اختلال دو قطبی یکی از انواع بیماریهای روانی است که باعث میشود فرد دورههایی از افسردگی و همینطور دورههایی از خلق بالا یا انرژی بیشازحد را تجربه کند و به همین خاطر با نام دوقطبی شناخته میشود؛ زیرا بیماران مبتلا به این اختلال میان دو حالت هیجانی کاملاً متضاد یا دو قطب متفاوت خلقی در نوسان هستند. مشکلاتی نظیر سابقه ژنتیکی، آسیبهای فیزیولوژیکی در مغز و همینطور اضطراب و فشار روانی ازجمله مسائلی هستند که میتواند فرد را نسبت به این بیماری آسیبپذیر کند. بااینحال متأسفانه بسیاری از مبتلایان به اختلال دوقطبی از بیماری خود آگاهی ندارند و اطرافیان به خاطر رفتارهای آزاردهندهشان طرد میکنند.
با توجه به اینکه اختلالات دوقطبی معمولاً بهخودیخود قابلدرمان نیستند و بروز آنها میتواند مشکلات بسیاری را در جریان فعالیتهای روزانه فرد ایجاد کند، بهتر است درصورتیکه نشانههای این اختلال را در خود یا هریک از اطرافیانتان میبینید برای انجام بررسیهای بیشتر از یک روانشناس کمک بگیرید.
منبع : اختلال دو قطبی
اختلال دوقطبی که در گذشته به آن دورههای افسردگی- شیدایی گفته میشد یکی از انواع اختلالات روانی است که باعث میشود فرد در دورههایی خلق افسرده و همینطور دورههایی انرژی بیشازحد را تجربه کند. یکی از نکاتی که درباره اختلال دوقطبی باید به آن توجه داشت، این است که گاهی یک دوره برای مدت طولانی ادامه پیدا خواهد کرد و یا حتی ممکن است میان دو دوره افسردگی و شیدایی فرد برای مدتی خلق عادی داشته باشد. به همین خاطر نباید تصور کرد که خلق این افراد دائماً و از لحظهای به لحظه دیگر در حال تغییر است.
بیماران مبتلا به این اختلال معمولاً آگاهی بسیار کمی از مشکل خود دارند و به همین خاطر کمتر دیده میشود که خودشان برای درمان مراجعه کنند. با توجه به مشکلاتی که این اختلال میتواند در جریان زندگی بیمار و اطرافیان ایجاد نماید بهتر است درصورتیکه نشانههای آن را در هریک از اطرافیانتان میبینید به یک روانشناس متخصص مراجعه نمایید.
بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی بهطورقطع دورههایی از افسردگی اساسی را پشت سر خواهند گذاشت. بااینحال دورههای شیدایی میتوانند شدید(مانیا) یا خفیف(هیپومانیا) باشند. که بر این اساس اختلال دوقطبی به دو دسته نوع یک و دو تقسیم میشود:
این حالت همان چیزی است که اکثر افراد بهعنوان بیماری دوقطبی میشناسند و فرد مبتلا علاوه بر دورههای افسردگی، دورههای شیدایی کامل یا مانیا را نیز تجربه خواهد کرد. دوره مانیک یا شیدایی برای حداقل یک هفته میبایست در فرد باقی مانده و حداقل سه نشانه از نشانههای زیر را به همراه داشته باشد؛ این نشانهها میبایست بهصورت خودبهخود به وجود آمده و فرد تحت تأثیر دارو یا مخدر خاصی نباشد.
برای آشنایی بیشتر با نشانه ها و درمان اختلال دوقطبی نوع یک کلیک کنید.
در این حالت نیز فرد علاوه بر دورههای افسردگی اساسی دورههای شیدایی را تجربه میکند، اما شدت نشانههای شیدایی ضعیفتر از حالت قبل است که در اصطلاح به آنها هیپومانیا گفته میشود و میتوان گفت توانایی فعالیت فرد در این حالت کمتر دستخوش مشکل میشود. به عبارتی تمامی نشانههای این اختلال نیز مانند دوقطبی نوع اول است و تنها دو تفاوت میان این دو حالت وجود دارد:
برای آشنایی بیشتر با اختلال دوقطبی نوع دو کلیک کنید.
تاکنون هیچ دلیل قطعی و مشخصی برای بروز اختلال دوقطبی شناسایی نشده و این بیماری نیز مانند سایر اختلالات روانشناختی به دنبال وجود مجموعهای از علائم ایجاد میشود. تحقیقات نشاندهنده این است که احتمال بروز اختلال دوقطبی در افرادی که سابقه این بیماری را میان اعضای خانواده دارند، در حدود ده برابر بیشتر از سایر افراد است و به عبارتی میتوان آمادگی ژنتیکی را یکی از مهمترین دلایل این بیماری دانست. در کنار این موضوع سابقه آزار و تجاوز در دوران کودکی و یا اضطرابهای شدید میتواند در بروز این اختلال تأثیرگذار باشد.
علاوه بر آمادگیهای ژنتیکی و تجربیات طول زندگی فرد، برخی نارساییهای فیزیولوژیک نیز در این بیماران دیده میشود. برای مثال برخی تحقیقات نشان میدهد که مغز این بیماران نسبت به افراد عادی نوراپینفرین بیشتری ترشح میکند و یا قشر مخ در برخی مناطق ضخامت لازم را ندارد.
متأسفانه اختلال دوقطبی بیماری قابل درمانی نیست و مبتلایان به آن بهطور کامل بهبود نمییابند، اما میتوان با کمک گرفتن از مشاورین روانشناسی این اختلال را تحت کنترل درآورد تا فرد بتواند با مدیریت شرایط موجود فعالیت و زندگی خود را در اجتماع بهراحتی ادامه دهد. در شرایطی که این بیماران همکاریهای درمانی لازم را با متخصصین داشته باشند میتوانند با کمترین محدودیت به فعالیتهای شغلی یا تحصیلی خود بپردازند. ازجمله مهمترین اقدامات درمانی برای این بیماران میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی برای کنترل نشانهها میبایست همواره از داروهای تثبیت خلق استفاده کنند. لیتیوم کربنات شناختهشدهترین داروی موجود برای بیماران دوقطبی است. اما با توجه به سمی بودن این ماده میزان استفاده از آن میبایست بهدقت توسط پزشک متخصص تعیین شود. در بسیاری از مواقع نیز توصیه میشود سطح لیتیوم خون بیمار پیش از شروع مصرف و همینطور در اولین روزهای پس از درمان بهطور مرتب اندازهگیری شود. زیرا مصرف کمتر از حد نیاز این دارو تأثیری در کنترل نشانهها ندارد و درعینحال مصرف بیشازحد نیز میتواند خطر مسمومیت را به همراه داشته باشد.
بر اساس مطالعات انجامشده بهترین روش برای درمان اختلال دوقطبی استفاده همزمان از دارو و درمانهای روانشناختی است. داروها اگرچه علائم فرد را تحت کنترل نگه ،بااینحال توانایی قویتر کردن فرد در برابر بیماری را ندارند. در طی درمانهای روانشناختی به فرد کمک میشود تا در کنار استفاده از داروها نشانههای فکری و هیجانی خود را بهخوبی شناخته و بتواند آنها را مدیریت کند. برای آشنایی با جلسات روان درمانی کلیک کنید.
یکی از مهمترین اقداماتی که میبایست در طول درمان اختلال دوقطبی به آن توجه شود، برگزاری جلسات خانوادهدرمانی است که با هدف آموزش خانواده برای نحوه برخورد با فرد ایجاد میشوند. در طی این جلسات علاوه بر اینکه به خانواده فرد راجع به چگونگی برخورد با بیماران آموزش داده میشود. سلامت روان آنها نیز موردبررسی قرارگرفته و از بروز مشکلات روحی در آنها پیشگیری میشود.
خانواده و اطرافیان افرادی که درگیر اختلال دوقطبی هستند معمولاً آسیب زیادی را از این شرایط تجربه میکنند. فشار روانی و مشکلاتی که بیماری یکی از اعضا برای دیگران ایجاد میکند آنها را در معرض آسیبهای روحی بسیاری قرار میدهد. به همین خاطر اگر در اطراف شما نیز فردی دچار این اختلال شده بهتر است برای پیشگیری از آسیبهای روحی مانند اختلالات اضطرابی و افسردگی و همینطور آموزش راهکارهایی برای ارتباط با بیمار از یک روانشناس کمک بگیرید. با توجه به اهمیتی که خانواده و سیستم حمایت اجتماعی در بهبودی فرد دارد بهتر است به این نکات توجه داشته باشید:
اختلال دوقطبی نیز درست مانند هر اختلال روانی دیگر وابستگی بسیاری به زمان دارد. این به معنای آن است که هرچقدر سریعتر بتوانید نشانههای این بیماری را تشخیص داده و برای درمان آن اقدام کنید احتمال موفقیتآمیز بودن درمان بیشتر خواهد بود. با توجه به اینکه بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی خودآگاهی از بیماریشان ندارند یکی از مهمترین وظایف اطرافیان این بیماران این است که نسبت به نشانهها حساسیت داشته و در صورت مشاهده آنها به متخصص مراجعه کنند. به ویژه در شرایطی که یکی از اعضای خانواده شما با این بیماری درگیر است بهتر است سایر اعضا و به ویژه کودکان برای پیشگیری از بروز اختلال دوقطبی و یا کاهش شدت آن به طور مرتب مورد نظارت روانشناسی قرار بگیرند.
حمایت اجتماعی ازجمله مهمترین عواملی است که در بهبودی از بیماریهای روانی تأثیر دارد. به همین خاطر بهتر است تا جای ممکن فضای خانه را آرام نگه دارید و بهویژه در شرایطی که بیمار وارد دورههای مانیا یا شیدایی میشود از بحث کردن با آنها خودداری کنید.
بیماریهای روانی معمولاً با برچسبهای منفی بسیاری در سطح جامعه همراه هستند و این موضوع میتواند شرایط روحی فرد را تا حد زیادی تحت تأثیر قرار داده و حتی شدت بیماری و روند بهبود آن را با مشکل مواجه کند. به همین خاطر سعی کنید با بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی یا هر بیماری روانی دیگر به شکلی پسندیده برخورد کنید و از دیگران نیز بخواهید از برخوردهای نامناسب یا استفاده از برچسبهای روانی خودداری کنند.
مشاورههای روانشناختی برای فرد و خانواده تا حد زیادی میتواند در کنترل شرایط و جلوگیری از بروز بحرانها کمککننده باشد. به همین خاطر استفاده از این جلسات ازجمله مسائلی است که میبایست در کنار درمانهای دارویی آن را جدی بگیرید.
برای دریافت مشاوره در زمینه اضطراب و افسردگی میتوانید در ساعت از روز برای مشاوره تلفنی از طریق شماره 02166419012 با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو تماس حاصل نمایید.
دوقطبی یکی از انواع اختلالات روانی است که باعث میشود فرد دورههایی از افسردگی اساسی و همینطور شیدایی یا انرژی بیش از حد را به صورت دورهای تجربه کند.
بهترین روش درمانی برای این بیماری استفاده همزمان از داروها و جلسات مشاوره روانشناختی است. با این روش علاوه بر اینکه نشانههای بیماری توسط داروها کنترل میشود فرد راهکارهایی را برای مدیریت هیجانات و علائم بیماری خود آموزش میبیند.
منبع : اختلال دو قطبی
اختلافات خانوادگی در هر خانهای اتفاق میافتد و به نوعی بروز آن غیرقابلاجتناب است. اگرچه برخی از خانوادهها بهخوبی میتوانند مشکلات را مدیریت کنند، اما متأسفانه اختلافات خانوادگی برای برخی دیگر تبدیل به یک چالش جدی شده و حتی گاهی اوقات باعث از هم پاشیدن خانواده میشود. به همین خاطر توجه به مشکلاتی که در روابط میان اعضا ایجاد میشود و همینطور آشنایی با راهکارهایی برای رفع این شرایط ازجمله موضوعاتی است که بهتر است نسبت به آنها آگاهی کافی داشته باشید ویا با دریافت مشاوره خانواده با سرعت بیشتری مسائل را حل وفصل کنید.
منبع : اختلافات خانوادگی
بروز اختلافنظر و ناراحتی میان اعضای خانواده یکی از موضوعاتی است که هرگز نمیتوانید بهطور کامل از ایجاد آن جلوگیری کنید، اما با مدیریت صحیح شرایط پیشآمده میتوانید از بروز اختلافات جدی در محیط خانوادهتان جلوگیری کنید. اختلافات خانوادگی و ناآگاهی از راههای روبهرو شدن با آنها ازجمله مسائلی است که میتواند آسیبهای جدی را در روابط اعضای خانواده ایجاد کند و شاید اثرات منفی آن برای مدت طولانی باقی بماند. به همین خاطر معمولاً توصیه میشود در شرایطی که احساس میکنید شدت اختلافات به میزانی است که توان مدیریت آن را ندارید از یک روانشناس خانواده در این زمینه کمک بگیرید. ناراحتی و اختلاف در میان تمامی اعضای خانواده میتواند ایجاد شود که با توجه به این موضوع دلایل و راههای کنار آمدن با آن متفاوت خواهد بود.
گاهی اوقات اختلاف و درگیری میان زوجین بروز پیدا میکند. تفاوتهای فرهنگی و همینطور بیتجربگی درزمینهٔ ارتباط با جنس مخالف یا مدیریت زندگی مشترک ازجمله مسائلی است که باعث بروز این مشکلات میشود تا جایی که روانشناسان خانواده معتقدند 5 سال نخست پس از شروع یک زندگی، سالهایی هستند که بیشترین احتمال برای از بین رفتن زندگی مشترک و جدایی در آن وجود دارد. کمک گرفتن از مشاورههای پیش از ازدواج و افزایش آگاهی از شیوه ارتباط با جنس مخالف و انتظارات وی در زندگی مشترک ازجمله راهکارهایی است که به شما در کاهش این مشکلات کمک خواهد کرد.
اختلافنظر و بحث میان زوجین در شرایطی که شما صاحب فرزند باشید میتواند مشکلات بهمراتب جدیتری را برای خانوادهتان ایجاد کند. اختلاف میان والدین باعث خواهد شد تا فرزندان احساس امنیت و آرامشی را که میبایست از والدینشان دریافت کنند به دست نیاورند و این موضوع در کنار اثرات منفی که در شخصیت آنها خواهد داشت، احتمال بروز اختلالات روحی مانند اضطراب و افسردگی را افزایش خواهد داد. به همین خاطر در چنین شرایطی بهتر است با تلاش برای حل اختلافات با همسرتان و همینطور کمک گرفتن از مشاورین خانواده فضای خانه خود را تغییر دهید.
یکی از رایجترین اختلافات خانوادگی را میتوان در میان والدین و فرزندان آنها یافت. فرزندان در سنین پایینتر معمولاً به دلیل وابستگی که به والدین خود دارند چندان با آنها دچار اختلافنظر نمیشوند، اما با رسیدن به سنین نوجوانی و بهموازات کاهش وابستگی و دستیابی به یک هویت مستقل احتمال ایجاد درگیری به دلیل اختلاف در طرز تفکر میان فرزندان با والدینشان افزایش پیدا میکند.
علاوه بر این نوجوانی بازه سنی است که فشار روانی بسیاری را برای فرد به همراه دارد و همین موضوع میتواند احتمال تحریکپذیری و ایجاد اختلافات خانوادگی را افزایش دهد. با توجه به اینکه والدین نقش بسیار مهمی در زندگی فرزندانشان دارند و آسیب دیدن رابطه میان آنها میتواند خطرات بسیاری را برای فرزندان به همراه داشته باشد، بهتر است راجع به نحوه برخورد با نوجوان و نکاتی که میبایست در تربیت آنها مدنظر داشته باشید از یک روانشناس کمک بگیرید. برای آشنایی با بهترین روش های تربیت نوجوان کلیک کنید.
اختلاف میان فرزندان یکی دیگر از موضوعاتی است که در تمامی خانوادهها دیده میشود و شاید از نظرتان نیاز به توجه چندانی نداشته باشد اما در بعضی مواقع مثل حسادت از تولد فرزند جدید یا احساس تبعیض میان فرزندان، وجود یک فرزند معلول و بدرفتاری سایرین با او یا در شرایطی که شدت و مدت اختلاف از حالت عادی خارج شده، بهتر است برای برطرف کردن این اختلافات اقدامات جدیتری را در نظر داشته باشید.
اختلافنظر راجع به مسائل مختلف عامل بسیاری از مشکلات و اختلافات خانوادگی است. اختلافات میتواند بر سر مسائل سادهای نظیر مقصد یک سفر یا موضوعات بااهمیتی مانند انتخاب محل زندگی ایجادشده و طبیعتاً به میزانی که اهمیت موضوع بیشتر باشد، مشکلات بیشتری را در خانواده ایجاد میکند. به همین خاطر معمولاً توصیه میشود اعضای خانواده به راههای صحبت کردن بر سر مسائل مختلف توجه کافی داشته باشند و سعی کنند تا از این طریق با توجه به نظرات یکدیگر از بروز مشکلات جدی جلوگیری کنند.
باقی ماندن کدورت و ناراحتی را میتوان زنگ خطر جدیی برای ایجاد اختلاف و دلخوری در یک خانواده دانست. گاهی اوقات بروز یک اتفاق بهظاهر ساده میتواند باعث زنده شدن خاطرات و دلخوریهای گذشته میان طرفین شده و آنها را به سمت نشان دادن واکنشهای تند سوق دهد. در برخی مواقع نیز فرد از موضوعی ناراحت است، اما به هر دلیلی امکان بازگو کردن آن را ندارد و ناراحتی خود را بهصورت بهانهگیری یا بحث راجع به مسائل مختلف نشان میدهد.
در صورت باقی ماندن ناراحتیها یا ناتوانی از بیان احساسات که فشار زیادی برای فرد به همراه دارد؛ بهتر است از یک مشاور خانواده کمک بگیرید. بخشش درمانی یا فراهم کردن شرایط صحبت برای اعضای خانواده ازجمله راهکارهایی هستند که در این شرایط میتوانید از آنها استفاده کنید.
بروز بحرانهایی مانند بیماری یا فوت یکی از اعضا، مشکلات مالی و از دست دادن شغل ازجمله موضوعاتی هستند که میتوانند باعث افزایش فشار روانی و اضطراب در میان اعضای خانواده شده و به عبارتی آنها را نسبت به مسائل مختلف تحریکپذیر کنند. با توجه به اینکه در این شرایط احتمال بروز اختلافات خانوادگی افزایش پیدا میکند بهتر است در این مواقع از بحث کردن با یکدیگر اجتناب کنید.
روابط یکطرفه به شرایطی گفته میشود که یکی از طرفین بیش از سایرین برای رفاه و آرامش دیگران تلاش میکند. این شرایط بهمرورزمان باعث میشود تا فرد احساس کند ضرر کرده یا زمانی برای اختصاص به خود ندارد و این میتواند مشکلات روحی بسیاری مثل افسردگی را برای وی ایجاد کند. در چنین شرایطی احتمالاً اعتراض به شرایط موجود باعث بروز اختلاف در میان اعضا باشد (برای مثال معمولا در خانوادهها مادر خود را فدای خانواده میکند).
بهطورکلی ناآگاهی را میتوان اصلیترین دلیل بروز اختلافات خانوادگی دانست. بیاطلاعی از مسائلی مانند اصول صحبت کردن در خانواده، مدیریت شرایط بحرانی یا راهکارهای همدلی با یکدیگر و داشتن خانواده شاد ازجمله مسائلی است که احتمال بروز اختلاف و کدورت میان اعضا را افزایش میدهد. به همین خاطر معمولاً توصیه میشود با کمک گرفتن از مشاورین خانواده سعی کنید شرایط روحی خود و سایر اعضا را بهبود ببخشید و علاوه بر کاهش اختلافات خانوادگی، کیفیت رابطه میان اعضا را در شرایط بهتری قرار دهید.
بیتوجهی به برطرف کردن اختلافات خانوادگی در بسیاری از مواقع باعث میشود تا کدورت و ناراحتی در ذهن و قلب فرد باقی بماند. در نتیجه به دنبال هر بحث و ناراحتی که در خانواده ایجاد شود، تمامی اختلافات گذشته نیز مجدد زنده شده و این موضوع باعث حل نشدن یا سختتر شدن بحران جدید خواهد شد.
علاوه بر این معمولاً منجر به آسیب دیدن رابطه میان اعضا، ایجاد دلخوری و از بین رفتن صمیمیت و همینطور کاهش احترام میان اعضا خواهد شد. در کنار این مسائل بروز اختلافات خانوادگی باعث ایجاد جو نامناسب در خانه شده و میتواند احتمال بروز اضطراب یا افسردگی در میان اعضا بهخصوص فرزندان کوچکتر را افزایش دهد. به همین خاطر بهتر است با کمک گرفتن از یک مشاور خانواده علاوه بر از بین بردن پیامدهای منفی اختلافات، راهکارهایی را برای پیشگیری از بروز مجدد این مشکلات آموزش ببینید.
به اعتقاد روانشناسان توانایی صحبت کردن اعضای خانواده با یکدیگر یکی از مهمترین راهکارها برای کاهش اختلافات خانوادگی است. بااینحال برای گرفتن نتیجه مطلوب از این راهکار میبایست با اصول صحبت کردن بهخوبی آشنا باشید. برای اینکه گفتوگوی مفیدی داشته باشید در درجه اول میبایست زمان و مکان مناسبی را برای صحبت انتخاب کنید و علاوه بر این در کنار بیان نظراتتان به دیگران نیز اجازه صحبت کردن بدهید.
همانطور که گفته شد اختلافنظر دلیل بسیاری از مشکلاتی است که میان اعضای خانواده ایجاد میشود. بااینحال این خود اختلافنظر نیست که باعث ایجاد مشکل میشود بلکه نوع برخورد افراد با تفاوت است که میتواند باعث بروز دلخوری شود. درنتیجه اگر میخواهید از بروز اختلافات خانوادگی جلوگیری کنید همواره به این موضوع توجه داشته باشید که “دیگران مجبور نیستند مانند شما فکر کنند و هرکس مجاز است دیدگاههای خودش را داشته باشد”. هنگامیکه بتوانید تفاوت دیگران با خود را بپذیرید و یا این مهارت را به دیگران آموزش دهید از بسیاری از مشکلات جلوگیری خواهید کرد.
روانشناسان معتقدند پایان دادن به یک اختلاف معمولاً به دو شکل اتفاق خواهد افتاد؛ در حالت اول اعضا بهواقع مشکلات میان خود را برطرف کرده و راهکارهای جدیدی را برای جلوگیری از بروز مشکلات پیدا میکنند؛ اما در حالت دوم افراد صرفاً برای جلوگیری از آسیب دیدن رابطه سعی میکنند تا مشکلات را فراموش کنند. این شرایط معمولاً باعث خواهد شد تا دلخوریها باقی مانده و علاوه بر آسیب زدن به کیفیت رابطه، مشکل در مسائل مختلف مجدداً بهنوعی خود را نشان خواهد داد. درنتیجه اگر میخواهید از بروز اختلافات خانوادگی جلوگیری کنید بهتر است همواره به دنبال حل کردن واقعی مشکلات بهجای انکار آنها باشید.
اگر احساس میکنید اختلافات در خانواده شما پیچیدهتر از آن است که بهتنهایی بتوانید آنها را حل کنید و یا در شرایطی که اختلافات شدت بیشتری پیدا کرده یا برای زمان طولانی باقی ماندهاند بهتر است از یک مشاور خانواده برای بهبود شرایط کمک بگیرید. مشاورین به دلیل تخصص و تجربهای که در حل مشکلات خانوادهها دارند میتوانند بدون جانبداری راهکارهای مناسبی را برای تغییر شرایط به شما آموزش دهند. حل اختلافنظر میان زوجین، راهکارهایی برای برقراری رابطه با فرزندان، یادگیری آداب صحبت کردن در خانواده و همینطور بهبود کیفیت ارتباط اعضای خانواده با یکدیگر ازجمله مسائلی است که روانشناسان میتوانند به شما در بهبود آنها کمک کنند.
برای دریافت مشاوره در زمینه خانواده می توانید در هر زمان از روز برای مشاوره تلفنی خانواده با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02166419012 تماس بگیرید.
با توجه به دلیلی که برای ایجاد اختلافات خانوادگی وجود دارد راههای برطرف کردن آنها نیز متفاوت خواهد بود. بااینحال صحبت کردن با یکدیگر و کمک گرفتن از مشاورین خانواده از راهکارهایی هستند که در بسیاری از مواقع میتوانند به شما در حل کردن مشکلات کمک کنند.
منبع : اختلافات خانوادگی
راههای برطرف کردن اختلاف بر سر محل زندگی با همسر چیست؟ هدف از ازدواج، قرار گرفتن زن و مرد در کنار یکدیگر است. به منظور تحقق این هدف، زن و مرد باید در کنار هم و در یک محل مشترک زندگی کنند. محل زندگی از حقوق مشترک زن و مرد است و باید مورد توافق هر دو آنها قرار بگیرد. اختلاف بر سر این موضوع میتواند زمینه ساز بروز اختلاف و در گیری بین زن و مرد شود. در ادامه مطلب به مهمترین علل بروز اختلاف بر سر محل زندگی مشترک و راهکارهای برخورد صحیح با این موضوع پرداخته خواهد شد.
منبع : اختلاف بر سر محل زندگی
احتلاف بر سر محل زندگی به دلایل متعددی ایجاد میشود که برخی از آنها به شرح زیر هستند:
در برخی موارد زن و مرد به خانواده پدری خود علاقه و دلبستگی زیادی دارند و از تصور اینکه بخواهند دور از آنها زندگی کنند دچار افسردگی و ناراحتی میشوند. به همین دلیل اصرار دارند که نزدیک خانه پدری ساکن شوند. در نتیجه عدم توافق درباره این موضوع، اختلاف نظر و ناراحتی بین زن و شوهر پیش میآید.
گاهی اوقات بین زوج و خانواده همسر اختلاف و ناراحتی وجود دارد. به جهت اینکه او میخواهد کمتر با آنها برخورد داشته باشد، ترجیح میدهد محل زندگی مشترک را در جایی دورتر از محل زندگی خانواده همسر انتخاب کند. این در حالیست که همسرش به خانواده خود وابسته است و اصرار دارد نزدیک آنها باشد. عدم موافقت همسر زمینه را برای بروز اختلافات و درگیری فراهم میآورد.
وقتی زن و شوهر با یکدیگر تفاهم نداشته باشند، هر موضوعی میتواند بهانه درگیری بین آنها را فراهم بیاورد. اگر در آغاز آشنایی متوجه شدید که در بیشتر موارد با همدیگر نقطه نظر مشترک ندارید، نسبت به ادامه ارتباط تردید کنید. چرا که وقتی رابطه جدیتر شود، موضوعات مختلف از جمله محل زندگی به صورت یک چالش پیش روی شما قرار میگیرد.
زنان دوست دارند زندگی کاملا مستقلی داشته باشند تا بتوانند آزادانه و به دور از دخالتهای اطرافیان زندگی خود را اداره نمایند. این مسئله وقتی به یک اختلاف بزرگ تبدیل میشود که همسر توانایی اجاره یا خرید منزل دیگری را نداشته باشد و زن مجبور شود در جایی که دوست ندارد زندگی کند. اصرار زن به تغییر محل زندگی و امتناع مرد به دلیل مشکلات مالی، آنها را در آستانه درگیری و مسائل بحرانی قرار میدهد.
افراد مختلف دارای شخصیتهای متفاوتی هستند. در حالی که یکی از آنها دوست دارد در محلهایی شلوغ و پر رفت و آمد زندگی کند، دیگری ممکن است ترجیح دهد در محلهای ساکن شود که ساکت و آرام است. ازدحام جمعیت و صدای شلوغی ممکن است برای یکی خوشایند و برای دیگری انزجار کننده باشد. در نتیجه به تفاهم رسیدن بر سر این موضوع به آسانی ممکن نخواهد بود و هر کدام با آوردن دلیل و برهان بر درستی نظر خود پافشاری میکنند. این وضعیت تهدیدی برای آرامش زندگی مشترک به حساب میآید.
برای اینکه بتوانید اختلاف بر سر محل زندگی را به بهترین نحو برطرف کنید، باید نحوه صحیح برخورد با آن را بلد باشید. راهکارهای برخورد صحیح با اختلاف بر سر محل زندگی عبارتند از:
قبل از اینکه رابطه شما به ازدواج ختم شود و راه بازگشتی نداشته باشید، بهتر است در جلسات آشنایی درباره موضوعات مختلف از جمله محل زندگی مشترک صحبت کنید. نظرات طرف مقابل را بشنوید و با آگاهی از اینکه قرار است بعد از ازدواج در کجا زندگی کنید اقدام به تصمیم گیری نمایید.
اگر به دلیل لجبازی با همسر خود اختلاف نظر دارید و بر سر مسئله محل زندگی به تفاهم نمیرسید، سخت در اشتباه هستید. لجبازی کردن فقط تداوم زندگی مشترک شما را به خطر میاندازد. اگر چه در ابتدا ممکن است چندان مسئله ساز نباشد اما در صورت ادامه دادن به رفتار خود ممکن است دچار مشکلات بسیار جدی در زندگی شوید.
گفتگو کردن یک روش کاملا منطقی برای هم زیستی مسالمت آمیز در کنار یکدیگر است. اگر بر سر محل زندگی اختلاف نظر دارید، حتما با همسرتان به گفتگو بپردازید و دلایل خود را بازگو کنید. دلایل او را بشنوید و تصمیم گیری معقولانهتری داشته باشید.
هریک از زوجین خانوادهای دارد که به اعضای آن احساس تعلق خاطر و وابستگی میکند. ازدواج ممکن است فاصله مکانی ایجاد کند اما نمیتواند محبت قلب زن و مرد را به خانواده پدری از بین ببرد. دیدار با خانواده حق مسلم زوجین است. فکر کردن به این موضوع که هر وقت دوست دارید، میتوانید به خانواده خود سر بزنید یا تماس برقرار کنید، باعث میشود فاصله مکانی برایتان کم رنگتر شود.
اگر احساس میکنید جدا شدن از خانواده پدری و ساکن شدن در محل دیگری برایتان غیر ممکن است و به شکل غیر عادی در شما احساس نگرانی و اضطراب ایجاد میکند، حتما به یک روانشناس مراجعه نمایید تا مشکل شما ریشه یابی شود و راه حل مناسبی به کار گرفته شود. برای کسب اطلاعات در زمینه مشاوره ازدواج کلیک کنید.
برای دریافت مشاوره در زمینه ازدواج می توانید در هر زمان از روز برای مشاوره تلفنی ازدواج با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02166419012 تماس بگیرید.
مواردی مانند عدم تفاهم، وابستگی به خانواده، عدم توانایی مالی زوج و تفاوتهای شخصیتی زوجین میتواند باعث اختلاف در انتخاب محل زندگی شود.
زوجین برای تفاهم بر سر محل زندگی بهتر است قبل از ازدواج در مورد محل زندگی صحبت کنند و همچنین بدانند بعد از ازدواج حتی اگر از پدر و مادرشان دور باشند، به راحتی میتوانند با آنها رفت و آمد کنند. بهتر است زوجین در صورت اختلاف از مشاور کمک بگیرند.
منبع : اختلاف بر سر محل زندگی
تریمیپرامین یکی از انواع داروهای ضد افسردگی سه حلقهای است. به طور معمول برای درمان افسردگی اساسی از این دارو استفاده میشود. مصرف خودسرانه تریمیپرامین به هیچ عنوان توصیه نمیشود چراکه ممکن است عوارض و پیامدهای جدی با خود به همراه داشته باشد. اگر چه این دارو علائم به وجود آمده در اثر بیماری افسردگی را کاهش داده و از عود مجدد آن پیشگیری میکند اما برای پایداری بیشتر نتایج مثبت درمان و کاهش عوارض جانبی مصرف داروها بهتر است مشاوره درمانی در کنار دارو درمان مورد استفاده قرار گیرد. روانشناسان به واسطه آموزش تکنیکهای شناختی رفتاری تاثیرات قابل توجهی را در روند بهبود وضعیت بیمار ایجاد خواهند نمود. برای کسب اطلاعات در زمینه درمان افسردگی و مشاوره افسردگی کلیک کنید.
منبع : قرص تریمیپرامین
این دارو از مجموعه داروهای سه حلقهای تجویزی برای درمان افسردگی است. مکانیسم اثر این دارو از طریق تأثیر در مواد شیمیایی مغزی است که عدم تعادل در آنها باعث به وجود آمدن علائم افسردگی در فرد مبتلا میشود. مکانیسم اثر تریمیپرامین بدین شکل است که از طریق مهار برداشت مجدد نوراپینفرین و سروتونین توسط غشاء پایانه سلول عصبی پیشسیناپسی، غلظت آنها را در سیستم اعصاب مرکزی افزایش میدهد. این دارو ﺗﻤﺎﻳــﻞ ﻧﺴــﺒﺘﺎً زﻳــﺎدی ﺑــﺎ ﮔﻴﺮﻧــﺪه ﻫﻴﺴﺘﺎﻣﻴﻨﻲ H1 دارد و در ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺑﻪ ﺷﺪت ﺧﻮاب آور است. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه داروهای ضد افسردگی کلیک کنید.
این دارو نیز مانند سایرداروها با عوارض جانبی همراه است که از آنها میتوان به آریتمی قلبی، افت فشارخون، گرگرفتگی، مشکلات عروق مغزی، افزایش یا افت فشارخون، گیجی، هذیان، سرگیجه و تهوع، خواب آلودگی، تشدید سایکوز، بیقراری، تشنج، احساس سوزن سوزن شدن، ریزش مو، افزایش تعریق، خارش، حساسیت پوست به نور، راش پوستی، کهیر، سیاه شدن زبان، کرامپ شکمی، بی اشتهایی، یبوست، اسهال، سختی در دفع ادرار، ضعف جنسی، تورم بیضه، احتباس ادرار، افزایش آنزیمهای کبدی، لرزش، ضعف، تاری دید، گشادی مردمک و وزوز گوش اشاره کرد. در صورت بروز این عوارض جانبی باید با به پزشک خود اطلاع دهید تا در صورت خطر برای قطع یا جایگزین کردن دارو شما را راهنمایی کند. برای کسب اطلاعات در زمینه علایم افسردگی کلیک کنید.
_سایمتیدین ممکن است متابولیسم این دارو را مهار نموده و غلظت پلاسمایی آن را افزایش دهد.
_اثرات کاهنده فشار خون کلونیدین در صورت مصرف همزمان با این دارو ممکن است کاهش یابد.
_مصرف همزمان این دارو با داروهای ضد تیروئید ممکن است خطر بروز آگرانولوسیتوز را افزایش دهد.
_مصرف همزمان فراوردههای حاوی الکل و سایر داروهای مضعف CNS، ممکن است سبب بروز ضعف شدید، مشکلات تنفسی و کاهش فشارخون شود.
توجه: برا جلوگیری از تداخلات دارویی، در صورت مصرف هرگونه دارو به پزشک خود اطلاع دهید تا مطابق با شرایط و داروهای مصرفی برایتان داروی جدید تجویز کند.
-اگر فردی اخیراً یک حمله قلبی را تجربه کرده است، نباید این دارو را مصرف کند.
-برخی از افراد جوان زمانی که برای اولین بار ازیک داروی ضد افسردگی استفاده میکنند دچار افکار مربوط به خودکشی میشوند. در مورد تغییرات در خلق و خوی و یا علائم خود هشیار باشید. هر گونه علائم یا بدتر شدن آن را به پزشک خود اطلاع دهید.
-در صورت مصرف یک مهار کننده مونوآمین اکسیداز (MAO) در ۱۴ روز گذشته جدا از مصرف داروی تریمیپرامین خودداری نمایید چراکه ممکن است یک تداخل دارویی خطرناک رخ دهد. مهار کنندههای مونوآمین اکسیداز (MAO) شامل ایزوکاربوکسازید، لینزولید، فنلزین، رزاژیلین، سلژیلین و ترانیل سیپرومین هستند.
-در هفتههای اول درمان به دلیل افزایش تمایل به خودکشی باید بیمار را تحت نظر قرار داد.
-برای شروع اثرات درمانی این دارو حداقل ۶-۱ هفته وقت لازم است.
-ممکن است تریمیپرامین با ایجاد خواب آلودگی بر اعمالی که نیاز به مهارت و هوشیاری دارند مانند رانندگی تأثیر بگذارد.
-در صورت نیاز به هرگونه عمل جراحی یا درمان اضطراری، پزشک باید از مصرف دارو مطلع شود.
-احتمال بروز حساسیت به نور با مصرف تریمیپرامین وجود دارد. لذا ضروری است از پوشش ضد آفتاب استفاده شود.
در صورت فراموش کردن یک نوبت مصرف دارو، اگر رژیم درمانی به صورت چند نوبت در روز باشد، به محض بخاطر آوردن آن را مصرف کنید. مگر اینکه تقریباً زمان مصرف نوبت بعدی فرا رسیده باشد. در این صورت مقدار مصرف بعدی نباید دو برابر شود.
تعییین دوز دارو به عهده پزشک متخصص است اما به طور کل میتوان گفت دوز آﻏﺎزﻳﻦ ﺑـﺮای تریمیپرامین ۲۵ ﻣﻴﻠـﻲﮔـﺮم روزاﻧـﻪ ﭘﻴﺸـﻨﻬﺎد ﺷـﺪه اﺳـﺖ، ﻫـﺮ ﭼﻨـﺪ دوز ۱۰۰ ﻣﻴﻠﻲﮔﺮم ﻧﻴﺰ در ﺑﻴﻤﺎران ﺑﺴﺘﺮی ﺗﺤﺖ ﻧﻈﺮ اﺳﺘﻔﺎده ﻣﻲﺷـﻮد. دوز دارو را ﻣﻌﻤـﻮﻻً ﻫـﺮ ﭼﻨـﺪ روز ۲۵ ﺗـﺎ ۵۰ ﻣﻴﻠﻲﮔﺮم اﻓﺰاﻳﺶ داده ﺗﺎ ﺑﻪ داﻣﻨﻪ ۱۵۰ ﺗﺎ ۳۰۰ ﻣﻴﻠﻲﮔﺮم روزاﻧﻪ ﺑﺮﺳﺪ. توجه داشته باشید که دوز دارو را نباید سرخود کاهش یا افزایش دهید.
برای دریافت مشاوره در زمینه اضطراب و افسردگی میتوانید در ساعت از روز برای مشاوره تلفنی از طریق شماره 02166419012 با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو تماس حاصل نمایید.
مشخص نیست که این دارو به جنین آسیب برساند یا خیر اما اگر باردار هستید یا در حین درمان باردار شدید، به پزشک خود اطلاع دهید تا تغییرات لازم را اعمال کند.
به طور قطع نمیتوان گفت که این دارو میتواند از طریق شیر مادر منتقل شود و به کودک شیرخوار آسیب برساند. لذا توصیه میشود که برای مصرف این دارو همزمان با تغذیه کودک شیرخوار خود با پزشک معالج مشورت نمایید.
منبع : قرص تریمیپرامین
هیپنوتیزم یا خواب مصنوعی یکی از بحث برانگیزترین مسائل در دنیای روانشناسی است. ماهیت پر رمز و راز هیپنوتیزم باعث شده است که بسیاری از افراد به سمت آن جذب شوند و بخواهند حداقل برای یکبار آن را تجربه کرده یا درباره چگونگی آن اطلاعاتی به دست آورند. در این روش ذهن با بهره بردن از تلقین میتواند بر روی موضوع خاصی متمرکز شود و در کنار آن به کاهش بسیاری از بیماریهای روانی و جسمانی در خود کمک کند. همچنین میتوان با بهره بردن از هیپنوتیزم درمانی به حقایق پنهان در ضمیر ناخودآگاه پی برد. با این حال گاهی افراد باورهای غلطی درباره هیپنوتیزم دارند و میترسند که حقایق زندگیشان مشخص شود و از انجام آن خودداری میکنند. با توجه به نقشهیپنوتیزم در فرایند درمان و روانشناسی، در ادامه به بررسی بیشتر آن خواهیم پرداخت.
منبع : هیپنوتیزم چیست
کلمه هیپنوتیزم، از واژه یونانی هیپنوز به نام الهه خواب برگرفته شده است. برخلاف باور بسیاری از افراد که هیپنوتیزمرا شبیه به یک خواب در نظر میگیرند، هیپنوتیزم در شرایط هوشیاری کامل اتفاق میافتد. طبق بررسیهای انجامگرفته در مورد مغز افرادی که در حال تجربه این فرآیند هستند، مغز کاملاً آگاه بوده و در حال فعالیت است اما آنچه باعث میشود تا هیپنوتیزم شبیه به خواب به نظر برسد؛ تمرکز بیش از حدی است که فرد در این حالت تجربه میکند. در واقع هیپنوتیزمبه معنای این است که فرد یک موضوع را انتخاب کرده و بر روی آن کاملاً تمرکز دارد و نسبت به سایر عوامل محیطی توجهی از خود نشان نمیدهد.
هیپنوتیزم معمولاً دارای دو جزء تلقین و پیشنهاد میباشد. تلقین به شرایطی گفته میشود که فرد هیپنوتیزمکننده برای شما ترسیم میکند و شما تصور میکنید که در این شرایط قرار دارید و هرگونه فرمانی که در شرایط تلقین به شما داده میشود پیشنهاد نام دارد.
هیپنوتیزم از قرنها پیش شناختهشده و مورد استفاده بسیاری از اقوام بوده است با این حال، نخستین کسی که به صورت جامع از آن استفاده کرد، فرانتس مسمر نام دارد. مسمر معتقد بود که در بدن انسانها، یک انرژی مغناطیسی در حال جریان است که آن را مغناطیس حیوانی نامید و معتقد بود بیماریهای روانی به این خاطر ایجاد میشوند که در جریان فرآیند مغناطیسم حیوانی وقفهای اتفاق بیفتد.
مسمر برای درمان این وقفه از روش هیپنوتیزماستفاده میکرد. البته در آن زمان، این روش بهعنوان هیپنوتیزم شناخته شده نبود و درمانی که مسمر آن را انجام میداد صرفاً یکگونه از توجه متمرکز بود. اگرچه مسمر بهواقع متوجه اهمیت هیپنوتیزم و تلقین شده بود، بااینحال به دلیل اینکه هرگز جریانی به نام مغناطیسم حیوانی در بدن انسانها یافت نشد، مسمر بهعنوان شیاد شناخته شد و فعالیتهای وی پایان یافت.
جریان مطالعه در ارتباط با هیپنوتیزم، تمرکز و تلقین ادامه پیدا کرد تا جایی که نهایتاً زیگموند فروید متوجه اهمیت هیپنوتیزم در زمینه درمان بیماریهایی نظیر بیماریهای جسمانی سازی شد. فروید استفاده از هیپنوتیزم را به درمان انواع اختلالات روانی گسترش داد و متوجه شد که افراد در جریان این فرآیند بسیاری از مشکلات و ناراحتیهایی که فراموش کردهاند را به خاطر آورده و بیان میکنند. پس از بیان این مطالب و بیدار شدن آنها از خواب مصنوعی، بیماران از نظر روحی تا حد زیادی احساس بهبودی میکردند.
فروید روش درمان روانکاوی خود را بر مبنای هیپنوتیزم ایجاد کرد اما پس از مدتی به دلیل عوارض ناخوشایندی که توسط هیپنوتیزم ایجاد میشد و همچنین به دلیل نافعال بودن بیمار در جریان درمان خود، این درمان را کنار گذاشت.
برای اطلاع بیشتر در زمینه روان درمانی کلیک کنید.
در جریان هیپنوتیزم معمولاً دو نفر حضور دارند. یکی از افراد هیپنوتیزور و نفر دیگر فردی است که به هردلیلی قصد تجربه هیپنوز را دارد. یکی از مهمترین ویژگیهایی که فرد میبایست داشته باشد تا بتواند تجربه هیپنوز را پشت سر بگذارد؛ داشتن توانایی تلقینپذیری و احساس همکاری در او است.
برای شروع هیپنوتیزم از بیمار خواسته میشود که در یک مکان آرام بر روی صندلی و در شرایط آرامش قرار بگیرد. سپس فرد میبایست توجه خود را بر روی یک موضوع خاص متمرکز کند. همزمان با بالا بردن میزان تمرکز که توسط هیپنوتیزور صورت میگیرد، بهتدریج علائم آرامش و خواب در فرد دیده میشود. هنگامیکه فرد وارد فاز آرامش یا هیپنوز میشود، هیپنوتیزم میتواند هرگونه تلقینی را در وی شکل دهد.
با گسترش یافتن فرآیند هیپنوز، معمولاً بخش القا یا ایجاد دستورات روانی شروع میشود. در این شرایط فرد به حدی پذیرش دارد که حتی میتوان دستورات نامعقولی نظیر انجام دادن حرکات مشخصی پس از بیداری را در وی ایجاد کرد. با توجه به نوع هدفی که هیپنوز برای آن اتفاق افتاده است در این مرحله، القاهای مشخصی در بیمار ایجاد میشود. برای مثال به او دستور داده شود که پس از بیداری دردهای ناشی از بیماری را فراموش کند.
از موضوعات جالبی که در زمینه القائات هیپنوتیزمی اتفاق میافتد این است که معمولاً افراد پس از پایان یافتن هیپنوتیزم نسبت به آن اطلاعی ندارند و دستوراتی که به آنها دادهشده است را براساس انگیزه شخصی انجام میدهند. برای مثال اگر در طول هیپنوتیزم به فرد گفتهشده باشد که پس از بیداری میبایست پنجره را باز کند، وی حتماً این کار را انجام خواهد داد و اگر دلیلش را از او بپرسید، به خاطر نخواهد آورد که این دستور را در زمان هیپنوز گرفته است بلکه به انگیزههای شخصی نظیر گرم بودن هوا اشاره میکند.
همانطور که گفته شد در طی فرآیند هیپنوز میتوانیم القائات مشخصی را در فرد ایجاد کنیم. این القائات هرچه که باشد فرد پس از بیدارشان بهطورقطع آنها را انجام خواهد داد. البته این مسئله، منافی اراده آزاد نیست و در بسیاری از تحقیقات نشان داده شده است که اگر القا ایجادشده با اصول فرد متضاد باشد، از انجام آنها خودداری خواهد کرد. با این حال مهمترین کاربردهای هیپنوتیزم در فرایند درمان و روانشناسی شامل موارد زیر میباشد.
بهوسیله هیپنوتیزم میتوانیم احساس درد را در افراد کنترل کنیم. برای مثال در طی القا هیپنوتیزمی به فرد گفته میشود که پس از بیداری هیچ دردی را احساس نمیکند و فرد بهواقع تا جایی نسبت به ادراک درد بیاحساس میشود که میتوانیم اعمال جراحی را بدون احتیاج به بیحسی در او انجام دهیم؛ اما نکته مهم در این زمینه این است که هیپنوتیزم، نمیتواند باعث درمان مشکل و از بین رفتن درد شود بلکه صرفاً مانع حضور درد در ضمیر هوشیار فرد میگردد.
میتوان در طی خواب هیپنوز به فرد این دستور را داد که پس از بیدار شدن رفتارهایی نظیر سیگار کشیدن، بددهنی، عادتهای غذایی نامناسب یا هر چیز دیگری را کنار بگذارد.
سازگاری با احساسات و هیجانات منفی نظیر استرس و اضطراب، اختلالات خلقی یا سایر مشکلات از جمله دستوراتی است که میتوان در فرایند هیپنوتیزم به فرد داد. بااینحال درست همانطور که در ارتباط با درد گفته شد هیپنوتیزم نمیتواند بهطورکلی بیماریها را از بین ببرد بلکه صرفاً از ورود احساسات به ادراک هوشیار فرد جلوگیری میکند.
برای دریافت مشاوره در زمینه انواع روش های درمانی می توانید در هر زمان از روز برای مشاوره تلفنی با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02166419012 تماس بگیرید.
تجربه هیپنوتیزم، به این بستگی دارد که شما تا چه حد تلقینپذیر باشید و تحت تأثیر قرار بگیرید. با این حال اگر میخواهید بدانید که قادر به بهره بردن از هیپنوتیزم هستید یا خیر میتوانید با مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو تماس بگیرید و مشاوره دریافت نمایید.
منبع : هیپنوتیزم چیست