گفتن گذشته به همسر یا خواستگار برای بسیاری از دختران و پسران جوان تبدیل به یک دغدغه جدی شده است. آیا باید روابط قبلی خود را به خواستگار یا همسر خود بگوییم؟ اگر تابهحال با این سؤال مواجه شدهاید پس میدانید که پیدا کردن یک جواب درست برای آن چقدر سخت است. اما بههرحال شما باید برای این موضوع تصمیم بگیرید. واقعیت این است که راجع به گفتن گذشته برای همسر یا خواستگار هیچ قانون یا نظر خاصی وجود ندارد. این شما هستید که باید با توجه به شرایط رابطه و همینطور شخصیت طرف مقابل در این زمینه تصمیمگیری کنید. اما شاید بهتر باشد قبل از اینکه هر تصمیمی در این زمینه بگیرید از یک مشاور کمک بخواهید. مشاورین با تجربهای که درزمینهٔ زوجدرمانی دارند میتوانند به شما کمک کنند تا با توجه به شرایط موجود بهترین تصمیم را برای رابطه خود بگیرید.
منبع : گفتن گذشته به همسر یا خواستگار
هرکدام از ما در زندگیمان رازهایی داریم که فقط خودمان از آنها باخبریم. تا جایی که احساس نیاز نکنیم دلیلی ندارد از آنها با کسی صحبت کنیم. اما ازدواج فرق میکند. شما قرار است با یک نفر دیگر پیمان ببندید و صداقت یکی از مهمترین اصولی است که در رابطهتان اهمیت دارد. به همین خاطر برای بسیاری از ما سؤال پیش میآید که آیا میتوانم بعضی چیزها را از همسر یا خواستگارم هم مثل بقیه پنهان کنم؟ بسیاری از روانشناسان معتقدند اگر ماجرایی در زندگی شما وجود دارد که روی زندگی حال حاضر شما تأثیری دارد همسرتان باید آن را بداند. اما گفتن همین موضوع هم اصول و قواعدی دارد که در ادامه راجع به آن صحبت خواهیم کرد.
بیشتر بخوانید : ازدواج موفق
بسیاری از ما در طول زندگی رابطه عاطفی را تجربه میکنیم. اما همیشه قرار نیست اولین تجربه هرکدام از ما تبدیل به ازدواج شود. ممکن است رابطه شما به هر دلیلی تمام شده باشد. سؤال اینجاست که همسرتان تا چه حد باید راجع به این موضوع بداند؟ اگر این رابطه چیز مهمی نبوده و تنها در حد یک دوستی ساده بوده است نیازی نیست راجع به آن با همسرتان صحبت کنید. صحبت کردن از این موضوع نهتنها صداقت شما را به طرف مقابل نشان نمیدهد بلکه ذهن او را درگیر بسیاری از مسائل دیگر خواهد کرد.
اگر درگیر یک رابطه عاطفی عمیق بودهاید و این رابطه برای مدتی ادامه پیدا کرده است شاید بهتر باشد راجع به آن با همسرتان صحبت کنید. البته باز هم میگوییم که قانون کلی راجع به این شرایط وجود ندارد و این شما هستید که تصمیم میگیرید همه گذشته را برای همسرتان توضیح بدهید یا اصلاً راجع به گذشته چیزی به او نگویید. با همه اینها به خاطر داشته باشید که اگر میخواهید راجع به این رابطه با همسرتان صحبت کنید بهتر است از گفتن جزئیات و لحظهبهلحظه رابطه صرفنظر کنید. سعی کنید یک کلیت راجع به شرایط موجود به همسرتان بگویید.
تجربه رابطه جنسی پیش از ازدواج از آن دسته مسائلی است که شاید هرگز حاضر نباشید راجع به آن با همسرتان صحبت کنید. فرهنگ جامعه ما داشتن این روابط، پیش از ازدواج را نامناسب میداند و به همین خاطر اعتراف کردن به آن میتواند بسیار سخت باشد. به همین خاطر اگر میخواهید از این شرایط صحبت کنید باید زمان و مکان مناسبی برای آن انتخاب کنید که در ادامه راجع به آن صحبت خواهیم کرد.
ازدواج و یا داشتن نامزدی در گذشته را بهراحتی نمیتوانید از طرف مقابل پنهان کنید. به خاطر داشته باشید که اگر همسر شما از کسی یا جایی بهغیراز خودتان راجع به این مسئله چیزی بشنود تا چه حد اعتمادش را به شما از دست خواهد داد. پس بهتر است راجع به این موضوع با او صحبت کنید.
تجاوز خاطره و موضوع بسیار تلخی است که میتواند آثار خود را تا مدتها روی روان شما باقی بگذارد. اما سؤال اینجاست که آیا باید از این موضوع با همسرتان صحبت کنید؟ هرکدام از ما در زندگی رازهایی داریم که شاید دلمان نخواهد با کسی راجع به آنها صحبت کنیم. سابقه تجاوز هم از آن دسته مسائلی است که شاید بخواهید آن را برای همیشه پیش خودتان نگه دارید. اگر این موضوع تأثیری روی زندگی شما ندارد و میتوانید مطمئن باشید که همسرتان از راه دیگری متوجه آن نخواهد شد شاید بهتر باشد راجع به آن صحبت نکنید.
همانطور که گفتیم صحبت کردن یا نکردن از گذشته از آن دسته مسائلی است که خودتان باید راجع به آن تصمیم بگیرید. گاهی اوقات گفتن همه واقعیت هم تغییری در احساس طرف مقابل ایجاد نمیکند اما بعضی مواقع گفتن کوچکترین بخش از حقیقت میتواند رابطه شما را بهطور کامل از بین ببرد. بااینحال اگر تصمیم گرفتهاید راجع به گذشته با همسرتان صحبت کنید بهتر است به این نکات توجه داشته باشید:
اصلیترین سؤال این است که چه زمانی راجع به این موضوع صحبت کنید. اولاً بهتر است این موضوعات را تا پیش از ازدواج با همسرتان در میان بگذارید و اگر تا این زمان نگفتهاید بهتر است دیگر به دنبال بیان کردن آنها نباشید. گفتن این موضوعات آنهم پس از ازدواج تنها باعث سرد شدن همسرتان نسبت به شما خواهد شد و او حق دارد از شما سؤال کند که چرا تابهحال راجع به این مسئله صحبت نکردهاید.
ثانیاً به خاطر داشته باشید که جلسات اول آشنایی با خواستگار بههیچعنوان زمان صحبت کردن از این مسائل نیست. بیان کردن این مسائل پیش از آنکه طرف مقابل تا حدودی نسبت به شما شناخت پیدا کند تنها باعث میشود که رابطه شما از بین برود یا او با سوگیری راجع به شما قضاوت کند. بهعلاوه شاید مدتی که از ارتباطتان گذشت شما به این نتیجه برسید که او گزینه مناسبی برایتان نیست و بخواهید رابطه را پایان بدهید. در این شرایط دلیلی ندارد یک نفر راجع به خصوصیترین بخشهای زندگی شما چیزی بداند.
پسازاینکه زمان مناسب برای صحبت فرا رسید یک فضای آرام انتخاب کنید که مطمئن باشید صحبتها تنها بین شما و همسرتان باقی میماند و سپس با او راجع به آنچه میخواهید بداند صحبت کنید. بهتر است تا جای ممکن این فضا در سکوت باشد و عوامل خارجی مزاحم در آن کمتر باشند. عوامل مزاحم باعث میشود طرف مقابل نتواند روی صحبتهای شما تمرکز کند و این خطر ایجاد سوءتفاهم را افزایش میدهد.
اگر تصمیم گرفتهاید چیزی از گذشته را با طرف مقابل در میان بگذارید به این قانون توجه کنید: هرگز وارد جزئیات نشوید. تا جای ممکن سعی کنید کلیات ماجرا را برای او بازگو کنید و از بیان جزئیات خودداری کنید. گفتن تمام آنچه در گذشته اتفاق افتاده باعث میشود ذهن همسر شما بیشتر از آنچه فکرش را بکنید درگیر این موضوع بشود. حتی اگر او از شما میخواهد که تمام اتفاقات گذشته را برایش توضیح بدهید از وی بخواهید از این موضوع صرفنظر کند.
اینکه بخواهید راجع به گذشته خود با همسرتان صحبت کنید و اینکه چگونه این مطالب را بیان کنید موضوعی است که اهمیت بسیاری دارد. تصمیم اشتباه شما در این شرایط میتواند زندگی و آیندهتان را تحت تأثیر خودش قرار بدهد. به همین خاطر بهتر است راجع به این موضوع از یک مشاور کمک بگیرید. برای دریافت مشاوره ازدواج کلیک کنید.
با توجه به اینکه شما و روانشناس نسبت نزدیکی با هم ندارید میتوانید بدون ترس از قضاوت شدن بسیاری از مسائل را با او در میان بگذارید. بهعلاوه مشاور میتواند از طریق صحبت کردن با همسرتان و بررسی شرایط به شما بگوید که چه بخشی از واقعیت را چگونه به همسرتان منتقل کنید؛ یا اگر همسر شما درگیر این ماجرا شود و بحرانی در رابطه شما درست بشود مشاور میتواند با توجه به تخصص و تجربهای که دارد به شما در کنترل شرایط کمک کند.
برای دریافت مشاوره در زمینه ازدواج می توانید در هر زمان از روز برای مشاوره تلفنی ازدواج با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02166419012 تماس بگیرید.
آیا باید راجع به روابط جنسی که در گذشته داشتهام با همسرم صحبت کنم؟
برای این سؤال هیچ پاسخ دقیقی وجود ندارد. بهتر است با در نظر گرفتن شرایط فرهنگی و شخصیت طرف مقابل راجع به این موضوع تصمیم بگیرید.
بهترین زمان برای صحبت کردن از گذشته با همسرم چه زمانی است؟
هنگامیکه آشنایی شما تا حدودی بیشتر شده و تصمیمتان برای ازدواج قطعی است میتوانید این مسائل را مطرح کنید.
برای عضویت در اینستاگرام (ذهن نو) کلیک کنید
آخرین تحقیقات علمی روانشناسی
ورود به صفحه
سوالی دارید؟ با ما تماس بگیرید
تماس با برترین مشاوران از طریق تلفن ثابت در سراسر کشور از 8 صبح الی 12 شب حتی ایام تعطیل
سراسر کشور :9099070354 استان تهران :9092301539
جهت مشاوره تلفنی با موبایل و رزرو وقت حضوری
استقلال طلبی در نوجوان از جمله نشانههای گذر از دوره کودکی به دوره نوجوانی است. گاه ممکن است استقلال طلبی نوجوان باعث ایجاد چالش در خانواده شود، اما والدین بایستی توجه داشته باشند که این موضوع بخشی از فرآیند رشد، شکل گیری شخصیت و هویت یابی فرزندشان است، پس نوجوان باید در انجام برخی امور با راهنمایی و هدایت پدرومادر، آزادی عمل داشته باشد. به عنوان والدین باید اطلاعات خودتان را در ارتباط با نوجوانتان زیاد کنید تا بتوانید ضمن حفظ امنیت او، رفتاری مناسب برای در جهت رشد و شکلگیری هویت فرزندتان داشته باشید. در صورتی که چالشهای زیادی با نوجوانتان دارید، حتما مشاوره نوجوان و خانواده دریافت کنید.
منبع : استقلال طلبی در نوجوان در روانشناسی
در ابتدا باید معنی استقلال طلبی را در نوجوان بیان کنیم. استقلال طلبی در نوجوان یعنی فرزند شما دیگر کودک نیست و میتواند مسئولیتهای بیشتری را در زندگی بپذیرد که به معنای کم شدن وابستگی او به اطرافیان از جمله پدر و مادر میباشد.
استقلال طلبی در نوجوان یعنی او میتواند در برخی امور تصمیمگیری کند و نظر بدهد و از طرفی باورها و ارزشهای خود را تعریف کند.
استقلال طلبی در نوجوانان مستلزم این است که آنها به یک سن مشخصی برسند، چراکه ایجاد استقلال در سن کم او را درگیر آسیبهای اجتماعی خواهد کرد. در این مسیر والدین باید سعی کنند که بین استقلال طلبی نوجوان و حفظ امنیت او تعادلی را برقرار کنند، تا همواره رابطه خوب خود را با فرزندشان حفظ نمایند. برای آشنایی بیشتر با تغییرات مربوط به دوران نوجوان کلیک کنید.
با بزرگ شدن فرزند و ورود او به دوره نوجوانی، همواره نگرانیهایی برای پدر و مادر ایجاد میشود. چراکه آنها دیگر کودک دیروز را که همواره مطیع و وابسته به پدر و مادر خود بود را در مقابل خود نمیبینند و توقع دارند که فرزندشان تمام زمان خود را به بودن در کنار پدر و مادر اختصاص دهد، اما با فاصله گرفتن او نگران میشوند.
نوجوانی از حساسترین دورههای زندگی هر کسی است. با ورود به سن نوجوانی، فرد نیاز دارد که هویت شخصی خود را بدست آورد، تا همانند ظاهرشان که بزرگ میشود، شخصیتاش نیز به شخصیت بزرگسال تبدیل شود.
بخاطر همین موضوع افراد در سنین نوجوانی بیشتر تمایل دارند تا از خانواده خود فاصله بگیرند و بیشتر با محیط اطراف خود در ارتباط باشند. در واقع میخواهند با فاصله گرفتن به پدر و مادر خود بگویند که دیگر بزرگ شدهاند و میخواهند خودشان تصمیم بگیرند که اوقات خود را چگونه و با چه کسانی سپری کنند.
تمایل به بودن در کنار دوستان و وقت گذراندن با آنها در این سن بسیار تشدید میشود، چراکه اینکار باعث میشود احساس تعلق به یک گروه دوستانه را داشته باشند.
بنابراین اگر فرزندتان هم با ورود به سن نوجوانی کمی از شما فاصله گرفته است و سعی میکند در جمعهای دوستانه خود باشد، نباید نگران باشید و یا خیلی به او سختگیری کنید. فقط بایستی بدون ایجاد محدودیت برای او توجه داشته باشید که دوستان سالم داشته باشد و در واقع فرزند خود را به صورت غیرمستقیم و نامحسوس کنترل نمایید.
استقلال طلبی نوجوانان امری طبیعی است که اگر خانوادهها بتوانند به درستی این مسئله را مدیریت کنند، هیچ گاه در یک خانواده تبدیل به چالش نمیشود و میان فرزند و پدر و مادر تنشی به وجود نمیآید. برای آشنایی بیشتر با روانشناسی نوجوان کلیک کنید. آنچه که والدین باید در ارتباط با استقلال طلبی نوجوان خود بدانند:
فرزندتان با ورود به دوره نوجوانی بیشتر از هر زمان دیگری به محبت و حمایت شما نیاز دارد. چراکه وقتی فرزندتان عشق و محبت لازم را از شما دریافت کند، اعتماد به نفس او نیز بیشتر میشود و برای رسیدن به اهدافش انگیزه و تلاش بیشتری دارد.
میتوانید با توجه به علایق، تفریحات، رعایت حریم خصوصی، گوش دادن به حرفهای او و ابراز احساسات کلامی عشق خود را به او نشان دهید.
استقلال طلبی نوجوان امری نوظهور در فرزند شماست و ممکن است در اوایل این فرآیند شما هنوز گمان کنید که فرزندتان همان کودک دیروز است و نتوانید واکنشهای خود را کنترل کنید.
اما در نظر داشته باشید که مهمترین عاملی که می تواند هم به شما و هم به فرزندتان کم کند تا این مرحله را پشت سر بگذارد این است که بر واکنشهای خود تسلط داشته باشید و صبور باشید.
اگر فرزندتان در پی احساس استقلال طلبیاش، تمایل دارد زمانهایی را با دوستان خود سپری کند، نباید خیلی جدی و سخت گیرانه با او برخورد کنید، به گونهای که او احساس کند شما او را محدود کردهاید، چراکه با این کار تنها او را به تدریج از خود دور میکنید.
برخورد شدید در رابطه با استقلال طلبی در نوجوان باعث میشود که او فکر کند تمایلات غیر واقع بینانهای دارد که شما با او این گونه برخورد میکنید. پس سعی کنید در برابر حرفها و رفتارهای نوجوان خود آرامش خودتان را حفظ کنید و با صبوری او را کنترل نمایید.
سعی کنید در خانه برخی قوانین رفتاری، ارتباطی و … را برای فرزند نوجوان خود تعیین کنید. این گونه او محدودیتها را میداند و سعی میکند بر خلاف آنها عمل نکند، البته نباید در این مورد سخت گیرانه عمل کنید و باید که متناسب با سن فرزندتان قوانین را تعیین نمایید.
همانطور که اشاره کردیم از جمله موارد استقلال طلبی در نوجوان تمایلی است که او به بودن در گروههای دوستانه دارد. در واقع نگرانیهای والدین در مورد دوستان فرزندشان این است که دوستیهای ناسالم باعث آسیبهای اجتماعی به او شود.
برای اینکه مطمئن شوید فرزندتان با افراد سالم و همسطح او در ارتباط است، سعی کنید دوستان فرزند خود را بیشتر بشناسید. میتوانید برای شناخت بیشتر با خانواده دوستان فرزند خود در ارتباط باشید.
یا میتوانید از فرزندتان بخواهید که دوستانش را به خانه دعوت کند، این گونه میتوانید رفتار آنها را زیر نظر بگیرید و متوجه شخصیتشان شوید.
برای اینکه به فرزندتان نشان دهید، شما مانعی در جهت استقلال طلبی فرزندتان نیستید، باید که به گونهای بر او نظارت داشته و در عین حال در انجام برخی امور به او آزادی عمل بدهید.
همین طور سعی کنید با رفتار و کلام خود به او بگویید که از اینکه میبینید فرزندتان بزرگ و مستقل شده است، خوشحالید.
در واقع اغلب سخت گیری و نگرانیهای والدین با ورود فرزندشان به دوره نوجوانی این است که احساس میکنند فرزندشان هنوز هم همان کودکی است که به پدر و مادر خود وابسته بود.
در حالی که باید به عنوان پدر و مادر باور کنید که فرزندتان وارد دوره نوجوانی شده و حالا نیاز و احساسات او همانند یک آدم بزرگسال است.
سعی کنید وابستگی خود را به فرزندتان کم کنید و اجازه دهید او در این مسیر آن طور که باید رفتار کند. هیچ گاه نظارت و کنترل خود را کم نکنید، اما توجه داشته باشید که باید همانند یک نوجوان و نه کودک با او برخورد داشته باشید.
بارها اشاره کردیم که نوجوانان در صورتی میتوانند در مسیر تغییر و عبور از دوره کودکی به دوره نوجوانی موفق عمل کنند که پدر و مادر بر روی آنها نظارت داشته باشند.
نوجوانان دیگر کودکی که شما تصور میکنید نیستند، اما هنوز آنقدر هم بزرگ نشدهاند و در برابر عوامل مختلف آسیب پذیر هستند. پس همواره حمایت و نظارت خود را بر فرزند نوجوانتان داشته باشید، اما باید کنترل شما غیرمستقیم باشد و با احساس استقلال طلبی او در تضاد نباشد.
این گونه فرزندتان از شما دور نمیشود و هر زمان که مشکلی داشته باشد از شما راهنمایی و کمک میگیرد و از آسیبهای اجتماعی هم دور میماند.
سعی کنید مدیریت پول را به فرزند خود آموزش دهید. نه به گونهای رفتار کنید که او احساس کند یک منبع نامحدود در اختیار دارد و نه از نظر مالی مشکل داشته باشد. هر ماه یا هر هفته مبلغ مشخصی را به او بدهید تا او یاد بگیرد متناسب با نیازهایی که دارد، برای آن برنامه ریزی کند. برای آشنایی با نیازهای نوجوانان کلیک کنید.
طبیعی است که با ورود افراد به سن نوجوانی خلق و خو و رفتار آن ها با تغییراتی همراه باشد. اگر شما به عنوان والدین با ورود فرزندتان به دوره نوجوانی با چالش هایی مواجه بوده اید و نمی توانید وابستگی خود را به او کم کنید و دائما در حال نظارت و کنترل فرزندتان میباشید، از یک متخصص روانشناس خانواده کمک بگیرید.
برای دریافت مشاوره در زمینه استقلال طلبی در نوجوان میتوانید در هر زمان از روز برای مشاوره تلفنی با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02166419012 تماس بگیرید.
برای عضویت در اینستاگرام (ذهن نو) کلیک کنید
آخرین تحقیقات علمی روانشناسی
ورود به صفحه
سوالی دارید؟ با ما تماس بگیرید
تماس با برترین مشاوران از طریق تلفن ثابت در سراسر کشور از 8 صبح الی 12 شب حتی ایام تعطیل
سراسر کشور :9099070354 استان تهران :9092301539
جهت مشاوره تلفنی با موبایل و رزرو وقت حضوری
طلاق به خاطر ناتوانی مرد یا زن در برقراری رابطه جنسی از جدیترین دلایل طلاق است. رابطه جنسی یکی از مهمترین نیازها در هر رابطه است. این نیاز تا حدی اهمیت دارد که گاهی اوقات میتواند ارتباط عاطفی شما را هم تحت تأثیر قرار دهد. بسیاری از زوجینی که رابطه جنسی مناسبی ندارند از این شرایط خسته و عصبی هستند. این وضعیت میتواند باعث اختلاف و ناراحتی در رابطه آنها شود و حتی مشکلات بیشتری را هم به دنبال بیاورد. با همه اینها متأسفانه دلایل فرهنگی در کشور ما باعث میشود که آمار دقیقی از مشکلات جنسی وجود نداشته باشد. اما روانشناسان در اتاق درمان بارها این مشکلات را از مراجعین میشنوند. به همین خاطر است که اگر در رابطه جنسی با همسرتان دچار مشکل هستید باید راهی برای برطرف کردن آن پیدا کنید. بیتوجهی به این موضوع میتواند تمامی زندگی شما را تحت تأثیر خود قرار بدهد.
منبع : طلاق به خاطر ناتوانی مرد یا زن در برقراری رابطه جنسی
مسلما نیازهای جنسی بخشی از دلیل و انگیزه ما برای ازدواج هستند که غیرقابلانکار است. رابطه جنسی برای رضایت از زندگی مشترک عامل بسیار مهمی است. کیفیت این رابطه میتواند تا حد زیادی کیفیت زندگی مشترک شما را تعیین کند. بسیاری از خیانتها یا طلاقها اگر بهدرستی موردبررسی قرار بگیرند خواهید دید که ردپایی از مشکلات جنسی در این میان وجود دارد. اما سؤال اینجاست که چرا رابطه جنسی تا این حد در زندگی ما تأثیرگذار است؟ بسیاری از روانشناسان معتقدند برقراری رابطه جنسی باعث از بین رفتن اضطرابها و ایجاد احساس آرامش در زن و مرد میشود. به همین خاطر درصورتیکه این رابطه کیفیت لازم را نداشته باشد مشکلات بسیاری را در زندگی فرد ایجاد میکند. برای آشنایی با سایر عوامل طلاق کلیک کنید.
گاهی اوقات ما با دلایل مختلفی مثل مشکلات جنسی، بالا رفتن سن یا هر دلیل دیگری ارتباط جنسی خود را کم میکنیم یا حتی آن را به صفر میرسانیم. این شرایط میتواند آثار مخرب بسیاری روی زندگی مشترکتان داشته باشد؛ که یکی از رایجترین آنها خیانت است. اما بهغیراز خیانت این موضوع بهتدریج زندگی عاطفی شما را هم تحت تأثیر خود قرار میدهد. به همین خاطر بهتر است قبل از اینکه کارتان به طلاق جنسی کشیده شود برای از بین بردن مشکلات چارهای پیدا کنید. یکی از بهترین راهکارها در این زمینه این است که از یک مشاور کمک بگیرید.
اختلالات جنسی مهمترین دلیل در بروز طلاقهای جنسی هستند. مشکلاتی مانند سردمزاجی در زنان، اختلال نعوظ یا زودانزالی شایعترین مشکلاتی هستند که باعث میشوند رابطه جنسی با مشکل مواجه شود. این بیماریها بهراحتی از طریق مشاورههای جنسی قابلدرمان هستند. اما وقتی به درمان این شرایط توجهی نداریم میتوانند بزرگ و بزرگتر شده و مشکلات بسیاری را در زندگی مشترک ایجاد کنند.
گاهی اوقات این اختلالات جنسی نیستند که باعث بروز اختلاف میان زوجین میشوند. بلکه میزان تمایلات زوجین است که باهم تفاوت دارد. این شرایط باعث میشود درخواست یکی از زوجین برای برقراری رابطه از طرف دیگری رد شود. این اتفاق میتواند کیفیت رابطه را تحت تأثیر خود قرار دهد. یا ممکن است مشکلات دیگری مثل تحمل رابطه جنسی یا ارگاسم دروغین رخ بدهند. تمامی این شرایط زمینه را برای ایجاد مشکل در یک رابطه ایجاد میکنند.
واقعیت این است که رابطه جنسی همیشه تحت تاثیر فرهنگ یک منطقه قرار میگیرد. اینکه هدف از برقراری رابطه جنسی چه باشد؛ تا چه حد به لذت بردن زنان اهمیت داده شود؛ یا میزان اهمیت دادن به پیشنوازیهای عاشقانه در هر فرهنگی متفاوت خواهد بود. بیتوجهی به این مسائل یا داشتن اعتقادات مختلف راجع به آن باعث میشود رابطه جنسی شما کیفیتی که باید را نداشته باشد. برای مثال بسیاری از زنان به دلیل احساس شرم و خجالت نمیتوانند نیازهای خود را بیان کنند و این باعث میشود تا در رابطه احساس لذت نکنند.
تمایل به برقراری رابطه جنسی بهخصوص در زنان رابطه مستقیمی با نیازهای روحی آنها دارد. وقتی دلخوری و ناراحتی در یک رابطه وجود داشته باشد تمایل به برقراری رابطه جنسی هم کاهش پیدا میکند. اگر خاطرتان باشد از این موضوع صحبت کرده بودیم که رابطه جنسی روی رابطه عاطفی زوجین اثر میگذارد. درواقع میتوانیم بگوییم که این دو موضوع ارتباط متقابلی با یکدیگر دارند و ضعف در هرکدام از آنها دیگری را هم تحت تأثیر قرار میدهد.
گاهی اوقات طلاق جنسی و دلیل مشکلاتی که ایجاد میشود این است که زن و مرد اطلاعی از نیازهای جنس مخالف ندارند. بسیاری از آقایان اهمیتی برای معاشقه قبل از رابطه جنسی قائل نیستند. درحالیکه شرایط محیطی و فضای عاطفی تأثیر بسیاری در برانگیختگی جنسی زنان دارد. مشاورههای پیش از ازدواج یکی از فرصتهایی است که شما میتوانید اطلاعات خود را راجع به خواستهها و نیازهای طرف مقابل افزایش دهید. بهتر است این فرصت را از دست ندهید و با آگاهی از ویژگیهای یک رابطه صحیح وارد زندگی مشترک شوید.
طلاق جنسی به معنای این است که رابطه جنسی میان طرفین تمام یا بسیار سرد شده است. این شرایط حتی گاهی اوقات دلیلی برای طلاق و جدایی زوجین از یکدیگر میشود. به همین خاطر بهتر است از شدت گرفتن این مشکل در زندگی مشترک خود دوری کنید. اما مسائل جنسی موضوعی نیستند که شما بتوانید راجع به آنها بهراحتی با دیگران صحبت کنید. گاهی اوقات هم اطرافیان راهکاری برای شرایط ما ندارند. یا حتی با راهنماییهای غلط وضعیت را از آنچه هست بدتر میکنند. برای آشنایی با راههای جلوگیری از طلاق کلیک کنید.
به همین خاطر اگر در رابطه جنسی خود دچار مشکل هستید بهتر است از یک مشاور متخصص در این زمینه کمک بگیرید. مشاورین میتوانند راهکارهایی را برای تغییر شرایط به شما آموزش دهند. درعینحال اگر باید تصمیم جدیتری برای شرایط موجود بگیرید آنها با دانش و تجربهای که دارند میتوانند در این مسیر به شما کمک کنند.
برای دریافت مشاوره در زمینه طلاق می توانید در هر زمان از روز برای مشاوره طلاق با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02166419012 تماس بگیرید.
طلاق جنسی یعنی چه؟
طلاق جنسی به این معنی است که رابطه جنسی میان دو نفر بسیار سرد یا بهطور کامل تمام میشود.
برای عضویت در اینستاگرام (ذهن نو) کلیک کنید
آخرین تحقیقات علمی روانشناسی
ورود به صفحه
سوالی دارید؟ با ما تماس بگیرید
تماس با برترین مشاوران از طریق تلفن ثابت در سراسر کشور از 8 صبح الی 12 شب حتی ایام تعطیل
سراسر کشور :9099070354 استان تهران :9092301539
جهت مشاوره تلفنی با موبایل و رزرو وقت حضوری
شماره تماس با موبایل : 09397993559
منبع : طلاق به خاطر ناتوانی مرد یا زن در برقراری رابطه جنسی
ویژگی های فرزندان آخر خانواده چیست؟ فرزند آخر بودن تا چه حد بر روی روحیات فرد تاثیر گذار است؟ خانواده یک زنجیره است که هر کدام از افراد متناسب با جایگاه خود رفتاری خاصی دارند. اکثر والدین متوجه این نکته میشوند که هر کدام از کودکان آنها ویژگیهای منحصر به فردی دارد. برخی از روانشناسان باور دارند که تربیت فرزندان نقش مهمی بر روی خصوصیات اخلاقی آنان ایفا میکند. همچنین رفتار متفاوتی که والدین با کودکان دارند، در شکل گیری اخلاقیات متفاوت در فرزندان تاثیر میگذارد. به عنوان مثال فرزندان آخر در عین حال که میتوانند افراد موفقی شوند، اگر بسیار نازپرورده باشند حالت وابستگیشان را تا آخر عمر حفظ میکنند. در ادامه مطلب به بررسی ویژگی های فرزندان آخر میپردازیم.
منبع : ویژگی های فرزندان آخر
فرزندان آخر در کنار خواهرها و برادرهای بزرگتر خود بزرگ میشوند. از نظر کودک آخر، خواهر و برادرهای بزرگتر میتوانند از پس همه کارها بر بیایند. به همین دلیل برای رقابت کردن با آنها انگیزه زیادی دارد و همین عامل رشد سریع او میشود. از طرف دیگر فرزند آخر عزیز دل و دردانه همه اعضای خانواده است. اگر والدین رفتار درستی با فرزند آخر نداشته باشند، برای همیشه او را وابسته خود میکنند. اگر اختلاف سنی بین شما و فرزند آخرتان زیاد است باید به آن توجه کنید و متناسب با آن رفتار نمایید. تعداد فرزندانی که پیش از فرزند آخر داشتهاید بر رفتار و تربیت شما تاثیر میگذارد و ویژگی های فرزندان آخر را نیز شکل میدهد. برای آشنایی بیشتر با روانشناسی کودک کلیک کنید.
رفتاری که والدین با کودکان خود دارند موضوع بسیار مهمی است که پدر و مادر باید در ابتدای زندگی مشترک و تولد فرزندان به آن توجه کنند. فرزندان آخر به خاطر اینکه همه اعضای خانواده بزرگتر از آنها هستند، همواره عشق و محبت تمام اعضای خانواده در دریافت میکنند. این برخورد باعث میشود که کودکان آخر از اعتماد به نفس بالایی برخوردار باشند و همواره با انگیزه به سمت اهداف خود پیش بروند.
فرزندان آخر معمولا افرادی منعطف بار میآیند. این کودکان برون گرا هستند و به راحتی با دیگران ارتباط برقرار میکنند. یکی از ویژگی های فرزندان آخر، خود محور بودن آنهاست؛به این معنی که همیشه طبق نظر خود پیش میروند. این کودکان خودخواه بوده و حتی ممکن است در برخی زمینهها تنها خود را قبول داشته باشند. فرزندان آخر توجه طلب هستند؛ یعنی دوست دارد که در تمام جمعها توجه به سمت او باشد. این کودکان به دلیل محبت زیادی که از خانواده دریافت کردهاند، معمولا افرادی با اعتماد به نفس بالا هستند. کودکان آخر به راحتی با دیگران ارتباط میگیرند و روحیه رقابتی بالایی دارند.
البته نکتهای که در این قسمت وجود دارد این است که هر ویژگی شخصیتی با توجه به محیطی که فرد در آن پرورش میآید و ویژگیهای بیولوژیکی شکل میگیرد. در نتیجه همه کودکان یکسان و با این ویژگیهای مشترک نیستند. بسته به اینکه شرایط زندگی آنها به چه صورت بوده، برخی از این ویژگیها را دارند و برخی از آنها را ندارند.
فرزندان آخر مانند هر فرزند دیگری ویژگیهایی را متناسب جایگاه خود در خانه پیدا میکنند. فرزندان آخر ممکن است به دلیل حمایت زیادی که از سوی اعضای خانواده دریافت میکنند به انسانهای وابستهای تبدیل شوند که نمیتوانند از عهده کارهای خود به تنهایی بر بیایند. همچنین ممکن است به دلیل توجه زیادی که از خانواده دریافت کردهاند به هیچ وجه تحمل بی توجهی را نداشته باشند. اگر این کودکان با بی توجهی مواجه شوند (به عنوان مثال در مدرسه) احساس سرافکندگی میکنند. پس از ویژگی های فرزندان آخر میتوان به توجه طلبی و وابستگی بسیار زیاد اشاره کرد. پیشنهاد می کنیم مقاله بهترین تعداد فرزند را مطالعه نمایید.
کودکان آخر به دلیل سن کم به توجه و حمایت دیگران نیاز دارند و لازم است والدین وقت کافی برای این کودکان بگذارند. اما بهتر است به این نکته که توجه افراطی به آنها در آینده برایشان مشکلاتی پیش میآورد نیز توجه داشته باشید.
فرزندان آخر باید مانند بقیه فرزندان از یک سری قوانین پیروی کنند. مقرراتی که در خانه وضع شده شامل حال تمام اعضای خانواده میشود. باید به این نکته دقت کنید چراکه فرزندان آخر معمولا به نظم و مقررات خانه بها نمیدهند. بهتر است هنگام بحث و مشاجره بین فرزندان، طرف فرزند کوچکتر را نگیرید و اجازه دهید خودشان با هم به نتیجه برسند. هنگام بحثها بی طرف باشید. همچنین اگر فرزندتان توقع بیجایی از شما داشت پاسخ منفی به خواسته او دهید. همچنین میتوانید برای تربیت بهتر فرزندتان از مشاوره کودک کمک بگیرید. مشاوره کودک میتواند شما را از جدیدترین اصول تربیت کودک آگاه سازد. برای کسب اطلاع بیشتر از مشاوره کودک کلیک کنید.
برای دریافت مشاوره در زمینه کودک میتوانید در هر ساعت از روز برای مشاوره تلفنی کودک از طریق شماره 02166419012 با برترین متخصصان کلینیک تخصصی نی نی مایند تماس حاصل نمایید.
اگر در کودکی بیش از اندازه به آنان توجه شود، در بزرگسالی حالت وابستگی را حفظ میکنند. پس بهتر است توجه و محبتی که از سوی اعضای خانواده به او میرسد کنترل شده باشد. در این راستا میتوانید از کمک مشاوران و روانشناسان نیز بهره بگیرید.
منبع : ویژگی های فرزندان آخر
حسادت فرزند اول به نوزاد تازه متولد شده یکی از چالشهای مهمی است که والدین در مسیر تربیت کودکان خود با آن مواجه میشوند. با این حال حسادت فرزند اول مسئلهای غیر قابل کنترل نیست. اگر شما بتوانید علت ناراحتی فرزند خود را به خوبی درک کنید و برخورد مناسبی با او داشته باشید کج خلقیهای فرزند اول با سهولت بیشتری مدیریت خواهند شد. در واقع والدین نقش موثری در کاهش حسادت فرزندان خود خواهند داشت و رفتار نامناسب آنها میتواند شرایط را بدتر کند. در این مقاله علل حسادت فرزند اول به فرزند دوم و راهکارهای آن را از منظر روانشناسی کودک مورد بررسی قرار دادهایم، برای دریافت مشاوره کودک کلیک کنید.
منبع : حسادت فرزند اول
بسیاری از پدر و مادرها نمیتوانند درک کنند که چرا فرزند اولشان با حسادت نسبت به برادر یا خواهر کوچکتر خود رفتار میکند. آنها ممکن است به خاطر بدرفتاری و لج بازیهای فرزند اول او را دعوا کنند یا رفتارهای سرزنش آمیزی از خود نشان بدهند. این در حالی است که اگر شما بتوانید علت حسادت فرزندتان را بفهمید میتوانید با نشان دادن واکنشهای بهتر این احساس را در او از بین ببرید. ما در ادامه به مهمترین دلایل حسادت فرزند اول نسبت به فرزند دوم اشاره کردهایم. پیشنهاد میشود مقاله روانشناسی کودک را نیز مطالعه نمایید.
فرزندان اول چندین سال مرکز توجهات والدین خود بودهاند. آنها این توجهات را به معنای میزان عشق و محبت برداشت میکنند. در نتیجه با آمدن فرزند جدید و تقسیم شدن توجهات آنها احساس میکنند دیگر دوست داشتنی نیستند و والدینشان فرزند جدیدی را جایگزینشان کردهاند. این مسئله میتواند باعث شود که کودک نگرانی و اضطراب زیادی را تجربه کند و نسبت به فرزند جدید حسادت بورزند.
معمولا پدر و مادرها به مرور زمان تجربه بیشتری به دست میآورند و میتوانند شرایط بهتری برای فرزندان بعدی فراهم کنند. همین مسئله میتواند حسادت فرزندان قبلی را برانگیخته کرده و باعث شود که آنها دائما شرایط سابق خود را با شرایط فعلی فرزند جدید مقایسه کنند.
کودکان همانند والدین نمیتوانند صبر و حوصله داشته باشند. آنها ممکن است از اینکه فرد دیگری وارد دنیای آنها شده و برخی مواقع مزاحمتهایی برای او ایجاد میکند احساس نارضایتی زیادی داشته باشند. برای مثال فرزندان کوچکتر معمولا به وسایل فرزندان بزرگتر دست میزنند و بازیهای خواهر یا برادر خود را به هم میریزند. در این شرایط اگر کودک به درستی برای این مسائل آماده نشده باشد میتواند رفتارهای نامناسبی از خود بروز دهد.
بیشتر بخوانید: بهترین تعداد فرزند
همان طور که گفته شد حسادت فرزند اول نسبت به فرزند دوم مسئلهای اجتناب ناپذیر نیست. در واقع شما میتوانید با استفاده از برخی راهکارها این وضعیت را مدیریت کرده و به تعدیل احساسات منفی در فرزندتان کمک کنید. ما در ادامه به چند توصیه مهم در این زمینه اشاره کردهایم.
کودکان باید در مورد نحوه برخورد با فرزند کوچکتر آموزش ببینند. قبل از اینکه فرزند جدید به دنیا بیاید در مورد ضعفها و ناتوانیهای یک نوزاد با فرزندتان به زبان کودکانه صحبت کنید. شما میتوانید در جریان بازی و به کمک عروسکها نحوه برخورد با نوزاد را با فرزندتان تمرین نمایید. این کار باعث میشود که بعدها فرزند اول در ارتباط با خواهر یا برادر کوچکترش محتاطانهتر رفتار نماید و در نتیجه از جانب شما نیز بیشتر حمایت شود. این در حالی است که عدم آموزش میتواند رفتارهای نامناسب بیشتری را در پی داشته باشد و در نتیجه شما نیز گاهی اوقات مجبور شوید فرزند اول خود را به خاطر این رفتارها سرزنش یا دعوا کنید. این موضوع تا حد زیادی منجر به برافروختگی حسادت خواهد شد.
وقتی فرزندتان نزدیک خواهر یا برادر کوچکش میشود دائما با کلماتی نظیر “مراقب باش” یا “دست نزن” به او واکنش نشان ندهید. این مسئله با فراهم کردن تقویت منفی میتواند باعث افزایش بدرفتاریهای کودک شود. در نتیجه تلاش کنید بدون اینکه چیزی بگویید به آرامی رفتارهای کودک را زیر نظر بگیرید تا برخورد پرخاشگرانهای از خود نشان ندهد. اگر رفتار نامناسبی از کودک سر زد بهتر است با استفاده از تکنیک حواس پرتی توجه فرزند اول را به موضوعی دیگر جلب کنید.
بسیار اهمیت دارد که به فرزندتان نشان دهید توجه بیشتر به خواهر یا برادر کوچکتر به این معنا نیست که او را بیشتر دوست دارید. برای فرزند اول خود توضیح دهید هر نوزاد پس از تولد چه نیازهایی دارد و باید چه مراقبتهایی دریافت نماید تا بزرگ شود. به کودک یادآوری کنید که وقتی او هم نوزاد بود همین کارها را برای او انجام دادهاید و همین باعث شده که امروز او بزرگتر و قویتر باشد.
به جای اینکه تمرکز خود را به کارهایی که کودک نباید انجام دهد معطوف کنید به رفتارهای مثبت فرزند اول خود توجه نمایید. برای مثال هربار کودک با خواهر یا برادر خود به خوبی برخورد کرده یا به آرامی او را نوازش میکند او را تشویق کنید. گفتن کلمات سادهای نظیر “آفرین” یا “تو خیلی خواهر یا برادر خوبی هستی” به او کمک میکند تا رفتارهای سالمتری را در تعامل با فرزند کوچکتر در درون خود پرورش دهد.
برای اینکه بتوانید احساسات منفی را در فرزند اول خود کمتر کنید و رابطه مثبتتری میان فرزندانتان ایجاد نمایید لازم است زمانهایی را برای گفتوگو با کودک بزرگتر اختصاص دهید. بگذارید کودک در مورد افکار، احساسات و نگرانیهای خود با شما صحبت کند. تلاش کنید نشان دهید که درک متقابلی از حرفهای فرزندتان دارید. در نتیجه هرگز او را به خاطر گفتههایش سرزنش و قضاوت نکنید. در نظر داشته باشید که این گفتوگو به خودی خود میتواند بسیاری از احساسات منفی در فرزندتان را کاهش دهد و به او کمک کند تا راحتتر با شرایط جدید سازگار شود.
یکی از رفتارهای غلطی که میتواند تا حد زیادی منجر به بروز حسادت در فرزند اول شود مقایسه شدن با خواهر یا برادر کوچکتر توسط والدین و سایر افراد مهم زندگی است. در نتیجه تلاش کنید این موضوع را بپذیرید که هر کودکی ویژگیها و توانمندیهای منحصر به فرد خود را دارد. در نتیجه عملکرد هرکدام از فرزندانتان را باید فقط با خودش مقایسه کنید.
بسیار اهمیت دارد که اگر نمیتوانید خواستههای فرزند اول خود را برآورده کنید خواهر یا برادر کوچکتر او را بهانه نکنید. حتی اگر واقعا به خاطر نیازهای فرزند کوچکتر نمیتوانید مطالبات فرزند اول را برآورده نمایید لازم است که به شیوه دیگری این موضوع را مطرح کنید. اینکه دائما به فرزند اول بگویید نمیتوانیم بازی کنیم چون من باید مراقب نوزاد باشم یا نمیتوانیم به شهربازی برویم چون باید مراقب خواهر یا برادرت باشم باعث میشود فرزند اول احساس بدی نسبت به خواهر یا برادر کوچکتر خود پیدا کند و او را به عنوان مانعی بر سر خواستههای خودش ببیند. به همین خاطر لازم است بسیار مراقب کلمات و جملاتی که به کار میبرید باشید.
برای دریافت مشاوره در زمینه کودک میتوانید در هر ساعت از روز برای مشاوره تلفنی کودک از طریق شماره 02166419012 با برترین متخصصان کلینیک تخصصی نی نی مایند تماس حاصل نمایید.
فرزند اول من پس از به دنیا آمدن خواهرش دائما رفتارهای بچگانهتری از خود نشان میدهد و اصرار دارد همانند نوزاد با او رفتار کنیم؟
برگشت به دوران قبلتر کودکی یکی از رفتارهای رایجی است که فرزندان اول در واکنش به تولد نوزاد جدید از خود نشان میدهند. لازم است کمی به فرزندتان زمان داده و از راهکارهای گفته شد نیز کمک بگیرید. اگر احساس میکنید فرزندتان در سازگاری با شرایط جدید مشکلات زیادی دارد بهتر است از یک روانشناس کودک برای بررسی بهتر اوضاع کمک بگیرید.
منبع : حسادت فرزند اول