رفتار با کودک طلاق چگونه باید باشد؟ طلاق به هر دلیلی که انجام گیرد، آسیبهای زیادی را برای فرزندان به همراه میآورد. کودکان پس از طلاق والدین بیشترین آسیب را متحمل میشوند اما والدین میتوانند با برخورد صحیح، این آسیبها را تا حد بسیار زیادی کاهش دهند. با توجه به اینکه طلاق برای والدین نیز مشکلاتی را ایجاد میکند، توصیه میشود که حتما با یک روانشناس صحبت کنید تا در مرحله اول خود بتوانید از این مشکلات رها شوید و سپس گامی برای تربیت صحیح فرزندان شاد وسالم خود بردارید. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه مشاوره طلاق کلیک کنید.
بیشتر بخوانید : فرزندان طلاق | زندگی بچه های طلاق دچار چه تحولاتی می شود؟
منبع : رفتار با کودک طلاق
طلاق والدین معمولا برای فرزندان بسیار سخت و آسیبزاست. آنان معمولا از لزوم طلاق اطلاعی ندارند و اکثرا خودشان را مقصر طلاق والدین میدانند. این تفکر میتواند نگرش آنان را نسبت به خود تغییر دهد و مشکلات جدی در بزگسالی ایجاد کند. طلاق مسلما بهترین راه و مخصوصا برای فرزندان نیست اما گاهی مواقع اجتناب ناپذیر است پس والدین باید تلاش خود را بکنند تا فرزندشان کمترین آسیب را از این اتفاق متحمل شود. برخورد صحیح والدین میتواند این آسیب را به حداقل برساند به طوری که فرزندان به طور سالم رشد یابند و شاد زندگی کنند.
در تربیت فرزندان پس از طلاق، برخورد والدین اهمیت بسیار زیادی دارد. راهکارهای زیر به شما کمک میکند تا بهترین برخورد را با فرزند خود داشته باشید:
همه فرزندان در مرحله اول به محبت و توجه از سوی والدین خود نیاز دارند. در صورتی که پس از طلاق از فرزندان جدا شدهاید، باید همچنان به این نیاز او توجه کنید. به فرزند خود نشان دهید که جدایی شما از یکدیگر تاثیری بر عشق و علاقهتان به او نگذاشته و همچنان محبت و توجه شما را در اختیار دارد. به او ثابت کنید که با وجود تمام مشکلاتی که با والد دیگرش داشتهاید، او را به شدت دوست دارید و برایش ارزش قائل هستید.
فرزندان طلاق معمولا ترس ترک شدن را همواره در وجود خود دارند و نگرانند که مبادا والدین روزی آنان را نیز ترک کنند. شما باید با رفتار و محبت خود به او نشان دهید که همواره در کنارش هستید و هیچ گاه او را ترک نمیکنید.
توجه داشته باشید که همسر سابقتان همچنان یک والد برای فرزندتان است پس نباید در مورد او جلوی فرزندتان به بدی یاد کنید. اگر همسرتان اشتباهاتی در زندگی مشترک داشته، آنها را به فرزند خود منتقل نکنید و بگذارید که رابطه والد و فرزندی آنان به بهترین نحو پیش برود. مانع دیدار فرزند خود با همسر سابقتان نشوید چراکه کودکان برای رشد و پرورش بهتر به هر دوی والدین خود و محبت آنان نیاز دارند.
به طور معمول پس از طلاق یک زن و شوهر، اطرافیان در این مساله دخالت کرده و روابط آنان را قضاوت میکنند. فرزند خود را از این قضاوتها و صحبتهای اطرافیان دور نگه دارید. کودک شما در این شرایط تا حد بسیار زیادی آسیبپذیر است و حرفهای دیگران میتواند مشکلات و ناراحتیهای زیادی را برای او ایجاد کند. پس به دیگران اجازه ندهید که در حریم خصوصی روابط شما دخالت کنند.
بیشتر بخوانید : خصوصیات بچه های طلاق | کودک طلاق چه ویژگی های منحصر به فردی دارد؟
روابط شما هرقدر هم که با همسر سابقتان بد بوده باشد، فرزندتان نباید از آنها مطلع شود. پدر و مادر با وجود تمام اشتباهاتشان برای فرزندان عزیز هستند. آگاهی کودک از اشتباهات پدر یا مادر تنها باعث آسیب دیدن او میشود. پس دعواهای خود را از کودکتان دور نگه دارید و بگذارید که تصویر خوبی از هر دوی شما در ذهنش داشته باشد.
توجه داشته باشید که فراهم کردن افراطی امکانات رفاهی برای فرزندان تاثیر چندانی در کاهش آسیبهای طلاق ندارد. خرید کردن بیش از حد یا خدمات بدون حد و مرز معمولا نتیجه عکس دارند. شما باید با محبت و توجه عاطفی خود آسیبهایی که به دلیل طلاق ایجاد شده را کاهش دهید؛ باج دادن تنها روند تربیت کودک را با مشکل مواجه میکند.
و درنهایت این را بدانید که طلاق در هر حال تاثیرات منفی به همراه دارد و ممکن است او را در آینده با مشکلات جدی مواجه سازد. معمولا خود والدین نیز در طول فرایند طلاق متحمل فشارهای روانی بسیار جدی میشوند؛ پس طبیعی است که نتوانند پس از طلاق به طور کامل توجه خود را معطوف تربیت فرزندشان کنند. به همین دلیل توصیه میشود که حتما از یک روانشناس کمک بگیرید؛ روانشناس با ارائه راهکارهای اصولی به شما کمک میکند تا از فشارهای روانی ناشی از طلاق رهایی یابید و فرزند خود را به خوبی تربیت نمایید. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه مشاوره کودک کلیک کنید.
آسیبهای طلاق برای فرزندان چیست؟
دوران کودکی و وقایع آن ارتباط مستقیمی با سلامت روان فرد در طول زندگی دارد. به همین دلیل مسائلی همچون طلاق والدین میتواند کودکان را با مشکلاتی همچون استرس و اضطراب، وسواس، پرخاشگری، افسردگی و… مواجه سازد.
چگونه میتوان آسیبهای ناشی از طلاق را برای فرزندان به حداقل رساند؟
برخورد صحیح والدین و حمایت عاطفی آنان نقش بسیار زیادی در کاهش چشمگیر آسیبهای طلاق دارد. توجه به کودک و محبت به او، برخورد درست با همسر سابق و کمک گرفتن از روانشناس راهکارهایی هستند که به شما کمک میکنند تا این آسیبها را تا حد زیادی کاهش دهید.
منبع : رفتار با کودک طلاق
بهترین مراکز مشاوره ازدواج در بوشهر کدام اند؟ در این مراکز چه خدماتی به زوجین ارائه می شود؟ مشاوره ازدواج یکی از خدماتی است که توسط روانشناسان حرفهای در حیطه زوج و خانواده ارائه میشود. در این سبک از مشاوره، روانشناس به طرفین کمک میکند تا به شناخت بیشتری در مورد خود و دیگری دست پیدا کنند و با بررسی ملاک هایی که در مورد ازدواج دارند، واقع بینانهتر در مورد آینده خود تصمیم بگیرند. ما در ادامه این مقاله برای رفاه حال شما به معرفی بهترین مراکز مشاوره در بوشهر پرداخته ایم. همچنین میتوانید برای دریافت مشاوره از هر جایی تنها با یک تماس از متخصصان در پایتخت به صورت تلفنی و یا انلاین خدمات بگیرید، فقط کافی است برای دریافت مشاوره ازدواج کلیک کنید.
بیشتر بخوانید : انواع ازدواج | آشنایی با انواع اشکال ازدواج
منبع : مشاوره ازدواج در بوشهر
مشاوره ازدواج یکی از انواع خدماتی است که توسط روانشناسان متخصص در حیطه زوج و خانواده به عموم مردم ارائه می شود. استفاده از خدمات مشاوره قبل از ازدواج به شما کمک می کند تا ملاک های خود برای شروع زندگی مشترک را بیشتر بشناسید و در حقیقت به نوعی خودآگاهی دست پیدا کنید.
هم چنین در این جلسات از طریق مصاحبه و تست های روانشناسی می توانید در مورد صفات اخلاقی و ویژگیهای شخصیتی فرد مقابل خود نیز به شناخت بیشتری دست یابید. در جلسات مشاوره قبل از ازدواج موضوعات بسیار متنوعی می توانند مورد بحث و بررسی قرار بگیرند که از جمله مهم ترین آن ها می توان به مسائل مالی، اعتقادی، نیازهای عاطفی، مهارت های ارتباطی، میزان تمایل برای بچه دار شدن، نوع نگاه طرفین به رابطه جنسی، قدرت تصمیم گیری و توانایی کنترل خشم در هر دو نفر اشاره کرد. این حیطه را روانشناسی ازدواج می نامند.
در مشاوره ازدواج شما علاوه بر شناخت خود و شریک آینده تان می توانید به کمک درمانگر مهارت های لازم برای زندگی را ارتقا داده و در نتیجه با آمادگی بیشتری مسیر جدید را آغاز نمایید. همین مسئله به شما کمک می کند تا دیدگاه واقع بینانه تری در مورد ازدواج داشته باشید و در برخورد با مشکلات راحت تر از رویکرد حل مسئله استفاده نمایید. مسلما زوجینی که علاوه بر جذابیتهای اولیه از نقاط ضعف و مشکلات یکدیگر نیز آگاهی دارند و مشکلات زندگی را بیشتر میشناسند، در سازگاری با یکدیگر موفقتر از سایر زوجین عمل خواهند کرد. برای آشنایی با مهارت های لازم برای ازدواج کلیک کنید.
برای اینکه بتوانید مرکز مشاوره قابل اعتمادی را برای مشاوره ازدواج انتخاب نمایید، در نظر گرفتن چند ملاک مهم میتواند تا حد زیادی به شما کمک نماید. ما در ادامه به چند مورد از مهمترین ملاکها اشاره کرده ایم. برای آشنایی با ملاک انتخاب همسر کلیک کنید.
یک مرکز مشاوره معتبر تلاش میکند از متخصصین حرفهای برای ارائه خدمات مشاوره ازدواج کمک بگیرد. روانشناسان بالینی در گرایش خانواده و سایر روانشناسانی که دارای حداقل مدرک کارشناسی ارشد هستند و در حوزه زوج درمانی فعالیت میکنند، از جمله متخصصینی هستند که میتوانند به ارائه خدمات مشاوره ازدواج بپردازند. یکی از مهمترین پارامترهایی که باید توسط این افراد مورد ارزیابی قرار گیرد، انگیزه ازدواج طرفین است.
مراکز مشاوره معتبر و قابل اعتماد مراکزی هستند که از نهادهای رسمی دارای مجوز فعالیت هستند. در کشور ما دو نهاد سازمان بهزیستی کشور و سازمان نظام روانشناسی نهادهایی هستند که مجوز فعالیت را برای مراکز مشاوره عمومی و تخصصی صادر میکنند.
بیشتر بخوانید : رابطه قبل ازدواج | روابط قبل ازدواج چگونه باید باشد؟
امروزه مراکز مشاوره تلاش می کنند تا برای رفاه حال مراجعان انعطاف پذیری بیشتری در ارائه خدمات خود به خرج دهند. از همین رو بسیاری از آن ها علاوه بر مشاوره حضوری، امکان برگزاری جلسات به صورت تلفنی و آنلاین را هم فراهم می کنند. این مسئله به افراد کمک می کند تا از هرجای کشور با بهترین متخصصین تماس بگیرند و به این ترتیب در وقت و هزینه های خود صرفه جویی نمایند.
بیشتر بخوانید : ازدواج مجدد چه زمانی خوب است | آشنایی با مشکلات ازدواج دوم
1- مشاوره ازدواج در ذهن نو _ 02166419012
برای دریافت مشاوره در زمینه ازدواج می توانید در هر زمان از روز برای مشاوره تلفنی ازدواج با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02166419012 تماس بگیرید.
بله، جلسات مشاوره ازدواج می توانند به صورت انفرادی یا هم زمان با حضور هر دو نفر برگزار شوند.
منبع : مشاوره ازدواج در بوشهر
نحوه برخورد با شخصیت مرزی چگونه باید باشد؟ زندگی با فردی که از اختلال شخصیت مرزی رنج میبرند چالشهای خاص خود را دارد. این افراد ممکن است گاهی شما را تا سر حد مرگ بپرستند اما با دیدن کوچکترین ضعفی در درونتان احساس تنفر وکینه بکنند. این امر تا حد زیادی کیفیت تعاملات بین فردی را تحت تاثیر قرار داده و باعث بروز مشکلات متعددی میشود. ما در این مقاله به بیان راهکارهایی برای داشتن تعاملات بهتر در برخورد با شخصیت مرزی پرداختهایم پس تا انتهای مطلب همراه ما باشید. در همین راستا بهره بردن از مشاوره روانشناسی کمک میکند تا بتوانید آگاهی خود را نسبت به این اختلال و روشهای درمانی افزایش دهید.
منبع : برخورد با شخصیت مرزی
شخصیت مرزی نوعی اختلال در سلامت روان است که بر نحوه تفکر و احساسات فرد مبتلا تاثیر میگذارد. از همین رو دچار شدن به اختلال مرزی منجر به بروز مشکلاتی در زندگی روزمره میشود. از جمله مهمترین مشکلاتی که افراد با شخصیت مرزی به آن دچار هستند باید به ناتوانی در تنظیم هیجانات، حساسیت به طرد، نداشتن تصویری با ثبات از خود و نشان دادن الگویی از روابط ناپایدار اشاره کرد. برای آشنایی بیشتر با علل و نشانه های اختلال شخصیت مرزی کلیک کنید.
شاید شما نتوانید بدون کمک گرفتن از یک درمانگر حرفهای شخصیت مرزی را درمان کنید اما با نوع رفتارهای خود میتوانید مشکلات ارتباطی را تا حد زیادی تعدیل نمایید. ما در ادامه از منظر روانشناسی به چند توصیه مهم در این باره اشاره کردهایم.
اولین قدم برای اینکه بتوانید با مبتلایان به شخصیت مرزی تعاملات سالمتری داشته باشید این است که درک دقیقی از مشکل آنها به دست بیاورید. تا زمانی که ندانید فرد مقابلتان با چه مشکلی دست و پنجه نرم میکند و چه رنجهایی را متحمل میشود هرگز نمیتوانید درک متقابلی را در رابطه شکل دهید. از همین رو لازم است از منابعی نظیر کتابها و روانشناسان کمک بگیرید و اطلاعات خود را در مورد اختلال شخصیت مرزی به روز نگاه دارید.
بیشتر بخوانید : درمان شخصیت مرزی | بهترین روش درمان شخصیت مرزی
در بسیاری از موارد افراد مبتلا به شخصیت مرزی احساسات خود را شدیدتر از آنچه متناسب با موقعیت در نظر گرفته میشود درک میکنند. این مسئله باعث میشود که اغلب اطرافیان آنها احساساتشان را اغراق آمیز تلقی کرده و در نتیجه با بی توجهی و نادیده گیری به آنها پاسخ بدهند. این وضعیت معمولا باعث میشود که حساسیتهای فرد تشدید شود. در مقابل اگر شما بخواهید بیش از حد به این احساسات بال و پر بدهید مسلما بدتر از قبل خواهند شد. در این شرایط لازم است در برخورد با شخصیت مرزی از تکنیک بازتاب استفاده کنید.
یعنی اگر فرد میگوید رنج زیادی میکشم شما میتوانید با همدردی جمله مشابهی را به زبان بیاورید. برای مثال میتوانید بگویید “درک میکنم که در رنج بسیاری هستی”. پاسخ دادن به این شیوه باعث میشود که برای عواطف فرد مقابل ارزش قائل شوید و در عین حال او را نادیده نگیرید. این وضعیت به شخصیت مبتلا به اختلال مرزی کمک میکند تا درک کند افرادی هستند که به وضعیت او اهمیت میدهند.
وقتی عاشق فردی میشوید که به شخصیت مرزی مبتلاست بسیار احتمال دارد که مسئولیتهای او را هم بپذیرید و بخواهید همه کارهایش را انجام دهید اما از نظر روانشناختی بسیار اهمیت دارد که در این تله گرفتار نشوید. البته منظور ما این نیست که فرد را برای انجام مسئولیتهایش تنها بگذارید بلکه کافی است در کنارش باشید و ابتدا اجازه دهید او خودش کارها را رفع و رجوع کند.
برای مثال از آنجایی که کنترل هیجانات در افراد مرزی با مشکلات زیادی رو به روست امکان دارد که در مواقع عصبانیت کارهایی انجام دهند که فورا از آن پشیمان شوند. پرت کردن ظروف شکستنی یا سایر وسایل از جمله اقداماتی است که ممکن است در این شرایط اتفاق بیافتد. در این زمان سریعا به دنبال این نروید که اشتباه فرد مقابل را پاک کنید. به او فرصت دهید تا هیجاناتش فروکش کند و سپس همراه خود او کمک کنید تا پیش آمدهای رو به رو را حل و فصل نمایید. این کار به فرد کمک میکند تا مسئولیت پذیرتر باشد، عواقب کارهایش را به درستی ببیند و سعی بیشتری در جهت تنظیم هیجاناتش انجام دهد.
بیشتر بخوانید : اختلالات شخصیت دسته b (کلاستر B) چه ویژگی هایی دارند؟
افراد مبتلا به شخصیت مرزی بیش از دیگران احتمال دارد که صحبتهای دیگران را تحریف کنند و برداشت بدی از آنها داشته باشند. در واقع حساسیت بالای آنها نسبت به طرد باعث میشود که هر حرف مبهمی را به معنای توهین یا کنار گذاشتن خود تلقی کنند. از همین رو هنگام حرف زدن با کسی که میدانید به شخصیت مرزی مبتلاست بهتر است سادهتر و روشنتر صحبت کنید و در بیانات خود کمتر از ابهامات کلامی استفاده نمایید.
پدیده خودزنی و خودکشی در میان مبتلایان به اختلال مرزی تا حد بسیاری رایج است. متاسفانه بسیاری از خانوادهها خطر خودکشی را جدی نمیگیرند. آن ها احساس میکنند که فرد تنها به خاطر تهدید کردن یا جلب توجه مسئله خودزنی یا خودکشی را مطرح میکند. این در حالی است که آمارها نشان میدهند 10 درصد مبتلایان به اختلال شخصیت مرزی سالانه در اثر خودکشی جان خود را از دست میدهند. همچنین چیزی در حدود 80 درصد آنها در مورد احتمال این کار با نزدیکان و آشنایان خود صحبت میکنند.
در نتیجه بسیار اهمیت دارد که در برخورد با افراد دارای شخصیت مرزی این خطر را جدی بگیرید و در اسرع وقت با یک روانشناس در خصوص وضعیت فرد مشورت نمایید. در اکثر موارد مبتلایان به شخصیت مرزی به روان درمانیهای طولانی مدت نیاز دارند اما در عین حال برای فروکش کردن خطر خودکشی لازم است برخی داروها نیز مصرف شوند که در این صورت روانشناس شما را به یک روانپزشک ارجاع خواهد داد.
برای دریافت مشاوره در زمینه شخصیت ها می توانید در هر زمان از روز برای مشاوره تلفنی با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02166419012 تماس بگیرید.
درمان اختلال شخصیت مرزی تا چه حد میتواند موفقیت آمیز باشد؟
در بسیاری از مواقع مبتلایان به شخصیت مرزی به دلایل برخورداری از عقاید خاص به درمانهای روان شناختی باور ندارند. همین مسئله باعث میشود که آنها نتوانند بهره لازم را از این درمانها بگیرند. با این همه شدت بیماری در افرادی که برای درمان مراجعه میکنند نسبت به کسانی که هرگز درمان نگرفتهاند تا حد بسیار زیادی کمتر خواهد بود.
منبع : برخورد با شخصیت مرزی
آیا میدانید بیماری وسواس چیست و چه نشانههایی دارد؟ وسواس یک ویژگی و صفت رفتاری است که برخلاف میل فرد، باعث وجود برخی افکار آزاردهنده و تکراری در ذهن میشود. وسواس ممکن است در زندگی روزمره فرد اختلالات زیادی ایجاد کند و باعث کاهش عملکرد او شود. معمولا از واژه وسواسی برای کسی استفاده میشود که کارهای خود را دقیق انجام میدهد اما رفتار وسواسی، رفتاری افراطی است که نه تنها باعث بهبود عملکرد نمیشود، بلکه به عملکرد عادی فرد نیز آسیب میرساند. با آگاهی از علل، علائم و انواع وسواس میتوانید هرچه سریعتر آن را شناسایی کرده و برای درمان اقدام نمایید.
بیشتر بخوانید : اختلالات اضطرابی | معرفی انواع و درمان اختلالات اضطرابی در DSM5
منبع : بیماری وسواس
وسواس به خودی خود معنی خاصی ندارد و آن تعریفی که از وسواس در گفتگوهای روزمره وجود دارد، وسواس فکری-عملی یا اختلال وسواس اجباری است که در ادامه مطلب به آن میپردازیم. در مکالمات روزمره، معمولا از واژه وسواسی زیاد استفاده میشود و به کسی میگویند که در انجام کارهایش سخت گیر است، بسیار دقت میکند و به کامل انجام دادن یک کار اهمیت میدهد. این تعریف تا حدودی درست است و نشانه کمالگرایی میباشد که یکی از ویژگیهای اختلال وسواس است. اما در حالت عادی افراد دقیقی که بر کار خود تمرکز دارند، وسواسی نیستند. زمانی تشخیص وسواس وطرح میشود که این حالت افراطی بوده و باعث اختلال در عملکرد فرد شود.
وسواس انواع مختلفی دارد که هر کدام بخشی از زندگی فرد را مختل کرده و رفتارهای خاصی را شامل میشوند. وسواس خود را به شکلهای بسیاری نشان میدهد؛ رفتارهایی مثل تردید در کارهای انجام شده مانند قفل کردن درب، شک در هنگام عبادت و نماز، نگرانی بیش از حد در مورد مسائل دینی، دقت و نظم افراطی در فعالیتها که باعث اختلال در عملکرد میشود، احساس مجبور بودن برای انجام برخی از فعالیتها، توقع بسیار زیاد از خود و… همه میتوانند بخشی از افکار وسواسی باشند. برخی از عمدهترین انواع وسواس را در ادامه بیان میکنیم.
این نواع وسواس باعث ناراحتی فرد از عدم تقارن شده و باعث اضطراب او میشود. مثلا اگر در دو جیب فرد به یک اندازه وسایل نباشد، ممکن است اذیت شود. نظم بیش از حد در دسته بندی کردن وسایل یا فایلها، سختگیری در چیدمان وسایل منزل و اصرار بر قرینه بودن و صاف بودن آنها، منظم بودن و صاف بودن جای خواب و این گونه رفتارها جزء وسواس تقارن هستند.
چک کردن مدام شیرهای گاز، شیر آب، قفل کردن در، چک کردن گوشی و هر چیزی که ممکن است عدم چک کردن آن در ذهن فرد باعث بروز اتفاق بدی بشود. فرد حتی پس از چک کردن چندین باره نیز همچنان نگرانیهایی در مورد بروز اتفاقات ناگوار دارد. برای آشنایی با انواع روش های درمان وسواس وارسی کردن کلیک کنید.
همانطور که از نام این وسواس مشخص است، به معنی عدم اطمینان از تمیز بودن اشیا و بدن فرد وسواسی میباشد که منجر به شستشوی مداوم دست و بدن، لباسها، میوه، ظرفهای منزل، اتومبیل و هر وسیله شخصی میشود. برای آشنایی بیشتر با نشانه های وسواس شستشو کلیک کنید.
در این وسواس فرد به طور دائم نگران آسیب رساندن به خود و دیگران است و از ترس اینکه نکند رفتار اشتباه و آسیب زنندهای بکند، بسیار محتاط میشود و نگرانیهایی بسیار زیادی دارد.
ترس از مریض بودن یا مریض شدن یا ابتلا به یک بیماری خاص و لاعلاج که باعث بروز رفتارهای وسواسی مثل دکتر رفتن زیاد، مصرف زیاد دارو یا انجام آزمایشهای پزشکی فراوان میشود.
این نوع وسواس بیشتر فکری است و باعث بروز تصورات معمولا جنسی ممنوعه و تابو میشود. فعالیت جنسی با نزدیکان درجه یک و کودکان یا تصورات خشن و فانتزیهای آزاردهنده جنسی، برخی از افکار مربوط به این نوع وسواس هستند.
وسواس فکری-عملی نشانه و علامت اختلال وسواس اجباری است. اختلال فکری شامل افکار، تمایلات یا تصورات مکرر و پایداری هستند که به صورت مزاحم یا ناخواسته تجربه میشوند، در حالی که وسواسهای عملی یا اجبارها، رفتارهای تکراری یا فعالیتهای ذهنی پر تکراری هستند که فرد احساس میکند باید آنها را در پاسخ به یک رفتار فکری انجام دهد. این رفتار بر طبق قوانین ذهنی فرد هستند و باید با دقت اجرا شوند.
به تعریف سادهتر، وسواس فکری یعنی یک فکر تکرار شونده و آزار دهنده مثل فکر درباره اینکه دستهایش کثیف است، شیر گاز را نبسته، نباید به چیزی دست بزند و ویروسها در حال نفوذ هستند. به آن عملی که برای ارضای فکرهای وسواسی و آرام کردن خود انجام میشود، وسواس عملی میگویند. مانند شستن فراوان دستها برای تمیز شدن، چک کردن مجدد شیر گاز، دست نزدن به اشیا یا دستکش دست کردن، مراقبت بیش از حد در مقابل ویروس مانند ضدعفونی کردن مرتب دست و محیط و… که همه جزء وسواس رفتاری هستند. برای کسب اطلاعات در زمینه مشاوره وسواس کلیک کنید.
بر خلاف باور عموم، وسواس فکری_عملی یک اختلال یا بیماری مجزا و مشخص نیست، بلکه نشانههای اصلی یک اختلال دیگر به نام اختلال وسواسی جبری میباشد. اختلال وسواس اجباری، اختلالی است که با وجود وسواسهای فکری یا وسواسهای عملی یا هردو تشخیص داده میشود. یعنی ممکن است فردی وسواس فکری داشته باشد ولی وسواس عملی نداشته باشد اما با این حال باز هم میتواند مبتلا به اختلال OCD باشد. برخی از علائم یا نشانههای تشخیص اختلال وسواس اجباری عبارتند از:
1. وجود افکار تکراری که دائم به ذهن برمیگردد و به شکل ناخواسته و غیرارادی در ذهن فرد ایجاد شده و باعث اضطراب و ناراحتی او میشود.
2. فرد تلاش میکند که این افکار را سرکوب کرده و یا حتما فعالیتی بکند که افکار آزاردهندهاش را خنثی نماید.
3. وجود رفتارهای تکراری (مانند شستن مرتب دستها) یا فعالیتهای ذهنی تکراری (مثل دعاکردن و ذکر گفتن دائم یا تکرار آهسته کلمات در سکوت) به طوری که فرد احساس میکند باید حتما آنها را به شکلی خاص اجرا نماید.
4. این اعمال اجباری با هدف پیشگیری یا کم کردن اضطراب و ناراحتی و یا جلوگیری از وقوع یک اتفاق ترسناک صورت میگیرد. البته این رفتارها افراطی است و اصلا با میزان خطر آن فکر یا رفتار تناسب ندارد.
5. رفتارهای وسواسی بسیار وقت گیرند و چند مرتبه در روز اتفاق میافتند و باعث اختلال در روند زندگی شغلی و اجتماعی فرد میشود.
6. وجود باورهای ناکارآمد مانند احساس مسئولیت بیش از حد، حتی در رابطه با مسائلی که به او مربوط نیست.
7. کمالگرایی بیش از حد که باعث احساس نارضایتی دائمی فرد از خود میشود.
8. حواس پرتی، عدم تمرکز و ناتوانی در انجام کارهای اصلی زندگی (خصوصا در درس و انجام شغل)
اختلالات وسواسی جبری انواع مختلفی دارند. در ادامه سه نوع اصلی اختلالات وسواسی جبری را بررسی میکنیم:
افراد مبتلا به این اختلال، دائم ذهنشان مشغول این است که عیب و نقصی در بدنشان وجود دارد که دیگران نمیبینند یا متوجه آن نمیشوند. همچنین فرد برای جبران این عیب، مدام خود را جلوی آینه وارسی میکند، آرایش افراطی دارد و مدام از دیگران درباره ظاهر و عیبهای خود سوال میپرسد.برای آشنایی کامل با اختلال بد ریخت انگاری بدن کلیک کنید.
ناتوانی فرد در دور ریختن یا جداشدن از وسایل و متعلقات خود که فراتر از ارزش مالی و واقعی آنهاست. این ناتوانی باعث جمع کردن وسایل زیادی میشود که باعث شلوغی و تراکم بیش از حد این وسایل در محل زندگی شده و برای فرد اختلال ایجاد میکند. این مسئله میتواند در فایلهای کامپیوتری و مجازی نیز اتفاق بیفتد. برای آشنایی با علائم اختلال احتکار کلیک کنید.
کندن مکرر موها و خراشیدن پوست که باعث ریزش مو بروز التهابات پوستی میشود. فرد کنترلی در این رفتار خود ندارد و در توقف آن با شکست مواجه میشود. کندن مو و پوست از اضطراب و استرس فرد میکاهد. برای اشنایی با اختلال وسواس پوست کنی کلیک کنید.
بیشتر بخوانید : درمان اضطراب | تکنیک های درمان اضطراب شدید
اختلال وسواس اجباری مانند اکثر اختلالات روانی ریشه های زیستی، روانی و اجتماعی دارد. برخی از این دلایل به شرح زیر هستند:
یکی از دلایل عمده ابتلا به این اختلال، وجود ژن بیماری وسواس در خانواده درجه یک فرد است. میزان شیوع این اختلال در کسانی که یکی از نزدیکان درجه یکشان مبتلا بوده، دوبرابر کسانی است که ژن بیماری در وابستگان درجه یک خود ندارند. البته برخی از آسیبهای مغزی و نارساییهای هورمونی نیز باعث بروز رفتارهای شبه وسواسی در فرد میشوند.
والدینی که مبتلا به اختلال وسواس هستند، طبیعتا رفتارهای وسواسی از خود نشان داده و کودک با الگوبرداری از آنها، به مرور زمان دچار وسواس میشود. همچنین والدین سختگیر و کنترلگری که از کودک خود توقعات بیش از اندازه دارند، انتقاد و سرزنش میکنند و هیچوقت از او راضی نیستند، باعث میشوند که کودک با دقت و وسواس زیاد کارهای خود را انجام دهد. به مرور زمان این مسئله هم باعث کمالگرایی افراطی و هم نارضایتی کودک از خود و بروز رفتارهای وسواسی در وی میشود.
یک اختلال دیگر که ممکن است با وسواس اشتباه گرفته شود، اختلال شخصیت وسواسی اجباری میباشد که با اختلال وسواسی جبری متفاوت بوده و حتی برخی از علائم آن نیز متفاوت است. زمانی که علائم اختلال وسواسی جبری، تبدیل به شخصیت شده و فرد بدون این نشانهها قابل تصور نباشد، اختلال شخصیت وسواسی-جبری مطرح میگردد. طبیعتا درمان اختلال شخصیت از یک اختلال عادی سختتر است، پس میتوان گفت اختلال شخصیت وسواسی-جبری حادتر از اختلال وسواس است.
البته امکان دارد که اختلال شخصیت وسواسی جبری مانند اختلال وسواس، دورههای حاد و آزاردهنده شدید نداشته باشد و صرفا یک سری از ویژگیهای شخصیتی باشد. برخی از نشانههای اختلال شخصیت وسواسی جبری عبارتند از:
1. سعی میکند با توجه دقیق به قوانین و جزئیات بیاهمیت احساس کنترل به دست بیاورد، تا حدی که از مسیر اصلی منحرف میشود.
2. به طور افراطی خود را وقف کار کرده، تا حدی که ابعاد دیگر زندگی را فراموش میکنند.
3. به شدت کمالگرا هستند اما این کمالگرایی منجر به اتفاقات مثبت و پیشرفت نمیشود. به دلیل توقع بالا، هیچوقت از خود راضی نیستند و همیشه درجا میزنند.
4. احساس گناه شدید دارند و معمولا این احساس گناه باعث رفتارهای خلاف میل میشود.
روشهای متعددی برای درمان وسواس وجود دارد که از مهمترین آنها میتوان به دارو درمانی، رفتار درمانی و درمان شناختی اشاره کرد. در رفتار درمانی تلاش بر این است که استرس و اضطراب کاهش یابد و افکار وسواسی متوقف شود به طوری که منجر به تغییر رفتار گردد. در شناخت درمانی نیز با تغییر بینش و نگرش فرد، افکار وسواسی اصلاح شده و درمان صورت میگیرد. در صورت لزوم، پزشک از دارو درمانی نیز در کنار روان درمانی استفاده میکند. برای درمان وسواس ضروری است که از یک فرد متخصص کمک بگیرید. برای کسب اطلاع بیشتر در زمینه درمان وسواس کلیک کنید.
برای دریافت مشاوره در زمینه وسواس ها می توانید در هر زمان از روز برای مشاوره تلفنی با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02166419012 تماس بگیرید.
منبع : بیماری وسواس
خجالت زنان از رابطه جنسی با همسر یکی از مسائل شایع اما بسیار آسیبزاست. این زنان از رابطه جنسی شرم دارند، از بیان خواستههای زناشویی خود میهراسند و به خاطر ترس و خجالتی که در وجودشان هست، هم خود و هم طرف مقابلشان را بی میل میکنند. این موضوع در شرایطی اتفاق میافتد که امروزه دلیل بیشتر طلاقها و خیانتها نارضایتی جنسی اعلام شده است. برای همه و مخصوصا خانمها لازم است که اطلاعات خود را در زمینه مشکلات جنسی بالا ببرند تا زندگی زناشوییشان ارتقا پیدا کند و از آسیبها در امان باشند. با کمک گرفتن از مشاوره جنسی میتوانید اطلاعات خود را در این زمینه افزایش دهید. برای کسب اطلاعات در زمینه مشاوره جنسی کلیک کنید.
منبع : خجالت زنان از رابطه جنسی با همسر
-تمایل به داشتن رابطه جنسی در تاریکی یا در نور کم
-فرار کردن از رابطه جنسی
-امتناع از صحبت کردن و بیان خواستههای خود درباره رابطه جنسی
-به تعویق انداختن و زود تمام کردن رابطه جنسی
-ترس از اندامهای جنسی مردانه
-ترس از حامله شدن و زایمان
-ترس از قضاوت شدن در زمان رابطه
-ترس کلی از رابطه جنسی
-بی میلی جنسی
معمولا زنان ایرانی به دلیل پیش زمینههای فرهنگیای که دارند از رابطه جنسی خجالت میکشند. به طور کلی شرم از رابطه جنسی در دوران تجرد برای اکثر دختران وجود دارد. در دوره نامزدی نیز شرم از رابطه جنسی طبیعی است؛ این شرم میتواند آمیخته با هیجان و ترس باشد چون معمولا افراد در این دوره هیچ تجربه جنسی جدی ندارند.
اما پس از ازدواج و گذشتن ماههای اولیه زندگی زناشویی نه تنها خجالت از رابطه جنسی امری طبیعی نیست بلکه میتواند بسیار آسیب زا باشد. زنان متاهل باید فکری به حال خجالت جنسی خود بکنند چون این مشکل به تدریج همسر آنان را نسبت به رابطه جنسی سرد خواهد کرد.
به طور کلی خجالت از رابطه جنسی ممکن است درونی یا بیرونی باشد. یعنی افراد ممکن است درون خود احساس خجالت کنند و از رابطه جنسی بترستند یا این که در افکار خود تصورات جنسی پرباری داشته باشند و تنها از ابراز رفتارها و کلامهای جنسی خجالت بکشند و اجتناب کنند.
بیشتر بخوانید : صمیمیت زناشویی | تعریف و نحوه افزایش صمیمیت زناشویی در روزهای اول
زنان به دلایل مختلفی دچار شرم از رباطه جنسی میشوند. شناخت این دلایل به شما کمک میکند بینش بهتری نسبت به مشکل خود داشته باشید. این ئلایل عبارتند از:
بی میلی جنسی یک نوع اختلال عملکردی جنسی است که انواع مختلفی مثل مادام العمر، موقعیتی یا اکتسابی دارد. اگر شما به دلیل بی میلی جنسی از موضوعات پیرامون رابطه جنسی خجالت میکشید، باید ابتدا به حل بی میلی خود بپردازید.
افکار منفی نسبت به بدن خود، رابطه جنسی و طرف مقابل میتواند سبب خجالت و فرار کردن از رابطه زناشویی شود.
اکثر افرادی که تا به حال رابطه جنسی نداشتهاند و دچار ترس از اولین رابطهاند، صرفا به دلیل رو به رو نشدن با رابطه جنسی با مشکل خجالت و شرم درگیر میشوند. این افراد اگر اولین رابطه جنسی خود را در شرایط خوبی تجربه کنند، از رابطه لذت خواهند برد و خجالتشان به مرور از بین میرود.
در تربیت خانوادههای ایرانی اغلب دختران به حجاب و حیا و صحبت نکردن با نامحرم تشویق میشوند. همچنین حتی بعد از ازدواج زنان با این باور وارد رابطه جنسی میشوند که لذت برای مردان است نه آنها و اگر درباره رابطه جنسی صحبت کنند یا خواستار رابطه زناشویی شوند، شرم و حیا را زیر پا گذاشتهاند و شوهرانشان این عمل را دوست ندارند. در حالی که در دنیای واقعی امروزه اکثر این نسخه اکثر این باورهای قدیمی منسوخ شدهاند. مردان از زنان بی پروا و شجاع که نیازهای خود را در اولویت قرار میدهند خوششان میآید.
برخی مشکلات روحی مثل عدم اعتماد به نفس، افسردگی، اضطراب و استرس، وسواس، بد ریخت انگاری بدنی و ترس از مورد قضاوت قرار گرفتن سبب خجالت از رابطه جنسی میشود و حتی ممکن است تاثیر منفی روی میل جنسی داشته باشند.
خاطره از تجاوز جنسی یا مورد آزار قرار گرفتن میتواند افراد را برای همیشه از رابطه جنسی متنفر کند. افرادی که درگیر این اتفاقات میشوند اکثرا رابطه جنسی را کاری شیطانی و پلید میدانند و به همین دلیل حتی با همسرشان نیز نمیتوانند راحت نزدیکی کنند. علاوه بر این اگر تجربه اولین رابطه همراه با درد و خشونت و نرسیدن به ارگاسم باشد زنان را دچار شرم از رابطه جنسی میکند.
اگر شوهر شما فردی قضاوتگر، ایرادگیر و بدبین باش،د به احتمال زیاد از رابطه جنسی با او خجالت میکشید و نمیتوانید آن طور که باید از این نوع رابطه لذت ببرید.
-خودتان و بدنتان را بپذیرد و به سمت زیباتر شدن قدم بردارید.
-اگر دچار نقصهای ظاهری هستید تا جایی که میتوانید به درمان بپردازید و در صورت عدم امکان خودتان را بپذیرید.
-درباره رابطه جنسی اطلاعات کسب کنید.
-با همسر خود درباره رابطه جنسی صحبت کنید.
-مشکلات روحی خود را درمان کنید.
-اتاق دو نفرهتان را روشن کنید و یک لباس زیبا بپوشید تا همسرتان از لحاظ بصری تحریک شود.
-با موقعیتی که از آن خجالت میکشید یا میترسید رو به رو شوید.
-مشکلات رابطه عاطفی خود را حل کنید.
-معاشقه را فراموش نکنید.
-با بدن و نیازهای خود و همسرتان آشنا شوید.
-به تدریج خجالت خود را کنار بگذارید هر بار یک قدم به جلو حرکت کنید.
با زبان بدن و یا نوشتن نامه و پیام خواستههای خود را از رابطه جنسی انتقال دهید.
-باور خود را درباره رابطه جنسی عوض کنید.
-از یک فرد متخصص در این زمینه کمک بگیرید.
خجالت زنان از رابطه جنسی چه آسیبهایی به همراه دارد؟
خجالت شما از رابطه جنسی میتواند باعث بی میلی شوهرتان، سرد شدن روابط عاطفی و در نهایت خیانت و طلاق بیانجامد.
چطور از بدن خود در رابطه خجالت نکشم؟
بدن هرکس زیباییهای خاص خود را داری و این را بدانید که هیچ کس مطلقا بدون ایراد نیست. زیباییهای بدن خود را کشف کنید و به خودتان حس خوبی داشته باشید.
منبع : خجالت زنان از رابطه جنسی با همسر