شوهر خجالتی یا منزوی، اضطرابی یا دورنگرا؟ اولین مساله پی بردن به ویژگی شوهرتان است. آیاشوهر شما در جمع گوشه گیر است؟ آیا توان شروع مکالمه را ندارد؟ آیا همسر شما برای حضور در یک مهمانی نگران نحوه برخورد دیگران است؟ اگر جواب شما به تمامی سوال های پرسیده شده بله باشد همسر شما خجالتی است. حتما این ویژگی شوهر خود را میدانید که به دنبال راه چاره هستید. در ادامه تفاوت بین شوهرخجالتی را با منزوی، اضطرابی و درونگرا توضیح دادهایم. برای حل این مساله برای دریافت خدمات مشاوره خانواده کلیک کنید.
منبع: شوهر خجالتی | با همسر خجالتی چطور رفتار کنم؟
همسران افراد خجالتی با رفتار و سکوت شوهرخجالتیشان به مرور زمان و در طولانی مدت کلافه و خسته میشوند. شاید فکر کنید با گذشت زمان بتوانید شوهرتان را تغییر دهید. اما بدون کمک از یک روانشناس و متخصص غیرممکن است. علائم و نشانه های شوهرخجالتی را در ادامه اشاره کرده ایم. حتما درباره نشانههای خانواده سالم بخوانید.
برخی از خانم ها خجالتی بودن همسرشان را درون گرایی میدانند. اما افراد درون گرا از حضور در اجتماع دوری نمیکنند. و به خوبی آداب و معاشرت با دیگران را میدانند. اما علاقه ای به این رفتار ندارند. اما شوهرخجالتی آداب و معاشرت و طرز برخورد با دیگران را نمیداند.
برای کسب اطلاعات بیشتر در رابطه با درونگرایی کلیک کنید.
منزوی بودن یک اختلال است، اما خجالتی بودن یک ویژگی شخصیتی است که با آموزش و یادگیری مهارت ها درمان میشود. شوهر منزوی هیچگونه معاشرت با دیگران را نمیپسندد. اما شوهرخجالتی معاشرت را دوست دارد، اما بلد نیست.
گاهی خجالتی بودن با اضطراب اجتماعی اشتباه گرفته میشود. اضطراب اجتماعی یک اختلال روانشناختی است که نیاز به روان درمانی طولانی مدت دارد. کسانی که اختلال اضطرابجدایی دارند از حضور در جمع هراس دارند. این اضطراب زندگی روزمره فرد را مختل میکند. اما شوهرخجالتی آداب و معاشرت و نوع درخواست را بلد نیست.
برای کسب اطلاعات بیشتر در رابطه با اختلال اضطراب اجتماعی کلیک کنید.
یک خانم 23 ساله از همسر 27 ساله اش شکایت داشت و اینطور تعریف میکرد.
دوران عقد باهم هیچ رابطه ای نداشتیم. خواستم همون موقع جدا بشم ولی بقیه گفتن درست میشه. الان سر خونه و زندگی خودمونیم ولی شوهرم بازم هیچ اقدامی نمیکنه. چیکار کنم؟ نه باهم صحبت میکنیم. نه ازم درخواست رابطه داره. نه باهم در رابطه با خواسته هامون حرف میزنیم. رسما هیچی نمیخواد ازم. تو جمع و مهمونی اصلا با کسی مکالمه نداره. یه گوشه تک و تنها میشینه و با کسی کاری نداره. من شوهرخجالتی نمیخوام، خسته شدم. همیشه من باید واسه هر چیزی اقدام کنم، انگار سرده. وقتی با کسی صحبت میکنه انقدر خجالت میکشه که قرمز میشه. اصلا شبیه زن و شوهرهای معمولی نیستیم. کاش دوران عقد به حرف کسی گوش نمیدادم و جدا میشدم.
خانم هایی که شوهر خجالتی دارند نحوه رفتار با همسر خود را باید بدانند. در ادامه چگونگی رفتار با شوهرخجالتی را شرح داده ایم. برای آشنایی کامل با اصول رفتار با همسر کلیک کنید.
به هیچ وجه به شوهرخجالتی خود انگ نزنید. اینکه دائم یادآوری کنید او مدیریت و آداب معاشرت بلد نیست، نه تنها خجالتی بودنش درمان نمیشود بلکه شدت خجالت و هراس او افزون میگردد.
شوهر خجالتی خود را درک کنید. برای غر زدن و تکرار مدام رفتارهایشان چاره اندیشی نیست. شوهر خجالتی شما از رفتار و ویژگی های خود آگاهی دارد. با درک و کمک از یک روانشناس کنار شوهر خجالتی تان باشید تا درمان شود.
برای آشنایی با بهترین برخورد با شوهر بی احساس کلیک کنید.
ویژگی های شوهر خجالتی خود را پیش دیگران جار نزنید. لزومی ندارد نقطه ضعف همسرتان را به فامیل، خواهر و برادرتان بگویید. شما باید به نقطه ضعف همسرتان توجه کنید و آن را به نقطه قوت تبدیل کنید.
رفتار و ویژگیهای شخصیتی شوهر خجالتی خود را با دیگران مقایسه نکنید. با این کار حس ناکافی بودن به همسرتان میدهید. اگر همسرتان را مقایسه کنید و دائم از خوبی های بقیه بگویید او را از حضور در جمع ها فراری میدهید.
لزومی ندارد شوهر خجالتی خود را به اجبار به مهمانی و دورهمی ببرید! با این کار اضطراب و استرس همسر شما به شدت افزایش مییابد. برای کمک به شوهر خجالتی خود زمانی که به مهمانی دعوت میشوید به او پیشنهاد حضور دهید. و طبق نظر و درخواستش به او اجازه حضور یافتن دهید.
هنگام ورود به یک مهمانی و شروع مکالمه با دیگران شوهر خجالتی خود را تنها نگذارید. همانطور که گفتیم اشخاص خجالتی توان شروع یک مکالمه را ندارند. برای کمک به شوهر خجالتی تان با او در مهمانی ها همراه باشید.
بهترین راهکار برای بهبود شوهر خجالتی، مراجعه به روانشناس است. خجالتی بودن یک ویژگی است که علل و ریشههای روانی دارد. ریشه یابی توسط متخصص انجام میشود و نوع درمان مشخص میشود. راهکارهایی که گفتهایم نوع برخورد و رفتار با شوهر خجالتی بود. برای درمان و ریشه یابی به یک روانشناس مراجعه کنید.
برای آشنایی با راه های برخورد با مردان بد اخلاق کلیک کنید.
ازدواج با شوهر خجالتی زندگی شما را مختل میکند. برای کمک به شوهر خجالتی خود از یک روانشناس کمک بگیرید. هرگز خود درمانی و دگر درمانی نکنید. برای بهبود زندگی و آموزش آداب و معاشرت از روانشناسان متخصص کمک بگیرید. مرکز مشاوره ذهن نو به صورت تلفنی و حضوری در زمینه شوهر خجالتی به شما عزیزان خدمات اراپه میدهد. برای کسب اطلاعات بیشتر بر شماره درج شده کلیک کنید.
برای دریافت مشاوره در زمینه شوهر خجالتی می توانید در هر زمان از روز برای مشاوره تلفنی با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02191002360 تماس بگیرید.
برای عضویت در اینستاگرام (ذهن نو) کلیک کنید
سوالی دارید؟ با ما تماس بگیرید
تماس با برترین مشاوران از طریق تلفن ثابت در سراسر کشور از 8 صبح الی 12 شب حتی ایام تعطیل
سراسر کشور :9099070354
جهت مشاوره تلفنی با موبایل و رزرو وقت حضوری
ازدواج بدون رضایت خانواده شاید بسیاری از جوانان کشور ما را درگیر خود کرده باشد. آیا فرزندم با شخص مورد علاقه اش ازدواج کند خوشبخت میشود یا با شخصی که علاقه ای ندارد؟ آیا دلایل من از سر خودخواهی است یا برای خوشبختی فرزندم؟ بسیاری از خانواده ها با دلایل منطقی و غیر منطقی از ازدواج فرزندشان جلوگیری میکنند. با بررسی های صورت گرفته رضایت زندگی در افرادی که خانوادشان راضی بودند بیشتر است. اما افرادی که عاض و دلباخته یکدیگ بوده اند نیز خوشبخت هستند. ازدواج بدون رضایت خانواده پیامدها و فشارهای روانی متعددی را به همراه دارد که در ادامه توضیح داده ایم. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد نقش خانواده در ازدواج کلیک کنید.
منبع: ازدواج بدون رضایت خانواده
آمار خانواده هایی که رضایت به ازدواج فرزند نمیدهند کم نیست. گاه با بهانه های مختلف، گاه با دلایل منطقی و گاه از سر خودخواهی و به نفع خود از ازدواج فرزاندانشان خودداری میکنند. از برخی مراجعین شنیده شده که پدر و مادرشان فقط اجازه ازدواج با فردی را میدهند که خود انتخاب کرده باشند. اما این خانواده ها از عواقب این رفتار بیخبر هستند. اگر فرزند شما با شخصی ازدواج کند که احساس رضایت ندارد و هیچ علاقه ای به او ندارد یا با شخصی ازدواج کند که علاقه مند اوست و تمام مشکلات و چالش های زندگی را با او به جان میخرد و خوشبخت است؟ والدین عزیز اگر شما همسرتان را دوست نداشته باشید راضی به چند سال زندگی مشترک میشوید؟ با خودخواهی و دلایل عجیب و غریب تنها کار شما خوشبخت نکردن فرزندتان است. توصیه می کنیم مقاله معیار های ازدواج را مطالعه نمایید.
بسیاری از خانواده ها دلایل متفاوتی (منطقی و غیر منطقی) برای مخالفت با ازدواج فرزندانشان دارند. گاهی نیز خانواده ها اوایل نارضایتی خود را اعلام نمیکنند اما به مرور زمان به صورت های مختلف طوری که فرزندشان آزرده خاطر نشود نارضایتی را اعلام میکنند. در ادامه به انواع دلایل اشاره کرده ایم.
شواهدی از تحقیقات نشان میدهد که ازدواج بدون رضایت خانواده 88% باعث نارضایتی زوجین از زندگی زناشویی میشود. نظر مخالف یکی از خانواده ها 73% نارضایتی را در زندگی زناشویی زوجین نشان میدهد. اما اگر هر دو خانواده از ازدواج فرزندان خود رضایت داشته باشند 85% سطح زندگی زناشویی بالا میرود. بسیاری از جوانان نیز نظر خانواده را به دلیل تجارب و عقاید در الویت قرار میدهند.
همه انسان ها در تمام سنین نیاز به حمایت والدین دارند. به گونه ای حمایت ز طرف خانواده را پشتانه و دلگرمی تلقی میکنند. یکی از پیامدهای ازدواج بدون رصایت خانواده حمایت نکردن است. کسانی هستند که با بی توجهی والدین افسرده و دلسرد میشوند. اگر خانواده را در الویت قرار میدهید، پیامدهای ازدواج بدون رضایت خانواده را به جان نخرید. زیرا جز آسیب های روحی و روانی چیزی برای شما ندارد.
طبق تجربیات بدست آمده ازدواج بدون رضایت خانواده بار منفی زیادی به همراه دارد. شخصیت های وابسته، بی توجهی و حمایت نشدن از طرف والیدن را غول بزرگی میبینند. این افراد دوری از خانواده و ارتباط نداشتن با آنها را به هیچ وجه قبول نمیکنند. حقیقتا علاوه بر اینکه ازدوا با این افراد اصلا درست نیست، بلکه برای ازدواج بدون رضایت خانواده او تن ندهید.
یکی دیگر از پیامدهای ازدواج بدون رضایت خانواده دو راهی عاطفی است. بین خانواده و همسر دچار تعارضات میشوند. وقت و انرژی شما درگیر فکر کردن راجب تعادل برقرار کردن است. اما در نهایت یا همسر یا خانواده را کنار میگذارید. در نتیجه رفتار شما فرزندتان را تحت تاثیر قرار میدهد. و از داشتن یک خانواده و فامیل خوب دور میکند.
اختلافات ادامه دار نیز یکی از پیامدهای ازدواج بدون رضایت خانواده است. هنگام بحث و دعوا همیشه نگران اینکه خانواده همسر دخالت نکنند و باعث جدایی نشوند هراس و اضطراب را در شما بوجود میآورد.
ازدواج بدون رضایت خانواده و تنش های پی در پی، زوجین را از زندگی خسته میکند. در نهایت خستگی و نبود هیجان در زندگی منجر به طلاق میشود.
اگر خانواده شما مخالف ازدواج با فرد مورد علاقه تان هستند با آنها از در دوستی و صمیمیت وارد شوید. به تدریج از ویژگی های شخصیت و رفتاری که مورد پسند خانواده تان است صحبت کنید. برای اطلاعات بیشتر در رابطه با راضی کردن خانواده برای ازدواج کلیک کنید.
گاهی دلایل خانواده ها برای مخالفت با ازدواج منطقی و درست نیست. اگر خانواده شما برای هراس از تنهایی و وابستگی به فرزندان از ازدواج اعلام نارضایتی میکنند. بهتر است با کمک از یک روانشناس و بررسی های ویژگی های بین خودتان، در صورتی که نتایج مثبت بود ازدواج کنید. گاهی خودخواهی والدین مانع از ازدواج فرزندانشان میشود. انسان ها برای نیازهای خود و پیشرفت بقا نیاز به ازدواج دارند. در صورتی که خانواده شما دلایل منطقی نداشتند و از جنبه خودخواهی راضی به ازدواج نبودند، با فرد مورد علاقه تان ازدواج کنید. (با آرزوی خوشبختی) برای کسب اطلاع از مشاوره ازدواج کلیک کنید.
اگر ازدواج بدون رضایت خانواده در پیش دارید بهترین راهکار مشاوره قبل از ازدواج است. پیشنهاد من به شما این است که خانواده ها را به همراه خود به یک روانشناس و متخصص معرفی کنید و در تمامی جلسات درمان خانواده را همراه خود ببرید. مرکز مشاوره ذهن نو به صورت تلفنی و حضوری به مراجعین عزیز خدمات ارائه میدهد. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه ازدواج بدون رضایت خانواده بر شماره درج شده کلیک کنید.
برای دریافت مشاوره در زمینه ازدواج بدون رضایت خانواده در هر ساعت از روز برای مشاوره تلفنی ازدواج از طریق شماره 02191002360 با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو تماس حاصل نمایید.
برای عضویت در اینستاگرام (ذهن نو) کلیک کنید
سوالی دارید؟ با ما تماس بگیرید
تماس با برترین مشاوران از طریق تلفن ثابت در سراسر کشور از 8 صبح الی 12 شب حتی ایام تعطیل
سراسر کشور :9099070354
جهت مشاوره تلفنی با موبایل و رزرو وقت حضوری
روانشناسان معروف با نظریه های درمانی، کمک بزرگی به علم روانشناسی کردهاند. اگر بسیاری از این روانشناسان حضور نداشتند روش های درمانی متفاوت و مخصوص هر اختلال بوجود نمیآمد. روانشناسی مدیون روانشناسان بزرگ و با تجربهای است که رفتار انسان را کاوش و بررسی کردهاند. اکثر کسانی که به علم روانشناسی علاقه دارند یا رشته تحصیلی آنها روانشناسی است با مطالعه درباره این روانشناسان میتوانند دیدگاه جامعتری نسبت به زندگی دست پیدا کنند. در ادامه معروفترین روانشناسان را نام بردهایم. اگر مایل به شروع درمان و یا آموزش در هر کدام از این زمینه ها هستید برای دریافت مشاوره فردی کلیک کنید.
منبع: روانشناسان معروف | علت شهرت و زندگی نامه روانشناسان معروف
به تعدادی از روانشناسان معروف که نقش برجسته ای در تاریخ روانشناسی داشتهاند در ادامه اشاره کرده ایم. شهرت این روانشناسان ناشی از رویکردها و متدهای درمانی است که تا آن زمان ابداع نشده بود.
زیگموند فروید عصب شناس اتریشی، متولد 1856 و بنیان گذار دانش روانکاوی (نوعی درمان) بود. فروید با مسافرت به پاریس و شرکت در یک فلوشیپ 3 ماهه هیپنوتیزم را آموزش دید. برای کسب اطلاعات بیشتر در رابطه با زیگموند فروید کلیک کنید.
فروید پایه گذار روانکاوی: روانکاوی یا روان تحلیل گری، درمانی برای انواع اختلالات روانی و شناخت عملکرد ذهنی است. روانکاوی برای دسترسی به ناخودآگاه ذهن و اغلب بیماری های هیستری (اختلالاتی مانند: تشنج) صورت میگیرد. تداعی آزاد، تفسیر خواب، انتقال و مقاومت از جمله روش های درمانی فروید بود.
نظریه شخصیت فروید به سه بخش نهاد، من و فرامن تقسیم میشود. نهاد به منطور نیازهای اولیه یک انسان است که اگر تامین شود به مرحله “من” میرسد. من (ego) بخش وسطی نظریه شخصیت فروید است که قصد کنترل تمایلات نهاد را دارد تا خواسته های بخش نهاد به صورت معقول و منطقی برطرف شود. آخرین بخش فرامن (super ego) است که به آن اصطلاحا وجدان میگوییم. فرامن از انسان میخواهد تا به دیگران کمک و توجه کند و خود را همیشه الویت قرار ندهد.
نظریه رشد فروید یکی از پرکاربردترین نظریههای اوست. عقده ادیپ و الکترا یکی از بخش های مهم و مورد توجه در نظریه رشد فروید است. فروید رشد انسان را به 5 بخش تقسیم کرد.
علت معروفیت فروید ابداع روانکاوی و نظریه رشد اوست. امروزه بسیاری از روانشناسان هم چنان از نظریه های فروید استفاده میکنند. اما برخی دیگر نظریههای فروید را غیرعلمی میدانند.
روانکاوان زیادی در کشورهای گوناگون در حال درمان با روش درمانی (تفسیر خواب، هیپنوتیزم، تداعی آزاد و مقاومت) فروید هستند.
ژان پیاژه متولد 1896، یک فیزیولوژیک تکاملی اهل سوئیس بود. نظریه رشد مرحله ای پیاژه یک نظریه کامل در رابطه با طبیعت و تکامل هوش انسان است. پیاژه رشد انسان را به 4 بخش تقسیم کرد.
امروزه نظریه رشد شناختی پیاژه یکی از مهمرین نظریه های مورد استفاده در رشد شناختی کودکان و نوجوانان است.
کارل یونگ روانکاوی که متولد 1875 در سوئیس بود. یونگ مفهوم روانکاوی نظریه فروید را گسترش داد و بخش ناهشیار جمعی را اضافه کرد. بیشتر نظریه های یونگ با امور ذهنی در ارتباط هستند. که عبارتند از: سطوح روانی (هشیار، ناهشیار سطحی و ناهشیار جمعی)، کهن الگوها، پرسونا، سایه، آنیما و آنیموس، خود، تیپ های شخصیتی و دیدگاه به انسانها. برای کسب اطلاعات بیشتر در رابطه با کارل یونگ کلیک کنید.
ایوان پیتروویچ پاولف عصب شناس، روانشناس، فیزیولوژیک و پزشک روسی، متولد 1849 و ابداع کننده نظریه شرطی سازی کلاسیک بود. شرطی سازی کلاسیک یک روش یادگیری است که در آن محرک بیولوژیکی قوی و محرک غیر شرطی (قبلاخنثی) نقش دارند.
بی اف اسکینر رفتارگرای پنسیلوانیایی، متولد 1904 که تا سال 1974 استاد روانشناسی دانشگاه هاروارد بود. بنیانگذار نظریه شرطی سازی کنشکر بود. مفاهیم اساسی نظریه اسکینر عبارتند از: شکل دهی به رفتار، تقویت کننده ها، تنبیه، رفتار خرافی و خودگردانی رفتار.
الوین یالوم روانپزشک متولد 1931 در واشنگتن با رویکرد اگزیستانسیال (هستی گرا) است. اگزیستانسیال رویکردی پویا با 4 امر مسلم (مرگ، آزادی، تنهایی و پوچی) است. یالوم در روان درمانی فردی و گروهی از چهارچوب مشخصی استفاده نمیکند و اعتقاد دارد هر مراجعه با درمانی جدید و منحصر به فرد درمان شود. امروزه روان درمانی توسط اکثر درمانگران صورت میگیرد.
معمولا نام آرون تمکین بک و آلبرت آلیس را کنار هم شنیده اید. این دو همزمان باهم یکی از جریان های کلیدی در روانشناختی را آغاز کردند.
آرون تمکین بک روانپزشک آمریکایی، متولد 1921 و پدر شناخت درمانی و درمان شناختی رفتاری بود. سه گانههای شناختی (سوگیری شناختی، خود طرحواره های منفی و سه گانه منفی) نظریه بک است.
آلبرت آلیس یکی از روانشناسان آمریکایی، متولد 1913 و نظریه پرداز روش رفتار درمانی عقلانی- هیجانی است. یکی از نظریه های آلیس، تظریه شخصیت ABC است.
مرکز مشاوره ذهن نو خدمات حضوری و تلفنی به شما عزیزان ارائه میدهد. برای کسب اطلاعات بیشتر بر روی شماره درج شده کلیک کنید.
برای دریافت مشاوره در زمینه روانشناسی میتوانید در هر ساعت از روز برای مشاوره تلفنی از طریق شماره 02191002360 با برترین متخصصان مشاوره روانشناسی ذهن نو تماس حاصل نمایید.
برای عضویت در اینستاگرام (ذهن نو) کلیک کنید
سوالی دارید؟ با ما تماس بگیرید
تماس با برترین مشاوران از طریق تلفن ثابت در سراسر کشور از 8 صبح الی 12 شب حتی ایام تعطیل
سراسر کشور :9099070354
جهت مشاوره تلفنی با موبایل و رزرو وقت حضوری
شماره تماس با موبایل : 02191002360
منبع: روانشناسان معروف | علت شهرت و زندگی نامه روانشناسان معروف
تاثیر فرزندآوری بر خانواده از دوران قدیم بسیار مشهود بود، خانواده هایی که فرزند دارند از سلامت روان، موقعیت اجتماعی، طول عمر بیشتر و تعاملات بیشتری برخوردارند. امید به زندگی در خانوادههای دارای فرزند چندین برابر بیشتر از خانوادههاییاست که فرزندی ندارند. فرزندان به والدین خود اعتبار، نشاط و هیجان میبخشند. اثرات فرزندآوری به صورت روانی، جسمانی و خانوادگی بر والدین تاثیرگذار است. در ادامه در رابطه با فواید فرزندآوری بر خانواده اشاره کرده ایم. اگر در این زمینه با همسرتان اختلاف نظر دارید، حتما از خدمات مشاوره خانواده استفاده نمایید.
منبع: تاثیر فرزندآوری بر خانواده
تاثیر فرزندآوری بر خانواده
فرزندآوری و تشکیل خانواده از جنبه های مهم زندگی به شمار میآیند. فرزند در خانواده ایرانی از اهمیت زیادی برخوردار است. اصولا در خانواده های ایرانی قبل از ازدواج در رابطه با تعداد فرزندان و شرط و شروط های بچه دار شدن صحبت میکنند. تاثیر فرزندآوری در روابط خانوادگی بسیار مشهود است. فرزندآوری پدیده فردی نیست که انتخاب شخصی زوجین باشد. بلکه یک رویداد و اتفاق اجتماعی است که عوامل متعددی را تحت تاثیر قرار میدهد. این عوامل شامل: مسائل اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و روانشناختی است. مهمترین و عمده ترین تاثیر فرزندآوری، داشتن جامعه ای جوان و پویا برای کشور است.
فواید سلامت روانی فرزندآوری بر خانواده
فرزندآوری بر اساس بررسی هایی که انجام شده است، به گونه ای سلامت روان و سلامت روحی والدین را تضمین میکند. در ادامه فواید اثباتشده فرزندآوری را شرح داده ایم.
1. نشاط الدین
فرزندآوری سبب نشاط و سلامت روانی والدین میشود. فرزندان با رفتار و شوری که دارند به خانه و والدین خود شادی میبخشند. یکی از عوامل مهم فرزندآوری، کاهش افسردگی و استرس در زندگی است. همانگونه که به دنیا آمدن فرزند سبب شادی والدین میشود، انگیزه و شور بزرگ کردن و حضور بچه ها همیشه همراه والدین خواهد بود. والدین نشاط و شور خود را حتی با کوچکترین چیزها مانند خرید لباس نشان میدهند.
2. امید به زندگی | تاثیر فرزندآوری بر خانواده
ورود فرزند به خانواده، گرما را وارد خانه میکند. با به دنیا آمدن فرزندان، امید و آرزو در والدین افزایش مییابد. والدین هر کاری برای برآورده کردن نیازهای فرزندشان میکنند. آن ها هر فعالیتی را به امید فرزندان و فراهم کردن آیندهای بدون نقص انجام میدهند. آنها امید به زندگی و آینده دارند تا رشد و پیشرفت فرزندان خود را ببینند. کسانی که امید به زندگی بالایی دارند بیشتر از بقیه افراد عمر میکنند.
3. احساس علاقه مندی
احساس دوست داشتن و دوست داشته شدن در والدین رشد خواهد کرد. با آغاز زندگی مشترک وابستگی و علاقه هر دو طرف بیشتر میشود. اما وقتی بچه دار می شوند، احساس دوست داشتن و دوست داشته شدن در آنها با معنای متفاوتی شکل خواهد گرفت. زن و مرد بعد از بچه دار شدن، احساسات جدیدی تجربه می کنند.. ابراز علاقه دیگر هیچ قید و شرطی ندارد و شما خالصانه تیرن شکل محبت تان را ابراز میکنید. احساس دوست داشتن و دوست داشته شدن در فرزندآوری به سبک کاملتری تظاهر مییابد. شما در هر جایی که هستید می توانید برای
4. احساس ارزشمندی
با تولد فرزندان، احساس مفید و موثری به والدین القا میشود. اینکه والدین برای فرزندان خود کارهایی انجام میدهند تا نیازهایشان برطرف شود، احساس قدرت، ارزشمندی و مفید بودن به آنها دست خواهد داد.
5. رشد شخصیت | تاثیر فرزندآوری بر خانواده
وجود فرزند و تربیت آنها در شخصیت والدین اثر گذار است. خصوصا والدینی که با مطالعه و آموزش به تربیت فرزندان خود میپردازند. آنها با کسب اطلاعات بیشتر و درک موقعیت های متفاوت علاوه بر اینکه فرزندان خود را به درستی تربیت میکنند، شخصیت و افکار خودشان نیز تغییر میکند.
فواید خانوادگی فرزندآوری چیست؟
فرزندآوری در رشد خانواده و پایداری آن نیز موثر است. در ادامه چگونگی این ارتباط را از 3 جنبه بررسی کرده ایم.
1. پایداری خانواده
والدین با تولد فرزندان، تجربه های جدیدی بدست خواهند آورد. هر فرزند شخصیت و خصوصیات اخلاقی مخصوص به خود را دارد. وجود فرزندان فعالیت های گروهی والدین را افزایش میدهد. رشد و تربیت فرزندان نیاز به کمک والدین دارد و به تنهایی امکان پذیر نیست. اما نبود فرزند باعث تزلزل و ناپایداری در خانواده میشود. عدم فعالیتهای گروهی، ناهماهنگی والدین و سر سختی های افراطی کانون خانواده را برهم میزند. بسیاری از اختلاف ها بر سر اینکه فرزند دارند حل میشود. اما در زندگی که فرزندی وجود ندارد، مشکلات سبب طلاق خواهند شد.
2. گسترس ارتباطات | تاثیر فرزندآوری بر خانواده
خانواده ابتدا متشکل از زن و شوهر است. و روابط زوجین در محدوده خاصی قرار دارد. با تولد اولین فرزند، روابط از روابط زن و شوهر گسترده تر میشود. و رابطه بین مادر، فرزند و پدر شکل میگیرد. علاوه بر تغییر ارتباطات، روند زندگی نیز تغییر مییابد. مواردی از این تغییرات را طبق تحقیقات هافمن بر خانواده های دارای فرزند آورده ایم.
3. تنوع در خانواده
یکی از مهمترین عوامل پایداری خانواده ها، تنوع است. در خانههایی که تنوع وجود ندارد و همه چیز تکراری است، مشکلات بیشتری مانند: یکنواختی، ملال، تضعیف روابط و سرخوردگی نیز مشاهده میشود. فرزند جدید در خانواده فرصتی بیشتری برای تعامل و نزدیکی میدهد. رشد کودکان، نحوه صحبت آنها و مدل رفتارشان، به خانواده شور و شوق میدهد. والدین با مشاهده هر فرزندشان خود تجربه های جدیدی کسب خواهند کرد که به زندگی آنها تنوع خواهد بخشید.
برای از زوجین در ابتدای ازدواج اعلام به عدم تمایل به فرزند آوری کرده اند. اما با گذر زمان یکی از طرفین علاقه مند به فررند آوری شده است. در چنین موارد اختلافات زیادی احتمالا شکل خواهد گرفت. به همین دلیل توافق بر سر بچه دار شدن جزو ملاک انتخاب همسر محسوب می شود. شما در هر جایی که هستید می توانید از خدمات مشاوره ازدواج موسسه ذهن نو بهرمند شوید.
فواید جسمانی فرزندآوری بر خانواده
فرزندآوری تاثیرات جسمانی مفیدی برای پدر و مادر دارد. خانواده هایی که فرزند دارند نسبت به خانواده هایی که از نعمت فرزند محروم هستند، از زندگی بیشتر لذت میبرند، احساس خوشبختی و خوشحالی دارند. بر اساس تحقیقاتی که پژوهشگران آمریکایی انجام دادند، متوجه شدند که فرزندآوری فوایدی دارد که عبارت است از.
فرزندآوری برای والدین از اهمیت بسیاری برخوردارند. حتی برخی فرزند را برای خانم ها لازمه سلامت روان و جسم آنها میدانند.
کلام آخر
تاثیر فرزندآوری بر خانواده اینگونه است که خانواده هایی که صاحب فرزند هستند، بیش از خانواده های بدون فرزند از زندگی لذت میبرند. احساس خوشبختی و امید به زندگی در خانواده های فرزند دار بیشتر است. برای اطلاع بیشتر در رابطه با نیاز و تاثیر فرزندآوری بر خانواده با روانشناسان و مشاوران مشورت کنید. مرکز مشاوره ذهن نو به صورت تلفنی و حضوری به شما عزیزان خدمات ارائه میدهد. برای کسب اطلاعات بیشتر روی لینک مشاوره کودک کلیک کنید.
برای دریافت مشاوره در زمینه تاثیر فرزندآوری بر خانواده میتوانید در هر ساعت از روز برای مشاوره تلفنی کودک از طریق شماره 02191002360 با برترین متخصصان ذهن نو تماس حاصل نمایید.
مظلوم نمایی همانطور که از نامش پیداست به این معناست که فرد خود را قربانی نشان میدهد. افراد در این حالت به دلایل شخصی که خودشان آن را منطقی میدانند اقدام به مظلوم جلوه دادن خود میکنند. این رفتار بسته به شخصیت و روحیه هر کسی از او سر میزند. بعضی هم این رفتار را برای جلب توجه دیگران به سمت خود و یا نشان دادن مخالفت با نظرات و دیدگاه سایرین انجام میدهند. فرد مظلومنما همیشه سعی میکند مشکلات خود را بزرگتر از مشکلات سایر افراد نشان دهد. روحیه این افراد طوری است که اگر مورد توجه دیگران واقع نشوند، احساس بدی به خود پیدا میکنند و امکان ابتلا به بیماریهای روحی و روانی در آنها جدی است.
منبع: مظلوم نمایی ـ علت و درمان رفتار مظلومنمایی
از نگاه روانشناسی، مظلوم نمایی میتواند طیف وسیعی از رفتارهای انسان را شامل شود. همانطور که گفتیم انسان مظلومنما سعی در قربانی جلوه دادن و مظلوم نشان دادن خود در نزد دیگران دارد. این افراد همواره تصور میکنند که به خاطر وجود این خصلت در وجوشان، دیگران مدام درحال سوءاستفاده از آنها میباشند.
انسانهای مظلومنما معتقدند که در رخ دادن اتفاقات مختلف زندگیشان هیچ دخالتی ندارند و همیشه بدترین و تلخترین رخدادها برایشان پیش میآید. حتما شما هم با این دسته از افراد برخورد و ارتباط دارید، و متوجه این موضوع هستید که آنها به هر روشی سعی دارند نظر و توجه همه را به خود جلب کنند. حتی اگر این رفتارشان به نگران کردن و ترساندن دیگران منجر شود. دروغ گویی، بازی نقش و… برخی از رفتارهای آنهاست. ولی به نظر شما ریشه این رفتارها در کجاست؟ هرجا که نشانی از مظلوم نمایی باشد، باید به دنبال یافتن ریشه ظلم باشید.
به طور کلی مظلوم نمایی شامل طیف وسیعی از رفتارهاست. یعنی این افراد معمولا در زندگیشان بر این عقیدهاند که مستحق رفتارهای بهتری میباشند ولی همیشه این دیگران هستند که به آنها بدی میکنند و آنها مدام در حال بازی نقش فرد قربانی هستند. همچنین باید بگوییم که این افراد بر این باورند مشکلاتی که برای آنها پیش میآید بسیار سختتر و دشوارتر از مشکلات سایرین است. از سوی دیگر این اشخاص معتقدند که هیچ اختیاری در مورد مشکلاتی که در زندگی برایشان میافتد ندارند و همه اتفاقات به صورت اجباری رخ میدهد. این افراد همیشه توقع دارند دیگران آنها را درک کنند و بفهمند که آنها واقعا در حال تحمل چه درد و رنج بزرگی هستند.
در بروز این رفتار در افراد دلایل زیادی میتواند دخیل باشد. در بعضی موارد، محیط زندگی افراد طوری است که رفتار و حس مظلوم نماییرا در آنها تقویت مینماید. علاوه بر تاثیر محیط اطراف، افرادی که دائما این رفتار تکراری را انجام میدهند، مشکلات روحی و روانی را در خود تقویت میکنند و به آن دامن میزنند. این امر نیز علت بروز مظلوم نمایی به وسیله آدم مظلومنماست. در این قسمت اصلیترین دلایل مظلوم نمایی را توضیح میدهیم.
معمولا افرادی که عزت نفس پایین دارند و از این مشکل رنج میبرند، در ذهنشان تصویر درست و مثبتی از خود ندارند. انسانی که عزت نفس ندارد همیشه خود را کمتر از مردم دیگر میبیند. شخص مظلومنما، همیشه نگران است که دیگران چه واکنشی نسبت به او نشان میدهند. به همین علت همیشه به دنبال این هستند که دیگران او را تایید کنند. این افراد برای اینکه عزت نفس پایین خود را جبران کنند، به میزان زیادی رفتارهای مظلومنمایانه از خود نشان میدهند تا زمانی که موفق به جلب توجه دیگران شوند. آدمهای مظلومنما همیشه با توجیه اشتباهاتشان در زندگی، سعی دارند عزت نفس پایین خود را بپوشانند.
هر جایی که فرد فشارهای اجتماعی زیادی حس کند، رفتار مظلومنمایانه هم در او تشدید خواهد شد. سادهترین مثال در این زمینه این است که: در برخی از خانوادهها، والدین به فرزندان خود بیش از حد سختگیری میکنند. وقتی هم متوجه شوند فرزندشان اشتباهی انجام داده است، تلاشی در پذیرش این موضوع ندارند و برای تنبیه آنها روشهای سختی بکار میبرند. فرزندان این خانوادهها نیز به دنبال این تنبیهات و سختگیریها، به مظلوم نمایی پناه میبرند.
علت دیگر مظلوم نمایی، کنترل افراد است. شخصیت بعضی از افراد به گونهای است که تمایل زیادی به کنترل اطرافیان به شکل نهادینه دارند. در این بین عدهای این کار را به طور پنهانی انجام میدهند. ولی به چه طریق؟ آدم مظلومنما طرف مقابلش را با انجام رفتارهای مظلومنمایانه کنترل میکند. این افراد با قربانی نشان دادن خود و مقصر دانستن فرد مقابل، طرف را به دام میاندازد. به این طریق فرد مقابل هم تحت تاثیر قرار میگیرد و آدم مظلومنما به راحتی اینگونه دیگران را کنترل میکند.
افراد مظلومنما در کل به دو دسته تقسیم میگردند. دسته اول کسانی هستند که به نقش مظلوم نمایی خود عادت دارند و نمیخواهند از این نقش خارج شوند. این دسته همیشه با مشکلات زیادی برخورد میکنند و چون عادت به مظلوم نمایی دارند، نمیتوانند این رفتار را ترک کنند. در نتیجه همواره اطرافیانشان را مقصر و عامل مشکلاتشان میدانند. دسته دوم نیز اشخاصی که قصد دارند تا رفتارهای مظلوم نمایی و قربانی جلوه دادن خود را کنار بگذارند و رفتاری نرمال اختیار کنند. در نتیجه درمان آنها راحتتر است.
این گروه از افراد حتی در جلسات مشاوره و رواندرمانی هم سعی دارند با انجام رفتارهای مظلوم نمایی ، مشاور خود را تحت تاثیر قرار دهند. کوشش آنها این است که مشاور قانع شود مشکل آنها واقعیست و هیچ کاری از دست هیچ کسی برای درمان و رفع مشکل آنها بر نمیآید. متخصصان در روشهای درمانی چون تئوری انتخاب یا همان واقعیت درمانی، همیشه بر روی مسئولیتپذیری افراد کار میکنند. طبق این نظریه، افراد مظلومنما هنگامی میتوانند از نقش مظلوم نمایی خارج شوند که واقعا بپذیرند رفتار و کاری که دارند انجام میدهند یک مشکل است و نباید آن را ادامه دهند. همچنین آنها باید مسئولیت کارهایی که انجام میدهند را قبول کنند تا همچون سایر افراد رفتاری نرمال از خود بروز دهند. برای این کار، فرد درمانگر به شخص کمک مینماید تا مسئولیتپذیری را یاد بگیرد و از انجام رفتارهای مظلومنمایی دست بردارد.
یادتان باشد رفتارهایی که نشان میدهند فرد همیشه یک شخص قربانی است، باعث میشود تا فرد در روابط بین فردی دچار مشکل گردد و در رابطه با دیگران پیوسته به مشکل برمیخورد. نکته بسیار مهم در خصوص درمان مظلوم نمایی این است که اگر روانشناس در روند درمان، متوجه شد که شخص مظلومنما اختلالاتی چون علائم افسردگی و کمبود اعتماد به نفس نیز دارد، ابتدا باید روی این مشکلات کار کند تا بتوان رفتارهای مخرب دیگر را هم درمان کرد. زیرا در علم روانشناسی، اختلالات شخصیت و روانی میتوانند بر روی تمام شخصیت انسان تاثیر بگذارند. از این رو اگر شما گرفتار یک اختلال هستید، شاید علت آن وجود یک مشکل دیگریست که ابتدا باید آن مشکل شناسایی درمان شود تا سایر مشکلات هم به صورت مرحله به مرحله درمان گردند.
مظلوم نمایی خصلتیست در وجود بعضی از افراد که متاسفانه در شخصیت آنها نهادینه است و اکثرا قادر به تغییر این حالت نیستند. گفتیم که در این رفتار، فرد خودش را همیشه به عنوان یک فرد قربانی نشان میدهد تا بتواند نظر دیگران را به خودش جلب کند. همچنین برای اعلام مخالفت با نظرات دیگران یا کنترل آنها هم دست به این رفتاری میزنند. آنها معمولا عزت نفس پایینی دارند و همین امر موجب مظلوم نمایی شان میشود. برای درمان مظلوم نمایی، در مرحله اول باید ریشه این رفتار را پیدا کرد و سپس اقدام به درمان نمود. به طور کلی افراد مظلومنما دو دستهاند. دسته اول خودشان هم از این شرایط ناراضیاند و سعی در تغییر دارند. دسته دوم کسانی که از این شرایط راضی و همیشه سعی دارند این رفتار را در خود قویتر کنند. درمان دسته اول به دلیل همکاری خود آنها راحتتر از دسته دوم است.
برای دریافت مشاوره در زمینه تعدیل در رک گویی میتوانید در هر زمان از روز برای مشاوره تلفنی روانشناسی با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02191002360 تماس بگیرید.
برای عضویت در اینستاگرام (ذهن نو) کلیک کنید
سوالی دارید؟ با ما تماس بگیرید
تماس با برترین مشاوران از طریق تلفن ثابت در سراسر کشور از 8 صبح الی 12 شب حتی ایام تعطیل
سراسر کشور :9099070354
جهت مشاوره تلفنی با موبایل و رزرو وقت حضوری