شاید معنی و تعبیر خواب بچه برای شما هم سؤال شده باشد. دیدن بچه در خواب میتواند برای بسیاری از ما شیرین و خوشایند باشد. گاهی اوقات هم بچه نمادی است که میخواهد ما را از چیزی در ضمیر ناخودآگاهمان باخبر سازد. ازنظر روانشناسان رؤیا شاهراهی به ضمیر ناخودآگاه محسوب میشود؛ در نزدیکی سحر که خواب عمیق شده گویا دریچههای ورود به ناخودآگاه هم باز میشوند. شاید این همان بخشی از ذهن باشد که معبران باستانی آن را دروازهای بهسوی عالم غیب میدانند. بنابراین هر رؤیا را از دو جنبه میتوان تعبیر کرد؛ بعد روانشناسی و بعد عرفانی
برای دریافت مشاوره در زمینه تعبیر خواب میتوانید در هر ساعت از روز برای مشاوره تلفنی از طریق شماره 02191002360 و یا از طریق تلفن ثابت با شماره 9099070354 جهت ارتباط با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو تماس حاصل نمایید.
منبع: تعبیر خواب بچه چیست
یکی از نکاتی که در تعبیر خواب بچه اهمیت بسیاری دارد احساس شما از آن خواب است. آیا خواب بچه باعث خوشحالی شما شده؟ آیا دیدن شرایط آن بچه در خواب باعث نگرانی شما شده است؟ اینکه شما چه احساسی از رویایتان دارید تا حد زیادی میتواند در تعبیر خواب به شما کمک کند. اگر احساس میکنید موضوع یک خواب بارها برایتان تکرار میشود بهتر است راجع به آن از یک مشاور کمک بگیرید. گاهی اوقات خوابها میخواهند رازی را به ما بگویند که بهتنهایی متوجه آن نخواهیم شد.
دیدن خواب کودک برای بسیاری از ما احساس مثبتی را به همراه میآورد. درمجموع تعبیرات مثبتی هم از دیدن این رؤیا شده است. تعبیر خواب بچه بیشتر به جنسیت و شرایطی که در خواب وجود داشته بستگی دارد.
برای مثال اگر کسی در خواب ببیند که بچهای را به سرپرستی قبول کرده روزی فراوان و بابرکتی پیدا خواهد کرد؛ اما اگر خواببیننده خودش را ببیند که کودک شده این به معنای یک بحران و بازگشت به شرایط نامطلوب است. در این بخش تعبیر انواع خوابهای بچه را ازنظر معبران قدیمی و کسانی که این علم را بهخوبی میدانستهاند بیان خواهیم کرد.
پشت سر حرف زدن یا غیبت کردن، یکی از کارهای غیراخلاقی است که افراد انجام میدهند. این رفتار از عوامل زیادی نشات میگیرد و دلایل مختلفی دارد. اما غیبت کردن هیچ توجیه منطقی ندارد. افراد در مواجه با اتفاقاتی که در طول روز برایشان میافتد؛ واکنش های مختلفی از خود نشان میدهند. غیبت کردن نیز یکی از این کارهاست. حتما شما هم شاهد این عمل در اطرافیان خود بوده اید یا خود به شکلی آن را انجام داده اید. این رفتارهای احساسات مختلفی را در افراد برمیانگیزد و به آنها صدمات روحی وارد میکند. تحقیقات روانشناسی حاکی از آنند که شنیدن غیبت منفی، باعث فعالیت بیشتر کورتکس مغز و قسمت پیشانی، در جهت منفی خواهد شد. در این مقاله به بررسی علل و اثرات این موضوع خواهیم پرداخت.
برای دریافت مشاوره در زمینه پشت سر حرف زدن میتوانید در هر ساعت از روز برای مشاوره تلفنی از طریق شماره 02191002360 و یا از طریق تلفن ثابت با شماره 9099070354 جهت ارتباط با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو تماس حاصل نمایید.
منبع: پشت سر حرف زدن | 5 روش جلوگیری از غیبت کردن
این رفتار در هر مکانی که عده ای از افراد، حضور داشته باشند رخ میدهد. حتی امروزه شاهد بروز این رفتار در شبکه های مجازی و رسانه ها نیز هستیم. گاهی شاید متوجه پشت سر حرف زدن نباشیم یا رفتار خود را غیبت تلفی نکنیم؛ اما این تفاوتی در ماهیت رفتار ما ایجاد نخواهد کرد. این عمل نوعی بی احترامی محسوب میشود و اگر افراد به ارزش ها پایبند باشند؛ هرگز این عمل را انجام نخواهند داد. غیبت معیارهای افراد را تغییر خواهد داد و باعث میشود عقاید و نظرات مختلفی پیدا کنند.
محققان معتقدند نیاکان ما نیز این رفتار را انجام میدانند و پشت سر حرف زدن را وسیله ای برای برقراری ارتباط میدانستند. غیبت کردن در جوامع انسانی، گاهی باعث تغییر رفتارهای عامه مردم و یا هنجارها میشود. برای مثال وقتی عده ای از مردم در مورد موضوعی غیبت میکنند و آن را بد میپندارند؛ افراد دیگر هم دیگر آن را انجام نخواهند داد.
از نظر روانشناسی نیز، گاهی هنگام غیبت در مورد دیگران هورمونهایی در مغز افراد ترشح میشود که برای آنها هیجان و سرخوشی ایجاد خواهد کرد. همین امر سبب تکرار مجدد این رفتار میشود. افراد باید برای جلوگیری از این موضوع، ذهن خود را شرطی کرده و عادت غیبت کردن را با یک محرک ناخوشایند همراه کنند.
همانطور که قبلا هم گفته شد؛ افراد برای این عمل خود دلایل مختلفی مطرح میکنند. برای مثال میگویند؛ شما که او را نمیشناسید یا این را همه میدانند. اما آبروی اشخاص چیزی بیشتر از توجیحات ماست. برخی از علل پشت سر حرف زدن، شامل موارد زیر میشود.
آیا ازدواج با فرد وسواسی میتواند موفقیت آمیز باشد؟ وسواس به دو شکل شخصیتوسواسی جبری و یا اختلال وسواس فکری عملی بروز مییابد. در حالت اول فرد الگوی رفتاری پایداری از کمال گرایی افراطی و ملاکهای سخت گیرانه را از خود نشان میدهد. در حالت دوم فرد مشغولیت ذهنی زیادی با موضوعات آزاردهنده دارد که تلاش میکند از طریق انجام یکسری اعمال اضطراب و ناراحتی ناشی از این مشغولیتهای ذهنی را به دست فراموشی بسپارد.
ازدواج با فرد وسواسی همواره با چالشهای خاصی همراه خواهد بود که آشنایی با آنها قبل از آغاز زندگی مشترک اهمیت دهد.
برای دریافت مشاوره در زمینه ازدواج با فرد وسواسی می توانید در هر زمان از روز برای مشاوره ازدواج تلفنی با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02191002360 و یا از طریق تلفن های ثابت منزل با شماره 9099070354 تماس بگیرید.
منبع: ازدواج با فرد وسواسی | زندگی با وسواسی ها چه مشکلاتی دارد؟
وسواس به طور کلی به شکل یک وضعیت مزمن یا حاد در انسان بروز مییابد. روانشناسان به وسواس مزمنی که به یک سبک شخصیتی تبدیل شده اختلال شخصیت وسواسی جبری میگویند و در حالت حاد آن را اختلال وسواس فکری-عملی مینامند. ما در ادامه هریک از این اختلالها را به طور جداگانه توضیح دادهایم تا بهتر بتوانید ازدواج با فرد وسواسی را درک کنید.
افراد مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی جبری الگوی رفتاری پایداری از نظم، کمال گرایی و معیارهای سرسختانه را از خود نشان میدهند. در این حالت فرد دقت نظر بیش از اندازهای برای انجام هرکار به خرج میدهد و به سختی مسئولیتها را با دیگران تقسیم میکند. همچنین اغلب احساس نارضایتی دارد زیرا نمیتواند به معیارهای بسیار عالی که در زندگی برای خود تعیین کرده دست پیدا کند. این معیارهای عالی میتوانند باعث شوند که او از شروع برنامههای زندگی خود بترسد و دائما با اهمال کاری همه چیز را به تعویق بیاندازد.
اختلال وسواس فکری-عملی در گذشته به عنوان یک اختلال اضطرابی در نظر گرفته میشد اما به دلیل اهمیت بسزای آن، امروزه در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روان پزشکی خود یک طبقه تشخیصی جداگانه را تشکیل میدهد. در این اختلال فرد با افکار مزاحم و آزاردهندهای رو به رو میشود که اضطراب بسیار زیادی را در او بر میانگیزند. از همین رو فرد برای آرام کردن خود به انجام یکسری اعمال خاص روی میآورد.
برای مثال درگیری ذهنی زیاد با مسائلی نظیر آلودگی، کثیفی و نجاست باعث میشود که فرد آداب شست و شو را به طور افراطی تکرار نماید. اعمال وسواسی معمولا به طور بسیار تشریفاتی و با آداب خاصی اجرا میشوند که این مسئله میتواند وقت زیادی را به خود اختصاص دهد و در نتیجه منجر به کاهش عملکرد فرد در ابعاد مختلف زندگی شود. در ازدواج با فرد وسواسی شما باید نسبت به تمامی این نشانهها و رفتارها آگاهی لازم را داشته باشید.
بسته به نوع وسواس، چالش های شما در زندگی متفاوت می باشد. ازدواج با شخصیت وسواسی جبری میتواند با چالشهای بسیاری همراه باشد. ما در ادامه به مهم ترین مواردی که در زندگی زوجین اتفاق میافتند اشاره کردهایم.
تعامل و ازدواج با فرد وسواسی برای هرکسی آسان نیست. این افراد انعطاف پذیری بسیار کمی دارند و به راحتی از ملاکها و معیارهایی که برای زندگی خود تعیین کردهاند کوتاه نمیآیند. آنها اغلب بسیار سخت گیر هستند و ممکن است رفتار و اعمال شما را نیز با ذره بین دقت خود ارزیابی کنند. این مسئله میتواند اعتماد به نفس شما را تحت تاثیر قرار داده و باعث شود همواره احساس کنید که تحت فشار هستید.
برای کسانی وسواسیاند اغلب کار و بهره وری اهمیت بیشتری در برابر صمیمیت بین فردی دارد. در اولویت قرار داشتن کار میتواند در بسیاری از موارد زمینه ساز تعارض و تنش شود و به شما این احساس را منتقل نماید که در رابطه نادیده گرفته میشوید. شما بارها و بارها در ازدواج با فرد وسواسی دچار احساس بی ارزشی و نفر دوم بودن میکنید.
وسواسیها سخت گیری بیش از حدی دارند. آنها جزئیات همه چیز را با دقت بررسی میکنند و زمان زیادی را برای ارزیابی صحیح بودن کارها اختصاص میدهند. اگر شما فرد سهل گیری باشید این رفتارها میتواند موجب از دست دادن حوصله تان شده و صبرتان را لبریز کند. در ازدواج با فرد وسواسی صبوری و انتقادپذیری زیادی باید داشته باشید.\
در بسیاری از مواقع در ازدواج با فرد وسواسی ، میبینید که او به دلیل ترس از شکست یا ناتوانی در انجام دادن بی عیب و نقص کارها از آغاز مسئولیتها و وظایفشان اجتناب میکنند. این مسئله باعث میشود بسیاری از کارها را پشت گوش بیاندازند. دیر انجام دادن کارها خود احتمال عدم موفقیت را بیشتر کرده و آنها را در چرخه معیوبی گرفتار میکند. اگر شما وظیفه شناسی بالایی داشته باشید این اهمال کاریها میتواند تا حد زیادی موجب آزارتان گردد.
یکی از ویژگیهای اصلی افراد با شخصیت وسواسی جبری این است که هیجان پذیری بسیار پایینی دارند به این معنی که نمیتوانند به راحتی احساسات خود را ابراز نمایند و اغلب از جانب دیگران به عنوان افرادی سرد یا بی تفاوت شناخته میشوند. از همین رو ازدواج با فرد وسواسی برای کسانی که خود روحیه گرمی دارند دشوار بوده و زمینه ساز بروز اختلافهای بسیار است.
همان طور که گفته شد وسواس فکری-عملی اختلالی متمایز از شخصیت وسواسی جبری است. ما در ادامه به چالشهای اختصاصی در مورد ازدواج با مبتلایان به این مشکل وسواسی اشاره کردهایم.
وسواسیها معمولا با اضطراب بسیار زیادی دست و پنجه نرم میکنند. آنها مشغولیتهای ذهنی زیادی دارند و نمیتوانند به سادگی از شر این مشغولیتها رها شوند. این اضطراب معمولا کیفیت روابط بین فردی را نیز تحت تاثیر قرار میدهد و میتواند رابطه با همسر را با مشکل مواجه سازد. در ازدواج با فرد وسواسی اضطراب و نگرانی همیشه بین شما وجود دارد و گاه طرف دیگر نیز ناخواسته او هم درگیر ترسهایش میشود.
افراد مبتلا به هرگونه وسواس فکری نظیر آلودگی یا وسواس وارسی زمان زیادی را به رفتارهای اطمینان بخش اختصاص میدهند. شما در ازدواج با فرد وسواسی گاه مجبور میشوید که پا به پای او این تشریفات را به جا آورید. برای مثال ممکن است همسرتان بارها بخواهد بسته بودن شیر گاز را هنگام خروج از منزل چک کند یا هنگامی که از راه میرسد مدت طولانی را به شستشو و تمیز کاری اختصاص دهد. همه اینها به خودی خود باعث میشوند که شما نتوانید آن طور که باید از بودن در کنار هم لذت ببرید و بیشتر زمان خود را صرف کارهای پیش پا افتاده کنید.
افرادی که مبتلا به وسواس پاکیزگی هستند اغلب در رابطه جنسی احساس راحتی نمیکنند. مشغولیت ذهنی زیاد در آنها میتواند باعث شود که احساس کنید به اندازه کافی درگیر فعالیت جنسی نمیشوند یا اینکه افراد سردی هستند. برای پیشگیری یا رهایی از این وضعیت لازم است که فرد مبتلا به وسواس تحت درمان مناسب با یک روان درمانگر قرار بگیرد.
افراد مبتلا به وسواس فکری-عملی معمولا رفتارهای وسواسی خود را با تشریفات خاصی انجام میدهند. برای مثال ممکن است اعتقاد داشته باشند برای پاکیزگی باید حتما به شیوهای خاص و به تعداد دفعات مشخصی دستهایشان را بشویند. این تشریفات و آیینهای خاص اغلب از جانب همسران غیر منطقی به نظر میرسد و زمینه بروز اختلافات را فراهم میکند.
مبتلا بودن به اختلال وسواس باعث میشود که فرد بسیاری از جنبههای زندگی خود نظیر تحصیل، شغل و روابط بین فردی باز بماند و در کل نتواند از حداکثر توانمندیهایش استفاده نماید. در ازدواج با فرد وسواسی شما هم پاگیر او میشوید. هرچقدر شدت وسواس در فردی که میخواهید با او ازدواج کنید بیشتر باشد میزان افت عملکرد بیشتر خواهد شد. متاسفانه برخی افراد فکر میکنند با ازدواج کردن این مشکلات برطرف میشوند اما این مسائل بیش از هرچیز به کمک یک روانشناس نیاز دارد.
سخن آخر
اگر مدتی را با گزینه ازدواجی خود طی کنید، حتما بعد از مدتی متوجه رفتارهای وسواسی او خواهید شد. شما نباید نسبت به این نشانهها بی اعتنا باشید. تمامی رفتارها و نشانهها در موقعیت های مختلف را مد نظر قرار بدهید. در زمان درست از او درباره حدود و تعدادشان بپرسید. درصد بسیار پایینی از افراد جامعه وسواس شدید دارند. بیشتر وسواسی ها همه نشانه ها را بروز نمیدهند. اما بعد از گذر زمان و روبرو شدن با چالش های مختلف زندگی احتمال تشدید نشانهها زیاد است. پس برای اطمینان از انتخاب خود، حتما از خدمات مشاوره پیش از ازدواج بهره مند بشوید.
برای دریافت مشاوره در زمینه ازدواج با فرد وسواسی می توانید در هر زمان از روز برای مشاوره ازدواج تلفنی با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02191002360 و یا از طریق تلفن های ثابت منزل با شماره 9099070354 تماس بگیرید.
بله جمع کردن افراطی وسایل غیر ضروری نوعی وسواس است که به اختلال احتکار شهرت دارد. این مسئله میتواند عملکرد زندگی فرد را تحت تاثیر قرار داده و باعث بروز مشکلات زیادی در زمینههای مختلف بشود.
منبع: ازدواج با فرد وسواسی | زندگی با وسواسی ها چه مشکلاتی دارد؟
استقلال طلبی در نوجوان از جمله نشانههای گذر از دوره کودکی به دوره نوجوانی است. گاه ممکن است استقلال طلبی نوجوان باعث ایجاد چالش در خانواده شود، اما والدین بایستی توجه داشته باشند که این موضوع بخشی از فرآیند رشد، شکل گیری شخصیت و هویت یابی فرزندشان است، پس نوجوان باید در انجام برخی امور با راهنمایی و هدایت پدرومادر، آزادی عمل داشته باشد.
به عنوان والدین باید اطلاعات خودتان را در ارتباط با نوجوانتان زیاد کنید تا بتوانید ضمن حفظ امنیت او، رفتاری مناسب برای در جهت رشد و شکلگیری هویت فرزندتان داشته باشید. در صورتی که چالشهای زیادی با نوجوانتان دارید، حتما مشاوره نوجوان و خانواده دریافت کنید.
برای دریافت مشاوره در زمینه استقلال طلبی در نوجوان میتوانید در هر زمان از روز برای مشاوره تلفنی با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02191002360 و یا از طریق تلفن ثابت با شماره 9099070354 تماس بگیرید.
منبع: استقلال طلبی در نوجوان در روانشناسی
در ابتدا باید معنی استقلال طلبی در نوجوان را بیان کنیم. استقلال طلبی در نوجوان یعنی فرزند شما دیگر کودک نیست و میتواند مسئولیتهای بیشتری را در زندگی بپذیرد که به معنای کم شدن وابستگی او به اطرافیان از جمله پدر و مادر میباشد.
استقلال طلبی در نوجوان یعنی او میتواند در برخی امور تصمیمگیری کند و نظر بدهد و از طرفی باورها و ارزشهای خود را تعریف کند.
استقلال طلبی در نوجوانان مستلزم این است که آنها به یک سن مشخصی برسند، چراکه ایجاد استقلال در سن کم او را درگیر آسیبهای اجتماعی خواهد کرد. در این مسیر والدین باید سعی کنند که بین استقلال طلبی در نوجوان و حفظ امنیت او تعادلی را برقرار کنند، تا همواره رابطه خوب خود را با فرزندشان حفظ نمایند.
با بزرگ شدن فرزند و ورود او به دوره نوجوانی، همواره نگرانیهایی برای پدر و مادر ایجاد میشود. چراکه آنها دیگر کودک دیروز را که همواره مطیع و وابسته به پدر و مادر خود بود را در مقابل خود نمیبینند و توقع دارند که فرزندشان تمام زمان خود را به بودن در کنار پدر و مادر اختصاص دهد، اما با فاصله گرفتن او نگران میشوند.
نوجوانی از حساسترین دورههای زندگی هر کسی است. با ورود به سن نوجوانی، فرد نیاز دارد که هویت شخصی خود را بدست آورد، تا همانند ظاهرشان که بزرگ میشود، شخصیتاش نیز به شخصیت بزرگسال تبدیل شود.
بخاطر همین موضوع افراد در سنین نوجوانی بیشتر تمایل دارند تا از خانواده خود فاصله بگیرند و بیشتر با محیط اطراف خود در ارتباط باشند. در واقع میخواهند با فاصله گرفتن به پدر و مادر خود بگویند که دیگر بزرگ شدهاند و میخواهند خودشان تصمیم بگیرند که اوقات خود را چگونه و با چه کسانی سپری کنند.
تمایل به بودن در کنار دوستان و وقت گذراندن با آنها در این سن بسیار تشدید میشود، چراکه اینکار باعث میشود احساس تعلق به یک گروه دوستانه را داشته باشند.
بنابراین اگر فرزندتان هم با ورود به سن نوجوانی کمی از شما فاصله گرفته است و سعی میکند در جمعهای دوستانه خود باشد، نباید نگران باشید و یا خیلی به او سختگیری کنید. فقط بایستی بدون ایجاد محدودیت برای او توجه داشته باشید که دوستان سالم داشته باشد و در واقع فرزند خود را به صورت غیرمستقیم و نامحسوس کنترل نمایید.
استقلال طلبی نوجوانان امری طبیعی است که اگر خانوادهها بتوانند به درستی این مسئله را مدیریت کنند، هیچ گاه در یک خانواده تبدیل به چالش نمیشود و میان فرزند و پدر و مادر تنشی به وجود نمیآید. برای آشنایی بیشتر با روانشناسی نوجوان کلیک کنید. آنچه که والدین باید در ارتباط با استقلال طلبی در نوجوان خود بدانند به شرح زیر است.
فرزندتان با ورود به دوره نوجوانی بیشتر از هر زمان دیگری به محبت و حمایت شما نیاز دارد. چراکه وقتی فرزندتان عشق و محبت لازم را از شما دریافت کند، اعتماد به نفس او نیز بیشتر میشود و برای رسیدن به اهدافش انگیزه و تلاش بیشتری دارد.
میتوانید با توجه به علایق، تفریحات، رعایت حریم خصوصی، گوش دادن به حرفهای او و ابراز احساسات کلامی عشق خود را به او نشان دهید.
استقلال طلبی در نوجوان امری نوظهور در فرزند شماست و ممکن است در اوایل این فرآیند شما هنوز گمان کنید که فرزندتان همان کودک دیروز است و نتوانید واکنشهای خود را کنترل کنید.
اما در نظر داشته باشید که مهمترین عاملی که می تواند هم به شما و هم به فرزندتان کم کند تا این مرحله را پشت سر بگذارد این است که بر واکنشهای خود تسلط داشته باشید و صبور باشید.
اگر فرزندتان در پی احساس استقلال طلبیاش، تمایل دارد زمانهایی را با دوستان خود سپری کند، نباید خیلی جدی و سخت گیرانه با او برخورد کنید، به گونهای که او احساس کند شما او را محدود کردهاید، چراکه با این کار تنها او را به تدریج از خود دور میکنید.
برخورد شدید در رابطه با استقلال طلبی در نوجوان باعث میشود که او فکر کند تمایلات غیر واقع بینانهای دارد که شما با او این گونه برخورد میکنید. پس سعی کنید در برابر حرفها و رفتارهای نوجوان خود آرامش خودتان را حفظ کنید و با صبوری او را کنترل نمایید.
سعی کنید در خانه برخی قوانین رفتاری، ارتباطی و … را برای فرزند نوجوان خود تعیین کنید. این گونه او محدودیتها را میداند و سعی میکند بر خلاف آنها عمل نکند، البته نباید در این مورد سخت گیرانه عمل کنید و باید که متناسب با سن فرزندتان قوانین را تعیین نمایید.
همانطور که اشاره کردیم از جمله موارد استقلال طلبی در نوجوان تمایلی است که او به بودن در گروههای دوستانه دارد. در واقع نگرانیهای والدین در مورد دوستان فرزندشان این است که دوستیهای ناسالم باعث آسیبهای اجتماعی به او شود.
برای اینکه مطمئن شوید فرزندتان با افراد سالم و همسطح او در ارتباط است، سعی کنید دوستان فرزند خود را بیشتر بشناسید. میتوانید برای شناخت بیشتر با خانواده دوستان فرزند خود در ارتباط باشید.
یا میتوانید از فرزندتان بخواهید که دوستانش را به خانه دعوت کند، این گونه میتوانید رفتار آنها را زیر نظر بگیرید و متوجه شخصیتشان شوید.
برای اینکه به فرزندتان نشان دهید، شما مانعی در جهت استقلال طلبی در نوجوان تان نیستید، باید که به گونهای بر او نظارت داشته و در عین حال در انجام برخی امور به او آزادی عمل بدهید.
همین طور سعی کنید با رفتار و کلام خود به او بگویید که از اینکه میبینید فرزندتان بزرگ و مستقل شده است، خوشحالید.
در واقع اغلب سخت گیری و نگرانیهای والدین با ورود فرزندشان به دوره نوجوانی این است که احساس میکنند فرزندشان هنوز هم همان کودکی است که به پدر و مادر خود وابسته بود.
در حالی که باید به عنوان پدر و مادر باور کنید که فرزندتان وارد دوره نوجوانی شده و حالا نیاز و احساسات او همانند یک آدم بزرگسال است.
در جهت استقلال طلبی در نوجوان خود حرکت کنید. سعی کنید وابستگی خود را به فرزندتان کم کنید و اجازه دهید او در این مسیر آن طور که باید رفتار کند. هیچ گاه نظارت و کنترل خود را کم نکنید، اما توجه داشته باشید که باید همانند یک نوجوان و نه کودک با او برخورد داشته باشید.
بارها اشاره کردیم که نوجوانان در صورتی میتوانند در مسیر تغییر و عبور از دوره کودکی به دوره نوجوانی موفق عمل کنند که پدر و مادر بر روی آنها نظارت داشته باشند.
نوجوانان دیگر کودکی که شما تصور میکنید نیستند، اما هنوز آنقدر هم بزرگ نشدهاند و در برابر عوامل مختلف آسیب پذیر هستند. پس همواره حمایت و نظارت خود را بر فرزند نوجوانتان داشته باشید، اما باید کنترل شما غیرمستقیم باشد و با احساس استقلال طلبی در نوجوان تضاد نداشته باشد.
این گونه فرزندتان از شما دور نمیشود و هر زمان که مشکلی داشته باشد از شما راهنمایی و کمک میگیرد و از آسیبهای اجتماعی هم دور میماند.
سعی کنید مدیریت پول را به فرزند خود آموزش دهید. نه به گونهای رفتار کنید که او احساس کند یک منبع نامحدود در اختیار دارد و نه از نظر مالی مشکل داشته باشد. هر ماه یا هر هفته مبلغ مشخصی را به او بدهید تا او یاد بگیرد متناسب با نیازهایی که دارد، برای آن برنامه ریزی کند.
سخن آخر
طبیعی است که با ورود افراد به سن نوجوانی خلق و خو و رفتار آن ها با تغییراتی همراه باشد. اگر شما به عنوان والدین با ورود فرزندتان به دوره نوجوانی با چالش هایی مواجه بوده اید و نمی توانید وابستگی خود را به او کم کنید و دائما در حال نظارت و کنترل فرزندتان میباشید، از یک متخصص روانشناس خانواده کمک بگیرید.
برای دریافت مشاوره در زمینه استقلال طلبی در نوجوان میتوانید در هر زمان از روز برای مشاوره تلفنی با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02191002360 و یا از طریق تلفن ثابت با شماره 9099070354 تماس بگیرید.
بی احترامی زن به شوهر در جمع های مختلف دوستانه و یا خانوادگی و حتی در حضور فرزندان، تاثیرات منفی بر روی رابطه هر زوجی میگذارد. از مهمترین عواملی که باعث ثبات ازدواج میان زوجین میشود، حفظ احترام است. بی احترامی باعث دور شدن دو طرف از یکدیگر خواهد شد. بنابراین عصبانیت، پرخاشگری زن نسبت به همسرش عواقب گوناگونی خواهد داشت که بهتر است هر چه زودتر راهی برای جلوگیری از آن پیدا کرد.
برای دریافت مشاوره در زمینه بی احترامی زن به شوهر میتوانید در هر زمان از روز برای مشاوره تلفنی خانواده با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02191002360 و یا از طریق تلفن های ثابت منزل با شماره 9099070354 تماس بگیرید.
منبع: بی احترامی زن به شوهر
در رابطه بین زوجین نمی توان هر عملی را دال بر بی احترامی زن به شوهر دانست از این رو مهم است که بدانید عصبانیت و خشم زنان در خیلی از مواقع منطقی می باشد. از مهمترین ویژگی های بی احترامی زن نسبت به شوهر می توان به موارد زیر اشاره داشت :
احترام به همسر ضمن اینکه باعث حفظ رابطه می شود؛ از ایجاد مشکلات بزرگتر نیز جلوگیری می کند.
به طور کلی روانشناسان بر این باور هستند که دلیل بی احترامی این دسته از افراد باید ریشه یابی شده و مشخص گردد. از جمله مهمترین دلایل بی احترامی زن به شوهر می توان به موارد زیر اشاره داشت :
همانطور که اشاره کردیم از مهم ترین عواملی که باعث تحکیم رابطه های زوجین می شود، احترام گذاشتن و دریافت احترام متقابل است. وقتی زنی در طول زندگی مشترک با همسرش، به او احترام می گذارد و این احترام را نیز در حضور فرزندان و دیگر افراد خانواده حفظ می کند، باعث می شود شوهرش نسبت به وظایفی که دارد، احساس مسئولیت بیشتری داشته باشد. از طرفی دیگر با احترام گذاشتن زن به شوهر، فرزندان نیز یاد می گیرند که به پدرشان احترام بگذارند. احترام گذاشتن به همسر نشان دهنده احساسات مثبتی به او شامل عشق و علاقه، حمایت عاطفی و روانی و … است.
زنانی که به شوهر خود بی احترامی می کنند، بایستی که منتظر عواقب این رفتارها نیز باشند. سردی در رابطه، شروع بد رفتاری های متقابل همسر و … می تواند از عواقب این عادت ناپسند باشد. در ادامه راهکار هایی را ارائه کرده ایم که می توانید برای جلوگیری از بی احترامی به همسر آن ها را انجام دهید.
استفاده از راهکارهای زیر تا حد زیادی به رفع این عادت کمک می کند :
برخی از زنان عادت دارند در تمامی مسائل به همسرشان خرده بگیرند و او را سرزنش و تحقیر کنند. اگر می خواهید همسرتان شما را به عنوان یک زنی که بتواند همیشه به او تکیه کند، قبول کند؛ بایستی که دایره افکار خود را گسترده تر کنید. تلاش کنید از مسائل کم اهمیت و جزئی عبور کنید و تمرکز خود را بر اهداف مشترک زندگی تان بگذارید.
مقایسه کردن شوهرتان با مرد دیگری از دوستان، اقوام و آشنایان نیز از جمله موارد بی احترامی به او است. شما با مقایسه کردن در واقع در حال آزار روح همسرتان هستید. مقایسه کردن می تواند جنبه های منفی همسر شما را پررنگ کرده و اعتماد به نفس او را پایین آورد، ضمن اینکه باعث سردی رابطه و متشنج شدن جو خانه نیز می گردد. بنابراین در اولین قدم مقایسه همسرتان را با دیگر مردان کنار بگذارید.
اگر زنان به دلایل مختلفی از همسر خود ناراحت هستند و در واقع با بی احترامی می خواهند ناراحتی خود را به او نشان دهند، می توانند به جای اینکار الویت های همسر خود را بشناسند و انتظارات او را بدانند تا هیچ ابهامی میان آن ها نباشد. مطمئن باشند اگر الویت ها و علاقه مندی های همسرتان را بدانید و آن ها را انجام دهید، رابطه محکم تری نسبت به قبل خواهید داشت.
شما با یک نفر وارد زندگی مشترک شده اید، برای اینکه بتوانید با یکدیگر زندگی را پیش ببرید، بایستی که به نظرات و عقاید هم احترام بگذارید و در تصمیمات مختلف زندگی نظر یکدیگر را جویا شوید. بنابراین سعی کنید در موارد مختلف ضمن اینکه نظر همسرتان را می پرسید، به نظر و عقیده او نیز احترام هم بگذارید و با هفکری مسائل مختلف را حل کنید.
زنانی که دچار اختلالات بدبینی هستند، در مدیریت زندگی خود مشکل دارند، که گاها باعث جدایی زوجین نیز از یکدیگر می شود. بدبینی در مقابل اعتماد قرار گرفته است و در واقع یک اختلال روانی است که بایستی درمان شود.
به جای اینکه به دلایل مختلفی در حضور دیگران به شوهر خود بی احترامی کنید، می توانید او را در مقابل همه تحسین کنید. ویژگی های مثبت همسرتان را بدون اغراق بگویید. این کار اعتماد به نفس همسرتان را بالا می برد و از طرف دیگر فرزندانتان می توانند به پدرشان همانند یک الگو نگاه کنند.
ممکن است در موارد مختلف شما با همسرتان اختلاف نظر داشته باشید که طبیعی است، بنابراین شما بایستی به طرز فکر همسرتان احترام بگذارید و از توهین کردن بپرهیزید.
همسرتان هر حرفه و شغلی که دارد، در صورتی که مورد علاقه و در جهت استعداد او می باشد، شما نباید احساس او را به کاری که انجام می دهد، منفی کنید، چراکه عزت نفس او را خدشته دارد می کنید. سعی کنید به توانمندی و علایق همسر خود احترام بگذارید.
هر چه میزان پشتیبانی شما از همسرتان بیشتر باشد، او را در رسیدن به خواسته هایش بیشتر از گذشته تشویق می کنید؛ که در نهایت برای خانواده خوب است. اما به این نکته نیز توجه داشته باشید که تحقیر و سرزنش دقیقا برعکس این موضوع عمل می کند و همسرتان را سرخورده می کند.