درمان شخصیت اسکیزوئید با توجه به بیعلاقگی آنها برای مراجعه به مراکز درمانی، موضوعی بسیار سخت و چالشبرانگیز برای درمانگر یا اطرافیان فرد مبتلا به شخصیت اسکیزوئید است. شخصیتهای اسکیزوئید درست مانند سایر اختلالات شخصیت هیچ تصوری از بیماری خود ندارند و احساس میکنند این رفتار دیگران است که باید اصلاح شود.
علاوه بر این، بیماران مبتلا به شخصیت اسکیزوئید معمولاً با درمانگران خود ارتباط مناسبی برقرار نمیکنند و این موضوع میتواند مشکلات بسیاری را در به پایان رساندن موفقیتآمیز درمان ایجاد نماید. اما با توجه به مشکلاتی که اختلال شخصیت اسکیزوئید برای فرد و اطرافیان او ایجاد میکند، لازم است که برای درمان و بهبود آن چارهای اندیشید. به همین خاطر ما در این مطلب راجع به اختلال شخصیت اسکیزوئید و روشهای درمان آن صحبت خواهیم کرد.
برای دریافت مشاوره در زمینه درمان شخصیت اسکیزوئید میتوانید در هر ساعت از روز برای مشاوره تلفنی از طریق شماره 02191002360 و یا از طریق تلفن ثابت با شماره 9099070354 جهت ارتباط با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو تماس حاصل نمایید.
منبع: درمان شخصیت اسکیزوئید
اختلال شخصیت اسکیزوئید بیش از هر چیز با میل فرد به تنهایی و عدم برقراری ارتباط با دیگران شناخته میشود. شخصیت اسکیزوئید معمولاً از جانب دیگران بهعنوان شخصیتهایی منزوی و غیراجتماعی شناخته میشوند و معمولاً در روابط اجتماعی نیز احساسات چندانی از خود نشان نمیدهند.
شخصیتهای اسکیزوئید اغلب ترجیح میدهند در مشاغلی قرار بگیرند که ارتباط چندانی با دیگران برقرار نکنند و البته باید به این موضوع نیز اشاره کرد که آنچه آنها به دنبال فاصله گرفتن از آن هستند روابط اجتماعی صمیمانه و نزدیک است و روابط سطحی مثل صحبت با فروشنده یک مغازه و یا پاسخ به اربابرجوع تأثیر چندانی در شرایط روحی آنها نخواهد داشت.
شخصیت اسکیزوئید معمولا تمایلی برای ازدواج و تشکیل زندگی مشترک یا حتی برقراری رابطه جنسی با دیگران ندارند و اغلب تنها زندگی میکنند. بااینحال در میان مبتلایان به شخصیت اسکیزوئید بعضی از افراد نیز ممکن است به دلیل اجبار اطرافیان و ناآگاهی از بیماری تن به ازدواج داده باشند اگرچه میتوان پیشبینی کرد که احتمالا زندگی زناشویی موفقی نخواهند داشت.
به خاطر داشته باشید که تشخیص گذاری در مورد درمان شخصیت اسکیزوئید، موضوع بسیار مهمی است که باید صرفاً تحت نظر متخصصین و با استفاده از تستهای تشخیصی صورت بگیرد. به همین خاطر درصورتیکه این نشانهها را در فردی میبینید، بهتر است پیش از قضاوت راجع به وی از یک روانشناس در این زمینه مشورت بگیرید. نشانههای اختلال شخصیت اسکیزوئید عبارتاند از:
_ بیمیلی نسبت به برقراری ارتباط اجتماعی با دیگران
_ بیمیلی نسبت به برقراری رابطه جنسی
_ نداشتن دوستان نزدیک و افراد قابلاعتماد بهجز اعضای خانواده
_ تمایل به مشاغل فردی
_ بیتوجهی نسبت به تشویق و انتقاد
_ سردی هیجانی در برقراری ارتباط با دیگران
افراد مبتلا به انواع اختلال شخصیت معمولاً خود را فاقد بیماری و مشکل خاصی میدانند و بیشتر احساس میکنند اطرافیان هستند که رفتارها و خصوصیات اخلاقی نامناسبی دارند. به همین خاطر آنها کمتر برای درمان اختلال شخصیت خود به مراکز مشاوره مراجعه میکنند و در صورت مراجعه نیز معمولاً به دلیل مشکلات ثانویهای که به خاطر خصوصیات غیرمعمولشان ایجادشده مراجعه خواهند کرد.
برای مثال یک بیمار اسکیزوئید ممکن است برای حل مشکلاتی که در محیط کار برایش پیشآمده و یا به اصرار خانواده و به دلیل مشکلات ارتباطی درون خانواده برای درمان اقدام کرده باشد. به همین خاطر برقراری ارتباط از سوی درمانگر با این افراد معمولاً بسیار دشوار خواهد بود و همچنین نگهداشتن شخصیت اسکیزوئید در فرایند درمان نیز موضوعی بسیار چالشبرانگیز است. روشهای ردمانی این اختلال شخصیت به شرح زیر است.
ماکیاولیسم یک مکتب بوده و ماکیاولیست فردی است که حیله گری و فریب دادن دیگران توانایی دستکاری احساسات و باورهای دیگران را دارند. چنین افرادی برای رسیدن به قدرت، دست به هرکاری میزنند. قطعا این افراد از سلامت روانی برخوردار نبوده و از خود ویژگی های خودشیفتگی و روان پریشی را نشان میدهند. همچنین معمولا بروز چنین رفتارهایی در مردان شایع تر از زنان است.
شاید شما هم در اطرافیان خود شاهد افرادی بوده اید که برای رسیدن به اهداف و منفعت شخصی خود، دست به هر کاری میزنند. آنها به اصطلاح هدف وسیله را توجیه میکند؛ بسیار معتقد هستند و تصور میکنند که کائنات حور محور خواسته های آنان میچرخد.
برای دریافت مشاوره در زمینه ماکیاولیسم میتوانید در هر ساعت از روز برای مشاوره تلفنی از طریق شماره 02191002360 و یا از طریق تلفن ثابت با شماره 9099070354 جهت ارتباط با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو تماس حاصل نمایید.
منبع: ماکیاولیسم
ماکیاولیسم چیست؟
ماکیاولیسم در روانشناسی امروزی تحت عنوان سه گانه تاریک یاد میشود. قطعا آنها هیچ اعتقادی به از خودگذشتگی و ایثار نداشته و عمیقا مستعد دروغگویی و بدبینی هستند. این مکتب برای اولین بار توسط نیکولو ماکیاولی در قرن پانزدهم، پایه گذاری شد. او در کتاب خود که شهریار نام داشت؛ از عدم لزوم اجرای هیچگونه حکم اخلاقی در سیاست، صحبت کرد.
او با اینکار برای اولین بار اساس شکل گیری شخصیت ها و جوامع سلطه گر و منفعت طلب را، در پیش گرفت. متاسفانه عده زیادی تحت تاثیر افکار او قرار گرفتند و تا امروز شاهد آثار آن در فرهنگ های مختلف هستیم.
نشانه های افرادی که ویژگی های ماکیاولیسم دارند
شدت رفتارها و عقاید این افراد به قدری است که در مکان های مختلف میتوان متوجه حضور آنها شد. با اینکه ماکیاولیسم به طور رسمی یک اختلال روانی یا شخصیت محسوب نمیشود؛ اما نشانه های آن با برخی از اختلالات یکسان است. برخی از علائم شامل موارد زیر میشود. برای آشنایی بیشتر با ویژگی های برتری طلبی کلیک کنید.
همواره بر منافع شخصی متمرکز هستند
ثروت و قدرت را به رابطه با دیگران ترجیح میدهند
از دیگران برای پیشرفت استفاده میکنند
دروغگویی و فریبکاری
میزان پایین همدلی
در تعاملات اجتماعی به گرمی رفتار نمیکنند
بروز آزارجنسی
بدبین نسبت به خوبی های دیگران
معمولا منزوی هستند و نمیتوان به راحتی به آنها نزدیک شد
وجود افراد ماکیاولیسم در محل کار میتواند تا حد زیادی برای دیگران و حتی فرایند کار، آسیب زننده باشد. چرا که معمولا کار خوب خوب نتیجه کار گروهی و کمک به یکدیگراست. اما این افراد هیچ علاقه ای به این موضوع ندارند. برای آنها تنها پیشرفت خودشان مهم است. بهتر است که این افراد را شناسایی کرده و از بروز مشکلات احتمالی جلوگیری کرد. اینگونه افراد معمولا در محیط های کاری که دارای قوانین مبهم هستند؛ عملکرد بهتری دارند.
همچنین آنها معمولا نمیتوانند طیف وسیعی از احساسات را از خود نشان دهند. آنها از تماشای احساسات منفی دیگران لذت برده و یا حتی خود باعث این موضوع میشوند. آنها در ابتدا جذاب و مهربان به نظر رسیده و بعد از مدتی شخصیت واقعی خود را برای رسیدن به هدف شان نشان میدهند. آنها معمولا در محیط های رقابتی عملکرد خوبی داشته و تلاش میکنند تا بهترین باشند.
باید نحوه برخورد با افراد ماکیاولیسم را بدانیم و در برخورد با آنها به شکل موثر عمل کنیم. این افراد میتوانند آسیب های زیادی را به ما و یا دیگران وارد کنند. به همین دلیل بهتر است همیشه راهکارهایی در این مورد داشته باشیم. در این قسمت به توضیح برخی از این روش ها خواهیم پرداخت.
طبیعی است که از رفتارهای افراد ماکیاولیسم ناراحت شوید و آسیب ببینید. اما باید آنها را پذیرفته و برای تغییر آنها تلاش نکنید. تغییر دادن آنها تقریبا کاری غیرممکن است. آنها تصور میکنند که حق همیشه با آنها است. به همین دلیل از عقاید خود دست بر نمیدارند. بهتر است به جای تغییر آنها بر حفظ سلامت روان خود تمرکز کنید و اجازه ندهید تا رفتارهای آنها بر شما تاثیر بگذارد. کمک گرفتن از روانشناس در این شرایط بسیار موثر خواهد بود.
فراموش نکنید که با وجود مهربانی و بروز شفقت به آنها، میتوانید طمعه آسانی برایشان باشید. آنها اغلب به افراد دلسوز و کمک کننده نزدیک میشوند. به همین دلیل در مواجهه با چنین افرادی سعی کنید هوشمندانه عمل کرده و گول آنها نخورید. خودمراقبتی در اینجا به معنی محافظت از خو در مقابل چنین افرادی است. در واقع نباید اجازه دهید که رفتارهای آنان بر شما هم تاثیر بگذارد. اگر با چنین افرادی درگیر شدید؛ بهتر است به جای سرزنش خود، بر بالا بردن روحیه و اعتماد به نفس، تمرکز کنید.
همانطور که گفته شد؛ این افراد همواره به دنبال برنده بودن هستند. به همین دلیل احتمالا از نقشه ها و برنامه های مختلفی در این زمینه استفاده میکنند. در چنین شرایطی شما باید از آنها جلوتر بوده و اهداف بلندمدت تری داشته باشید. همچنین بر شرایط کاری خود تمرکز کرده و اجازه دخالت های فرد ماکیاولیسم را ندهید. به جای شکست بر تلاش بیشتر تمرکز کرده از این افراد تا حد امکان دوری کنید.
یکی از ترفند های آنان برای جلب اعتماد شما استفاده از وعده های وسوسه انگیز است. اما بهتر است فریب ماکیاولیسم را نخورده و رفتارهای آنان را به دقت زیر نظر داشته باشید. به غریزه و احساس درونی خود اعتماد کرده و رفتارهای غیراخلاقی آنان را شناسایی کنید. با توجه به ویژگی های اخلاقی آنها، به راحتی میتوان آنها را پیدا کرد و از انگیزه آنان باخبر شد. شما برعکس آنان از روش های اخلاقی و درست استفاده کنید.
این مکتب یک سری قوانین و همچنین احکام مشخص دارد که افراد به مرور زمان به آنها دست مییابند. در واقع ناهنجاری و آسیب زدن به دیگران جزو اصول آنها بوده و در این زمینه تمام تلاش خود را میکنند. برخی از این قواعد به شرح زیر هستند.
1️⃣همیشه در پی سود خود باش
2️⃣به جزخویش، هیچکس را محترم مدار
3️⃣بدی کن اما وانمود به نیکی کردن کن
4️⃣حرص باش و آنچه را میتوانی تصاحب کن
5️⃣از هر فرصتی برای فریب دادن دیگران استفاده کن
6️⃣دشمانت را از بین ببر و در صورت لزوم دوستانت را
7️⃣در رفتار با دیگران از زور استفاده کن و نه مهربانی
8️⃣همه قوای خود را بر جنگ متمرکز کن
برای افراد ماکیاولیسم تنها بردن اهمیت دارد. از طرفی آنها میتوانند برنامه ریزان بلند مدت بسیار خوبی باشند. به همین دلیل با کنترل رفتار و عقاید آنها، به صورت اصولی، میتوان از چنین شخصیت هایی در زمینه های مختلفی استفاده کرد.
شروع یک رابطه عاطفی با آنها کار درستی نیست و حتی در زمینه همکاری با آنان نیز، باید دقت کرد. در ارتباط با چنین افرادی باید بر سلامت روان خود تمرکز کرد؛ چرا که آنان را نمیتوان تغییر داد. بهتر است در این زمینه حتما با یک روانشناس مشورت کرده و از او کمک بگیرید.
برای دریافت مشاوره در زمینه ماکیاولیسم میتوانید در هر ساعت از روز برای مشاوره تلفنی از طریق شماره 02191002360 و یا از طریق تلفن ثابت با شماره 9099070354 جهت ارتباط با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو تماس حاصل نمایید.
منبع: ماکیاولیسم
مثلث کارپمن عنواین زیادی دارد که بخشی از روابط انسانی است. افراد همیشه در روابط خود درگیر الگوهای تکرار شونده زیادی میشود که بخشی از آنها سالم و بخشی دیگر مخرب است. این مثلث نشان میدهد که هر یک از ما برای ایفای یک نقش مشخص هستیم و این را براساس نقش طرف مقابل مان انتخاب میکنیم.
عوامل زیادی بر شکل گیری این مثلث و همچنین انتخاب نقش ها، موثر هستند. همچنین این انتخاب ها گاهی به صورت خودآگاه و گاهی ناآگاهانه هستند. این مثلث توسط استیو کارپمن در دهه 60 میلادی برای توضیح روابط ناقص و ناکارآمد، تبیین شد و تاکنون مورد استفاده است. در این مقاله به بررسی نقش ها و همچنین عوامل موثر بر این مثلث، خواهیم پرداخت.
منبع: مثلث کارپمن
مثلث کارپمن شاید به شکلی تکمیل کننده نظریه های دیگری در این زمینه بوده که بیان کننده تعامل ما با دیگران در قالب ناهشیار و بازی های روانی است. این مثلث شامل سه نقش قربانی، نجات دهنده و آزارگر خواهد شد. شاید همه ما در برهه ای از زندگی، این نقش ها را برعهده گرفته و تجربه کرده ایم. خارج شدن از این مثلث امکانپذیر بوده و نیاز به تغییر دارد. اما افرادی که در این مثلث گیر کرده اند؛ دچار احساس شرم، استیصال و درماندگی خواهند شد. این موضوع بیانگر شناخت این تئوری و جلوگیری از بروز آن است.
انواع نقش ها در مثلث کارپمن
بیشتر افراد به صورت ناآگاهانه وارد مثلث کارپمن میشوند و شاید در ابتدا احساس لذت کنند؛ اما بعد از مدتی عوارض آن را تجربه خواهند کرد. نحوه رفتار و همچنین واکنش افراد نسبت به این موضوع متفاوت است. اما به هر حال با داشتن هر نقشی در این مثلث، مشکلات آن را تجربه کرده و در آن میمانیم. نقش های افراد در گذر زمان تغییر میکنند و افراد این موضوع را به سرعت میپذیرند.
قربانیان در مثلث کارپمن، افرادی ضعیف و ناتوانی هستند که همیشه به دنبال مقصرند. آنها توانایی حل مسئل و تصمیم گیری ندارند. همچنین دیگران را به خاطر اشتباهشان سرزنش میکنند. طبیعی است که تصور کنند همیشه مورد ظلم واقع شده اند و نسبت به سهم خود در مشکلات آگاه نباشند. آنها در واقع اصلا مسئولیت پذیر نبوده و تقصیر خود را نمیپذیرند. معمولا تلاشی نکرده و به دنبال شخصی میگردند تا زندگی آنان را نجات دهد. البته همیشه احساس آنها از شکست و ناامیدی واقعیت نداشته و به این معنا نیست که واقعا تجربیات سختی در زندگی داشته اند.
افراد نجات دهنده یا ناجی در مثلث کارپمن، شامل افرادی میشوند که همه زندگی خود را صرف دیگران کرده و همواره میخواهند به اطرافیان کمک کنند. آنها از تماشای شکست دیگران، دچار احساس گناه شده، با اینکه شاید در آن نقشی نداشته باشند. در واقع نقش ناجی، مهم ترین نقش مثلث کارپمن محسوب میشود. ناجی در مقابل قربانی نقش زیادی ایفا میکند. اما با کمک های افراطی آن را به خود وابسته نگه داشته و نیازهای خود را نادیده میگیرد.
آزارگر در مثلث کارپمن یک منتقد سخت گیر و غیرقابل انعطاف است. او از همه انتقاد کرده و آنها را سرزنش میکند. افراد آزارگر فقط نسبت به همه چیز دید منفی دارند؛ بدون اینکه راه حل موثری ارائه دهند. چنین افرادی از کنترلگری و تحت فشار قرار دادن دیگران احساس لذت میکنند. او شاید از کمک خود پشیمان است و حال به دنبال راه حلی برای زجر دادن میگردد. آزارگر میتواند ناجی باشد که قربانی دیگر به حرف هایش گوش نمیدهد و حال به دنبال جبران است. معمولا قربانیان بیشتر احتمال دارد که نقش آزارگر را به دست بگیرند.
طبیعی است که مثلث کارپمن در یک فرد به تنهایی شکل نمیگیرد و نیاز به حضور افراد دیگری هم هست. کارپمن معتقد بود که شکل گیری این مثلث معمولا دوران کودکی و تجربیات سال های اول عمر بستگی دارد. اما به طور کلی عوامل دیگری نیز در این موزد موثر خواهند بود.
خشم فروخورده یکی از انواع خشم است. در این نوع خشم افراد برای اینکه احساسات خود را بروز ندهند، آن را پنهان میکنند. معمولا نشان میدهند که عصبانی نیستند. اما این افراد به مرور زمان از داخل آسیب میبینند. بر اساس مطالعات روانشناسی؛ تمامی افراد در صورت خشم باید سطوح مختلف را سپری کنند. و افرادی که دائم میگویند عصبانی نمیشوند؛ از خشم خود بی خبر هستند. این افراد خشم خود را به صورت ناخودآگاه انکار میکنند. و زمانی که این رفتار درمان نشود؛ فرد با کمبود اعتماد به نفس، دردهای فیزیکی و مشکلات در روابط روبرو میشود. درمان به این افراد کمک میکند که خشم خود را شناسایی کنند و از تاثیرات منفی دور شوند. برای درمان حتما باید از روانشناس و مشاورین متخصص راهنمایی بگیرید.
برای دریافت مشاوره در زمینه خشم فروخورده می توانید در هر زمان از روز برای مشاوره با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02191002360 و یا از طریق تلفن ثابت با شماره 9099070354 تماس بگیرید.
منبع: خشم فروخورده | 3 روش درمانی خشم فورخورده
خشم فروخورده یکی از انواع خشم است. افرادی که با خشم فروخورده درگیر هستند، تصور دارند که هرگز عصبانی نمیشوند. و دلیل حرف های آنها این است که از خشم های خود بی خبر هستند. این خشم در آینده آسیب های بسیار زیادی را به همراه دارد. و روان فرد را تحت تاثیر قرار میدهد. که یکی از مهم ترین مواردی که باعث میشود فرد خشم خود را بروز ندهد؛ ترس از طرد شدن میباشد.
این نوع رفتار دلایل و نشانه هایی دارد. که در این مقاله به تمامی موارد و نحوه درمان خشم فروخورده اشاره شده است. برای کسب اطلاعات بیشتر تا انتهای مقاله همراه ما باشید.
خشم فروخورده به شکل های متفاوتی بروز میکند. و باعث ایجاد تغییرات در تفکر، رفتار و احساسات میشود. برخی از افراد تا زمانی که به شدت عصبانی نشوند؛ متوجه تغییرات نمیشوند. بسیاری از افرادی که خشم خود را سرکوب میکنند؛ نشانه هایی از خود بروز میدهند. که در ادامه به این نشانه ها اشاره کرده ایم.
دلبستگی واکنشی یا RAD به شرایطی گفته میشود که در آن نوزاد یا کودک اعتماد کافی به والدین خود ندارد و در کنار آنها احساس امنیت نمیکند. شکل گیری دلبستگی در کودکان، یکی از مراحل مهم رشد است که بستگی زیادی به والدین دارد. دلبستگی زمانی در کودک ایجاد میشود که در کنار والد دائمی خود احساس آرامش کند. برخی از نوزادانی که بعد از تولد مدام به افراد مختلف سپرده میشوند و یا مادران سرد و یخچالی دارند؛ دلبستگی ناایمن را تجربه میکنند. این وضعیت در آینده آنان بسیار موثر است و تاثیرات منفی دارد. البته برخی از شرایط کودکان را بیشتر مستعد ابتلا به این حالت میکند. اما به طور کلی مادران قبل از به دنیا آمدن کودک باید در این مورد اطلاعاتی داشته و مراقبت های لازم را از فرزند خود انجام دهند.
برای دریافت مشاوره در زمینه دلبستگی واکنشی میتوانید در هر ساعت از روز برای مشاوره تلفنی از طریق شماره 02191002360 و یا از طریق تلفن ثابت با شماره 9099070354 جهت ارتباط با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو تماس حاصل نمایید.
منبع: دلبستگی واکنشی | درمان اختلال دلبستگی واکنشی
دلبستگی زمانی ایجاد میشود که نیاز کودکان به سرعت برطرف شده و به آنان اهمیت داده شود. معمولا بعد از پنج سالگی دیگر شاهد بروز رفتار های دلبستگی واکنشی نیستیم. اما اثرات نهان آن احتمالا تا مدت زمان زیادی باقی خواهد ماند. این یکی از اختلالات نادر در دوران کودکی است که از نه ماهگی تا 5 سالگی ظاهر میشود.
همچنین در چنین شرایطی کودک قادر به برقراری ارتباط موثر با اطرافیان خود نیست. در صورتی که تشخیص به موقع صورت گیرد؛ درمان این اختلال امکانپذیر است. کودکان بسیار انعطاف پذیر هستند و به راحتی میتوان اثرات مشکلات گذشته را در آنها از بین برد.
نشانه های اختلال دلبستگی واکنشی، طیف وسیعی داشته و نشانه های زیادی را با شدت های متفاوت در بر میگیرد. برخی از نشانه های این اختلال در کودکان، شامل موارد زیر میشود.
عدم ارتباط موثر با اطرافیان
اجتناب از لمس و تماس فیزیکی
تحریک پذیری و عصبانیت بیش از حد
عدم برقراری تماس چشمی
عدم بروز احساس گناه، پشیمانی و عذاب وجدان
گوشه گیری و انزوا
سرپیچی از اوامر والدین
عدم علاقه و ترس از مراقبان دائمی
با بزرگ شدن کودک و بعد از پنج سالگی، اگر دلبستگی واکنشی درمان نشود؛ خود را به شکل دو نوع از این اختلال نشان میدهد.
دلبستگی واکنشی مهار شده: که در آن کودک از دنیای اطراف خود آگاه است؛ اما به صورت ارادی هیچ پاسخی نمیدهد. آنها هیچ محبتی به والدین و مراقبان خود نمیکنند و گوشه گیر و منزوی هستند.
دلبستگی واکنشی مهار نشده: در این وضعیت کودکان با افراد غریبه بیش از اندازه صمیمی شده و به آنها محبت میکنند. حتی ممکن است غریبه ها را به والدین خود ترجیح دهند. در این نوع کودکان محبت و رفع نیازهای خود را به شیوه ی نادرست و در افرا اشتباه جستجو میکنند.
به طور کلی نمیتوان علت قطعی برای بروز دلبستگی واکنشی در کودکان ذکر کرد. اما براساس تحقیقات انجام شده در این زمینه کودکانی که در معرض چالش های رفتاری مختلف، تاثیر اعتیاد مادر به مواد مخدر و الکل و سابقه خانوادگی بوده اند؛ بیشتر احتمال دارد که این بیماری را بروز دهند. در این قسمت به توضیح برخی از دلایل این اختلال میپردازیم.