامل را مطرح میکند. بخشی از محتوای سایه بهصورت تکاملی به وجود آمده است. در حقیقت ما نیز مانند حیوانات تمایلاتی مانند غرایز جنسی داریم. بااینحال بسیاری از مواقع سعی میکنیم که این تمایلات را کنترل کنیم. دسته دومی که محتوای سایه را میسازد تربیت والدین ما هستند. در جریان تربیت هرکدام از ما و از ابتدای کودکی پدر و مادر به ما یاد دادهاند که بخشی از رفتارها زشت هستند. این رفتارها از همان زمان بهتدریج از بخش هشیار ذهن ما جدا شده و وارد سایه میشوند.
بر اساس نظریه سایه یونگ بسیاری از ما از سایههای شخصیتمان میترسیم. این موضوع به این خاطر است که هیچکس دوست ندارد باور کند شخصیتاش غیراخلاقی است. در حقیقت همه ما خودمان را بهعنوان انسانهای خوب و درستکار میشناسیم. و برای رفتارهای اشتباهمان توجیههای بسیاری داریم. همین موضوع باعث میشود که نخواهیم واقعیت یا بخش تاریک وجودمان را بپذیریم. زیرا پذیرفتن سایهها به این معناست که شما غیراخلاقی بودن خودتان را قبول دارید. و این میتواند اضطراب بسیاری را به همراه داشته باشد.
ترس از سایههای شخصیتمان باعث میشود که آنها را سرکوب کنیم. در واقع به دلیل وحشتی که از سایهها داریم از آنها فرار میکنیم. اما بر اساس نظر یونگ شما نباید از سایه خود فرار کنید. یکی از دلایل این مسئله این است که سایهها سراسر منفی نیستند. بلکه بخشی از هیجان و شور و نشاط زندگی در همین مسائل ممنوعه وجود دارد.
اگر سایهها نباشند زندگی بسیار خشک و خستهکننده خواهد بود. پس اینکه گاهی بر اساس سایهها عمل میکنیم خیلی هم بد نیست. علاوه بر این یونگ معتقد است که یک انسان سالم باید بتواند بخشهای مختلف شخصیت خود را با هم یکپارچه کند. در حقیقت بر اساس نظریه یونگ سالم بودن شخصیت شما در گرو این است که با سایههای شخصیتتان آشتی کنید.
سؤال دیگری که احتمالاً برایتان پیش آمده این است که سایه چه تأثیری روی رفتار ما خواهد گذاشت؟ مگر نه اینکه میگوییم سایهها وارد بخش ناهشیار میشوند؛ و در زندگی هشیارانه ما نقشی ندارند؟ در جواب این سؤال باید گفت که سایهها اگرچه وارد ناهشیار میشوند، اما به شکلی که شما متوجه آن نمیشوید روی رفتارتان تأثیر خواهند گذاشت. برای مثال بسیاری از مواقع ما آنچه را در سایه خودمان وجود دارد روی دیگران فرافکنی میکنیم. اشخاصی که از غرور یا حسادت دیگران ناراحت میشوند؛ و یا این ویژگی را به دیگران نسبت میدهند معمولاً بخشهایی از این ویژگیها را در وجود خودشان دارند. و به همین خاطر است که از دیدن آنها ناراحت میشوند.
تا وقتی که تلاش میکنید از خودتان یک شخصیت قانونمند و اخلاقی به دیگران نشان بدهید، اضطراب و انرژی روانی بسیاری را مصرف میکنید تا از بخشهای تاریک وجودتان فرار کنید. به همین خاطر است که گفته میشود شناخت سایه اهمیت بسیاری دارد. هرکدام از ما وقتی بپذیریم به همان اندازه که جنبههای مثبتی در وجودمان داریم بخشهای تاریکی هم داریم و این اصلاً چیز بدی نیست میتوانیم به آرامش برسیم.
بهعلاوه همانطور که گفتیم سرکوب کردن سایهها همیشه هم به نفع ما نیست. در حقیقت یک شخصیت سالم باید بتواند سایههای شخصیت خود را نیز بشناسد. در غیر این صورت شما نمیتوانید آنها را کنترل کنید. بر اساس نظریه سایه یونگ شما چند راه برای شناخت سایه دارید که در ادامه شرح دادهایم. برای آشنایی بیشتر با مکانیسم سرکوب کلیک کنید.
گفتیم که یکی از کارهای سایه این است که ویژگیهایش را روی دیگران فرافکنی میکند. پس میتوان گفت که وقتی دارید صفتی را به دیگران نسبت میدهید احتمالاً آن ویژگی درون خودتان نیز وجود دارد. پس اگر میخواهید سایهتان را بشناسید از این به بعد با دقت بیشتری به این رفتار خودتان نگاه کنید. کدام ویژگیها در دیگران شما را ناراحت میکند؟ کدام ویژگیهای منفی را به دیگران نسبت میدهید؟ کمی بیشتر به درون خودتان نگاه کنید. آیا این رفتارها را در خودتان پیدا نمیکنید؟
این تمرین درست برعکس تمرین قبلی است. در این روش به انتقادهایی که از شما میشود توجه کنید. در مقابل کدام یک از آنها بیشتر حالت دفاعی میگیرید؟ وقتی دیگران صفاتی را به شما نسبت میدهند از کدام آنها بیشتر میرنجید؟ بر اساس نظریه سایه یونگ وقتی شما بیش از حد اصرار میکنید که یک ویژگی را ندارید به احتمال زیاد بخشهایی از آن در درون شما وجود دارد. و بهخاطر ترسی که از پذیرفتن آنها دارید شروع به مخالفت میکنید.
شناخت سایهها میتواند در خودشناسی و همینطور شناخت طرف مقابل ما بسیار مهم باشد. وقتی شما نقاط ضعف خودتان را میشناسید بهتر میتوانید آنها را مدیریت کنید. بهعلاوه وقتی میدانید که دیگران چه اشتباهاتی دارند راحتتر با آنها کنار خواهید آمد. به همین خاطر است که یکی از کاربردهای شناخت سایه در ارتباطات بینفردی و همینطور خودشناسی است. بااینحال شناخت سایهها بهتنهایی مسیر بسیار سختی خواهد بود. گاهی لازم است که یک نفر ما را در این مسیر همراهی کند. در نتیجه اگر به دنبال رسیدن به خودشناسی بیشتری هستید شاید بهتر باشد از یک مشاور در این زمینه کمک بگیرید. برای دریافت خدمات روان درمانی کلیک کنید.
برای دریافت مشاوره در زمینه انواع مشکلات میتوانید در ساعت از روز برای مشاوره تلفنی از طریق شماره 02191002360 با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو تماس حاصل نمایید.
سایههای شخصیت یعنی چه؟
سایههای شخصیت بخشی از وجود ما هستند که تمایلات غیراخلاقی و موارد ممنوعه را شامل میشود.
شناخت سایهها چه اهمیتی دارد؟
با شناخت سایهها میتوانید به خودشناسی بیشتری دست پیدا کنید؛ و خودتان را از اضطراب اینکه همیشه باید انسان خوبی باشید رها خواهید کرد.
برای عضویت در اینستاگرام (ذهن نو) کلیک کنید
سوالی دارید؟ با ما تماس بگیرید
تماس با برترین مشاوران از طریق تلفن ثابت در سراسر کشور از 8 صبح الی 12 شب حتی ایام تعطیل
سراسر کشور :9099070354
جهت مشاوره تلفنی با موبایل و رزرو وقت حضوری
شماره تماس با موبایل : 02191002360
منبع: نظریه سایه یونگ
شاد کردن یک فرد افسرده چندان کار آسانی نیست. شیوع بالای افسردگی سبب شده تا شاید اهمیت و آسیب های این بیماری را فراموش کنیم و درمان آن را به زمان بسپاریم. در حالی که احتمال بهبود این بیماری به خودی خود بسیار پایین است، و بیماری طی دورههای مختلف عود میکند. اطرافیان علاوه بر پیگیری درمان عزیزشان میتوانند به دنبال راههایی برای شاد کردن فرد افسرده باشند. اما واقعا چگونه یک فرد افسرده را شاد کنیم؟ برای پاسخ دقیق میتوانید از خدمات مشاوره افسردگی استفاده نمایید.
منبع: چگونه یک فرد افسرده را شاد کنیم
شخص افسرده تقریباً از تمام زمینههای زندگی عادی خود دچار مشکل و ناسازگاری میگردد. این اختلال تأثیر بسیار زیادی روی جنبههای مختلف زندگی افراد میگذارد؛ ازجمله: حوزههای مربوط به کار و حرفه، بهداشت شخصی، ارتباطات اجتماعی و همچنین تفریح و سرگرمی. کسی که به افسردگی دچار گشته اغلب احساس خمودگی و بیحالی میکند. اظهار میدارد که انگیزه و انرژی انجام هیچ کاری را ندارد و بیشتر اوقات خود را بهتنهایی و سکوت میگذراند.
چنین افرادی اغلب بیرمق و بدون شوق به نظر رسیده و حتی کارهایی که قبلاً برایشان جذاب و سرگرمکننده بوده، دیگر جالب به نظر نمیرسد. درست در این هنگام، وی بیشتر از هر زمان دیگری به کمک و حمایت اطرافیان خود احتیاج دارد. باوجود اینکه خود شخص تمایلی به حضور در جمع و انجام تفریحات گذشتهاش را از خود نشان نمیدهد، اما نیاز دارد تا با پشتیبانی و همراهی آشنایان دست به انجام دوباره آنها بزند.
بر این اساس، اطرافیان شخص مبتلابه افسردگی باید با ویژگیهای روحی و روانی ناشی از این بیماری آشنا بوده و با صبر و حوصله با فرد برخورد کنند.
کسانی که به افسردگی دچار میشوند، معمولاً ترجیح میدهند زمان خود را بهتنهایی سپری کنند. آنها بیشتر اوقات سر در لاک خود فروبردهاند. حتی هنگامیکه در کنار عزیزان خود هستند، احساس تنهایی میکنند و این حالت را در رفتار خود نشان میدهند. رفتارهایی که اغلب از اشخاص مبتلابه افسردگی سر میزند، به شرح زیر است.
بر طبق ویژگیهای بیانشده، لازم است اطرافیان فرد را درک کرده و با همدلی و صبوری به او در جهت بهبود شرایط روحیاش کمک کنند. برای آشنایی بیشتر با علائم افسردگی کلیک کنید.
همانطور که ذکر شد، شخصی که دچار افسردگی گشته است، به نحو زیادی برای انجام امور خود به دیگران وابسته میشود؛ اما نکته اینجاست که نباید اجازه دهیم این وابستگی همیشگی شده و تبدیل به یک عادت گردد.
بر همین اساس، به خانواده و اطرافیان چنین بیمارانی توصیه میشود با استفاده از راهبردهای زیر، به اینگونه اشخاص یاریرسانی کنند.
بسیاری از افراد افسرد بر این باور هستند که کسی در این دنیا آنها را درک نمیکند. آنها معتقدند که این دنیا مکانی پر از ناامیدی و تاریکی است و هرگز قادر نخواهند بود از این ظلمت رهایی بیایند. لذا باید با گوش کردن واقعی و فعالانه به درد و دلشان، با آنها همدلی کرد. این موضوع سبب میشود دریچههای اعتماد به دیگران را برای خود باز کنند و کمکم به آغوش روابط اجتماعی بازگردند.
اجازه دهید فرد افسرده باور و عقیده منفیگرایانه خود در رابطه با خود، دنیا و آینده غمزدهشان را با شما در میان بگذارند. نباید با قضاوت کردن و نصیحتهای بیموقع و بیاثر باعث گارد گرفتن این افراد و فرورفتن هر چه بیشتر آنها در انزوا شوید.
شخص مبتلابه افسردگی تمام نقاط قوت و توانمندیهای خود را به دیده تحقیر مینگرد. سعی کنید با یادآوری استعدادهای او به یادش آورید که شخصی منحصربهفرد است. با محبت کردن و در کنار وی بودن کمک کنید تا فرد بتواند اعتمادبهنفس خود را بازبیابد.
برخی از افراد فکر میکنند که با بر عهده گرفتن کارها و وظایف بیمار افسرده، به او کمک میکنند. آنها فرض میکنند که با این روش، شخص میتواند فقط به درمان خود متمرکز شده و روند بهبودی خود را تسریع بخشد؛ اما این عقیده کاملاً غلط است. مهمترین نکته در برخورد با بیماران مبتلابه افسردگی، یاریکردن آنها در بر عهده گرفتن دوباره امور زندگی خود است، نه برعکس.
طبق پژوهشهای مختلف، حفظ پیوند انسان با محیط طبیعی سبب کاهش چشمگیر احتمال ابتلا به مشکلات روانی میگردد. همچنین گذراندن زمان در بین گیاهان باعث افزایش برخی کارکردهای مغز و درنتیجه بهبود نشانهها و علائم افسردگی میشود.
یکی از اقدامات درمانی جالب و مؤثر برای کمک به افراد افسرده این است که آنها را تشویق کنیم تا با استفاده از خلق یک اثر ادبی یا هنری، احساسات و هیجانات ناراحتکننده خود را برونریزی کنند. این روش سبب میشود بهتدریج از میزان تشویش شخص کاسته شده و کمکم به آرامش روانی دست پیدا کند.
سعی کنید خودتان هم همواره نیمه پر لیوان را در نظر بگیرید. در روابط با دوستان و آشنایان، بهخصوص کسانی که مشکلات زیادی را گذرانده و مستعد افسردگی هستند، همیشه شاد باشید. از زیباییهای زندگی و مهربانیهای مادر طبیعت صحبت کنید. از کنار خوشیهای کوتاه و گذرای زندگی بهآسانی و با بیتفاوتی عبور نکنید.
عادت دادن خود به این سبک از زیستن باعث دو حالت میشود. اول آنکه باعث میشود خودتان را از احتمال ابتلا به مشکلات روانی مصون میکنید. علاوه بر این، نماد و الگویی از شاد زیستن برای اطرافیان خود میگردید.
بیماران افسرده به شدت باور دارند که دنیای آنها همیشه تاریک بوده و تجربه های خوبی نداشته اند. پس هر از گاهی با او خاطرات خوب گذشته را مرور کنید. میتوانید فیلم ها و ویدیوهای قدیمی را به او نشان دهید و روزهای خوب گذشته را به یاد او بیاورید. در میان خاطرات تان به اتفاقات خوبی که در سال های اخیر هم اتفاق افتاده اشاره کنید. به او نشان دهید که زندگی در جریان است و هنوز هم روزهای خوب زیادی در انتظارش هستند.
گرفتن هدیه همیشه و هر زمان باعث خوشحالی هر کسی میشود. شاید به عزیز افسرده تان هدیه ای بدهید و او واکنشی نشان ندهد، اما باز هم ایرادی ندارد. چرا که او متوجه توجه و اهمیت شما به او شده است و همین برای تحت تاثیر قرار دادن او کافی است. حتما نباید هدیه ای گران بخرید، میتوانید از هنر خودتان استفاده کنید و یا یک هدیه ساده با توجه به علاقه مندی های او تهیه کنید.
احساس تنهایی افسردگی را روز به روز سخت تر میکند. شاید بودن کنار بیمار افسرده برای شما سخت باشد و ترجیح دهید که به جای وقت گذراندن کنار کسی که دائم ناراحت و ناراضی است، با دوستان شادتان وقت بگذرانید. اما باید بدانید که تنها گذاشتنش بیماری او را تشدید میکند. پس با ارسال یک مسیج و یا احوال پرسی ساده هم میتوانید به او نشان دهید که تنها نیست و همیشه میتواند شما را در کنار خودش داشته باشد.
برای آشنایی با سایر روش های کمک به افراد افسرده کلیک کنید.
خیلی از بیماران افسرده متوجه شدت و اهمیت بیماری خودشان نیستند و آن را انکار میکنند. شما در کنار کارهایی که برای شاد کردن او میکنید، حتما او را تشویق به دریافت درمان نیز بکنید. این کار باعث میشود تا از تلاش هایتان برای شاد کردن فرد افسرده نتیجه بهتری بگیرید. برای آشنایی با راه های درمان افسردگی کلیک کنید.
برای دریافت مشاوره در زمینه راه های شاد کردن فرد افسرده میتوانید در ساعت از روز برای مشاوره تلفنی از طریق شماره 02191002360 با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو تماس حاصل نمایید.
برای عضویت در اینستاگرام (ذهن نو) کلیک کنید
سوالی دارید؟ با ما تماس بگیرید
تماس با برترین مشاوران از طریق تلفن ثابت در سراسر کشور از 8 صبح الی 12 شب حتی ایام تعطیل
سراسر کشور :9099070354
جهت مشاوره تلفنی با موبایل و رزرو وقت حضوری
کتک زدن مادر یکی از مشکلاتی جدی است که متأسفانه در بعضی از خانوادهها دیده میشود. خشمی که به دلیل مسائل مختلف از مادر داریم یا تربیتهای اشتباه کودکی از مهمترین دلایلی هستند که باعث این موضوع میشوند. بااینحال کتک زدن مادر مشکلاتی را برای تمام اعضای خانواده و بهخصوص خود فرد ایجاد خواهد کرد. کسانی که دچار خشم از مادر هستند و بهصورت کلامی یا فیزیکی با مادرشان برخورد میکنند، دیریازود از این کار پشیمان خواهند شد. اما ممکن است راه چارهای برای این شرایط پیدا نکنیم. این نکته را بهخاطر داشته باشید که بهترین راهکار در چنین شرایطی کمکگرفتن از یک مشاور خانواده است. مشاورین به شما و سایر اعضای خانواده کمک میکنند تا مشکلات را به شکل بهتری حل کنید. پس اگر این مشکل در خانواده شما نیز وجود دارد حتما برای مشاوره خانواده کلیک کنید.
منبع: کتک زدن مادر
کتک زدن مادر یا پدر و برخوردهای پرخاشگرانه با آنها یکی از مشکلاتی است که متأسفانه در سالهای اخیر در حال شایع شدن است. خشونت علیه اعضای خانواده این روزها سنوسال مشخصی ندارد. تا جایی که حتی بسیاری از نوجوانان دست به این کار میزنند. درعینحال بسیاری از خانوادهها برای اینکه در مقابل دیگران آبروی خودشان را حفظ کنند از این موضوع صحبت نمیکنند.
این درحالیست که مخفی کردن این مسئله از متخصصین باعث ادامهپیداکردن آن خواهد شد. یا بهعبارتدیگر با پنهان کاری نمیتوانید راه حلی برای شرایط خود پیدا کنید. به همین خاطر اگر شما نیز درگیر این مشکل شدهاید بهتر است بهجای سکوت کردن به دنبال راهکاری برای حل مشکل باشید. برای آشنایی با راه های حل اختلاف با پدر و مادر کلیک کنید.
فرزندسالاری از آن دسته موضوعاتی است که این روزها در بیشتر خانوادهها دیده میشود. در سالهای اخیر تقریباً تمامی خانوادهها به سمت تکفرزندی و همینطور توجه بیش از حد به فرزندشان گرایش پیدا کردهاند. وقتی شما همیشه به حرفهای فرزندتان گوش میکنید و سعی میکنید همه چیز را برای او فراهم کنید طبیعتاً فرزندتان بعضی از اصول زندگی را یاد نمیگیرد. شما ناخواسته با رفتارهای خود این باور را در کودک ایجاد میکنید که او رئیس خانه است. و دلیلی ندارد برای رسیدن به خواستههایش صبر کند. یا ملاحظه دیگران را داشته باشد. روانشناسان معتقدند کودکانی که با این طرز فکر بزرگ میشوند در آینده با احتمال بیشتری نسبت به پدر و مادر خود با خشونت رفتار میکنند.
عصبانیت و پرخاشگری از آن دسته رفتارهایی است که همه ما تجربه میکنیم. بااینحال بسیار مهم است که هر یک از ما از سنین کودکی راههای کنترل این احساس را یاد بگیریم. اما متأسفانه بعضی از پدر و مادرها با رفتارهای اشتباه این مسئله را به فرزندشان آموزش نمیدهند. آنها هر موقع که فرزندشان عصبانی میشود در مقابل او کوتاه میآیند. و هرچه را که میخواهد برایش فراهم میکنند. این شرایط بهتدریج باعث میشود که فرزند شما یاد بگیرد در زمان عصبانیت اجازه دارد به دیگران پرخاش کند. و با قشقرق راهانداختن حرف خودش را به کرسی بنشاند.
یکی از دلایل کتک زدن مادر خشمی است که فرزندان نسبت به مادرشان احساس میکنند. گاهی ممکن است به هر دلیلی رابطه یک فرزند با مادرش خوب نباشد. بیتوجهی و غفلت از کودک، خیانت و بههمزدن کانون خانواده، بیماریهای روحی یا اعتیاد والدین از جمله دلایلی است که میتواند باعث ناراحتی فرزند از دست مادرش بشود. در چنین شرایطی احتمال اینکه ناگهان این خشم سر باز کند و دعوایی میان فرزندان با مادرشان اتفاق بیفتد وجود دارد. برای آشنایی با دلایل راضی نبودن فرزند از پدر و مادر کلیک کنید.
بعضی از بیماریهای روحی مثل افسردگی، ناتوانی در کنترل تکانه، اختلال خشم انفجاری یا اعتیاد احتمال پرخاشگری نسبت به والدین را بیشتر میکنند. در چنین شرایطی بهترین راهکار این است که برای درمان مشکل اصلی اقدامی انجام بشود.
اولین جایی که کودک درباره چگونه زندگیکردن چیزهایی را یاد میگیرد خانواده است. در حقیقت بسیاری از رفتارهای ما در بزرگسالی همان چیزی است که در کودکی از پدر و مادر خود یاد گرفتهایم. به همین خاطر یکی از دلایل کتک زدن مادر میتواند این باشد که خود فرد احترامی برای پدر و مادرش قائل نبوده است. چنین رفتاری این پیام را برای فرزند شما خواهد داشت که مادر احترام چندانی ندارد. و در نتیجه آنها نیز با والدین خود بدرفتاری میکنند.
برای آشنایی با راه های رفع اختلافات خانوادگی کلیک کنید.
همانطور که گفتیم کتک زدن مادر مشکلی است که در بعضی از خانوادهها پیش میآید. صرفنظر از اینکه این موضوع چه دلیلی داشته، نمیتوانیم پیامدهای منفی آن را نادیده بگیریم. احساس عذاب وجدان، ازبینرفتن حرمتها در خانواده و همینطور یادگیری اعضای کوچکتر از جمله پیامدهایی است که این کار به همراه خواهد داشت. به همین خاطر شما میبایست راهی برای برطرفکردن این مشکل پیدا کنید. از جمله راهکارهایی که میتوانیم در چنین شرایطی از آنها کمک بگیریم به شرح زیر است.
اینکه چه اتفاقی بین شما و مادرتان افتاده که باعث شد او را کتک بزنید تنها یک جنبه از مشکل است. بخش مهمتر این است که از بهوجودآمدن پیامدهای منفی بیشتر جلوگیری کنید. و برای این کار شما میبایست در اولین قدم به اختلافتان پایان بدهید. برای این کار بهتر است در یک فرصت مناسب از مادرتان عذرخواهی کنید. حتی اگر فکر میکنید که در دعوای پیشآمده حق با شما بوده باز هم بهتر است خودتان برای آشتی پیشقدم شوید.
زمانی را با خودتان خلوت کنید. اتفاقی که افتاده را مرور کنید؛ و به این سؤال جواب دهید که چه چیزی باعث بروز این مشکل شد؟ این نکته را بهخاطر داشته باشید که تا وقتی دلیل را پیدا نکرده باشید و برای آن فکری نکنید احتمال تکرار شدن این مسئله وجود دارد.
وقتی دلیل مشکل را پیدا کردید باید راهی برای برطرفکردن آن پیدا کنید. یکی از راهکارها این است که با مادرتان صحبت کنید. سعی کنید دلیل و مشکل اصلی و همینطور احساسی که از آن دارید را برای مادرتان توضیح بدهید و صحبتهای او را نیز بشنوید. سپس با کمک یکدیگر راه کاری برای تغییر شرایط پیدا کنید.
برای آشنایی با سایر روش های آشتی با پدر و مادر کلیک کنید.
کتک زدن مادر یکی از بدترین اتفاقاتی است که میتواند در یک خانواده بیفتد. همانطور که گفتیم این موضوع پیامدهای منفی بسیاری خواهد داشت. برای مثال ممکن است فشار روانی بسیاری را برای این کارتان تحمل کنید. یا ممکن است این اتفاق باعث شود که خانواده شما بهطورکلی از هم بپاشد. در چنین شرایطی کمکگرفتن از یک مشاور خانواده میتواند بسیار مفید باشد.
مشاورین به شما کمک میکنند که ریشه و دلیل اصلی این مشکل را پیدا کنید و سپس به کمک خودتان راه حلی برای آن ارائه میکنند. بهعلاوه مشاورین با استفاده از تخصص و تجربهای که دارند میتوانند به خانواده شما کمک کنند که از بعضی از آسیبها مثل تکرار شدن این اتفاق جلوگیری کنید.
برای دریافت مشاوره در زمینه خانواده می توانید در هر زمان از روز برای مشاوره تلفنی خانواده با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02191002360 تماس بگیرید.
فرزندم بارها مرا کتک زده است. در چنین شرایطی باید چهکار کنم؟
اینکه این اتفاق چندین بار تکرار شده نشان میدهد که شما کاری برای پیداکردن و ازبینبردن دلیل این اتفاق نکردهاید. پس بهتر است در اولین قدم سعی کنید علت را پیدا کرده و راهی برای کنترل آن پیدا کنید. اگر احساس میکنید بهتنهایی از پس این کار برنمیآیید بهتر است از یک مشاور خانواده کمک بگیرید.
برای عضویت در اینستاگرام (ذهن نو) کلیک کنید
سوالی دارید؟ با ما تماس بگیرید
تماس با برترین مشاوران از طریق تلفن ثابت در سراسر کشور از 8 صبح الی 12 شب حتی ایام تعطیل
سراسر کشور :9099070354
جهت مشاوره تلفنی با موبایل و رزرو وقت حضوری
شماره تماس با موبایل : 02191002360
منبع: کتک زدن مادر
قرص دوپامین یک نوع مکمل دارویی است که برای افزایش سطع فعالیت مغز و انرژی در بدن مورد استفاده قرار میگیرد. کمبود دوپامین در بدن باعث بروز بیماریهایی نظیر پارکینسون، اسکیزوفرنی و اعتیاد خواهد شد. اما امروزه داروهایی زیادی هستند که این قابلیت را به مغز میدهند تا به مقدار قابل توجهی از دوپامین دسترسی داشته باشد. بنابراین در زمینه پزشکی و دارویی از داروهای حاوی LDOPA برای درمان کمبود دوپامین بدن استفاده میشود. پزشکان متخصص برای پیشگیری از افسردگی و درمان آن، وهمینطوراختلالات فصلی؛ قرص های دوپامین را برای بیماران تجویز میکنند. جهت دریافت خدمات مشاوره افسردگی کلیک کنید.
منبع: قرص دوپامین
پایین بودن سطح دوپامین در بدن میتواند منجر به کاهش احساس لذت، خوشحالی، اشتیاق و حتی باعث بروز افسردگی شود. بدن ما نیازمند مواد معدنی و ویتامینهایی برای تولید مقدار مورد نیاز دوپامین میباشد. زمانی که میزان این ویتامینها و مواد معدنی در بدن کم باشد، دوپامین در بدن تولید نخواهد شد. در چنین مواقعی است که با مراجعه به پزشک و با انجام آزمایشات لازم میتوانید از مکملهای مورد نیاز استفاده کنید. برای جلوگیری از تداخلات دارویی قرص دوپامین با سایر قرص ها، نام تمامی داروهایی که مصرف میکنید را به پزشک خود اطلاع دهید تا از بروز هرگونه عوارض منفی جلوگیری شود.
برای آشنایی با علائم افسردگی کلیک کنید.
دوپامین نوعی پیام رسان عصبی در بدن است که در شرایط خاصی تولید می شود. زمانیکه کاری لذت بخش را انجام می دهیم، بدن مقدار زیادی دوپامین ترشح میکند. در این زمان است که خواهان بیشتر این احساس خوب هستیم، به همین دلیل است که مواد مخدر اعتیاد آور هستند؛ زیرا موجب افزایش بیش از اندازه دوپامین در مغز میشوند.
دوپامین نقش زیادی در میزان هوشیاری، احساسات، لذت، خلاقیت، تفکرات، تمرکز و … دارد. این ماده بر روی فرآیندهای مغز تاثیر میگذارد و میتوان گفت بخشی از افسار واکنشهای عصبی و عاطفی ما را در دست دارد. وقتی که دوپامین در بدن ترشح می شود احساس رضایت، سرخوشی و لذت را تجربه میکنید. بنابراین اگر مدت زیادی احساس خستگی، نارضایتی، عدم تمرکز کافی و … دارید، به احتمال زیاد بدن شما نیاز به دوپامین دارد.
قرص های دوپامین در سازمان سلامت، در دسته داروهای ضروری و پر مصرف قرار دارند زیرا میتواند مشکلات مختلفی را چه در نوزادان و کودکان و چه در بزرگسالان درمان کند. کمبود دوپامین به شخصه قابل تشخیص نیست و برای تشخیص و تجویز آن باید حتما به پزشک متخصص مراجعه شود.
دوپامین بر بسیاری از پروسههای بدن ما نقش دارد. زمانی که مشکلاتی از جمله افسردگی، مشکلات مربوط به حافظه و سخت به یاد آوردن، مشکلات مربوط به انگیزه، سندروم پای بی قرار، لرزش بدن، کاهش میل جنسی، نداشتن احساس رضایت و لذت، علائم بیش فعالی، علائم اسکیزوفرنی، شنیدن و یا باور کردن چیزهایی که وجود ندارد، علائم جنون، درد عضلانی و سفتی عضلات، اسپاسم، یبوست، کاهش یا افزایش وزن، رفلاکس معده، کمبود انرژی، توهم، خودزنی، احساس گناه، اعتماد به نفس به شدت پایین، افکار مربوط به خودکشی و…. را احساس و یا تجربه میکنید با مراجعه به روانپزشک و در صورت لزوم از قرص های دوپامین استفاده کنید. برای آشنایی با سایر روش های درمان افسردگی کلیک کنید.
لازم به ذکر است که با دیدن علائم کمبود دوپامین به هیچ عنوان سرخود قرص و دارو مصرف نکنید. چرا که قرص های دوپامین عوارضی دارند که فقط باید با نظر روانپزشک تجویز شود. بدن ما، برای تولید دوپامین نیازمند به انواع ویتامینها مخصوصاB6، مواد معدنی از جمله آهن، نیاسین، فولات است. قرص های دوپامین، سرشار از این مواد معدنی و ویتامینها میباشند. موکونا، روغن ماهی، روپینیرول، روتیگوتین، آپومورفین، پروبیوتیک، کارواکرول، ال تیانین، ویتامین دی، ویتامین سی، تیروزین، کابرگولین، منیزیم، کورکومین و جینکو بیلوبا، پرامیپکسول از بهترین مکمل های افزایش دوپامین میباشند.
برای آشنایی با راه های افزایش دوپامین کلیک کنید.
مصرف تمامی داروهای شیمیایی یا گیاهی یک سری عوارض جانبی را به دنبال دارد. شاید بسیاری از مصرف کنندگان قرص های دوپامین هیچ گونه عارضهای نداشته باشند. بسیاری از این عوارض هم بعد از گذشت مدتی از بین خواهند رفت. این موضوع تماما به بدن فرد بستگی دارد و برای هر شخصی متفاوت عمل میکند. از جمله عوارض شایع مصرف قرص های دوپامین به شرح زیر هستند.
ضربان قلب نا منظم، سختی در تنفس، درد قفسه سینه، تهوع و استفراغ، سردرد، فشار خون نامنظم، ازوتمی، گشاد شدن مردمک، اضطراب، آریتمی بطنی، تاکی آریتمی
برای آشنایی با روش های درمان افسردگی بدون دارو کلیک کنید.
1_ به اتمام رسیدن تاریخ انقضای قرص
2_داشتن حساسیت نسبت به این دارو یا سایر داروها
3_ زمان بارداری یا زمانی که قصد باردار شدن دارید، شیردهی
4_ مشکلات قلبی_عروقی، انسداد عروقی
5_ تومور غده فوق کلیه ( فئوکروموسیتوم)
7_ نشست ترشحات به خارج رگ، کاهش حجم خون
8_ مصرف اخیر استفاده از داروهای مهار کننده مونوآمین اکسید
اگر شرایط یا بیماری های ذکر شده را دارید، حتما قبل از تجویز قرص دوپامین این موارد را به پزشک خود اطلاع دهید.
برای دریافت مشاوره در زمینه افسردگی میتوانید در ساعت از روز برای مشاوره تلفنی از طریق شماره 02191002360 با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو تماس حاصل نمایید.
استفاده زیاد از قرص های دوپامین و بالا بودن میزان دوپامین بدن چه عوارضی دارد؟
سطح دوپامین بالا جنبه های منفی از جمله کم خوابی و اختلال در خواب، نداشتن کنترل، تهاجمی شدن، روان گسیختگی و … را به دنبال دارد. بهتر است تعادل در مصرف قرص حفظ شود، مقدار متعادل این ماده ضرر جدی برای فرد ندارد. اما افزایش بیش از حد این ماده باعث بروز مشکلات سلامت روان خواهد شد.
آیا می شود دوپامین را به طور طبیعی افزایش داد؟
درحال حاضر مطالعاتی درمورد تاثیر غذاها بر روی انتقال دهنده های عصبی مانند دوپامین انجم شده اما نیاز به تحقیق بیشتری است. توصیه محققین برای افزایش طبیعی این ماده در بدن رژیم غذایی غنی شده با منیزیم و تیروزین است. غذاهای توصیه شده برای افزایش دوپامین: مرغ، بادام، سیب، آووکادو، چغندر، موز، شکلات، چای سبز، لوبیا، پرتقال، هندوانه، گوجه فرنگی، زردچوبه، جوانه گندم و…. می باشند.
برای عضویت در اینستاگرام (ذهن نو) کلیک کنید
سوالی دارید؟ با ما تماس بگیرید
تماس با برترین مشاوران از طریق تلفن ثابت در سراسر کشور از 8 صبح الی 12 شب حتی ایام تعطیل
سراسر کشور :9099070354
جهت مشاوره تلفنی با موبایل و رزرو وقت حضوری
شماره تماس با موبایل : 02191002360
منبع: قرص دوپامین
علت عصبانیت بی دلیل مردان و زنان چیست؟ خیلی اوقات دیده شده که یک خانم یا آقا ناگهان و بیدلیل یا بر سر مسائل بسیار بیاهمیت عصبانی میشود؛ و برخورد بدی با اطرافیان میکند. باتوجهبه پیامدهای زود عصبانی شدن، احتمالا به دنبال راهی برای تغییر شرایط هستید. طبیعتاً نخستین قدم این است که علت عصبانیت را کشف کنید. وقتی متوجه دلیل این موضوع بشوید بهتر میتوانید آن را کنترل کنید. به همین خاطر در ادامه راجع به علت عصبانیت بی دلیل مردان و زنان و همینطور راهکارهایی برای آن صحبت خواهیم کرد. این نکته را نیز به خاطر داشته باشید که یکی از بهترین راهکارها برای تغییر شرایط این است که از یک مشاور متخصص کمک بگیرید. برای دریافت خدمات مشاوره فردی کلیک کنید.
منبع: عصبانیت بی دلیل مردان و زنان
گاهی اوقات عصبانیت و پرخاشگری را به جای هم به کار میبریم. درحالیکه این دو، تا حدودی با هم فرق دارند. عصبانیت آنطور که روانشناسان میگویند یک هیجان ثانویه است. به این معنی که شما با یک احساس مثل سرخوردگی، شرم یا خجالت مواجه میشوید و بعد این موضوع باعث عصبانیت شما میشود. حال اگر شما این عصبانیت خود را به شکلی که باعث آسیبدیدن خود، دیگران یا هر چیز دیگری بشود بروز بدهید میتوان گفت که دست به پرخاشگری زدهاید.
باتوجهبه آنچه گفتیم میتوان نتیجه گرفت که عصبانیت یک احساس طبیعی است؛ و در درون همه ما وجود دارد. اما درست مانند هر احساس و ویژگی دیگری بعضی از ما به دلایل مختلف در برابر این موضوع حساستر هستیم. خبر خوب اینکه شما میتوانید عصبانیت و پرخاشگری خود را کنترل کنید.
تغییرات هورمونی میتواند یکی از دلایل عصبانیت باشد. برای مثال تحقیقات نشان میدهد اگر ماده شیمیایی به نام گابا در مغز کم شود میتواند باعث عصبانیت فرد بشود. این موضوع بهخصوص مردان را تحتتأثیر قرار میدهد. گابا یک ماده شیمیایی در مغز است که وظیفه ایجاد آرامش را برعهده دارد. وقتی این ماده کم میشود فرد آرامش خود را از دست داده و خیلی سریع از کوره درمیرود.
تغییرات هورمونی در طول دورههای عادت ماهیانه در خانمها یکی دیگر از دلایل فیزیولوژیک برای عصبانیت است. در این زمان خانمها تحریکپذیرتر از حالت عادی میشوند. به همین خاطر ممکن است بر سر مسائل ساده نیز عصبانی بشوند.
همه ما وقتی با یک حرف یا شرایط خاص روبهرو میشویم آن را در ذهنمان بررسی میکنیم. اما نکته اینجاست که همه ما شرایط را یکسان بررسی نمیکنیم. ممکن است حرفی که هیچ تأثیری در دوستتان نداشته برای شما به این معنی باشد که کسی دارد به شما توهین میکند. به همین خاطر یکی از دلایل عصبانیت پردازشهایی است که ما در ذهنمان راجع به مسائل مختلف انجام میدهیم. وقتی راجع به یک اتفاق قضاوت خوبی نداشته باشید، طبیعتاً از آن عصبانی خواهید شد.
استرس میتواند یکی از دلایل تحریکپذیری و عصبانیت باشد. وقتی راجع به یک موضوع دچار استرس هستید، قسمت بیشتر انرژی ذهنیتان درگیر آن خواهد شد؛ و توانایی کمتری برای رسیدگی به سایر موضوعات دارید. همین موضوع باعث میشود که مسائل بسیار ساده نیز باعث خشم شما بشوند.
یادگیری را هم میتوان علت عصبانیت بیدلیل مردان و زنان دانست. وقتی یک نفر از کودکی این را یاد بگیرد که با قشقرق راهانداختن و دعوا میتواند به خواستههایش برسد، در بزرگسالی نیز همین روش را ادامه میدهد. این افراد بهخصوص زمانی که دیگران با آنها مخالفت میکنند عصبانی میشوند. در چنین شرایطی بهتر است به رفتارهای فرد هیچ واکنشی نشان ندهید.
همه ما در رابطههایمان از دیگران توقعاتی داریم. در حقیقت رابطهها بر اساس وظایف و انتظارات متقابل شکل میگیرند. حال اگر طرف مقابل ما به وظایفش عمل نکند این میتواند یکی از دلایل عصبانیت باشد. در چنین شرایطی از دست طرف مقابل عصبانی هستیم. به همین خاطر ممکن است حتی بر سر مسائل ساده نیز با او دچار اختلاف بشویم.
وقتی یک نفر توانایی کافی برای صحبتکردن، حل مسئله و مدیریت بحران نداشته باشد بیشتر دچار عصبانیت میشود. در حقیقت این افراد به دلیل احساساتی که درون خودشان میریزند و همینطور مشکلاتی که از حل کردن آنها ناتوانند تحریکپذیر میشوند. و این میتواند باعث عصبانی شدن ناگهانی آنها بشود. برای آشنایی با انواع مهارت های زندگی کلیک کنید.
تحقیقات نشان میدهد مشکلاتی مانند افسردگی و اضطراب بهخصوص در آقایان باعث عصبانیت و پرخاشگری میشوند. بسیاری از مواقع افسردگی با کمشدن ماده شیمیایی به نام سروتونین همراه است. این ماده تأثیر بسیاری در پرخاشگری یا کنترل هیجانی دارد. علاوه بر این همانطور که راجع به استرس نیز گفتیم این بیماریها باعث میشود که ظرفیت روانی فرد برای تحمل و کنترل شرایط کم بشود؛ در نتیجه آنها خیلی زود و ناگهانی عصبانی میشوند. به همین خاطر اگر نشانههای دیگری از بیماریهای روحی را نیز در خود یا هر یک از اطرافیان میبینید بهتر است راجع به این موضوع با یک مشاور متخصص صحبت کنید.
این دلیل بهخصوص خانمها را درگیر عصبانیت های بی دلیل میکند. همه انسانها و بهخصوص دخترخانمها نیاز دارند که در سنین کودکی مورد حمایت و محبت قرار بگیرند. بااینحال در بعضی از خانوادهها این شرایط وجود ندارد. بعضی از پدر و مادرها به هر دلیلی به فرزندان خود بیتوجه هستند؛ یا حتی ممکن است با آنها با خشونت رفتار کنند. این شرایط باعث میشود که کودک احساس امنیت و آرامشی که باید را دریافت نکند. به همین خاطر آنها در بزرگسالی نیز بهخاطر کمبودهایی که دارند یا به دلیل الگوی رفتاری که یاد گرفتهاند با عصبانیت با دیگران و بهخصوص با همسر برخورد میکنند.
ممکن است پدر یا مادر شما رابطه خوبی با هم نداشته باشند. یا حتی ممکن است بهطورکلی نسبت به جنس مخالف احساس خوبی نداشته باشد. باتوجهبه اینکه کودکان معمولاً رفتارهای والد همجنس خودشان را تقلید میکنند در بسیاری از مواقع آنها نیز یاد میگیرند که احساس خوبی به جنس مخالف نداشته باشند. این موضوع میتواند رابطه فرد با همسرش را تحتتأثیر قرار بدهد؛ و در نتیجه فرد با عصبانیت با همسر خود رفتار بکند.
وقتی در یک فرهنگ این اعتقاد وجود داشته باشد که زنان با مردان مساوی نیستند. یا جامعه برای مردان حقوق بیشتری را در نظر بگیرد این موضوع باعث احساس سرخوردگی و ناراحتی در زنان میشود. و همین مسئله میتواند دلیلی برای پرخاشگری آنها باشد.
اینکه شما چه ارزشهایی برای زندگیتان داشته باشید روی میزان عصبانیت شما تأثیر میگذارد. برای مثال تحقیقات نشان داده کسانی که به معنویت و مسائل اخلاقی پایبندی بیشتری دارند سلامت روان بالاتری نیز خواهند داشت. یکی از مصداقهای این مسئله ارتباط با جنس مخالف برای خانمها است. کسانی که به روابط آزادتر اعتقاد دارند معمولاً شکستها و مشکلات عاطفی بیشتری را نیز تحمل میکنند. همین موضوع باعث خشم فروخورده در آنها میشود؛ و ممکن است یک روز این عصبانیت خودش را با رفتارهای پرخاشگرانه نشان بدهد.
مهمترین نکته در برخورد با کسی که عصبانی شده این است که شرایط را آرام کنید. در چنین مواقعی بسیار مهم است که شما نیز شروع به پرخاشگری و مقابله به مثل نکنید. بهجای آن سعی کنید به فرد زمان بدهید تا کمی آرامتر شود. یا به او نشان بدهید که احساساتش را درک میکنید. سپس هنگامی که آرامتر شد با او صحبت کنید. و سعی کنید دلایل عصبانیت را برطرف کنید.
شاید شما هم از آن دسته افرادی باشید که بیش از حد عصبانی میشوند. خبر خوب این است که شما میتوانید عصبانیت را کنترل کنید. برای این کار نیاز به راهکارهایی دارید که در ادامه راجع به آنها صحبت خواهیم کرد.
سعی کنید در طول روز زمانی را به تمرینات آرامسازی مثل ریلکسیشن اختصاص بدهید. یا هنگامی که احساس میکنید عصبانی شدهاید نفس عمیق بکشید. این کار به شما کمک میکند تا از نظر جسمی به شرایط آرامش برگردید و بهتر بتوانید شرایط را مدیریت کنید.
مدتی رفتارتان را بررسی کنید و ببینید که درست قبل از پرخاشگری چه نشانههایی را تجربه میکنید. وقتی متوجه این نشانهها شدید بهتر میتوانید رفتارتان را کنترل کنید. برای مثال زمانی که این نشانهها را در خودتان احساس میکنید سعی کنید با رفتارهایی مثل ترک کردن محیط و یا تنفس عمیق خودتان را آرام کنید.
همانطور که گفتیم یکی از دلایل عصبانیت افکار اشتباه هستند. پس یکی از کارهایی که میتوانید انجام بدهید این است که افکار خود را شناسایی و آنها را یادداشت کنید. سپس سعی کنید آنها را از نظر منطقی بودن بررسی کنید. اگر فکر میکنید که افکارتان خیلی هم منطقی نیستند و میتوانید شکل دیگری از فکرکردن را جایگزین آن کنید بهتر است این کار را انجام بدهید.
عصبانیت میتواند مشکلات بسیاری را برای شما به همراه داشته باشد. این هیجان علاوه بر مشکلات جسمانی، اختلافاتی را نیز در روابط شما به وجود میآورد. به همین خاطر بسیار مهم است که آن را برطرف کنید. اما بیشتر مواقع عصبانیت و پرخاشگری آنقدر ناگهانی شروع میشود که شما فرصتی برای کنترل آن پیدا نمیکنید. یا ممکن است حتی با دانستن دلیل نتوانید جلوی خودتان را بگیرید. در چنین شرایطی بهتر است از یک مشاور کمک بگیرید. مشاورین باتوجهبه تخصص و تجربهای که دارند مهارتهای لازم برای مدیریت هیجانات را به شما آموزش میدهند.
برای دریافت مشاوره در زمینه آموختن مهارت حل مسئله موثر میتوانید در هر زمان از روز برای مشاوره تلفنی با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02191002360 تماس بگیرید.
همسرم بر سر موضوعات ساده عصبانی میشود و با من و فرزندانمان بدرفتاری میکند. چطور باید این شرایط را تغییر بدهم؟
بهتر است با همسرتان صحبت کنید و به کمک هم دلیل عصبانیتهای او را پیدا کنید. احتمالاً مشکلاتی مانند بیماریهای روحی یا فشارهای روانی باعث عصبانیت او میشود. پس از پیداکردن دلیل سعی کنید راهی برای تغییر شرایط پیدا کنید. شما میتوانید برای این کار از یک مشاور کمک بگیرید.
برای عضویت در اینستاگرام (ذهن نو) کلیک کنید
سوالی دارید؟ با ما تماس بگیرید
تماس با برترین مشاوران از طریق تلفن ثابت در سراسر کشور از 8 صبح الی 12 شب حتی ایام تعطیل
سراسر کشور :9099070354
جهت مشاوره تلفنی با موبایل و رزرو وقت حضوری