با بررسی ضمیر ناخودآگاه در ازدواج میتوان علت بسیاری از انتخابهایی که در روابط عاطفی میشود را درک کرد. ناخودآگاه مجموعهای از امیال، خواستهها و نیازهایی است که در طول زمان به روشهای مختلف آنها را سرکوب کردهایم و اکنون نسبت به آنها هشیاری یا آگاهی نداریم. روانکاوان بر این باورند که محتویات ناخودآگاه انسان بر این که جذب چه کسی بشود و در رابطه چه رفتاری از خود نشان بدهد، تاثیرگذار است. این مسئله به خصوص در کسانی که تعارضات درون روانی زیادی دارند، بیشتر دیده میشود. در این شرایط مراجعه به روانشناس باعث ایجاد بینش و تصحیح این انتخابها میگردد. برای دریافت مشاوره ازدواج کلیک کنید.
منبع : ضمیر ناخودآگاه برای ازدواج چه نقشی دارد؟
ضمیر ناخودآگاه شامل تمامی افکار، امیال، خواستهها و نیازهایی است که به هر دلیلی نظیر ترس از تنبیه والدین یا مواجه شدن با عدم پذیرش از جانب اجتماع آنها را سرکوب کرده و در درون خود نگه داشتهایم. ناخودآگاه همانطور که از نامش پیداست در دسترس آگاهی انسان قرار ندارد با این حال تاثیرات خود را به طور غیرمستقیم اعمال میکند. هرچقدر تعارضهای امیال درونی با واقعیت بیرونی و معیارهای اخلاقی تعیین شده توسط محیط پیرامونی بیشتر باشد فرد بیشتر تحت تاثیر ناخودآگاه قرار میگیرد و یا به عبارت دیگر بیشتر توسط آن هدایت میشود.
محققان بر این باورند که تاثیر ناخودآگاه بیش از همه در روابط بین فردی به خصوص در روابط عاطفی نمایان میشود. چرا که این رابطه تداعی کننده رابطه ما با والدین در دوران کودکی و تعارضهای حل نشدهای است که در وجودمان باقی مانده است. در ادامه به چند مورد از تاثیرات ناخودآگاه بر روابط عاطفی زوجین در زندگی مشترک را معرفی کردهایم.
یکی از نیازهای اصلی کودکان در همان بدو تولد نیاز به دلبستگی عاطفی است که از طریق رابطه عاطفی سالم با مادر برطرف میشود. مادرانی که به نیازهای فرزند خود در دوران نوزادی بی توجه هستند و نمیتوانند متناسب با درخواستهای کودک خواستههای او را برطرف کنند از سر ناآگاهی این ذهنیت را در فرزند خود ایجاد میکنند که دنیا جای امنی نیست و ممکن است نزدیکترین افراد زندگی نیز به تو آسیب بزنند.
کسانی که با این ذهنیت بزرگ میشوند به طور ناخودآگاه ترس اغراق آمیزی از اعتماد کردن دارند که این موضوع در رابطه زناشویی بیش از هرجایی خود را نشان میدهد. ترس از اعتماد کردن با ایجاد بدبینی در رابطه تعارضها و آسیبهای زیادی را برای هر دو نفر به همراه میآورد.
ترس از دست دادن یکی دیگر از مشکلاتی است که به طور ناخودآگاه در کیفیت روابط زوجین تاثیر میگذارد. اکثر کسانی که این ترس را در وجود خود حس میکنند، در دوران کودکی تجربیات ناخوشایندی داشتهاند که از جمله آنها میتوان به بیتوجهی یا طلاق والدین و از دست دادن عزیزان اشاره کرد. این تجربیات باعث میشوند که به طور افراطی از فرد مقابل مراقبت کنید و همواره نگران این باشید که او آسیبی ببیند. این مراقبتهای افراطی با ایجاد محدودیت برای شریک زندگی به مرور کیفیت روابط را کاهش میدهد.
بسیاری از افراد با وجود احساس نیاز به شریک عاطفی هرگز برای آن اقدام نمیکنند یا از درگیری در آن میترسند. این مسئله میتواند از بدرفتاریهای والدین و سرکوب نیاز کودک به دلبستگی نشات بگیرد. در حقیقت طرد شدن از جانب والدین نوعی ترس ناخودآگاه از عدم پذیرش را در وجود ما ایجاد میکند که میتواند به رفتارهایی نظیر اجتناب از روابط عاطفی بیانجامد.
در روانکاوی مفهومی تحت عنوان مکانیزم دفاعی جا به جایی وجود دارد. طبق این مفهوم وقتی نمیتوانیم هیجانات ناخوشایند را نسبت به یک آدم مهم زندگی (نظیر والدین) ابراز کنیم، به طور ناخودآگاه سوژه دیگری را برای ابراز هیجانات خود انتخاب میکنیم.
برای مثال شخصی که در رابطه با والدین همواره مورد بدرفتاری قرار میگرفته و خشم زیادی را در وجود خود احساس میکرده ممکن است به جای والدین همسر را به عنوان سوژه پرخاشگریهای خود انتخاب کند. این مسئله باعث میشود که در رابطه بدون اینکه آگاه باشید بی دلیل بدرفتاریهای زیادی با همسرتان داشته باشید و کوچکترین مسائل منجر به از کوره در رفتنتان بشود.
برخی افراد وقتی وارد رابطه عاطفی میشوند به طور ناخودآگاه خود را نادیده میگیرند و تمامی اولویتهایشان را براساس نیازهای فرد مقابل تنظیم میکنند. این بی توجهی و زیرپا گذاشتن خود در اکثر موارد از ضمیرناخودآگاه انسان و نیازهای برآورده نشده در کودکی نشات میگیرد.
برای مثال آن هایی که والدینی بسیار مستبد دارند ممکن است خودپنداره شکنندهای را پرورش دهند و نتوانند آزادانه در مورد نیازهای خود با دیگران صحبت کنند. همین مسئله باعث میشود که در رابطه عاطفی نتوانند خواستههای خود را مطرح کنند و در دراز مدت احساس کنند که نادیده گرفته شده اند.
انسان ذاتا به شباهتها و آنچه که برای او گذشته را تداعی میکند جذب میشود، برای مثال هر شب در جای مشخصی میخوابید یا غذاهای به خصوصی را درست میکنید. این موضوع در روابط و سایر مسائل عمیقتر عمل میکند، مثلا در رابطه عاطفی به کسانی جذب میشویم که پدر و مادرمان (دو معشوق اولیه) را تداعی میکنند. مثبت یا منفی بودن این شباهت اهمیت ندارد، بلکه آشنا بودن آن، ما را به سمت او میکشد. برای مثال خانه معنای عشق را میدهد، در حالی که در خانه همیشه تنهایی تجربه شده، پس عشق مفهوم تنهایی را القا میکند، چنین فردی به طور ناخودآگاه درگیر روابطی میشود که در آن احساس تنهایی میکند. برای اشنایی بیشتر با روانشناسی ازدواج کلیک کنید.
یکی از اصول اولیه برای ازدواج رسیدن به خودشناسی است. خودشناسی به شما کمک میکند که بینش دقیق تری به زندگی داشته باشید و با آگاهی بیشتری برای موضوعات مهم زندگی خود تصمیم بگیرید. روش های مختلفی برای کسب خودشناسی وجود دارد که از جمله آن ها می توان به روان درمانی به روش روان کاوی اشاره کرد.
در جلسه روان کاوی درمانگر به شما کمک می کند تا بتوانید تعارض های حل نشده گذشته خود را بازیابی کرده و به شیوه ای سالم آن ها را حل و فصل نمایید. بررسی ها نشان می دهد افرادی که قبل از ازدواج برای خودشناسی وقت و هزینه صرف می کنند برای مواجهه با چالش های زندگی مشترک آمادگی بیشتری دارند و احتمال موفقیت بیشتری نیز در ازدواج دارند.
برای دریافت مشاوره در زمینه ازدواج می توانید در هر زمان از روز برای مشاوره تلفنی ازدواج با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02166419012 تماس بگیرید.
بررسی ضمیر ناخودآگاه برای ازدواج باید به چه متخصصی مراجعه کنم؟
روانشناسانی که با رویکردهای روان کاوی و روان پویشی کار می کنند از جمله متخصصینی هستند که می توانند در این حوزه به شما کمک کنند.
برای عضویت در اینستاگرام (ذهن نو) کلیک کنید
آخرین تحقیقات علمی روانشناسی
ورود به صفحه
سوالی دارید؟ با ما تماس بگیرید
تماس با برترین مشاوران از طریق تلفن ثابت در سراسر کشور از 8 صبح الی 12 شب حتی ایام تعطیل
سراسر کشور :9099070354 استان تهران :9092301539
جهت مشاوره تلفنی با موبایل و رزرو وقت حضوری
خشم و افسردگی به دو صورت خود را نشان میدهد. در نوع اول بی قراری و خشم به صورت آشکار خود را نشان میدهد، به طوری که بیمار افسرده با هر تلنگری پرخاشگری کرده و با الفاظ و رفتار زشت به دیگران ناراحتیاش را ابراز میکند، در نوع دوم افسردگی ناشی از خشم، فرد ترجیح میدهد که خشم خود را سرکوب کرده و آن را درونی کند. هر دو حالت منجر به شکل گیری سیکل معیوبی میشود که دیگران را در ارتباط با بیمار مستاصل میکند. برای درمان این وضعیت رویکردهای مختلف روشهای موثری ارائه کردهاند که هر کدام را در ادامه شرح دادهایم. برای آشنایی با سایر علائم افسردگی کلیک کنید.
منبع : خشم و افسردگی چه ارتباطی با هم دارند
در تبیین اختلال افسردگی و توضیح علل آن متخصصان از رویکردهای مختلفی بهره می گیرند. هرکدام از این رویکردها از زاویه دید خاصی به مسئله افسردگی می پردازند. برای مثال در رویکرد شناختی رفتاری روانشناسان همواره بر این موضوع تاکید می کنند که افکار ما زیربنای تمامی احساسات و رفتارهایمان هستند. در نتیجه برای بهبود خلق افسرده پیش از هرچیز باید افکار افسرده ساز را پیدا کرد. از جمله افکاری که تاثیر بسزایی در پیدایش و تداوم افسردگی دارند میتوان به فاجعه سازی از رویدادهای منفی، نسبت دادن شکستها به درون و موفقیتها به بیرون و اعتقاد به عدم توانایی کافی برای انجام دادن تکالیف اشاره کرد.
در این میان روانکاوان تبیین متفاوتی از اختلال افسردگی دارند. آنها بیش از هرچیز تلاش میکنند این مشکل را به واسطه مکانیسمهای دفاعی شرح دهند. از دید آنها سرکوب یا همان فروخوردن خشم، درونی سازی و برگرداندن آن به خود از جمله فرایندهای اصلی بروز اختلال افسردگی در میان مبتلایان است. برای دریافت مشاوره افسردگی کلیک کنید.
در نظریه روان کاوی به مقوله خشم فروخورده در افسردگی بیش از هر رویکرد دیگری پرداخته شده است. بر اساس این نظریه روانکاوان معتقدند که مبتلایان به افسردگی بیش از سایرین دست خوش هیجان خشم میشوند. با این حال از آن جایی که روشهای ابراز سالم این هیجان را نمیدانند آن را سرکوب کرده و یا به عبارت دیگر آن را فرو میخورند.
از آنجایی که خشم هیجان بسیار نیرومندی است و انرژی آن با سرکوب کردن از بین نمیرود، این انرژی به درون فرد باز میگردد. به این ترتیب کسی که نمیتواند به طور سالم از دیگران انتقاد کند دچار خودسرزنش گری مفرط میشود و دائما عملکرد خود را زیر سوال میبرد. همین امر پیامدهایی نظیر کاهش اعتماد به نفس، عدم اطمینان به توانمندیها، احساس گناه و سایر علائم افسردگی را در پی خواهد داشت.
بیشتر بخوانید : علت افسردگی چیست
علل مختلفی وجود دارد که باعث میشود افراد نتوانند به شیوه ای سالم خشم خود را ابراز کنند. برای مثال بزرگ شدن در خانوادهای که هرگونه ابراز هیجانی را به شدت سرکوب میکرده، تجربه تنبیه شدید به خاطر بروز ناراحتی یا عصبانیت، ترس از ناتوانی در کنترل اوضاع پس از ابراز خشم، عدم آشنایی با رفتار جرات مندانه و ناتوانی در تشخیص پرخاشگری از ابراز خشم به روش صحیح از جمله رایجترین دلایلی است که به خشم فروخورده و بروز مشکلات روانشناختی نظیر افسردگی و اضطراب میانجامد.
افسردگیاساسی یکی از انواع اختلالهای روانپزشکی است که منشا زیستی، ژنتیکی، محیطی و روانشناختی مختلفی دارد. در حقیقت بروز و شدت افسردگی به نحوه تعامل این فاکتورها با یکدیگر بستگی دارد. در همین راستا با کنترل برخی عوامل محیطی و روانی میتوان از ابتلا یا شدت یافتن اختلال افسردگی پیشگیری کرد. براساس توصیه روانشناسان مبتنی بر رویکرد روانکاوی، میتوان گفت اگر بتوانید هیجان خشم را در وجود خود بپذیرید و از مجرای سالمی آن را ابراز نمایید سرکوب و برگرداندن آن به درون اتفاق نمیافتد و در نتیجه تا حد زیادی از بروز اختلال افسردگی پیشگیری خواهد شد. برای دریافت درمان افسردگی کلیک کنید.
در نتیجه اولین قدم برای پیشگیری از افسردگی این است که بپذیرید خشم یکی از هیجانات اصلی در انسان است و همه آدمخت به طور طبیعی آن را تجربه میکنند. به خودتان یادآور شوید که احساس خشم در درونتان به نوبه خود امری منفی نیست، بلکه تبدیل شدن آن به پرخاشگری و بدرفتاری است که به کنترل و مدیریت نیاز دارد. در نتیجه باید اصول جرات مندی را یاد بگیرید و تمرین کنید که وقتی عصبانی میشوید، چه واکنشهای سالمی را از خود نشان دهید. اگر در این زمینه با مشکل زیادی رو به رو هستید، مراجعه به روانشناس ضروری است.
برای دریافت مشاوره در زمینه افسردگی میتوانید در ساعت از روز برای مشاوره تلفنی از طریق شماره 02166419012 با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو تماس حاصل نمایید.
من هنگام عصبانیت نمی توانم به درستی با فرد مقابل حرف بزنم و همه چیز را در خودم می ریزم همین مسئله باعث انزوا و افسردگی من شده چگونه می توانم این عادت را تغییر بدهم؟
مراجعه به روانشناس یکی از مهمترین اقداماتی است که میتوانید در این زمینه انجام دهید. روانشناس با ارائه آموزشهایی نظیر کنترل خشم و یاد دادن مهارت جرات ورزی میتواند به شما کمک کند تا بر این مشکل خود غلبه کرده و افسردگیتان را نیز بهبود ببخشید.
منبع : خشم و افسردگی چه ارتباطی با هم دارند