مشاوره روانشناسی ذهن نو

مرکز مشاوره ذهن نو برترین مرکز مشاوره روانشناسی در زمینه های مختلف روانشناسی از جمله مشاوره خانواده، ازدواج، کودک، طلاق، خیانت، نوجوان، بلوغ، جنسی و سکس تراپی ، ترک اعتیاد، اختلات روانی و شخصیت و ... می باشد.

مشاوره روانشناسی ذهن نو

مرکز مشاوره ذهن نو برترین مرکز مشاوره روانشناسی در زمینه های مختلف روانشناسی از جمله مشاوره خانواده، ازدواج، کودک، طلاق، خیانت، نوجوان، بلوغ، جنسی و سکس تراپی ، ترک اعتیاد، اختلات روانی و شخصیت و ... می باشد.

رشد شناختی کودک طی چه مراحلی طی می شود

آیا در مورد مراحل رشد شناختی کودک اطلاعاتی دارید؟ ظرفیت‌های شناختی کودکان از زمان تولد به سرعت در حال رشد هستند. در واقع آن‌ها هر روز از نظر برخورداری از توانمندی‌هایی نظیر یادگیری، تمرکز و حافظه پیشرفت کرده و به قابلیت‌های جدیدی دست پیدا می‌کنند. روانشناسی به نام ژان پیاژه براساس توانمندی‌های شناختی هر سن دوران کودکی را به چند مرحله تقسیم کرده است. ما در ادامه به به معرفی هریک از این مراحل پرداخته‌ایم. اگر به دنبال درک بهتر قابلیت‌های شناختی کودکان خود هستید می‌توانید با بهره بردن از مشاوره کودک به این امر دست یابید و بتوانید رفتارهایتان را نیز با سطح توانمندی کودک هماهنگ کنید.

 

lمنبع : رشد شناختی کودک طی چه مراحلی طی می شود

 

 

مراحل رشد شناختی از دیدگاه نظریه ژان پیاژه

مراحل رشد شناختی از دیدگاه نظریه ژان پیاژهمراحل رشد شناختی از دیدگاه نظریه ژان پیاژه

رشد شناختی به معنای قابلیت مغز برای انجام عملکردهای پیشرفته نظیر تفکر، تعقل، یادگیری و تمرکز است. ژان پیاژه نظریه پرداز و روانشناس فرانسوی بر اساس مشاهداتی که از کودکان در سنین مختلف داشت رشد شناختی را به صورت یک پیوستار 4 مرحله‌ای در نظر گرفت. ما در ادامه به هریک از این مراحل به ترتیب اشاره کرده‌ایم.

 

1- مرحله اول رشد شناختی کودک | مرحله حسی–حرکتی

مرحله اول رشد شناختی کودک | مرحله حسی–حرکتیمرحله اول رشد شناختی کودک | مرحله حسی–حرکتی

ژان پیاژه بر این باور بود که کودکان در دوران نوزادی یعنی تولد تا دو سالگی از نظر رشد شناختی در مرحله حسی–حرکتی قرار دارند. در این دوران کودکان برای شناخت دنیای پیرامون خود به حواس پنجگانه‌شان متکی هستند. به همین خاطر در اولین برخورد با اشیای جدید آن‌ها را لمس کرده یا در دهان می‌گذارند. در حقیقت ادراک آن‌ها چیزی فراتر از آنچه که احساس می‌کنند نیست. اگر می‌خواهید بدانید نوزاد از کی پدرش را می شناسد یا نوزاد از چند ماهگی مادر خود را می شناسد کلیک کنید.

 

2- مرحله دوم رشد شناختی کودک | مرحله پیش عملیاتی

مرحله دوم رشد شناختی کودک | مرحله پیش عملیاتی

پیاژه دوران 2 تا 7 سالگی را تحت عنوان مرحله پیش عملیاتی مشخص کرده است. در این دوران کودکان به توانایی حافظه و تخیل دست پیدا می‌کنند. همچنین در این برهه آن‌ها ادراک گسترده‌تری نسبت به زمان گذشته و آینده دارند و می‌توانند در قصه‌ها و داستان‌ها، نمادها را درک کنند. از جمله دیگر ویژگی‌های شناختی کودکان در این سنین خود محوری است. در حقیقت بچه‌ها در این زمان خود را در مرکز جهان می‌بینند و تمام حوادث پیرامون را در ارتباط با خودشان درک می‌کنند. برای مثال ممکن است کودک به خاطر اختلاف والدین یا جدا شدن آن‌ها از یکدیگر خودش را مقصر ببیند و از همین رو احساس گناه و اضطراب زیادی را در خود پرورش دهد. در این شرایط بهتر است برای مدیریت بهتر اوضاع از یک روانشناس کودک کمک بگیرید.

 

3- مرحله سوم رشد شناختی کودک | مرحله عملیاتی

مرحله سوم رشد شناختی کودک | مرحله عملیاتیمرحله سوم رشد شناختی کودک | مرحله عملیاتی

از 7 سالگی تا 11 سالگی کودکان از نظر رشد شناختی در مرحله عملیاتی قرار دارند. در مرحله عملیاتی بچه‌ها بیش از پیش در مورد دنیای پیرامون آگاه می‌شوند و به هوش اجتماعی بالاتری دست پیدا می‌کنند. در واقع در این برهه زمانی کودکان می‌توانند دنیا را از زاویه چشم دیگران نیز بنگرند و به غیر از احساسات خودشان احساسات دیگران را هم درک کنند. همین مسائل باعث می‌شود که در مرحله عملیاتی ویژگی خودمحوری کودکان تا حد زیادی کاهش پیدا کند.

 

4- مرحله چهارم رشد شناختی کودک | مرحله عملیات صوری یا انتزاعی

مرحله چهارم رشد شناختی کودک | مرحله عملیات صوری یا انتزاعیمرحله چهارم رشد شناختی کودک | مرحله عملیات صوری یا انتزاعی

از 11 سالگی به بعد رشد شناختی کودکان تقریبا کامل می‌شود. آن‌ها در این دوره به یک توانمندی ذهنی مهم دست پیدا می‌کنند که آن هم درک مسائل انتزاعی است. مسائل انتزاعی به چیزهایی گفته می‌شود که هیچ مصداق عینی در جهان ندارند. مفاهیمی نظیر اخلاق، عدالت و حقانیت از جمله مثال‌هایی هستند که در طبقه مفاهیم انتزاعی قرار می‌گیرند. افراد از 11 سالگی به بعد می‌توانند به طور عمیق به این مسائل بیاندیشند. علاوه بر این در مرحله عملیات صوری کودکان قادرند برای تفکر از استدلال منطقی‌تری کمک بگیرند و برای آینده خود برنامه ریزی نمایند.

بیشتر بخوانید: فرایند اجتماعی شدن کودک

 

می‌توانید وقتی کودک‌تان کوچک تر هست نیز او را ارزیابی کنید، از این توصیه می کنیم مقاله نشانه های سلامت نوزاد را مطالعه نمایید.

سخن آخر

کودکان از نظر شناختی در هر مرحله از رشد به توانایی‌های خاصی دست پیدا می‌کنند. با این حال این مسئله را فراموش نکنید که هر کودکی برای رشد شناختی سرعت خاص خود را دارد. در همین راستا برخی از بچه‌ها زودتر و برخی دیگر کندتر از سایرین حرکت می‌کنند. در نتیجه مراحل شناختی ذکر شده یک الگوی کلی هستند که به طور تقریبی اتفاق می‌افتند. شناخت این الگوی کلی به شما کمک می‌کند تا در مورد سلامت ذهن و مغز کودکتان اطلاعات کافی داشته باشید و بتوانید رفتارهایتان را نیز با سطح توانمندی کودک هماهنگ کنید.

اگر به دنبال این هستید که استعدادهای فرزندتان را بیشتر بشناسید و قابلیت‌های شناختی او را بهتر درک کنید می‌توانید به یک روانشناس مراجعه کرده و از او بخواهید تا آزمون‌هایی نظیر تست هوش را از فرزندتان بگیرد. روانشناس با تفسیر دقیق تست‌ها و در نظر گرفتن سایر ویژگی‌های رفتاری فرزندتان می‌تواند به شما کمک کند تا به شناخت کامل‌تری از کودک خود دست پیدا کنید.

 

برای دریافت مشاوره در زمینه کودک می‌توانید در هر ساعت از روز برای مشاوره تلفنی کودک از طریق شماره 02166419012 با برترین متخصصان کلینیک تخصصی نی نی مایند تماس حاصل نمایید.

 

سوالات متداول

کودک از چه سنی می‌تواند با لگوها بازی کند؟

در پایان سه سالگی و اوایل چهار سالگی کودک از نظر شناختی به توانایی طبقه بندی دست پیدا می‌کند از همین رو از این زمان قادر است با وسایلی نظیر پازل‌ها و لگوها بازی کند.

 

 

lمنبع : رشد شناختی کودک طی چه مراحلی طی می شود

 

  

حس مالکیت کودکان

یکی از موضوعات چالش‌برانگیز برای والدین حس مالکیت کودکان است که گاه آن‌ها را در مواجهه با رفتارهای کودک دچار استیصال می‌کند. اغلب کودکان نسبت به اسباب‌بازی‌های خود احساس مالکیت دارند و به سختی آن‌ها را در اختیار دیگر همسالان قرار می‌دهند. گاه این موضوع دعوای بین دو کودک را به بار می‌آورد و زمانی که والدین مداخله می‌کنند، ممکن است مشکلات بیشتری به وجود بیاید و کودک دچار ناراحتی و آزردگی شود. برخورد و واکنش صحیح والدین در این مواقع اهمیت بسیاری دارد. برخورد والدین باید به گونه‌ای باشد که ضمن حفظ حس مالکیت کودک حس دوستی و مهربانی او رشد کند. با اطلاع از راه‌های برخورد با حس مالکیت کودکان و کمک گرفتن از یک فرد متخصص، می‌توانید بهترین برخورد را بر فرزند خود داشته باشید. برای آگاهی بیشتر در زمینه مشاوره کودک کلیک کنید. 

 

 منبع : حس مالکیت کودکان

اهمیت حس مالکیت در کودکان

اهمیت حس مالکیت در کودکاناهمیت حس مالکیت در کودکان

رشد و تکامل انسان در دوران کودکی جنبه‌های مختلفی دارد که شامل رشد اجتماعی، عاطفی، شناختی و جسمانی می‌شود. یکی از موضوعات پر اهمیتی که در حوزه‌ی رشد ذهنی اجتماعی مطرح می‌شود، حس مالکیت کودکان است. این حس از دو سالگی شروع به رشد کرده و باعث می‌شود کودک نسبت به اشیاء گوناگونی مانند اسباب‌بازی‌هایش که مهم‌ترین داراییش هستند، حساس شده و آن‌ها را تنها متعلق به خود بداند.

این حس مالکیت کودکان در سنین دو تا پنج سالگی به اوج خود می‌رسد. احساس مالکیت کودک را وادار می‌سازد تا در برابر عوامل تهدید کننده، مانند کودکی که می‌خواهد با اسباب بازی‌اش بازی کند یا مادر و پدری که می‌خواهند اسباب‌بازی خاصی را از او بگیرند، مقاومت کرده و با رفتارهایی همچون جیغ زدن، گریه کردن و یا کتک زدن کودک دیگر واکنش نشان دهند.

اغلب والدین به دلیل عدم درک درست از رفتارهای کودک با برخوردهای نامناسب به فرزند خود آسیب‌های روانی اجتماعی وارد می‌کنند. رشد اجتماعی کودک زمانی حاصل می‌شود که او بتواند در قالب سازگاری متقابل با همسالان و محیط، به درک رفتارهای دیگران و کنترل و تنظیم رفتارها و تعاملات خود بپردازد. از این رو برخورد صحیح والدین در برابر حس مالکیت کودکان در مسیر کمک به مهارت‌های ارتباطی و سازگاری کودک اهمیت فراوان دارد. برای آشنایی بیشتر با کودکان مقاله روانشناسی کودک را مطالعه نمایید.

برخورد مناسب والدین در مواجهه با دعوای کودکان به خاطر مالکیت طلبی

بسیاری از والدین دعواهای کودکان بر سر اسباب‌بازی‌هایشان را شاهد بوده‌اند؛ گاه کودک نمی‌خواهد اسباب‌بازی خود را به شخص دیگری بدهد و یا اینکه بر سر مدت زمان بازی با یک اسباب‌بازی خاص با کودک دیگر دعوایش می‌شود و گاه کتک‌کاری می‌کند. در این شرایط لازم است والدین وارد ماجرای دو کودک شوند و برخوردی منصفانه داشته‌باشند. واکنش آن‌ها باید به گونه‌ای باشد تا ضمن کمک به تقویت حس دوستی و اشتراک‌گذاری در کودک، لطمه‌ای به حس مالکیت طلبی‌اش وارد نشود و به او احترام گذاشته‌شود. دعوا کردن کودک و یا تنبیه فیزیکی آن هم در حضور کودک دیگر تنها باعث ایجاد تنفر و اختلاف بیشتر در کودک می‌شود.

 

1. هنگام دعوای دو کودک با آرامش با آن‌ها صحبت کنید

هنگام دعوای دو کودک با آرامش با آن‌ها صحبت کنید

با مشاهده‌ی دعوای کودکتان با کودک دیگر پیش از هر چیز سعی کنید آرام باشید. سپس علت و موضوع دعوا را از هر دو کودک بپرسید و نظر آن‌ها را جویا شوید. از آن‌ها بپرسید که کدامشان در ابتدا مشغول بازی با اسباب‌بازی بوده و به چه مدت بازی کرده‌است. سپس کودکی که حس مالکیت طلبی دارد را از احساسات کودک دیگر باخبر سازید. برای مثال از او بپرسید “می‌دانی حال که اسباب‌بازی‌ات را به برادرت نداده‌ای چه احساسی دارد؟ فکر نمی‌کنی او ناراحت و دلگیر است؟” با این کار کودک متوجه احساس ناراحتی که در کودک دیگر ایجاد کرده می‌شود.

با لحن ملایم و محبت‌آمیز از او بخواهید برای مدتی اجازه دهد تا کودک مقابل هم با اسباب‌بازی‌اش مشغول شود. از فریاد زدن و تهدید کردن کودکان و به کار بردن جملاتی مانند “اگر نمی‌توانید با هم بازی کنید اسباب‌بازی‌ات را می‌گیرم و دیگر بهت نمی‌دهم” بپرهیزید. همچنین اسباب‌بازی کودک را از او نگیرید؛ این کار حس مالکیت کودکان را خدشه‌دار کرده و به احساساتشان ضربه می‌زند.

 

2. برخورد با کودکی که به زور اسباب‌بازی را از کودک دیگر می‌گیرد

ابتدا روش ذکر شده را به کار ببرید و بعد توجه کودکان را به این موضوع جلب کنید که برای بازی کردن با یکدیگر و اشتراک‌گذاری اسباب‌بازی‌ها چه راهکارهای مختلفی وجود دارد. لازم است جهت تقویت روحیه دوستی و همچنین حل چالش‌های بین کودکان از روشی جذاب برای آن‌ها استفاده کنید. مثلا از کودکان بپرسید “به نظرتان برای این که هر دوی شما بتوانید از این اسباب‌بازی استفاده کنید چه کار می‌توانیم بکنیم؟”

با این کار کودکان را تشویق کنید تا برای بازی کردن با یکدیگر و استفاده‌ی مشترک از یک اسباب‌بازی، برنامه‌ریزی کنند. شما هم در طرح‌ریزی این برنامه به آن‌ها کمک کنید. برای مثال به آن‌ها پیشنهاد دهید برای بازی کردن با ماشین اسباب‌بازی یک نفر راننده شود و دیگری در کنار راننده به او در مورد موانع و ماشین‌های دیگر هشدار دهد و با بلندگو اعلام کند.

 

3. احترام به حس مالکیت کودکان

احترام به حس مالکیت کودکاناحترام به حس مالکیت کودکان

حواستان باشد به عنوان والدین کودک همیشه به حس مالکیت او احترام بگذارید. با این کار به حفط ارزش و اعتماد به نفس کودک کمک می‌کنید. گاه کودک اسباب‌بازی گران قیمتی دارد که دلش نمی‌خواهد آن را به خواهر برادر یا دوستش بدهد؛ ابتدا علت آن را جویا شوید. ممکن است کودکان عنوان کند که کودک دیگر اسباب‌بازی محبوبش را خراب می‌کند. در این صورت اصراری برای گرفتن اسباب‌بازی از کودک نداشته‌باشید بلکه با کمال احترام از او خواهش کنید اسباب‌بازی دیگری که برای خواهر یا برادرش جذاب است به او بدهد. با این کار حس دوستی و سخاوت نیز در او تقویت می‌شود و در عین حال به حس مالکیتش آسیبی وارد نمی‌شود.

 

4. آموزش به کودک

آموزش به کودکآموزش به کودک

اگر کودک احساس تملک زیادی به اسباب‌بازی خود و یا دیگران دارد و تحت هیچ شرایطی کوتاه نمی‌آید، او را درک کنید؛ کودکان در ابتدای کار درک مناسب و کاملی از مفهوم به اشتراک گذاری ندارند و این امری طبیعی است که آموزش و راهنمایی شما را می‌طلبد. باید با او گفتگو کنید و اجازه دهید تا برای مدتی خوب به حرف‌هایتان فکر کند. توجه داشته‌باشید هر چه ارتباط صمیمانه‌تر و محبت‌آمیزتری با کودک داشته‌باشید، حرف‌شنوی بیشتری هم از شما خواهد داشت.

مفاهیمی مانند به اشتراک گذاشتن وسایل و بازی گروهی را با بازی و آهنگ به او آموزش دهید. تشویق کردن کودک به تقویت رفتارهای مثبت در او می‌انجامد؛ برای مثال هر گاه وسایلش را با کودک دیگری به اشتراک گذاشت یا نوبت را در بازی کردن رعایت کرد او را تشویق کنید، در آغوش بگیرید و یا خوراکی مورد علاقه‌اش را به او بدهید.

 

5. حس مالکیت کودکان | آموزش از طریق مشاهده

آموزش حمایت  از طریق مشاهدهآموزش حمایت از طریق مشاهده

کودکان بیشتر از هر چیزی با مشاهده کردن مسائل را یاد می‌گیرند و در این زمینه والدین اولین الگوی آن‌ها هستند. در صورتی که به عنوان بزرگتر کودک، بخشندگی و مشارکت داشته‌باشید و به طور نامحسوس کاری کنید تا کودک این موارد را از شما ببیند، به مرور زمان تقلید کرده و خودش چنین رفتارهایی را در بازی با دوستانش به کار می‌برد.

 

برای دریافت مشاوره در زمینه کودک می‌توانید در هر ساعت از روز برای مشاوره تلفنی کودک از طریق شماره 02166419012 با برترین متخصصان کلینیک تخصصی نی نی مایند تماس حاصل نمایید.

 

سؤالات متداول

کودکم همه چیز را برای خودش می‌خواهد. باید چه کار کنم؟

اگر هیچ کدام از راه‌حل‌های ذکر شده مؤثر نبودند یا کودک نسبت به وسایل دیگران احساس مالکیت زیادی پیدا کرد، می‌توانید از کمک روانشناس و مشاوره کودک بهره‌مند شوید. روانشناس شرایط کودک و خانواده را بررسی می‌کند و راهکارهای مناسب را در اختیارتان قرار می‌دهد.

 

 

منبع : حس مالکیت کودکان

مهارت های ارتباطی و اجتماعی چیست

مهارت های ارتباطی برای برقراری روابط اجتماعی ضروری است، چراکه انسان برای ادامه زندگی نیاز به برقراری رابطه با دیگر انسان‌ها دارد. مهارت های ارتباطی اکتسابی بوده و شامل مهارت‌های کلامی و غیرکلامی می‌شود که فرد باید آن‌ها را یاد بگیرد و در روابط فردی، کاری، تحصیلی و … خود استفاده کند. اگر فرد در برقراری ارتباط موثر با دیگر افراد مشکل داشته باشد، نمی‌تواند آنطور که باید موفق شود. مواردی همچون نداشتن اعتماد به نفس کافی از دلایل عدم برقراری ارتباط موثر است. اگر قصد تقویت مهارت‌های ارتباطی‌تان را دارید در ادامه با ما باشید و یا از مشاوره تلفنی بهره بگیرید.

منبع : مهارت های ارتباطی و اجتماعی چیست

مهارت های ارتباطی

مهارت‌های ارتباطی در واقع میزان توانایی فرد در انتقال اطلاعات به صورت موثر به دیگران را نشان می‌دهد. ارتباطی که میان دو نفر به صورت موثر و کارآمد برقرار شود، در نهایت روابط میان انسان‌ها را بهبود می‌دهد.

هر انسان به کمک مهارت‌های ارتباطی اطلاعاتی که در اختیار دارد را به شیوه‌های مختلفی به دیگر افراد منتقل می‌کند که در این فرآیند اطلاعات و شیوه انتقال آن‌ها حائز اهمیت است.

در واقع اینطور می‌توان گفت فردی که از مهارت های ارتباطی بهتری برخوردار باشد، شیوه صحیح‌تری را جهت انتقال اطلاعاتی که در ذهن دارد به کار می‌گیرد، تا تاثیر خود را بر روی طرف مقابل بگذارد.

اهمیت یادگیری مهارت های ارتباطی

از آنجایی که داشتن مهارت‌های ارتباطی در ایجاد ارتباطات موثر فرد با دیگر انسان‌ها تاثیرگذار است، یادگیری و تقویت آن از اهمیت بالایی برخوردار می‌باشد.

به عنوان مثال فردی که قصد ازدواج دارد، باید برای داشتن یک ازدواج موفق توانایی برقراری ارتباط با طرف مقابل را داشته باشد. همین موضوع برای شکل گیری دوستی‌های پایدار و یا بدست آوردن فرصت‌های شغلی و … نیز صادق است.

فردی که دارای مهارت‌های ارتباطی موثری است، می‌تواند ازدواج پایداری را تجربه کند و یا پس از استخدام نیز در شغل خود پیشرفت چشمگیری داشته باشد.

از دیگر مزایای برخورداری از مهارت های ارتباطی می‌توان به افزایش اعتماد به نفس فرد اشاره کرد. به همین دلیل بر اهمیت یادگیری مهارت‌های ارتباطی از همان کودکی تاکید می‌شود.

انواع مهارت های ارتباطی کلی

مهارت‌های ارتباطی در دو دسته مهارت های کلی و جزئی دسته‌بندی می‌شوند. مهارت‌های ارتباطی کلی نیز خود شامل دو دسته از مهارت‌های انتقال پیام و مهارت‌های دریافت پیام است:

  • مهارت‌های انتقال پیام : فرد باید برای انتقال پیام و اطلاعات خود به شخص دیگر از مهارت‌های انتقال پیام شامل مهارت‌های ارتباط کلامی و ارتباط غیرکلامی استفاده کند. مهارت کلامی در واقع به شیوه استفاده از کلمات و مهارت‌های غیرکلامی شامل زبان بدن از جمله حرکات بدن، چهره، طرز نشستن و ایستادن و … مربوط می‌شود.
  • مهارت‌های دریافت پیام : مهارت‌های دریافت پیام بر اصل مهارت گوش دادن تاکید دارد. شما باید ضمن شنیدن حرف‌های طرف مقابل سعی کنید آن‌ها را درک کرده و پاسخ دهید.

انواع مهارت های ارتباطی جزئی

همانطور که اشاره کردیم مهارت‌های ارتباطی علاوه بر مهارت‌های کلی شامل مهارت‌های ارتباطی جزئی نیز می‌شود. این مهارت‌ها نیز دارای انواع مختلفی به شرح زیر هستند:

  • مهارت‌های ارتباطی بین فردی

انسان‌ها برای برقراری ارتباط با دیگران باید از مهارت‌های ارتباطی بین فردی برخوردار باشند. بدین معنی که بتوانند در دریافت و انتفال پیام به خوبی عمل کنند.

برای این کار افراد باید ابتدا از مهارت گوش دادن برخوردار باشند و پس از شنیدن و فهمیدن حرف‌های طرف مقابل، سعی کنند به او پاسخ موثر بدهند. بهتر است برای تقویت مهارت گوش دادن در حین صبحت کردن به حرف‌های طرف مقابل گوش دهید، با چهره‌ای خوشرو و با لبخند به او نگاه کنید تا بتوانید با درک عمیق صحبت‌های او پاسخ مناسبی را ارائه دهید.

  • مهارت‌های ارتباط کاری

در بسیاری از کسب و کارهای موفق تاکید بر یادگیری مهارت‌های کاری است. یادگیری مهارت‌های کاری علاوه بر تاثیر مثبت در روند کار، باعث بهبود اخلاق کارکنان نیز می‌شود و در نهایت باعث افزایش فروش و رضایت مشتری نیز خواهد شد.

لازمه یک ارتباط کاری موثر شنیدن صحبت‌های مشتری و درک نیاز او و سپس ارائه محصول متناسب با درخواستش می‌باشد. بهتر است برای تقویت مهارت ارتباط کاری، مهارت‌های کلامی و غیرکلامی خود را تقویت کنید.

  • مهارت‌های ارتباطی نوشتن

کسی که دارای مهار‌ت‌ارتباطی نوشتن است، از طریق نوشتن می‌تواند پیام‌های موثری را به دیگران منتقل کند.

ارتباطات نوشتاری از طریق نامه‌، ایمیل، یادداشت، خبرنامه و … برقرار می‌گردد. برای اینکه نوشتار شما تاثیرگذاری خود را بر روی مخاطب داشته باشد، باید با یک مقدمه جذاب شروع شده و اهداف شما را از نوشتن به وضوح انتقال دهد.

لازم است اشاره کنیم یکی از لازمه‌های مهارت ارتباطی نوشتن اطلاع از دستور زبان فارسی و املای درست کلمات است.

مهارت های ارتباطی زوجین

کسانی که از مهارت‌های ارتباطی موثری برخوردار هستند، در شروع یک رابطه برای ازدواج بهتر عمل می‌کنند و همینطور ازدواج پایدار و موفقی دارند.

در واقع زوجینی که دارای مهارت های ارتباطی هستند در قدم اول دارای مهارت گوش کردن می‌باشند و سعی می‌کنند به بهترین نحو به حرف‌های طرف مقابل گوش دهند و ضمن درک کردن حرف‌هایش با او همدلی کنند.

کسی که به حرف‌های همسرش به خوبی گوش می‌دهد و آن‌ها را می‌فهمد می‌تواند با برخورداری از مهارت‌های کلامی پاسخ مناسبی نیز به او بدهد.

در واقع اگر هر دو نفر در یک رابطه زناشویی از مهارت های ارتباطی برخوردار باشند، در زمان و مکان مناسبی و البته به شیوه صحیحی با یکدیگر حرف می‌زنند و حتی اگر مشکلی باشد، در آرامش آن را حل خواهند کرد.

به طور کلی می‌توان گفت داشتن مهارت های ارتباطی برای تشکیل خانواده و زندگی مشترک الزامی است. اگر به دلیل نداشتن مهارت گوش دادن و یا مهارت‌های کلامی با همسرتان مشکل دارید حتما از خدمات مشاوره خانواده مرکز مشاوره ذهن نو استفاده کنید.

مهارت های ارتباطی کودکان

یادگیری مهارت های ارتباطی برای یک انسان الزامی است و توصیه روانشناسان این است که والدین سعی کنند زمانی که فرزندشان در سنین کودکی قرار دارد، این مهارت‌ها را به او بیاموزند.

آموزش مهارت های ارتباطی به کودکان در سنین کم آسان‌تر است و باعث می‌شود او کم کم با ورود به اجتماع و مدرسه نسبت به همسالان خود در برقراری ارتباط و دوست یابی موفق‌تر عمل کند و همینطور در درس‌هایش پیشرفت قابل توجهی داشته باشد.

اگر نمی‌دانید برای یادگیری مهارت‌های اجتماعی در کودک‌تان چه اقداماتی را انجام دهید، می‌توانید از روانشناس کودک مرکز مشاوره ذهن نو کمک بگیرید.

مهارت های ارتباطی | نکات پایانی

  • در مجموعه مهارت‌های ارتباطی، برقراری ارتباط با زبان بدن نیز حائز اهمیت است. بنابراین سعی کنید با برقراری ارتباط چشمی، لبخند زدن و توجه به حرف‌های طرف مقابل با زبان بدن به او نشان دهید که مایل به شنیدن حرف‌هایش هستید.
  • سعی کنید برای افزایش مهارت‌های کلامی خود وقتی می‌خواهید موضوعی را بیان کنید، ماجرا و یا داستانی را نیز تعریف کنید تا هدف‌تان را به وضوح مشخص کنید.
  • از مهم‌ترین نکته‌های یادگیری مهارت های ارتباطی این است که شما باید با هر کس متناسب با سن، شخصیت و شرایط او صحبت کنید.
  • سعی نکنید برای ادای حق مطلب، موضوعی را مفصل توضیح دهید. از جمله مهارت‌های کلامی این است که شما کوتاه و مختصر هدف خود را ارائه دهید.
  • در برقراری ارتباط موثر مهارت گوش دادن و احساس همدلی نیز بسیار حائز اهمییت است.
  • سوال کردن می‌تواند از مهم‌ترین موارد برخورداری از مهارت گوش کردن باشد. می‌توانید پس از  گوش دادن به حرف‌های طرف مقابل اگر ابهامی برای‌تان وجود دارد، سوال کنید.

برای دریافت مشاوره در زمینه مهارت های ارتباطی می‌توانید در هر زمان از روز برای مشاوره تلفنی با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02166419012 تماس بگیرید.

برای عضویت در اینستاگرام (ذهن نو) کلیک کنید

آخرین تحقیقات علمی روانشناسی

 ورود به صفحه

سوالی دارید؟ با ما تماس بگیرید

تماس با برترین مشاوران از طریق تلفن ثابت در سراسر کشور از 8 صبح الی 12 شب حتی ایام تعطیل

سراسر کشور :9099070354 استان تهران :9092301539

جهت مشاوره تلفنی با موبایل و رزرو وقت حضوری

 شماره تماس با موبایل : 09397993559

منبع : مهارت های ارتباطی و اجتماعی چیست

بی احترامی به همسر

متاسفانه بی احترامی به همسر از جمله مواردی است که برخی از زنان و مردان بدون توجه به اصول یک رابطه و زندگی زناشویی انجام می‌دهند. وقتی دو نفر تصمیم به ازدواج با یکدیگر می‌گیرند، یعنی باید در وهله اول برای شروع رابطه به یکدیگر عشق، علاقه و اعتماد بدهند و با شروع زندگی مشترک بتوانند با احترام و وفاداری، رابطه خود را پایدار نگه دارند. مسلم است که بی احترامی به همسر موجب رنجش او شده و در صورتی که حل نشود، باعث بروز مشکلات بزرگ‌تر و جدی‌تری نیز خواهد شد و در نهایت رابطه را مورد هدف قرار می‌دهد. در ادامه سعی کرده‌ایم راهکارهایی را برای کم کردن بی احترامی به همسر ارائه کنیم.


بیشتر بخوانید : دعوای زن و شوهر 


منبع : بی احترامی به همسر


بی احترامی به همسر

خیلی از کسایی که به همسرشون بی احترامی می‌کنند، انگار نمی‌دانند که با این کار به خودشان هم بی‌حرمتی کرده‌اند. کسانی که در جمع‌های دوستانه و یا خانوادگی به راحتی به همسر خود بی احترامی می‌کنند، در واقع به دیگران نیز اجازه اینکار را می‌دهند.

از طرفی دیگر بی احترامی به همسر در مقابل بچه‌ها، عزت نفس همسرتان را خدشه دار کرده و ضمن اینکه احساس بدی ایجاد می‌کند، زمینه ساز بی احترامی بچه‌ها نیز می‌شود.

دلایل بی احترامی به همسر 

اگر همسرتان در خانه و در حضور فرزندان و یا در جمع‌های مختلف دوستانه، خانوادگی و … برای هر مورد کوچکی به شما بی احترامی می‌کند، باید توجه داشته باشید که مقابله به مثل و پاسخ دادن به بی احترامی‌های او نه تنها مشکلی را حل نخواهد کرد، بلکه ممکن است رابطه شما را به خطر بیندازد.

بنابراین در قدم اول باید دلایل بی احترامی همسر تان را شناسایی کنید و سپس سعی کنید پیرامون چهارچوب‌های رابطه‌تان با یکدیگر صحبت کنید، تا این بی احترامی‌ها از بین برود. در ادامه به برخی دلایل بی احترامی به همسر اشاره کرده‌ایم. برای جلوگیری از بی احترامی زن به شوهر کلیک کنید.

زمان شروع بی احترامی ها به همسر

آیا از زمانی که با همسرتان آشنا شده‌اید و ازدواج کرده‌اید، او به شما بی احترامی می‌کند و یا او در اثر برخی مشکلات دچار تغییر رفتار شده است.

ممکن است تغییر رفتار و بی احترامی همسر تان، ناشی از رفتار خود شما باشد و در نتیجه رفتار و یا بی توجهی که شما نسبت به او داشته‌اید، بی احترامی می‌کند.

بنابراین سعی کنید مسائل مختلف را بررسی کنید و با همسرتان پیرامون آن صحبت کنید تا اگر سوءتفاهم و مشکلی نیز وجود دارد، بدون بی احترامی حل شود.

در خانواده‌شان همیشه همینطور بوده

اگر همسرتان به شما بی احترامی می‌کند، باید به خانواده او نیز توجه داشته باشید. آیا این عادت ناپسند در خانواده همسر شما نیز وجود دارد و آن‎‌ها هم به شما یا به یکدیگر بی احترامی می‌کنند؟ اگر این گونه باشد، در واقع همسر شما نیاموخته است که چگونه باید به دیگران احترام بگذارد، بهتر است به او کمک کنید تا بتواند کم کم این رفتار نامناسب خود را کنار بگذارد.

بی احترامی به همسر و نداشتن همدلی

یکی از دلایلی که باعث می‌شود، زن و یا مردی در جمع‌های مختلف به همسرش توهین کند، نداشتن درک و همدلی است. چراکه او فقط خودش را می‌بیند و نسبت به احساسی که با بی احترامی در طرف مقابل ایجاد می‌کند، اطلاع و درکی ندارد.

بهتر است اگر همسرتان به شما بی‌احترامی می‌کند، احساسی را که در شما ایجاد می‌شود را به طرف متقابل‌تان بگویید تا متوجه تاثیر حرف‌هایش بر روی شما بشود.

عدم کنترل هیجان

دلیل بی احترامی برخی از افراد، عدم کنترل هیجان‌شان است. به عنوان مثال در جمع‌های مختلفی، وقتی افراد در حال صحبت با یکدیگر هستند، ممکن است زن یا مرد با نظر همسرش مخالف باشد و خیلی منطقی و مودبانه نظرش را بگوید، اما طرف مقابل که انتظار این مخالفت را نداشته، بدون کنترل بر هیجان و احساس‌اش و بدون فکر کردن به همسر خود بی احترامی کند.

این دسته از افراد که در اثر یک اتفاق هیجانی این رفتار را از خود بروز داده‌اند، سریع هم پشیمان می‌شوند، اما شما می‌توانید برای جلوگیری از ایجاد این بی احترامی‌ها در جمع‌های مختلف رفتار خود را کنترل کنید تا به مرور این احساس در او از بین برود.

استرس و اضطراب 

استرس و اضطرابی که در شرایط مختلف زندگی، در فرد ایجاد می‌شود اگر درمان نشود، نه تنها خود فرد بلکه دیگران را نیز درگیر خواهد کرد. بنابراین استرس و اضطراب موضوعی است که باید پیگیری شود، چراکه در صورت عدم درمان باعث می‌شود که شخص این استرس و تنش‌ها را بر روی فرد مقابل خود خالی کند و باعث دلخوری او شود.

بنابراین از جمله مواردی که باعث انجام رفتارهای بدون فکر و هیجانی و در نهایت بی احترامی به همسر می‌شود، استرس است.

عدم تایید او از سوی شما

برخی از مردان و یا زنان بی احترامی کردن را نوعی تلافی می‌دانند. برای مثال وقتی در اوقات تنهایی و یا حتی جمع‌های مختلف از تحسین و تایید همسرتان خودداری می کنید، او هم می‌خواهد با بی احترامی مقابله به مثل کند.

هر چند این توجیه اصلا منطقی نیست، اما شما می‌توانید برای جلوگیری از بروز هر گونه حرمت شکنی، همسرتان را بخاطر ویژگی‌های مثبتی که دارد؛ تایید و تحسین کنید، تا اعتماد به نفس او بالا برود.

مشکلات زیاد در زندگی مشترک

گاهی اوقات زوجین به مشکلاتی که در زندگی مشترکشان دارند، بی توجه هستند. ممکن است مشکلات حل نشده به اندازه‌ای در زندگی زیاد شود که بی احترامی به همسر راهی برای کم کردن حس ناشی از مسائل زندگی باشد.

پس بهتر است در زمان بروز هر گونه مشکلی، با همسر خود صحبت کنید و سعی کنید اختلافات به وجود آمده را برطرف نمایید.

نحوه برخورد با بی احترامی به همسر

اگر همسرتان در مقابل فرزندان و خانواده‌تان به شما بی احترامی می‌کند، برای اینکه این کار تکرار نشود، شما باید بدانید که چگونه باید با او رفتار کنید. در ادامه راهکارهایی را برای مقابله با بی احترامی‌های همسر ارائه کرده‌ایم.

1- هرگز مقابله به مثل نکنید

برخی از زنان و یا مردان سعی می‌کنند برای بدست آوردن غرور از دست رفته خود، پاسخ بی احترامی همسرشان را در جا بدهند. اما در نظر داشته باشید که این کار نه تنها بحث میان شما را بیشتر می‌کند، پایان خوبی نیز نخواهد داشت.

بنابراین سعی کنید از مقابله به مثل کردن و بی احترامی به همسر تان خودداری کنید، اما حتما پیرامون بی احترامی که او کرده، با یکدیگر صحبت کنید و مشکل را برطرف نمایید.

2- بررسی معنای احترام

آیا معنی احترام گذاشتن برای شما و همسرتان یکسان است؟ شاید از نظر شما او دارد به شما بی احترامی می‌کند، اما از نظر خودش رفتار بدی ندارد. بنابراین بهتر است یکبار در این مورد با همسرتان صحبت کنید و نظر او را بپرسید و به او بگویید که رفتارش با شما بی احترامی بوده و تمایل دارید که رفتارش را تغییر دهد.

3- احساس‌تان را نسبت به رفتار او بگویید

باید به همسرتان بگویید که در اثر بی احترامی‌هایی که به شما می‌کند، چه احساسی در شما ایجاد می‌شود. چراکه ممکن است لحن و یا حرف همسرتان را اشتباه متوجه شده باشید، در حالی که او منظوری بدی نداشته است.

بنابراین بهتر است پیرامون احساسی که از حرف‌های همسرتان دارید با او صحبت کنید، چراکه شاید واقعا او نمی‌داند با حرف‌هایش باعث رنجش و آزار شما می‌شود. بهتر است این حرف‌ها را به خوبی بگویید و سعی نکنید با تحقیر و یا توهین، او را متوجه کنید.

مثلا به جای اینکه بگویید “واقعا بی شخصیت هستی که همسرت را در مقابل دیگر افراد خجالت زده می‌کنی” ، می توانید بگویید ” از اینکه در مقابل دیگران مرا مسخره میکنی، بسیار ناراحت می‌شوم”.

4- اول خودتان احترام خودتان را نگه دارید

این جمله را حتما بارها شنیده شده است، اما واقعا آنچه که حقیقت دارد این است که احترام هر کس دست خودش است، شما در وهله اول خودتان باید به خودتان احترام بگذارید، تا دیگران از جمله همسرتان نیز اینکار را بکنند.

بنابراین سعی نکنید در مقابل همسر و یا دیگر افراد خودتان را دست کم بگیرید و با اعتماد به نفس کم و از موضع پایین صحبت کنید، تا همسرتان نیز در رفتاری که با شما دارد، تجدید نظر کند.

جمع بندی

بسیاری از زنان و مردان به دلایل مختلفی خواه آگاه و خواه ناخودآگاه در جمع‌های مختلف و یا در خانه به همسر خود بی احترامی می‌کنند. بی احترامی‌ها گاه برای تلافی انجام می‌شوند و گاه نیز ناشی از تربیت نادرست خانوادگی و ناآگاهی از تعریف درستی از احترام صورت می‌گیرد.

سعی کنید در وهله اول در مورد تعریف احترام و احساسی که نسبت به بی احترامی های او دارید، صحبت کنید. اما چنانچه صحبت و راهکارهایی که ارائه دادیم موثر واقع نشد، می‌توانید برای تشخیص ریشه این رفتارها و راهکارهای موثر برای آن‌ها مشاوره خانواده دریافت نمایید.

برای دریافت مشاوره در زمینه بی احترامی به همسر می‌توانید در هر زمان از روز برای مشاوره تلفنی خانواده با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02166419012 تماس بگیرید.

برای عضویت در اینستاگرام (ذهن نو) کلیک کنید

آخرین تحقیقات علمی روانشناسی


 ورود به صفحه


سوالی دارید؟ با ما تماس بگیرید

تماس با برترین مشاوران از طریق تلفن ثابت در سراسر کشور از 8 صبح الی 12 شب حتی ایام تعطیل

سراسر کشور :9099070354 استان تهران :9092301539




جهت مشاوره تلفنی با موبایل و رزرو وقت حضوری

 شماره تماس با موبایل : 09397993559


منبع : بی احترامی به همسر

افسردگی همسر

افسردگی همسر یکی از مشکلاتی است که ابعاد مختلفی از زندگی زوجین را درگیر کرده و می‌تواند مشکلات بسیاری ایجاد نماید. در واقع این اختلال می‌تواند روابط شما را تحت تاثیر قرار دهد و در صورتی که خودمراقبتی نداشته باشید افسردگی به شما نیز سرایت کند. معمولا افرادی که افسرده هستند نمی‌توانند برداشت درستی از نشانه‌ها و علائم داشته باشند و شما به عنوان شریک زندگی همسرتان در صورتی که احساس کردید با افسردگی دست و پنجه نرم می‌کند، لازم است تا هرچه سریع‌تر برای درمان و مشاوره اقدام نمایید. همچنین خود نیز باید سرزندگی و شادابی را با روش‌های مختلفی در خودتان ایجاد کنید و درصورتی که فرزندانی نیز دارید، به اتفاق آنان از مشاوره بهره مند شوید. برای دریافت مشاوره افسردگی کلیک کنید.

 

 

منبع : افسردگی همسر

تعریف افسردگی همسر

افسردگی یک اختلال خلقی شایع است که می‌تواند درپی تجربیاتی نظیر شکست، از دست دادن عزیزان، استرس‌های بیش‌ازحد زندگی یا حتی به دلیل تغییرات فیزیولوژیک در بدن ایجاد شود. افسردگی یکی از شایع‌ترین بیماری‌های روانی در قرن اخیر است و احتمال ابتلا به آن بسیار بالاست. اگرچه بر اساس آمار، افسردگی در زنان، حدودا دو برابر بیشتر اتفاق می‌افتد، بااین‌حال شدت افسردگی و احتمال دست زدن به رفتارهای خودکشی یا آسیب زدن به خود در مردان بالاتر است. افسردگی همسر تان علاوه بر خودش و حتی به شما آسیب می‌رساند. بنابراین حتما باید نحوه برخورد با همسر افسرده را بدانید.

 

راه های تشخیص افسردگی همسر

روانشناسان معتقدند که برای تشخیص افسردگی، فرد می‌باید برای حداقل دو هفته، نشانه‌های زیر را داشته باشد.

  • احساس غم و گریه کردن مداوم
  • لذت نبردن از مسائلی که پیشتر لذت‌بخش بودند
  • ناتوانی در تمرکز کردن
  • تغییر در الگوی خواب و خوراک
  • احساس بی انرژی بودن و احساس خستگی مداوم
  • احساس بی‌ارزش بودن یا فقدان اعتمادبه‌نفس
  • افکار خودکشی

اگر متوجه وجود هر یک از این نشانه‌ها در همسر خود شده‌اید، بهتر است با یک مشاور برای درمان وی صحبت کنید.

علاوه بر نشانه‌های بالا، افسردگی می‌تواند چهره‌های دیگری نظیر سکوت بیش‌ازحد، تحریک‌پذیری و یا کند شدن انجام فعالیت‌ها را در پی داشته باشد. تشخیص اینکه آیا شرایط موجود در همسر شما نشان‌دهنده بیماری افسردگی هستند یا خیر، صرفاً بر عهده یک فرد متخصص در ارتباط با بیماری‌های روانی است.

برای آگاهی بیشتر در زمینه علائم افسردگی کلیک کنید.

 

راهکارهایی برای کمک کردن به همسر افسرده

حساسیت و توجه نسبت به نشانه‌ها

اختلال افسردگی در اکثر افراد، دارای پیش‌زمینه‌های مشخصی است. هنگامی‌که متوجه شروع این نشانه‌ها در همسرتان می‌شوید بهترین زمان برای اقدامات پیشگیرانه یا مداخلات زودهنگام است. در غیر این صورت و با گسترش پیدا کردن ابعاد بیماری، تلاش برای درمان با مقاومت بیشتری مواجه خواهد شد.

برخورد صبورانه با افسردگی همسر

هنگامی‌که همسر شما دچار بیماری افسردگی شده است، نسبت به مسائل مختلف بی‌انگیزه خواهد بود و نمی‌توانید از او انتظار داشته باشید که با همان انرژی سابق به انجام فعالیت‌های روزانه بپردازد یا به همان میزان تمایل داشته باشد که با شما وارد روابط عاطفی شود. در این شرایط اصرار بیش‌ازحد شما، می‌تواند صرفاً باعث بدتر شدن شرایط و پیش آمدن مشکلاتی میانتان شود. درنتیجه بهتر است در این شرایط، صبورانه برخورد کنید؛ برای مدتی خواسته‌های خود را کاهش داده یا کنار بگذارید.

افزایش آگاهی

یکی از راه‌هایی که می‌تواند در طی کردن مسیر افسردگی همسر تان به شما بسیار کمک کند این است که میزان اطلاعات خود را، راجع به افسردگی و جنبه‌هایی از زندگی که تحت تأثیر آن قرار می‌گیرند بالاتر ببرید. برای این کار می‌توانید از کتاب‌ها و مقالات مختلف استفاده کنید و یا در این زمینه با یک مشاور صحبت کنید. این کارها به شما کمک می‌کند با دقت بیشتر و استرس کمتری بتوانید رفتارهای همسرتان را پیش‌بینی کنید و بدانید که چه واکنشی باید نشان دهید.

هنگام افسردگی همسر فضای خانه را آرام نگه‌دارید

سعی کنید جو خانه را به‌گونه‌ای مدیریت کنید که در آن به‌جای استرس و نگرانی، آرامش حکم‌فرما باشد. این مسئله شاید باعث شود که شما برای مدتی مجبور باشید حجم زیادی از مسئولیت‌ها را خودتان برعهده بگیرید. اگرچه این موضوع برای شما بسیار سخت است بااین‌حال دورنگه داشتن همسرتان از استرس کمک بسیار بزرگی به بهبود این شرایط است.

برای رفع افسردگی همسر تان همدلی داشته باشید

یکی از مسائلی که باعث می‌شود همسرتان حداقل برای کوتاه‌مدت احساس آرامش کند این است که اجازه دهید با شما صحبت کند. حتی درصورتی‌که با صحبت‌های همسرتان مخالف هستید این مسئله را مستقیماً بیان نکنید. از گفتن عباراتی نظیر اینکه (سعی کن این‌گونه فکر نکنی)، (تلاش کن تا بتوانی مثل سابق باشی) خودداری کنید. سعی کنید به همسرتان نشان دهید که متوجه ناراحتی او هستید و او را درک می‌کنید.

برنامه‌ریزی رفتاری

یکی از اصلی‌ترین کارهایی که می‌توانید برای بهبود افسردگی در همسر تان انجام دهید این است که برای انجام فعالیت‌های مختلف برنامه‌ریزی کنید. برای مثال با یکدیگر تلویزیون تماشا کنید، پیاده‌روی کنید و یا با تعدادی از دوستانتان یک جمع خودمانی داشته باشید. در اجرای این مسائل دقت داشته باشید رفتارها به‌گونه‌ای انتخاب شوند که همسرتان را برای فعالیت ترغیب کنند. در غیر این صورت مشکلات بیشتری در رابطه شما ایجاد خواهد شد.

برای استفاده از این تکنیک که در روانشناسی به‌عنوان تکنیک فعال‌سازی رفتاری مطرح شده است می‌توانید از یک مشاور کمک بگیرید. مشاورین با توجه به سطح بیماری همسرتان و میزان عملکرد وی پیش از ابتلا به بیماری، می‌توانند در تهیه یک برنامه انگیزشی مناسب به شما کمک کنند.

توجه به پیگیری درمان

افسردگی یک بیماری جدی است که نمی‌توانید آن را به حال خود رها کنید. در صورت بی‌توجهی به درمان، احتمال بروز مشکلات بسیاری ازجمله مزمن شدن بیماری یا وخیم‌تر شدن وضعیت بیماری وجود دارد. علاوه بر این، افسردگی همسر تان یک اختلال بازگشتی است که مدتی بعد از بهبودی کامل، علائم مجدداً عود می‌کنند. برای جلوگیری از بروز هر یک از این شرایط یا کمتر کردن شدت آن‌ها، می‌بایست برای درمان بیماری اقدام نمایید.

ممکن است همسرتان در طول فرایند درمان بارها از حضور در جلسات طفره برود یا در خوردن داروهایش بی‌نظمی داشته باشد. این مسئله تا حد زیادی به دلیل بی‌انگیزگی است که در افسردگی همسر تان ایجاد شده. دقت داشته باشید که او داروهایش را در ساعت مشخص مصرف کند و جلسات روان‌درمانی را به‌طور منظم پیگیری نماید.

بیشتر بخوانید : افسردگی خانوادگی

به عنوان شوهر یا همسر بیمار افسرده به چه نکاتی باید توجه داشته باشید

در شرایطی که همسرتان دچار افسردگی شده است یکی از مسائلی که می‌بایست به آن توجه داشته باشید حفظ سلامت روحیه خود و سایرین است. زندگی کردن با یک فرد بیمار، معمولاً باعث می‌شود که شما نیز دچار احساس افسردگی شوید. برای غلبه بر چنین احساسات ناراحت‌کننده‌ای بهتر است با استفاده از راهکارهای زیر مراقب سلامت خود باشید.

افسردگی و تنفر از همسر به دلیل مقصر دانستن او

افسردگی همسر تان بیماریی است که دلایل بسیاری دارد. تغییرات فیزیولوژیکی، شرایط روحی فرد پیش از شروع بیماری، تاریخچه زندگی، مشکلاتی که قبل از شروع نشانه‌ها در زندگی پیش‌آمده است، همگی در کنار هم باعث ابتلای یک فرد به افسردگی می‌شوند. درنتیجه بابت ابتلای همسرتان به افسردگی یا طولانی شدن دوره بیماری او خود را مقصر ندانید و صرفاً سعی کنید آنچه را از دستتان برمی‌آید برای وی انجام دهید.

مبارزه با همه توانی در هنگام مواجهه با افسردگی همسر

همه توانی یک اصطلاح در روانشناسی است که یعنی فرد احساس می‌کند هر کاری از دستش بر خواهد آمد. شما به‌عنوان همسر فردی که دچار افسردگی شده است اگرچه نقش بسیار مهمی دارید، حل کردن تمام مشکلات برعهده شما نیست. اگر تلاش کنید تمامی مسئولیت‌ها را برعهده بگیرید و به‌تنهایی تمام مشکلات را حل کنید حتی اگر موفق شوید باعث بروز آسیب‌های روحی فراوانی برای خودتان می‌شوید.

توجه به داشتن اوقات فراغت

زمانی را به تنها بودن یا بودن در میان دوستانتان اختصاص دهید. سعی کنید در این ساعات انرژی لازم برای حمایت از همسرتان را به دست آورید. این موضوع را به خاطر داشته باشید که هر چه بتوانید روحیه خود را تقویت کنید باانرژی بیشتری می‌توانید به همسرتان کمک کنید.

بیشتر بخوانید : درمان افسردگی 

دریافت خدمات تخصصی در مورد افسردگی همسر

در صورت وجود یک بیمار افسرده در خانه، فرزندان شما اولین گروهی هستند که به دریافت مراقبت‌های مربوط به‌سلامت روان احتیاج دارند. بی‌توجهی‌هایی که معمولاً از جانب همسر افسرده شما در ارتباط با فرزندان اتفاق می‌افتد و همچنین فضای نامناسب خانه می‌تواند آسیب‌های روحی بسیاری را در فرزندانتان ایجاد کند. بنابراین حتما برای مشاوره خانواده اقدام کنید.

علاوه بر فرزندان، به دلیل آسیب‌هایی که بیماری همسرتان در سلامت رابطه شما ایجاد می‌کند، بهتر است از یک متخصص در این زمینه کمک بگیرید. زندگی کردن با یک بیمار افسرده، معمولاً پس از مدتی باعث بروز ناراحتی‌هایی در سایر افراد خانواده می‌شود. بی انرژی بودن، افکار منفی، خلق پایین یا سایر مشکلاتی که به‌تبع افسردگی ایجاد خواهد شد، باعث آسیب دیدن روحیه سایر اعضای خانواده شده و احتیاج به دریافت خدمات تخصصی را ایجاب می‌کند. شما می‌توانید این خدمات را توسط مجرب ترین روانشناسان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو دریافت نمایید.

برای دریافت مشاوره در زمینه افسردگی و اختلالات همراه می توانید در هر زمان از روز برای مشاوره تلفنی با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02166419012 تماس بگیرید.

 

سؤالات متداول درباره افسردگی همسر

شوهرم افسرده شده چیکار کنم ؟

سعی کنید با تشخیص به‌موقع نشانه‌ها، هرچه سریع‌تر و پیش از جدی شدن علائم، از یک متخصص کمک بگیرید. همچنین بهتر است بر مصرف داروها و پیگیری جلسات روان‌درمانی توسط همسرتان نظارت داشته باشید. آرام نگه‌داشتن فضای خانه و تدارک دیدن فعالیت‌های کوچک، به بهبود وضعیت همسرتان کمک خواهد کرد.

اگر برای درمان افسردگی اقدام نشود، چه پیامدهایی خواهد داشت؟

بی‌توجهی به درمان بیماری افسردگی، در حالت‌های شدید بیماری می‌تواند باعث بروز رفتارهای آسیب زدن به خود بشود. علاوه بر این مزمن شدن بیماری یا شدت پیدا کردن نشانه‌ها نیز ممکن است پیش بیاید.