حفظ آرامش ذهن و روان در بسیاری از موقعیت ها ضروری است. از مشکلات رایج در بین انسانهای عصر حاضر میتوان به ناتوانی در حفظ آرامش ذهنی اشاره کرد. این موضوع در افراد مختلف باعث به وجود آمدن مشکلات جسمی و همچنین روانی متنوعی میشود. لذا آشنایی با علت بر هم خوردن آرامش روانی و نیز آگاهی یافتن از نحوه بهبود آن میتواند برای عده زیادی از مردم پراهمیت باشد. رسیدن به چنین آرامشی مسلما نیازمند تمرین و تکرار است تا بتوانید نتیجه مطلوبی بگیرید.
حتماً برای شما هم پیشآمده که هنگام خواب، هجوم افکار متفاوت باعث شده تا نتوانید به آرامش و استراحت ذهنی و جسمی مناسبی برسید. این افکار میتوانند مربوط به خود یا دیگری باشند، اما موضوع اینجاست که بیامان بودن این نوع تصورات منجر به درگیریهای ذهنی زیادی برای فرد میگردند. در مکتب بودائی، این حالت ذهنی بهعنوان «ذهن میمونی» یاد میشود. در این شرایط، شخص دچار شک و تردیدهای متنوع و درنتیجه نگرانی و رفتارهای وسواسی میشود.
ناآرامی حاصل از ذهن میمونی باعث میشود تا مشکلات حلنشده و درگیریهای ذهنی فرد بهیکباره به وی هجومآورند. درنتیجه شخص دچار حملات اضطرابی شده و آرامش ذهنی و روانی او به خطر میافتد. در صورتی که فرد نتواند تعادل روانی خود را برگرداند ممکن است دچار مشکلاتی به شرح زیر و با درجات شدت متفاوت شود.
در صورتی که شخص به دنبال راهکارهایی برای بهبود وضعیت خود نباشد، احتمال دارد این مشکلات تبدیل به مسائلی مزمن شده و از قابلیت درمانی آنها کاسته میشود. لذا آشنایی با روشهایی برای بازگرداندن آرامش ذهنی برای این دسته از افراد بسیار لازم و ضروری است.
لازم به ذکر است که ذهن میمونی تقریباً در تمام انسانها با درجاتی وجود دارد. درنتیجه نمیتوان انتظار داشت که این حالت بهطورکلی در افراد از بین برود. بااینحال با استفاده از روشهایی برای آرام کردن روان و ذهن میشود از احتمال بروز مشکلات روانی شدید جلوگیری کرد. برخی از مفیدترین روشهای آرام کردن ذهن به شرح زیر است.
بهطورکلی اولین اقدام برای آرامش ذهنی را انجام دادن مراقبههای روانی بیان میکنند. انواع متنوعی مدیتیشن وجود دارد؛ اما همه آنها باهدف رسیدن به تعادل ذهنی صورت میگیرد. با کمک این فنون میتوان به تسلط مناسبی بر ذهن رسید و تمرکز و توجه خود را بهبود بخشید.
در صورتی که تنفسمان سطحی باشد، در هر دم و بازدم اکسیژن کافی برای سوخت بدن تأمین نمیشود. درنتیجه، سطح عملکرد زیستی فرد بهشدت پایین میآید. با تمرکز روی نحوه تنفس و دقت روی نفسهای عمیق میتوان این مشکل را برطرف کرد. بهعلاوه تکنیکهای تنفسی اصولی باعث میشود نشانههای استرس و اضطراب کاهش بیابد. به همین صورت میتوان میزان آرامش ذهن خود را بالا ببرید.
ابراز هیجانات منفی و نگرانیهای ذهنی از طریق انجام فعالیتهای ادبی و هنری بسیار پرفایده است. کارهایی نظیر نویسندگی، نقاشی، گلدوزی، سفالگری و غیره سبب میگردند تا ذهن انسان برای مدتی از تشویشهای درونی فراغت یابد؛ بنابراین بسیاری از متخصصین این روشها را برای برگرداندن آرامش روانی به افراد توصیه میکنند.
رسانههای گروهی و شبکههای مجازی یکی از اصلیترین عوامل کنترلکننده ذهنیت انسانها در دهههای اخیر گشتهاند. این موضوع سبب شده تا نگرش و عقیده بسیاری از افراد نسبت به آنچه در واقعیت وجود دارد، تحریف شود. به همین دلیل عده خیلی زیادی از مردم دچار آشفتگیهای ذهنی و از بین رفتن آرامش در زندگی خود شدهاند. با مدیریت و کاهش میزان استفاده از این قبیل رسانهها میتوان در حفظ آرامش روانی خود گام برداشت.
تمرینات بدنی و داشتن برنامه ورزشی مناسب باعث بهبود عملکردهای بدنی و درنتیجه کاهش علائم استرس میگردد. فعالیتهای ورزشی کمک میکنند تا سیستم گردش خون در بدن کارکرد بهتری داشته باشد و مواد موردنیاز سلولها بهسرعت تأمین شود. همچنین، ورزش کردن با تحریک سیستم اعصاب و مغز انسان، سبب افزایش هورمونهای شادیآور بدن میگردد. لذا شخص میتواند احساس سرزندگی و نشاط بیشتری در زندگی خود کرده و تعادل روانی بهتری را تجربه نماید.
گوش دادن به موسیقیهای ملایم یکی از بهترین روشها برای داشتن آرامش ذهن است. آهنگهای سنتی، بیکلام و همچنین آواهای طبیعت تأثیر چشمگیری در احساس طراوت و تعادل ذهنی دارند. علاوه بر این موسیقیهای کلاسیک همچون آثار بتهوون و باخ نیز میتواند دررسیدن به این مقصود مفید واقع شود.
استفاده از رایحههای ملایم و آرامشبخش به فرد کمک میکند تا ذهن و جسم خود را در تعامل باهم تنظیم کند. عطر گیاهانی مانند نعنا، اسطوخودوس، بابونه در این زمینه بسیار مطرح هستند. معمولاً توصیه میشود از افشانهها یا عودهایی از این قبیل گیاهان برای تمدد اعصاب استفاده شود.
احساس یکی از بدترین و رایج ترین افکاری است که موجب برهم خوردن آرامش ذهن و روان میشود. انتقام و مقابله مثل هرگز نمی تواند آرامش از دست رفته را به شما برگرداند. در عوض با انتخاب “گذشت” میتوانید آرامش درونی خود را بازیابید. البته وقتی از دست خودتان عصبانی باشید، شاید بخشش دشوارتر شود.
در مواردی که شدت استرسهای ناشی از ذهن میمونی فراتر از کنترل فرد میشود، استفاده از راهنماییهای متخصصان حوزه سلامت روان ضرورت پیدا میکند. روانشناسان و مشاوران این زمینه با کمک تکنیکهای اصولی و علمی میتوانند ریشههای اصلی اضطراب شخص را یافته و به او دررسیدن دوباره به آرامش ذهنی یاری برسانند. برای آشنایی با سایر روش های درمان استرس کلیک کنید.
برای دریافت مشاوره در زمینه آرامش ذهن و روان میتوانید در هر زمان از روز برای مشاوره تلفنی با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02191002360 و یا از طریق تلفن های ثابت منزل با شماره 9099070354 تماس بگیرید.
منبع: آرامش ذهن و روان
اختلاف فرهنگی در ازدواج یکی از عواملی است که حتما باید زوجین در نظر گرفته شود. این روزها با گسترده شدن ارتباطات، اهمیت فرهنگ تا حد زیادی نادیده گرفته میشود. طبق بررسیها بسیاری از طلاق ها به دلیل تفاوت در اهداف، ارزش ها، آداب خانوادگی و…. رخ میدهد. اما گاه برای ازدواج شرایطی هم پیش میآید که از اختیار شما خارج است و برایتان قابل پیش بینی نبود؛ در این شرایط چطور، آیا اختلاف فرهنگی موجب ناموفق شدن آن ازدواج خواهد شد؟
برای جواب به این سوال باید عوامل متعددی را بررسی کنیم، گاه با چند راه حل ساده میتوان به نتیجه دلخواه رسید و از همان اول رابطهای سالم را شکل داد.
منبع: اختلاف فرهنگی در ازدواج | تاثیر عدم تناسب فرهنگی زوجین
بعضی وقتها زوجین تفاوتهای فرهنگی زیادی با یکدیگر دارند. این تفاوتها آنقدر بزرگ است که اطرافیان نیز آنها را گوشزد میکنند. اما با وجود اینکه همه به آنها میگویند که این اختلافات زیاد است، اصرار به ازدواج دارند. آنها چشمانشان را به روی همه تفاوتها و ایرادات میبندند و فقط میخواهند به وصال برسند.
باید بدانید که عشق به دیدگاهها و فرهنگی که همسرتان در آن زندگی میکند تا ابد باقی نخواهد ماند. این عشق مانع بروز اختلافات بین شما دو نفر نمیشود و ارزشها، باورها و عقاید هر کس غیرقابل تغییر است. هر چقدر فرهنگ دو خانواده به هم نزدیکتر باشد، رابطه با چالش کمتری مواجه خواهد بود.
فرهنگ مسئله پیچیدهای است که تحت تاثیر عوامل مختلف قرار میگیرد. به عنوان مثال جوانب مختلف زندگی مانند مذهب، قومیت، زبان گفتاری، میزان تحصیلات، عقاید و ارزش ها، دیدگاه فکری، نگرش در زندگی، وضعیت مالی خانواده، قوانین، سیاست و… همگی جوانب مختلف فرهنگ هستند.
اگر زوجین در برخی جوانب تضاد داشته باشند در ابتدای زندگی با چالش رو به رو شده و به مشکل میخورند. در گذشته به خاطر سنتی بودن فرهنگها و بعد مسافت، ازدواجها معمولا درون فرهنگی بود؛ به همین علت کسی به دنبال کشف اختلافات فرهنگی نمیرفت. اما در این روزها شاهد ازدواجهایی با مسافتهای دورتر و اقوام مختلف هستیم. همین مسئله توجه متخصصان را به اختلاف فرهنگی در ازدواج جلب کرده است.
زن و مردی که از دو فرهنگ کاملا متفاوت هستند، ممکن است حتی در نحوه معاشرت به مشکل بر بخورند. برای مثال برخی خانوادههای سنتی در دورهمیهای خانوادگی، زن و مرد در دو سالن جدا از هم مینشینند که این موضوع در خانوادههای امروزی به دور از انتظار است، یا در برخی فرهنگها مرد حرف اول و آخر را میزند، اما در برخی دیگر زن و مرد با هم فکری تصمیمات مربوط به زندگیشان را میگیرند.
بنابراین اختلافات فرهنگی موجب سخت شدن زندگی و دوری زن و مرد از یکدیگر میشوند. برخی دیگر از مسائل مربوط به اختلاف فرهنگی در ازدواج به شرح زیر میباشد.
معمولا خانواده عروس و داماد هستند که مقدمات ازدواج را فراهم میکنند. نحوه برگزاری مراسم، صحبتهای بین دو خانواده و قرار و مدارهایی که گذاشته میشود طبق آداب و رسومی صورت میگیرد. وقتی دو خانواده فرهنگ متفاوتی داشته باشند، سرگیری چنین ازدواجی از همان ابتدا با دشواری زیادی همراه خواهد بود. اختلاف فرهنگی در ازدواج حتی با وجود تصمیم گیری های عروس داماد نیز، بروز خواهد کرد. به همین دلیل تفاوتی نمیکند که ازدواج به صورت سنتی باشد؛ یا امروزی. در واقع عوامل مختلفی در این مورد دخیل هستند.
زبان مهمترین ابزار برای برقراری ارتباط هست. فرهنگ تاثیر زیادی بر اصطلاحات و کلماتی دارد که ما به زبان میآوریم. ممکن است دو فرهنگ تفاوت چشمگیری در ادبیاتشان داشته باشند و یا اصلا از زبان دیگری استفاده کنند. در این شرایط برقراری ارتباط با دشواری رو به رو خواهد شد. پس شباهت زبان و گویش در ازدواج از بروز مشکلاتی در زمینه اختلاف فرهنگی در ازدواج، جلوگیری خواهد کرد.
در هر فرهنگی ارزشهای به خصوصی پرورش داده میشود، برای مثال در یک فرهنگ تک همسری ارزش محسوب شده ولی در فرهنگی دیگر چند همسری ارزش است و یا در برخی فرهنگ ها کار کردن زن در بیرون خانه بسیار به دور از اندیشه است. بنابراین در چنین ازدواجهایی حتما باید به هدف از ازدواج، ارزشهای اصلی طرفین در زندگی و خطوط قرمز هر دو طرف توجه ویژه کرد.
در صورتی که ارزشها با هم مغایرت داشته باشند، نمیتوان امید چندانی به آن ازدواج داشت. ارزش ها و هنجارها، عناصر مهم فرهنگی هستند که قطعا در اختلاف فرهنگی در ازدواج خود را نشان خواهند داد.
یکی از اهداف ازدواج، فرزندآوری است. کودکی که در خانوادهای پر از تعارض بزرگ میشود، از نظر شخصیتی دچار دوگانگیهای زیادی خواهد شد. هم رای نبودن پدر و مادر موجب سردرگمی شدیدی در ذهن کودک خواهد شد. معمولا در چنین خانوادههایی شاهدیم که کودک یا نوجوان برای رسیدن به خواستههایش از این تفاوتها به نفع خودش استفاده میکند. پس باید تفاوت فرهنگی در ازدواج را مدیریت کرد و تاثیر آن را بر تربیت فرزند کاهش داد.
فرهنگ و تناسب فرهنگی مسئلهای است که به روی تمام جنبههای فردی و بین فردی تاثیر میگذارد. این که دو خانواده از جهان فرهنگی چقدر با یکدیگر تفاهم دارند یا متفاوت هستند، اینکه در برابر این اختلافات چگونه برخورد میکنند، قسمت مهمی از خوشبختی دو طرف را مشخص میکند.
اختلاف فرهنگی در ازدواج شامل طیف گستردهای از نگرشها، هنجارها، ارزشها و… را شامل میشود. وجود اختلاف فرهنگی در ازدواج در مدت طولانیتر خود را نشان میدهد و متاسفانه موجبات بحث و دعوا بین دو طرف را فراهم میکند. این اختلاف فرهنگی در ازدواج موجب بروز نارضایتی دو طرف خواهد شد. به هر حال شخصیت همه ما در محیط خانواده و با توجه به فرهنگی که در آن رشد کردهایم ساخته شده است.
بنابراین اختلاف فرهنگی در ازدواج بر سایر اختلافات نیز تاثیر میگذارد. آمار نشان داده بخش عمدهای از طلاقها به خاطر عدم تناسب فرهنگی بوده که از دو منظر قابل بررسی است. در ادامه به بررسی اختلاف فرهنگی بین زوجین و بین خانوادههای زوجین میپردازیم.
هرزه خواری یا پیکا (pica) به خوردن مواد غیرخوراکی یا فاقد ارزش غذایی گفته میشود. در واقع این اختلال یکی از انواع اختلالاتخوردن است که برای رفع آن باید اقدامات درمانی صورت بگیرد. در این وضعیت فرد شاید دست به مصرف هر مادهای بزند که از جمله رایجترین آنها میتوان به کاغذ، خاک، صابون، رنگ، چسب، خاکستر و زغال سنگ اشاره کرد.
بسیاری از مبتلایان کنترل بسیار کمی در برابر وسوسه انجام این کار دارند و با پنهان کاری به این کار ادامه میدهند. با بروز عوارض مسمومیت و مشکلات جسمانی معمولا اطرافیان متوجه وضعیت میشوند. با جدی گرفتن درمان و توجه به دستورات متخصص میتوان با این اختلال مقابله کرد. در ادامه برای آشنایی با نشانهها، علل و درمان پیکا با ما همراه باشید.
منبع: هرزه خواری یا پیکا
هرزه خواری یا پیکا به مصرف مواد بدون ارزش غذایی است. این غذاها شامل گچ، خاک، یخ و رنگ میباشد. در صورتی فرد به هرزه خواری مبتلا است که این نحوه مصرف مواد به مدت 1 ماه ادامه داشته باشد. این اختلال به دلایل مختلفی مانند کم خونی فقر آهن، کمبود روی، اختلالات روانی و … به وجود میآید.
منظور از پیکا یا پایکا به معنای زاغ است. دلیل نام گذاری به این شیوه است که پرنده ای به این نام به خوردن چنین چیزهایی معروف است. هرزه خواری به سه دسته خاک خواری، مواد زیان بار و مواد قندی- نشاسته ای تقسیم میشود. برای درمان این اختلال حتما باید از روانشناس و مشاورین متخصص کمک بگیرید. دارو درمانی، رفتار درمانی، ممانعت فیزیکی، روان درمانی و … از روش های درمانی اختلال هرزه خواری میباشد. در ادامه تمامی جوانب اختلال پیکا را توضیح دادهایم.
هرزه خواری که با نام پیکا نیز شناخته میشود یک اختلال روانپزشکی است که در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی در دسته اختلالات خوردن قرار میگیرد. مبتلایان به هرزه خواری علاقه زیادی به خوردن مواد غیرخوراکی یا فاقد ارزش غذایی دارند و از همین رو اقدام به خوردن چیزهایی میکنند که برای سلامتی آنها مضر است. البته در نظر داشته باشید که تشخیص اختلال پیکا زمانی مطرح میشود که رفتار فرد با سن رشدی او تناسب نداشته باشد.
از همین رو در بچههای کوچک که هنوز فرق خوراکیها و غیرخوراکیها را نمیدانند و ممکن است هرچیزی را در دهان بگذارند، این مسئله مطرح نمیگردد. در واقع حداقل سن برای تشخیص گذاری اختلال پیکا دو سالگی است. از دیگر علائم هرزه خواری این است که رفتار فرد علاوه بر سن با زمینه فرهنگی او نیز تناسب ندارد.
برای مثال در هرزه خواری ممکن است خوردن برخی موادی که از نظر ما غیرخوراکی هستند در برخی فرهنگها پذیرفته شده باشد. در نتیجه تنها زمانی میگوییم فرد دچار اختلال پیکا شده است که او دست به مصرف چیزهایی بزند که از نظر اطرافیان و بافت فرهنگی نیز امری غیر معمول باشد.
اختلال هرزه خواری به سه دسته کلی تقسیم میشود که در ابتدای مقاله به آن اشاره کرده ایم. اما در این بخش موادی که این افراد مصرف میکنند را توضیح دادهایم.
استرس در رابطه تاثیر مخربی بر کیفیت آن خواهد داشت. به طورکلی استرس و اضطراب میتوانند جنبه های مختلف زندگی را تحت تاثیر قرار دهند که رابطه جنسی نیز شامل آن خواهد شد. از طرفی رابطه استرس با مشکلات رابطه جنسی مستقیم دو طرفه است. فیزیولوژی بدن ما طوری طراحی شده که تنش را احساس میکند و نسبت به شدت آن واکنش نشان میدهد. از طرفی استرس یکی از هیجانات لازم و ضروری است و در برخی موارد سبب واکنش های درست میشود. اما اگر این احساسات برای طولانی مدت ادامه یابند تاثیرات بدی بر سلامت روانی و جسمانی خواهد داشت.
منبع: استرس در رابطه | اضطراب داشتن حین رابطه جنسی
حالات روحی افراد در میل و عملکرد جنسی آنها موثراست. استرس در رابطه گاهی هیچ دلیل مشخصی نداشته و یا حتی به دلیل ضعف در سیستم بدنی نیست. این احساس به هیچ عنوان خوشایند نبوده و دلایل مختلفی رخ میدهد. واکنش افراد و حتی شریک جنسی نسبت به این موضوع بسیار مهم است. جالب است بدانید رابطه جنسی فراتر از برطرف کردن یک نیاز جسمانی است و نیاز به توجه و استفاده از روش های مختلفی دارد. زوجین باید در این زمینه با یکدیگر همکاری داشته و همدل باشند.
علائم استرس در رابطه
شروع استرس در رابطه با علائمی همراه خواهد بود که افراد را متوجه آن خواهد کرد. همچنین با بروز این علائم احتمالا استرس شدت مییابد و فرد رابطه را رها کرده و یا نمیتواند عملکرد موثری داشته باشد. گاهی فرد حتی با فکر کردن به رابطه جنسی نیز دچار اضطراب میشود. برخی از نشانه های وجود این نوع از استرس، شامل موارد زیر میشود.
دلم گرفته و بی حوصله ام. حال کار کردن ندارم. از همه بدم میاد. همش دلهره دارم و … همگی حرف های فردی است که راه چاره ای برای رفع دل گرفتگی ندارد. در زندگی روزمره همه ما انسان ها روزهایی را سپری میکنیم که حال دلمان خوب نیست. خوشحال نیستیم و به قولی دلمان گرفته. در چنین شرایطی باید به دنبال راه چاره برای تسکین دردها باشیم. با توجه به اینکه شدت ناراحتی و غم افراد متفاوت از یکدیگر است، ممکن است تکرار جمله دلم گرفته در یک فرد یک روز و در شخص دیگر تا روزهای طولانی ادامه داشته باشد.
اصلا نگران نباشید. همه ما انسانیم و قرار نیست که همیشه شاد باشیم. اما به دلیل اینکه ناراحتی و غم باعث اختلال در فعالیت های روزانه میشود، همیشه در جستجوی راهی برای رفع ناراحتی ها هستیم. در این شرایط حتما از روانشناس و مشاورین متخصص راهنمایی بگیرید.
منبع: دلم گرفته | 11 روش برای وقت هایی که دلتان می گیر
بارها در زندگی همه افراد روزهایی را گذرانده اند که خوشحال نیستند و با ناراحتی خود دست و پنجه نرم میکنند. یا بارهای از زبان دیگران شنیده اید که میگویند دلم گرفته، نمیدونم چیکار کنم. در این شرایط همه به دنبال راهکاری هستند که حال خود را خوب کنند. اما نباید این وضعیت را با افسردگی یا اختلالات خلقی دیگر یکسان کرد. این حالت شاید چند ساعت و شاید چند روز زمان ببرد. در این مقاله بیشتر سعی کرده ایم راجع به روش هایی برای رفع حال بد و ناراحتی کرده ایم. برای کسب اطلاعات بیشتر تا انتهای مقاله همراه ما باشید.
زمان هایی که با جمله دلم گرفته درگیر هستید؛ باید تن خود را تکان دهید و حرکت کنید. عده ای از افراد ذاتا تنبل و همیشه خسته هستند و دائم در حال غر زدن و تکرار جمله دلم گرفته میباشند. زمانی که دل آدم میگیرد، تغییراتی در بدن او رخ میدهد. که شامل ناامیدی و فشار زندگی است. اما راهکارهایی برای رفع این اتفاق وجود دارد که در این بخش مقاله به آن اشاره کرده ایم.