تقلید کودک از شخصیت فیلم ها موضوعی اجتناب ناپذیر است. اما در سالهای اخیر محتوای فیلمها و بازیهای کامپیوتری روزبهروز خشنتر میشود و در نتیجه بسیاری از پدر و مادرها حق دارند نگران این موضوع باشند که فرزندشان از این فیلمها و شخصیتهای کارتونی الگوبرداری کند. تقلید کودک از شخصیت فیلمها بیشتر به معنی تقلید از خشونت است، اما این تقلید میتواند مربوط به هر رفتاری باشد که شامل آسیب به رشد، آسیب به فرایند یادگیری و حتی سلامت کودک است. برای جلوگیری از این تقلیدها والدین میتوانند اقداماتی کنند که در ادامه شرح دادهایم.
منبع : تقلید کودک از فیلم ها چه تبعاتی دارد
همه در کودکی بازیهای خیالی یا الگو گرفتن از شخصیتهای کارتونی را تجربه کردهایم و در بزرگسالی هم مشکلی نداشتهایم. درنتیجه بسیاری از والدین از روانشناسان کودک میپرسند که اصلاً چرا باید به این تقلیدها توجه داشته باشیم؟
بازیهای خیالی بخشی از جریان رشد کودک هستند و لازم نیست نگران همه آنها باشیم، اما واقعیت این است که در سالهای اخیر میزان خشونت در برنامههای تلویزیونی افزایش بسیاری پیدا کرده است. ویژگیهای اخلاقی شخصیتهای کارتونی بهشدت تغییر کرده و همین موضوع است که تقلید کودکان از این شخصیتها را تبدیل به یک موضوع نگرانکننده میکند. ازجمله پیامدهای منفی تقلید کودکان از شخصیتهای فیلمها عبارتند از:
بچهها بهخصوص در سنین پایینتر قدرت تشخیص واقعیت از خیال را ندارند. برای مثال ممکن است کودکی بخواهد از یک بلندی بپرد، زیرا فکر میکند مانند مرد عنکبوتی آسیبی به او نمیرسد. این رفتارها خطرات بسیاری را برای کودک یا حتی دوستان و اطرافیان او ایجاد میکند.
طبق تحقیقات روانشناسان کودکان آمادگی بالایی برای یادگیری رفتار از راه مشاهده دارند. این یعنی آنها هر رفتاری که از دیگران میبینند را یاد گرفته و تکرار میکنند. تماشای برنامههای خشن تلویزیونی باعث میشود کودک به دنبال تقلید از قهرمانهای این فیلمها دست به خشونت بزند و بهمرور زمان رفتار خشن با دیگران برای کودک تبدیل به یک موضوع عادی میشود.
یادگیریهای کودکی برای مدت طولانی در ذهن و رفتار هر فرد باقی میمانند و حتی شاید تا بزرگسالی هم ادامه پیدا کنند. تماشای فیلمهای خشن باعث میشود تا خشونت در شخصیت کودک ریشه بگیرد و حتی تا بزرگسالی و بهخصوص نوجوانی هم ادامه پیدا کند.
تقلید همیشه هم چیز بدی نیست و گاهی اوقات ویژگیهای مثبتی هم دارد که میتوان از آنها استفاده کرد. برای مثال اگر فرزندتان محتواهای مناسبی ببیند و محبت را از شخصیتهای تلویزیونی یاد بگیرد یا با مشاهده برنامههای مناسب مهارتهایی مثل حل مسئله و تصمیمگیری را یاد بگیرد؛ مهارتهای مفیدی برای رشد شخصیت او به حساب میآیند. گاهی اوقات حتی تقلید از شخصیتهای فیلمهای ترسناک به این معنی است که کودک دارد تلاش میکند تا بر ترسهای خود غلبه کند.
اولین و بهترین راهکار این است که زمان تماشای تلویزیون را کم کنید. برای طول روز فرزندتان برنامهریزی کنید و تنها یک بخش از این برنامه را برای تماشای تلویزیون در نظر بگیرید. هرچقدر بتوانید زمان مواجهه کودک با برنامههای خشن را کم کنید، میتوانید مقدار تقلید از خشونت را هم کاهش دهید.
اگر فرزندتان به فیلمهای خشن یا ترسناک علاقه دارد، سعی کنید در برنامه روزانه او زمانهایی را هم برای آشنایی با رفتارهای دیگر مثل کمک کردن به دیگران یا فعالیتهای هنری در نظر بگیرید تا بین برنامههای تلویزیونی خشن و سایر برنامهها تعادل برقرار شود. در صورتی که نمیدانید چه مهارتها و اصولی را باید در تربیت او به کار برید حتما مقاله آموزش پدر و مادر را مطالعه نمایید.
برای تماشای فیلم، موسیقی یا حتی بازیهای کامپیوتری سعی کنید تا جای ممکن برنامههایی را برای کودک انتخاب کنید که در آنها خشونت و یا انحرافات اخلاقی وجود ندارد. برای مثال اگر با فرزندتان برای خرید فیلمهای کارتونی میروید و او قرار است چند فیلم انتخاب کند صرفاً اجازه بدهید فقط یکی از این فیلمها با موضوعاتی مثل خشونت یا جنگ رابطه داشته باشد.
زمانهایی را برای صحبت با فرزندتان در نظر بگیرید. به او توضیح بدهید که فیلمها واقعیت ندارند و خشونتی که در این برنامهها میبیند نباید در دنیای واقعی اتفاق بیفتد. بهعلاوه راجع به بدیهای خشونت با دیگران و همینطور اهمیت محبت و کمک با آنها صحبت کنید تا در کنار تأثیری که از فیلمها و برنامههای نامناسب میگیرند از طریق صحبت کردن با شما با سایر موضوعات هم آشنا شوند.
همانطور که گفتیم محتواهایی که فرزندتان برای تماشا یا بازی انتخاب میکند میتواند اثر بسیاری روی شخصیت و روحیات او حتی تا بزرگسالی داشته باشد. به همین خاطر بهتر است که راجع به برنامههای مناسب برای کودک از یک مشاور کمک بگیرید. مشاور کودک محتواهای مناسب کودکان را به شما معرفی میکند و راجع به چگونگی در برنامه ریزی برای تماشای این محتواها و باقی ساعات روز کودک به شما کمک میکند.
اگر احساس میکنید تقلید کودک از شخصیتهای فیلمها به جایی رسیده که او ممکن است به خود یا دیگران آسیب بزند و یا از این برنامهها ترسیده و یا سوالات جنسی (یا رفتارهای جنسی) دارد که مربوط به سنش نیست، بهتر است هر چه زودتر به متخصص کودک مراجعه کنید. برای دریافت مشاوره کودک کلیک کنید.
برای دریافت مشاوره در زمینه کودک می توانید در هر زمان از روز برای مشاوره تلفنی با برترین متخصصان در کلینیک تخصصی کودک نی نی مایند از طریق شماره 02166419012 تماس بگیرید.
چطور میتوانم جلوی تقلید فرزندم از رفتارهای خشن فیلمها را بگیرم؟
بهتر است روی برنامههایی که فرزندتان تماشا میکند نظارت داشته باشید و اجازه ندهید بیشازحد به تماشای برنامههای خشن بنشینند. میتوانید در طول روز برنامههایی بهغیراز تماشای فیلم یا کارتون برای او در نظر بگیرید.
تقلید از شخصیتهای فیلمها چه مشکلاتی را برای کودک ایجاد میکند؟
تماشای خشونت باعث میشود که کودک احساس کند پرخاشگری خیلی هم چیز بدی نیست و حتی این احساسات تا بزرگسالی در او باقی بماند.
استعدادیابی کودکان یکی از دغدغههایی است که با گسترش دانش پدر و مادران بیشتری را به خود جلب کرده است. پدر و مادرها به دنبال این هستند که توانمندیهای خاص فرزند خود را کشف کرده و از این طریق بتوانند او را در مسیر درستی هدایت کنند. استعدادیابی به موقع و با روشهای درست کمک میکند تا شانس بیشتری برای موفقیت تحصیلی و شغلی داشته باشند. روانشناسان بالینی از جمله متخصصینی هستند که با استفاده از تستهای هوش میتوانند در این زمینه کمک کنند. کلینیک تخصصی کودک نی نی مایند با تجربه چندین ساله در زمینه استعدادیابی، با روشهای مختلف شما پدر و مادرهای عزیز را در این زمینه راهنمایی میکند.
منبع : استعدادیابی کودکان چه اهمیتی دارد
استعداد به هرگونه توانایی ذاتی گفته میشود که به طور بالقوه در انسان وجود دارد. با این حال استعدادها برای شکوفایی به زمینه مناسب و فراهم بودن شرایط محیطی نیاز دارند. والدینی که استعدادهای فرزندشان را نمیشناسند ممکن است از روی عدم آگاهی او را در مسیری قرار دهند که بازدهی چندانی در آن نداشته باشد.
این مسئله پیامدهای بلند مدتی به همراه دارد. چرا که در این شرایط شانس موفقیتهای تحصیلی و شغلی تا حد زیادی کاهش مییابند. از همین رو متخصصان والدین را تشویق میکنند که از همان دوران کودکی برای کشف استعدادهای فرزندشان اقدام کرده و با راهنماییهایی که دریافت میکنند، او را در مسیری هدایت کنند که احتمال بازدهی در آن بیش از همه وجود داشته باشد. همین الان برای کشف استعداد کودکان کلیک کنید.
بسیاری از پدر و مادرها نمیدانند که دقیقا چه زمانی باید برای استعدادیابی کودک خود اقدام نمایند. طبق نظر متخصصان سنین پیش دبستانی (3 تا 6 سال) بهترین زمان برای کشف استعدادهای کودکان است. چرا که در این دوره سنی هنوز آموزشهای رسمی ارائه نشده، در نتیجه سوگیری ذهنی کمتری وجود دارد. این امر به متخصصان کمک میکند تا راحتتر بتوانند توانمندیهای ذاتی را از توانمندیهای اکتسابی تشخیص دهند. با این حال در نظر داشته باشید که استعدادیابی تنها به این سنین محدود نمیشود؛ در نتیجه کودکان بزرگتر، نوجوانان و بزرگسالان نیز میتوانند از خدمات مشاوره در زمینه استعدادیابی بهرهمند شوند. برای آشنایی با اقدامات لازم در هر سن استعدادیابی کودکان کلیک کنید.
برای اینکه بتوانید استعدادهای فرزند خود را کشف کنید، حرفهایترین اقدام این است که به یک روانشناس بالینی مراجعه نمایید. روانشناس با استفاده از آزمونهای هوشی نظیر تست هوش وکسلر، تست هوش ریون یا تست هوش چندگانه گاردنر میتواند در مورد تواناییها و استعدادهای خاص فرزندتان در حوزههای مختلف به شما اطلاعات بدهند. علاوه بر روشهای تخصصی از طریق مشاهده دقیق رفتارهای کودک، توجه به علاقه مندیهای خاص او و گرایشهای خاصی که به موضوعات مختلف دارد، میتوانید در مورد استعدادهای ذاتی او اطلاعات بیشتری به دست بیاورید. برای کسب اطلاعات بیشتر در این باره بهتر است مشاوره کودک بگیرید.
در گذشته متخصصان برای ارزیابی استعداد از آزمونهایی استفاده میکردند که یک نمره کل را در اختیار متخصصین قرار میداد. این نمره کل تحت عنوان ضریب هوشی یا IQ شناخته میشد. اما به مرور متخصصان روانسنجی رویکرد خود را تغییر دادند. نظریه پردازانی نظیر هوارد گاردنر بر این باور بودند که هوش جنبههای مختلفی دارد که هریک از این جنبه ها باید به طور جداگانه ارزیابی شود. گاردنر در نظریه خود 8 نوع هوش مختلف را معرفی کرد که هوشهای کلامی، منطقی و ریاضی، بصری و فضایی، موسیقیایی، بدنی و جنبشی، هوش درون فردی، برون فردی و طبیعت گرایی را شامل میشوند. برای آشنایی بیشتر با انواع هوش کودکان کلیک کنید.
طبق این رویکرد افراد ممکن است در یک بعد نمره پایینی دریافت کنند اما در بعد دیگری عملکرد بالایی داشته باشند. در نتیجه نمی توان گفت که یک فرد کاملا بی استعداد یا با استعداد است بلکه هرکسی در جنبههای خاصی استعداد دارد که باید با ارزیابیهای تخصصی کشف شود. برای آشنایی بیشتر با هوش کودک کلیک کنید.
ابزارهای استعدادیابی کودکان و بزرگسالان متفاوت هستند، اما از آنجایی که استعدادهای انسان ذاتی هستند، نتایج استعدادیابی در سنین کودکی و بزرگسالی مشابه هم خواهد بود. در این جا این سوال مطرح میشود که چرا متخصصین تاکید دارند که استعدادیابی را در سنین پایین انجام دهیم؟ در پاسخ به این پرسش باید گفت که هرچقدر سن فرد موقع کشف توانمندیها پایینتر باشد فرصتهای بیشتری برای قرار گرفتن در محیطهای مناسب با استعدادهایش در اختیار او قرار دارند؛ در نتیجه احتمال دستیابی به موفقیت های شغلی و تحصیلی نیز بالاتر خواهد بود.
برای دریافت مشاوره در زمینه کودک می توانید در هر زمان از روز برای مشاوره تلفنی با برترین متخصصان در کلینیک تخصصی کودک نی نی مایند از طریق شماره 02166419012 تماس بگیرید.
رواشناسان چگونه می توانند به استعدادیابی کودک کمک کنند؟
روانشناسان با استفاده از آزمونهای هوشی نظیر تست وکسلر یا تست گاردنر جنبههای مختلف هوشی کودکان را مورد ارزیابی قرار میدهند و در مورد استعدادهای خاص کودک به والدین او بازخورد میدهند. همچنین آنها از طریق مصاحبه روانشناختی و مشاهده دقیق رفتارهای کودک در جریان مشاوره یا بازی درمانی نیز میتوانند به کشف استعدادها کمک کنند.
منبع : استعدادیابی کودکان چه اهمیتی دارد
آموزش غذا خوردن به کودک مانند سایر مهارتها به بکباره رخ نمیدهد. برای این که فرزندتان بتواند به تنهایی غذا بخورد و جایی را کثیف نکند، باید صبور باشید. این آموزشها از 6 ماهگی میتواند شروع شود. با این حال پدر و مادرها باید بدانند که هر بچهای سرعت رشد منحصر به فرد خود را دارد و نباید برای آموزش موضوعات مختلف نظیر تنها غذا خوردن، به کودک فشار بیاورند. اگر فرزندتان از نظر رشد حرکتی وضعیت نرمالی داشته باشد به مرور در این زمینه پیشرفت میکند. در این میان استفاده از برخی ترفندها نظیر جذاب کردن محیط غذا خوری، فراهم کردن ظروف کودکانه و غذا خوردن همراه کودک یادگیری را تسهیل مینمایند. در صورتی که همه تلاشهایتان بی نتیجه میماند حتما مشاوره کودک دریافت کنید.
منبع : آموزش غذا خوردن به کودک
برای اینکه به فرزندتان یاد بدهید خودش غذا بخورد ابتدا باید بررسی کنید که او از توانایی کافی برای این کار برخوردار است یا خیر. در حقیقت برای آموزش هرچیزی ابتدا باید تناسب سنی موضوع را مد نظر قرار دهید. در ادامه توضیح دادهایم که کودکان در هر بازه زمانی چه توانایی هایی برای غذا خوردن دارند:
کودکان در این بازه سنی میتوانند شیشه شیر را به تنهایی در دست بگیرند. همچنین اگر در این زمان آنها را در صندلی کودک بگذارید قادرند تکههای کوچک و نرم غذا را با دستان خود گرفته و در دهان بگذارند. در نتیجه میتوان گفت که از 6 ماهگی میتوانید فرزندتان را آماده کنید تا خودش غذا بخورد.
از 1 سالگی میتوانید برای فرزندتان فنجانهای کوچک ترجیحا درب دار تهیه کنید. آنها در این زمان میتوانند علاوه بر شیشه شیر فنجان را نیز در دست بگیرند. همچنین در سنین 1 تا 2 سالگی کودکان میتوانند استفاده از قاشق را تمرین کنند. البته باید بپذیرید که آنها هنوز نمیتوانند در انجام این کار به مهارت کامل دست یابند. در نتیجه باید کمی کثیف کاری را به جان بخرید!
کودکان در سنین 2 الی 3 سالگی میتوانند از لیوان استفاده کرده و بدون خرابکاری به کمک نی نوشیدنیهای مختلف را میل نمایند. همچنین در این بازه سنی آنها میتوانند استفاده از چنگال را نیز تمرین نمایند. با این حال غذا خوردن با چنگال هنوز برای آنها کمی دشوار است.
در سنین 3 الی 4 سالگی میتوانید از فرزندتان انتظار داشته باشید که در استفاده از چنگال نیز به مهارت کافی دست پیدا کند و به شیوه مناسبی در کنار قاشق آن را به کار ببرد.
کودکان در سنین 4 تا 5 سالگی تقریبا برای غذا خوردن مستقل میشوند. آنها در این زمان میتوانند از پارچهای آب نیز استفاده کنند و با مهارتهای حرکتی کافی برای خود نوشیدنی بریزند. در نتیجه به طور کل میتوان گفت که کودکان 4 تا 5 ساله تقریبا بدون کمک والدین غذا میخورند.
استفاده از چاقو برای کودمان زیر 5 سال توصیه نمیشود. اما از این سن به بعد با افزایش مهارتهای حرکتی و شناختی کودک به این قابلیت دست پیدا میکند که از چاقوها نیز برای پوشت کندن میوه، تکه کردن نان، یا برش زدن سبزیجات و گوش استفاده نماید. نکته قابل توجه اینجاست که در این سن باید به طور غیرمستقیم مراقب نحوه کار کردن کودک با چاقو باشید و در عین حال به او شهامت این را بدهید که از این ابزار نیز استفاده نماید. برای آشنایی با روشهای تربیت کودک متناسب با سن آن ها کلیک کنید.
در قسمت بالا اشاره کردیم که در هر بازه سنی میتوانید چه مهارتهایی را برای غذا خوردن به کودکتان آموزش دهید. ترفندهای زیر نکات کمکی هستند که در نظر گرفتن آنها باعث میشود فرزندان برای تنها غذا خوردن مشتاقتر شود و روند توانمند شدن در این زمینه را با سرعت بیشتری طی نمایند.
کودکان عادت کردهاند که از طریق شما تغذیه شوند. از همین رو ممکن است غذا خوردن به طور مستقل برای آنها کاری کسل کننده باشد. به همین خاطر است که وقتی از بچهها میخواهیم تنها غذا بخورند تمایل چندانی نشان نمیدهند. برای غلبه بر این مشکل پیش از هرچیز باید محیط جذاب و شادابی را برای فرزندتان فراهم کنید. مثلا موزیک مورد علاقه کودک را در محیط غذاخوری کودک پخش کرده و از ظروف غذا خوری مخصوص کوکان استفاده نمایید.
کودکان بیش از هرچیز از طریق مشاهده موضوعات مختلف را یاد میگیرند. در نتیجه اگر میخواهید به آنها یاد بدهید که خودشان غذا بخورند یکی از روشهای موثر این است که رو به رویشان بنشینید، با آنها غذا بخورید و اجازه دهید با دیدن رفتار شما شروع به تقلید نمایند.
کودکان از همان ابتدا نمیتوانند به یک باره یاد بگیرند که خودشان غذا بخورند. بلکه در جریان رشد حرکتی خود به مرور در این زمینه ماهر میشوند. از همین رو بسیار اهمیت دارد که انتظارات خود را با توانمندیهای خاص کودک هماهنگ کنید و برای یادگیری، فرزندتان را تحت فشار بیش از حد قرار ندهید. برای مثال این طبیعی است که کودک 1 ساله نتواند به خوبی از قاشق استفاده کند یا هنگام غذا خوردن لباسهای خود را کثیف کند. در این شرایط دعوا کردن کودک و محدود کردن او به خاطر این رفتارها بسیار آسیب زاست و باعث تضعیف روحیه و اعتماد به نفس کودک میشود.
کودکان در ابتدا وقتی قاشق یا چنگال را در دست میگیرند نمیدانند که چطور باید آن را به سمت دهان هدایت کنند. از همین رو وقتی برای اولین قاشق را به دست کودک میدهید، دست خود را روی دست او بگذارید و به او کمک کنید تا غذا را در دهان بگذارد. تمرین چندباره این کار کمک میکند که فرزندتان زودتر در استفاده از قاشق و چنگال ماهر شود.
استفاده از قاشق و چنگال های بزرگ برای کودکان خردسال کار سختی است و می تواند مانع این شود که آن ها بدون کمک والدین غذا بخورند. در نتیجه بسیار اهمیت دارد که وسایل غذاخوری متناسب سن کودک تهیه کنید و به این ترتیب فرایند مستقل غذا خوردن را تسهیل نمایید.
تشویق کردن یکی از روشهای بسیار موثر برای یادگیری کودکان است. در نتیجه سعی کنید به جای تمرکز بر اشتباهات بر تلاشهای مثبت کودک در زمینه تنها غذا خوردن تاکید نمایید و با کارهای سادهای نظیر دست زدن یا گفتن کلامهای ساده نظیر “آفرین” یا “تو بینظیری” او را تشویق نمایید که به تلاشهای خود ادامه دهد.
برای اینکه فرزندتان یاد بگیرد از فنجان یا لیوانها استفاده کند، ابتدا به او یاد بدهید که تنهایی شیشه شیرش را در دست بگیرید. وقتی از نظر رشد حرکتی در مهارت نگه داشتن به توانایی کافی رسید، آن وقت میتواند استفاده از فنجان و لیوانها را نیز امتحان کند.
برای دریافت مشاوره در زمینه کودک میتوانید در هر ساعت از روز برای مشاوره تلفنی کودک از طریق شماره 02166419012 با برترین متخصصان کلینیک تخصصی نی نی مایند تماس حاصل نمایید.
فرزندم 2 سال دارد و هرچقدر به او یاد می دهم که به درستی از قاشق و چنگال استفاده کند باز هم کثیف کاری می کند چه کار کنم؟
شما باید انتظارات خود را با توانمندی های کودک هماهنگ کرده و بیش از حد به فرزند خود فشار نیاورید. کودکان در سنین دو سالگی هنوز به مهارت کامل در زمینه استفاده از قاشق و چنگال دست نیافته اند. در نتیجه صبور باشید و با تشویق کردن فرایند یادگیری کودک را تسهیل نمایید.
منبع : آموزش غذا خوردن به کودک
شروع رابطه جدید بعد از جدایی برای بسیاری از افراد کار آسانی نیست. ترس از تجربه شکست مجدد، نداشتن اعتماد به نفس کافی، احساس بدبینی نسبت به جنس مخالف، ترس از قضاوت دیگران و دچار شدن به افسردگی پس از جدایی از جمله مسائلی هستند که مانع شروع یک رابطه جدید میشوند. برای بعضی دیگر هم فرصتی برای رابطه جدید بلافاصله بعد از جدایی پیش میآید که آنها را با دوگانگیهایی مواجه میکند. در این شرایط نیز بهتر است به دور از احساسات به مساله بنگرید. شاید در نگاه اول آن شخص جدید همه ملاکهای شما را داشته باشد، اما نباید فراموش کنید که چنین رابطهای پیچیدگیهای زیادی خواهد داشت که در ادامه درباره آن شرح دادهایم.
منبع : رابطه جدید بعد از جدایی را چه مدت بعد شروع کنیم
شروع رابطه جدید بعد از جدایی همیشه کار آسانی نیست. بسیاری از زنانو مردان به روانشناسان گفتهاند که با گذشت مدتها از تجربه شکست عاطفی همچنان درگیر خاطرات گذشته هستند و فکر کردن به رابطه جدید آنها را مضطرب و نگران میکند. در ادامه به مهمترین عواملی که مانع شروع رابطه جدید بعد از جدایی میشوند اشاره کردهایم.
طلاق یا جدایی عاطفی یکی از تجربیات بسیار آسیب زا برای اکثر افراد است که میتواند زمینه بروز انواع مشکلات روانشناختی را فراهم کند. جدایی گاهی آنقدر عذاب آور است که به یک کابوس تبدیل میشود. کابوسی که انسان همواره از تکرار وقوع آن میترسد. کسانی که چنین احساساتی را در درون خود دارند، از فکر کردن به یک رابطه جدید نیز میترسند و به شیوههای مختلف تلاش میکنند تا در آن درگیر نشوند. در این شرایط مراجعه به روانشناس برای حل بحرانهای مرتبط با جدایی و دوره سوگ از اهمیت بسیاری برخوردار است. برای آشنایی با مراحل شکست عشقی کلیک کنید.
جدایی برای بسیاری از مردان/زنان با کاهش اعتماد به نفس همراه میشود. زیرا آنها از یک رویداد منفی نتیجهای کلی میگیرند. برای مثال ممکن است پس از شکست عاطفی دائما با خود بگویید”من به اندازه کافی خوب نیستم” یا “دیگر هیچکس مرا دوست نخواهد داشت”؛ این افکار باعث میشود که به فکر شروع رابطهای جدید نباشید و دائما خود را بابت رابطه از دست رفته سرزنش کنید.
اگر جدایی عاطفی به دلایلی نظیر خیانت اتفاق بیافتد، آسیبهای روانی بسیار بیشتری به همراه میآورد. خیلی از آدمها در این شرایط به طور کل اعتماد خود را نسبت به دنیای پیرامون از دست میدهند. آنها فکر میکنند وقتی یکی از عزیزان به او خیانت میکند، پس احتمال دارد این رفتار از هر کسی سر بزند. وقتی این طرز فکر به طور افراطی بر انسان غلبه کند، مسلما کمتر درگیر روابط عاطفی عمیق میشود و همواره سعی میکند فاصله خود را با سایر افراد حفظ نماید.
جدایی به خصوص وقتی در قالب طلاق اتفاق میافتد، فشار اجتماعی زیادی را برای زوجین به همراه میآورد. برای مثال در بسیاری از فرهنگها طلاق را برای زن یک انگ میدانند. انگی که باعث میشود روابط اجتماعی او محدود شده و با نگاههای منفی از جانب دیگران روبهرو شود. در این شرایط تصمیم گیری برای شروع یک رابطه جدید میتواند دشوارتر باشد. چرا که فرد میترسد اگر این رابطه نیز موفقیت آمیز پیش نرود، از جانب دیگران طرد شود و یا با واکنشهایی نظیر سرزنش و تحقیر مواجه گردد.
همه افراد به طور طبیعی پس از جدایی دست خوش هیجانات منفی میشوند. هیجاناتی که معمولا در طی یک دوره 6 ماهه بروز مییابند. این دوره که به چرخه سوگ شهرت دارد با عواطف و واکنشهایی نظیر انکار، چانه زنی، خشم و ناامیدی همراه میشود. اگر افراد به شیوهای سالم این هیجانات را در خود حل و فصل نکنند، به احتمال زیاد درگیر مشکلات روانشناختی نظیر افسردگی میشوند. از آنجایی که افسردگی عملکرد ما را در حوزههای مختلف زندگی نظیر تحصیل، شغل و روابط میان فردی مختل میکند، در این شرایط امکان شروع یک رابطه جدید بسیار سخت خواهد بود.
بیشتر روانشناسان توصیه میکنند که برای شروع رابطه جدید به خودتان فرصت بدهید. ارتباط با یک آدم جدید، آن هم بلافاصله بعد از شکست یا جدایی عاطفی تبعات زیادی به همراه خواهد داشت. سوالاتی در مورد رابطه قبلی، تغییر دائمی احساسات متناقض، افکار و خاطرات، مقایسه رابطه جدید با قبلی و…. زمینه کج رفتن خشت اول رابطه جدید را فراهم میکند. بنابراین اگر قرار است بعد از جدایی رابطهای را شروع کنید، حتما مشاوره رابطه دختر و پسر دریافت نمایید.
برای اینکه بتوانید پس از جدایی یک شروع جدید داشته باشید و زندگی عاطفی خود را از نو بسازید توجه به نکات زیر بسیار اهمیت دارد:
همانطور که گفته شد آدمها پس از جدایی درگیر هیجانات مرتبط با دوره سوگ میشوند که به طور طبیعی حداکثر 6 ماه طول میکشد. در این زمان باید کمی به خودتان فرصت بدهید و شتابزده وارد یک رابطه جدید نشوید. متاسفانه بسیاری از افراد برای اجتناب از احساس غم و ناراحتی ناشی از جدایی خود را درگیر روابط جدید غلطی میکنند که نه تنها مشکل آنها را بهبود نمیبخشد بلکه به پیچیدگی هرچه بیشتر اوضاع نیز میانجامد.
بسیار اهمیت دارد که قبل از شروع یک رابطه جدید رابطه قبلی را به خوبی بررسی کنید. از خود بپرسید که چقدر در مشکلاتی که در گذشته تجربه کردید نقش داشتید و لازم است چه صفاتی را در درون خود تغییر دهید. بسیار اهمیت دارد که نقش خود را در جدایی قبلی هیچ نپندارید و از شکستهایتان درس بگیرید.
قبل از شروع رابطه عاطفی ملاکهای خود برای انتخاب شریک عاطفی را بشناسید. بسیاری از کسانی که یک بار جدایی را تجربه کردهاند، دچار انتظارات غیرواقع بینانهای میشوند و ملاکهای بسیار دور از دسترسی را برای انتخاب همسر در نظر میگیرند. برای مثال ممکن است دنبال کسی بگردید که هیچ نقصی نداشته باشد. این در حالی است که باید بپذیریم هیچ انسانی کامل نیست و هر انتخابی فرصتها و محدودیتهای خاص خودش را دارد.
نباید انتظار داشته باشید که رابطه بعدی شما یک رابطه کاملا عالی و عاری از هرگونه تعارض باشد. در عوض باید این حقیقت را بپذیرید که هر رابطهای چالشهای خاص خود را دارد. چه بهتر که از ابتدا بتوانیم خود را برای مواجهه با این چالشها آماده کنیم و مهارتهای ارتباطی خود را بیش از پیش تقویت نماییم. مراجعه به یک روانشناس و دریافت خدمات مشاوره پیش از ازدواج از جمله اقداماتی است که میتواند در این زمینه تا حد زیادی به شما یاری برساند.
قبل از اینکه وارد رابطه جدید بشوید از خود بپرسید که آیا گذشته را به شیوهای سالم پشت سر گذاشتهاید؟ یا هنوز با گذشت مدتها احساساتی نظیر غم شدید یا خشم و کینه آزارتان میدهد؟ بسیار اهمیت دارد که قبل از یک شروع تازه مشکلات فردی خود را درمان کرده و تعارضهای شخصیتان را پشت سر بگذارید. اگر هم چنان با موضوعات مرتبط با رابطه قبلی مشغولیت فکری دارید، حتما قبل از فکر کردن به رابطه جدید از یک درمانگر برای حل مسائل پیشین کمک بگیرید. برای آشنایی با روشهای درمان شکست عشقی کلیک کنید.
برای دریافت مشاوره در زمینه نوجوانان می توانید در هر زمان از روز برای مشاوره تلفنی با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02166419012 تماس بگیرید.
آیا 1 سال پس از طلاق زمان مناسبی برای شروع رابطه جدید است؟
اکثر افراد برای اینکه بعد از جدایی از نظر عاطفی بازیابی شوند حداقل به 6 ماه زمان نیاز دارند. با این حال بعضیها در این زمان به درستی با عواطف خود رو به رو نمیشوند و همین مسئله باعث میشود حتی با گذشت 1 سال نیز درگیر گذشته باشند. برای اینکه آمادگی خود برای ازدواج یا شروع رابطه جدید را بررسی کنید بهتر است از یک روانشناس کمک بگیرید.
برای عضویت در اینستاگرام (ذهن نو) کلیک کنید
آخرین تحقیقات علمی روانشناسی
ورود به صفحه
سوالی دارید؟ با ما تماس بگیرید
تماس با برترین مشاوران از طریق تلفن ثابت در سراسر کشور از 8 صبح الی 12 شب حتی ایام تعطیل
سراسر کشور :9099070354 استان تهران :9092301539
جهت مشاوره تلفنی با موبایل و رزرو وقت حضوری
شاید فکر کنید دیگر زمان پیدا کردن راه حل مناسب برای پایان دادن به دعواهای خانوادگی تمام شده و تنها راه دوری یا جدایی است. خانواده در واقع پایگاه امنی است که هر مرد یا زنی برای رسیدن به آرامش به آن نیاز دارد، زمانی که تنش یا دعوایی در خانواده پیش میآید، هر کدام از این اعضا انگار چیزی را گم کردهاند و برای جبران و به دست آوردن آن در جستجوی جایگزینی خواهند بود، مگر آن که هر چه زودتر به اتفاق راه حلی برای رفع دعواها پیدا کنند. پس اگر در خانوادهتان مدتی است که مسالهای باعث آزار خاطرتان شده، هر چه زودتر برای حل آن بهتر است راهی پیدا کنید. متخصصان خانواده به شما برای پیدا کردن علل و راهکاری مناسب راهنمایی ارائه میدهند.
منبع : درمان دعواهای خانوادگی
بحث و اختلافنظر میان اعضا در تمامی خانوادهها پیش میآید، اما با توجه به پیامدهای منفی که طولانی شدن این دعواها به همراه دارد بهتر است همه ما راهکارهایی را برای مدیریت اختلافنظرها در خانواده خود پیدا کنیم تا بتوان از بروز مشکلات جدیتر پیشگیری کرد. بیتوجهی به دعواهای خانوادگی و اختلافاتی که میان اعضا شکل میگیرد، بیش از هر چیز احتمال بروز آسیبهای روحی نظیر افسردگی یا اضطراب را افزایش خواهد داد. با توجه به اینکه خانواده برای همه ما بستری است که میخواهیم تنشهای روزمره زندگیمان را در آن فراموش کنیم، اختلاف و فضای سرد عاطفی در خانواده تأثیر نامطلوبی بر تمامی اعضا و بهویژه کودکان دارد. به همین خاطر اگر در محیطی زندگی میکنید که به هر دلیلی تنش و درگیریهای غیرقابلحل در آن زیاد اتفاق میافتد، بهتر است برای سلامت روان فرزندان خود مشاوره خانواده دریافت کنید.
اگرچه نمیتوانیم از بروز بحث و اختلافنظر میان اعضای خانواده جلوگیری کنیم اما با کمک گرفتن از برخی راهکارها میتوان مانع طولانی شدن این اختلافات شد. بعضی از مهمترین راهکارهایی که میتوان از آنها استفاده کرد را در ادامه با یکدیگر بررسی خواهیم کرد:
صحبت کردن را شاید بتوان اصلیترین راهکار برای از بین بردن تمامی سوءتفاهمها و اختلافات دانست. وقتی در محیط خانواده شما بحث یا اختلافنظری ایجاد میشود، بهتر است زمانی را به کاهش تنشها و آرام شدن شرایط روحی اعضا اختصاص دهید و سپس از آنها بخواهید راجع به موضوع پیشآمده با یکدیگر صحبت کنند. البته باید توجه داشت که اگر میخواهید صحبت کردن نتیجه داشته باشد میبایست به اصول و قوانین صحبت در خانواده توجه داشته باشید.
گاهی اوقات هم ممکن است به دنبال پایان دادن به اختلاف میان والدین یا سایر اعضای خانوادهتان با یکدیگر باشید. در این شرایط بهتر است ابتدا بهتنهایی با هریک از آنها صحبت کنید و سپس در شرایطی که احساس میکنید هردوی آنها به لحاظ روحی در وضعیت بهتری قرار دارند، جلسهای را به صحبت کردن رودررو اختصاص دهید. اگر میخواهید بهعنوان واسطه میان اعضای خانواده خود سازش برقرار کنید توجه داشته باشید که صحبتهای شما با هر دو طرف میبایست همدلانه باشد و هیچیک از اعضا نباید احساس کند که شما از طرف مقابل جانبداری میکنید.
یکی از راهکارهای مهم برای پیشگیری از بروز درگیری میان اعضای خانواده یا جلوگیری از شدت یافتن آن این است که سعی کنید هنگام صحبت کردن هیجانات خود را کنترل کنید. وقتی شما در یک بحث خانوادگی دچار هیجانات منفی بهویژه خشم میشوید، توانایی خود را برای تفکر منطقی از دست خواهید داد و این رفتار باعث بروز دعوا یا اختلافات شدید میشود. به همین خاطر میبایست به دنبال راهکارهایی باشید که به شما کمک میکنند مدیریت رفتار خود را به بخش منطقی ذهن و نه هیجاناتتان واگذار کنید.
یکی از راهکارهایی که مشاورین خانواده در این شرایط توصیه میکنند این است که نسبت به نشانههای بدنی و هیجانی خود هشیار باشید؛ وقتی در جریان صحبت با طرف مقابل احساس میکنید دچار خشم شدهاید، گفتگو را برای مدتی متوقف کرده و تا پیش از بازگشت به شرایط روحی ثابت از صحبت کردن اجتناب کنید. شما میتوانید نشانهای را بهعنوان قرارداد میان خود و سایر اعضای خانواده تعیین کنید که این نشانه بیانگر نیاز شما به قطع کردن بحث باشد.
گاهی اوقات اگرچه در ظاهر یک دعوا یا اختلاف میان اعضای خانواده پایان پیدا میکند، اما کدورتها بهصورت خاموش در ذهن و قلب آنها باقی میماند. این موضوع علاوه بر اینکه کیفیت رابطه میان اعضا را تحت تأثیر خود قرار میدهد باعث خواهد شد تا در سایر مواقعی که اختلافی میان اعضا پیش میآید نیز تمامی ناراحتیهای گذشته مجدداً زنده شوند. برای جلوگیری از این موضوع و پایان دادن به یک کدورت شما باید هنر بخشیدن طرف مقابل و یا درخواست برای بخشیده شدن را در خود ایجاد کنید.
به خاطر داشته باشید که همه ما ممکن است در برخی مواقع کار اشتباهی انجام دهیم و پذیرفتن اشتباهات یا تلاش برای جبران آنها موضوعی نیست که به شخصیت و غرور فرد لطمه بزند؛ بلکه شما از این طریق به سایر اعضا نشان خواهید داد که خوشحالی و آرامش آنها تا چه حد برایتان اهمیت دارد. بخشیدن طرف مقابل در شرایطی که حق با شماست و یا عذرخواهی بابت رفتار اشتباهی که انجام دادهاید میتواند باعث شود تا سایر اعضای خانواده نیز این رفتار را یاد بگیرند و در شرایط مشابه مانند شما رفتار کنند.
پیدا کردن دلایل اختلافات یکی از مهمترین نکاتی است که برای برطرف کردن آنها میبایست به آن توجه داشته باشید. سعی کنید چند مورد از آخرین اختلافاتی که میان شما و سایر اعضای خانواده پیشآمده را به یاد بیاورید و بررسی کنید؛ چه موضوع مشترکی در تمامی این اختلافات پیدا میکنید؟ برای مثال ممکن است احساس کنید ناتوانی در کنترل هیجانات، کدورتهای گذشته یا حتی صحبتهای اطرافیان ازجمله مسائلی است که باعث ایجاد دعوا و ناراحتی در خانواده شما شده است. پس از پیدا کردن این دلایل سعی کنید با کمک سایر اعضا راهکاری برای برطرف کردن این شرایط پیدا کنید.
5- احساسات دیگران را نیز در نظر بگیرید
اگر به دنبال راه حل مناسبی برای پایان دادن به دعواهای خانوادگی هستید، یکی از مهمترین نکاتی این است که دنیا را از دریچه دید سایر اعضای خانوادهتان نگاه کنید و به احساسات آنها بهاندازه احساسات خودتان توجه داشته باشید. در اختلافات خانوادگی گاهی اوقات ما صرفاً به خواستههای خود توجه میکنیم و این موضوع باعث خواهد شد که متوجه ناراحتی که برای دیگران ایجاد میکنیم نباشیم. اگر اعضای یک خانواده این تمرین را با یکدیگر انجام دهند که در هر موقعیت خود را بهجای طرف مقابل تصور کنند بسیاری از اختلافات ایجاد نخواهد شد.
اگر احساس میکنید بهتنهایی قادر به حل کردن مشکلاتی که در محیط خانواده ایجادشده نیستید، میتوانید از مشاورین خانواده برای بهبود شرایط کمک بگیرید. اختلافات خانوادگی ممکن است میان والدین و فرزندان و یا زوجین اتفاق بیفتد. مشاورین خانواده با بررسی شرایط و همینطور شنیدن صحبتهای شما و سایر اعضای خانواده سعی میکنند تا دلایل و ریشه اختلافات را پیداکرده و برای برطرف کردن آنها به شما کمک خواهند کرد. برای درک ریشه اختلافات خانوادگی کلیک کنید.
برای دریافت مشاوره در زمینه خانواده میتوانید در هر زمان از روز برای مشاوره تلفنی خانواده با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02166419012 تماس بگیرید.
چطور میتوان راه حل مناسبی برای پایان دادن به اختلافات خانوادگی پیدا کرد؟
مهمترین موضوعی که برای پایان دادن به اختلافات خانوادگی باید مدنظر داشته باشید این است که با یکدیگر صحبت کنید و سعی کنید در یک فضای منطقی راهحلی برای مشکلات خود بیابید. در حین صحبت کردن بهتر است به مسائلی نظیر توجه به احساسات دیگران و همینطور کنترل هیجانات توجه داشته باشید.
برای عضویت در اینستاگرام (ذهن نو) کلیک کنید
آخرین تحقیقات علمی روانشناسی
ورود به صفحه
سوالی دارید؟ با ما تماس بگیرید
تماس با برترین مشاوران از طریق تلفن ثابت در سراسر کشور از 8 صبح الی 12 شب حتی ایام تعطیل
سراسر کشور :9099070354 استان تهران :9092301539
جهت مشاوره تلفنی با موبایل و رزرو وقت حضوری
شماره تماس با موبایل : 66419012-021
منبع : درمان دعواهای خانوادگی