دخالت مادر زن در زندگی دختر و داماد معمولا کمتر از دخالت مادر شوهران در زندگی فرزندان است، اما به همان اندازه برای زندگی مشترک زوج جوان مخرب خواهد بود. در بیشتر موارد مادر زنها معمولا داماد خود را دوست دارند، چرا که داماد خود را عامل خوشبختی دخترشان میبینند. و از طرفی مادر زن و داماد دو جنس مخالف هستند که کمتر نسبت به حرفها و رفتارهای یکدیگر واکنش نشان میدهند.
اما با این حال نیز گاهی برخی مادران با دیدن روابط دختر و داماد خود دخالتهایی در زندگی آنها میکنند که با چند راهکار ساده میتواند از پیشروی دخالت مادر زن جلوگیری کرد.
برای دریافت مشاوره در زمینه دخالت مادر زن می توانید در هر زمان از روز برای مشاوره تلفنی با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02191002360 و یا از طریق تلفن های ثابت منزل با شماره 9099070354 تماس بگیرید.
منبع: دخالت مادر زن در زندگی را از بین ببرید
همه ما در رابطه با دخالت مادر زن در زندگی دختر داستان هایی را شنیده ایم. اینکه خانوادهها بخواهند در برخی امور فرزندان خود را نصیحت و راهنمایی کنند، مشکلی ندارد اما حتما باید برای ارائه نظرشان حریم و خط قرمزها را رعایت کنند. مثلا وقتی دختر و داماد شما بر روی مسئلهای با یکدیگر مشکل دارند، بهتر است تا زمانی که از شما به عنوان مادر زن نظر خواسته نشده، در این مورد دخالتی نداشته باشید تا خودشان نسبت به حل اختلافشان اقدام کنند.
پس دخالت مادر زن شما در بیشتر مواقع به خاطر نگرانی او در مورد دخترش و آینده شما هست، شاید اگر با این دید به دخالتهای او نگاه کنید بهتر بتوانید با مساله کنار بیایید. در ادامه ابتدا آسیبهای این دخالت ها را بیان کردهایم، چرا که خیلی اوقات دختر خانم و داماد در ابتدا توجهی به این دخالتها نکرده و فضای بیشتری به مادر زن برای اظهار نظر میدهند.
همان طور که گفته شد برخی از مادر زنها گمان میکنند با دخالت در زندگی دخترشان در حال دلسوزی و کمک به او میباشد، در حالی که دخالت مادر زن باعث ایجاد مشکل در زندگی دوطرف شده و به اختلافات دامن میزند تا حدی که دو نفر را تا مرز طلاق میکشاند.
مسلما این زن و شوهر هستند که باید اختلافاتشان را حل کنند و دخالتهای اطرافیان کار را سختتر خواهد کرد. خیلی اوقات مادر زن شما با پی بردن به اختلافات فکر میکند دخترش در مقابل همسرش ضعیف واقع شده و برای دفاع از او به اختلافات دامن میزند. علاوه بر این دخالت مادر زن میتواند باعث بروز برخی مشکلات دیگری به شرح زیر شود:
اعتیاد به غذا یکی از انواع اعتیاد است که در آن فرد به صورت بیرویه و غیر قابل کنترلی غذا میخورد. این افراد معمولا در زمانهایی که احساسات منفی همچون خشم و ناراحتی را تجربه میکنند، تمایلشان به خوردن غذا بیشتر میشود. به طور معمول فردی که به غذا اعتیاد پیدا کرده است، پس از غذای خوردن افراطی، احساس گناه و ناراحتی بسیار زیادی را تجربه میکند. با توجه به اینکه مصرف غذای زیاد سلامت انسان را به خطر میاندازد، ضروری است که چاره و درمانی برای این نوع اعتیاد پیدا کرد.
فبرای دریافت مشاوره در زمینه اعتیاد به غذا می توانید در هر زمان از روز برای مشاوره تلفنی با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02191002360 و یا از طریق تلفن های ثابت منزل با شماره 9099070354 تماس بگیرید.
منبع: اعتیاد به غذا
همانطور که معتادان به مواد مخدر اعتیاد پیدا میکنند، افراد میتوانند به غذا نیز معتاد شوند. این نوع اعتیاد نیز همان مناطق از مغز را تحریک میکند؛ همان رویکرد عصبی و همان سیستم اعتیاد به مواد مخدر برای اعتیاد به غذا هم عنوان شده است. اگر وقتی شروع به خوردن غذایی میکنید، دیگر نمیتوانید از ادامه خوردن دست بکشید، ممکن است به خوردن غذا اعتیاد پیدا کرده باشید. اعتیاد به غذا شکلهای مختلفی دارد که در همه آنها فرد در معرض چاقی بیش از حد، دیابت و دیگر بیماریهای خطرناک قرار میگیرد.
غذاهای بسیار لذیذ و خوشمزه همانند داروهای اعتیادآور و محرکها، همان مناطق در مغز را مورد هدف قرار میدهند. در نتیجه دوپامین که باعث حس شادی میشود در مغز فرد ترشح میگردد. ترشح دوپامین انگیزه فرد برای خوردن دوباره را زیاد میکند. این چرخه موجب بروز اعتیاد به غذا در فرد میشود.
برخی غذاها نسبت به سایر مواد غذایی خاصیت اعتیادآوری بیشتری دارند. این غذاها به شرح زیر هستند:
اعتیاد به غذا، شامل اعتیاد به کافئین نیز میشود. چای، قهوه و نسکافه دارای کافئین و از مواد محرک سیستم عصبی میباشند. مردم معمولا از این نوشیدنیها برای رفع خستگی استفاده میکنند اما مصرف زیاد آن باعث اعتیاد میگردد.
با شکر مکانیسم تولید گلوکز در بدن غیر فعال میشود. مهمترین منبع گلوکز در بدن انسانها کربوهیدراتها هستند. اگر کسی بیش از اندازه شکر مصرف کند دستگاههای سازنده گلوکز غیرفعال شده و بدن برای تامین انرژی خود به شکر نیاز پیدا میکند.
شکلات از مواد مختلفی مانند تئوبرومین و فنتیلامین ساخته شده است. تئوبرومین که مادهای شبیه به کافئین است و فنتیلامین روی وضعیت روانی تاثیر میگذارد و شهوت جنسی را بالا میبرد. شکلات از خاصیت اعتیادآوری بسیار بالایی برخوردا است.
بر اساس یک نظریه برخی غذاها مانند پاستا، نان و چیپس میتوانند نوعی اعتیاد به غذا را در بدن انسان بوجود آورند. بر اساس این نظریه پروتئینهای موجود در این غذاها اعتیاد آور هستند که به آنها افیون گفته میشود. این غذاها تاثیر بسیاری مانند بالا بردن شهوت و میل جنسی و اعتیاد روی بدن انسان میگذارند. برخی محققان معتقدند که لبنیات و حبوبات اعتیادآور هستند.
هیچ گونه آزمایش خونی برای تشخیص این نوع اعتیاد وجود ندارد، فقط از طریق علائم رفتاری میتوان اعتیاد به غذا را تشخیص داد. علائم وابستگی به غذا و پرخوری اجباری میتواند روحی، جسمی یا رفتاری باشد. از جمله علائم اعتیاد به غذا عبارتند از:
_فرد به خوردن غذا اشتیاق شدید نشان میدهد.
_عمده وقت خود را به غذا خوردن اختصاص میدهد.
_حین خوردن غذا احساس سرمستی و سرخوشی میکند.
_فرد برای کمتر غذا خوردن تلاش زیادی میکند اما هر بار با شکست رو به رو میشود.
_فرد روی اینکه چه زمانی، چه مدت و چقدر غذا بخورد هیچ کنترلی ندارد.
_در روابط عاطفی و خانوادگیاش احساس شکست میکند.
_فرد برای تخلیه احساساتش غذا میخورد.
_فرد سعی میکند جلوی دیگران غذا نخورد.
_هنگام ناراحتیهای روحی یا احساس درد تمایل زیادی به خوردن غذا دارد.
_بعد از خوردن غذا دچار احساسات منفی نظیر خجالت، ناراحتی، احساس گناه یا از دست دادن اعتماد به نفس میشود.
همانطور که در ابتدای مقاله گفته شد بعضی غذاها ذاتا اعتیاد آورند. به عنوان مثال اگر در روز 2 یا 3 لیوان قهوه بنوشید ممکن است به قهوه وابستگی شدید پیدا کنید. همچنین مصرف بالای شکر، شکلات یا مواد لبنی و حبوبات میتواند اعتیاد آور باشد. اما اینکه فرد باید چقدر از این مواد مصرف کند تا به آن معتاد شود، هنوز مشخص نشده است. حفظ تعادل در خوردن غذا و پیشگیری از اعتیاد به غذا نکته مهمی است که همیشه باید به آن توجه کنید. اگر پس از خوردن غذا احساس گرسنگی کردید بدانید آن غذا آلرژیزا بوده است.
ترک اعتیاد به غذا یک فرایند را در پی دارد. شما باید کم کم از میل به غذا بکاهید و قدرت را از دست غذا بگیرید. بهتر است برای ترک غذا گروهی اقدام کنید تا نتیجه بگیرید. در ادامه راهکارهایی برای ترک وابستگی به غذا ارائه خواهیم کرد.
معمولا فردی که به غذا وابستگی پیدا کرده است، نمیتواند هیچوقت غذا نخورد چراکه برای زنده ماندن به غذا نیاز دارد. بهتر است فردی که به غذا وابستگی پیدا کرده، یاد بگیرد تا با غذا رابطه سالمی ایجاد کند. به اندازه غذا خوردن به شما کمک میکند تا به تدریج اعتیاد خود را ترک کنید.
غذاهای ناسالم و اغوا کننده را از برنامه غذایی خود حذف کنید یا برای خوردن آنها حد و حدودی تعیین نمایید. به طور مثال اگر هنگام استرس بستنی میخورید، بهتر است که بستنی نخرید که برای خوردن بیش از حد آن و ابتلا به اعتیاد به غذا، اغوا نشوید.
داشتن برنامه در مقدار و زمان غذا خوردن باعث میشود که از الگوی غذایی صحیحی بهرهمند شوید. این شیوه سبب میشود که فرد احساس روانی مثبت داشته و رضایتمند باشد. از آنجا که منع از غذا خوردن آن را وسوسه برانگیزتر میکند، این شیوه میتواند روش مثبتی در زمینه اعتیاد به غذا باشد.
با کمک گرفتن از یک متخصص میتوانید ترک اعتیاد به غذا را برای خود تسهیل کنید. روانشناس با ارائه راهکارهای موثر در این زمینه به شما کمک میکند.
هر نوع اعتیادی, اعم از اعتیادهای رفتاری و همچنین اعتیاد به موادمخدر، عوارض مختلفی برای بدن ایجاد میکنند. در واقع طبیعی است که فردی که بیش از اندازه در روز غذا میخورد؛ دچار مشکلاتی میگردد. چاقی یکی از این موارد است. از طرفی عوارض آن تنها به این مورد محدود نمیشود.
چرا که بر اساس تحقیقات انجام شده، ارتباط چندانی میانی BMI یا شاخص توده بدنی با اعتیاد به غذا وجود ندارد. چه بسا افرادی که بسیار لاغر هستند؛ اما اعتیاد به غدا خوردن دارند. دیابت، مشکلات قلبی و عروقی، حتی مشکلات روانی و… همگی از عوارض جانبی اعتیاد به خوردن غذا هستند. در برخی مواقع فرد به قدری غذا میخورد که دچار خفگی شده و میمیرد.
در بررسی سیگنال های مغزی که از دو گروه افراد معتاد به غذا و افراد عادی به عمل آمده و مقایسه آنها با یکدیگر، نتایج جالبی حاصل شد. در این آزمایش مشاهده شد که با نگاه کردن افراد مبتلا به اعتیاد به یک خوراکی خوشمزه فعالیتی بیشتری در ناحیه ای از مغز که مربوط به محرک های انگیزشی است؛ دیده میشود. از طرفی وقتی از افراد میخواهند این خوراکی را بخورند؛ بخشی از مغز که مربوط به مهار رفتار و خویشتنداری در افراد مبتلا به اعتیاد به غذا، فعالیت کمتری نسبت به افرادی عادی مشاهده میشود.
به طور کلی اعتیاد به غذا به سن، نژاد و یا جنسیت خاصی محدود نمیشود. اما آمار ابتلا به آن در میان زنان بیشتر است. به طور کلی زنان در مقایسه با مردان بیشتر به اختلالا مربوط به خوردن نیز مبتلا میشوند. همچنین این نوع از اعتیاد معمولا از سن نوجوانی آغاز شده و تا دوران بزرگسالی ادامه مییابد.
با اینکه استفاده از روش های تهاجمی میتواند در از بین بردن اعتیاد به غذا در افراد موثر باشد؛ اما گاهی اوضاع را بدتر کرده و باعث تشدید این موضوع میشود. به همین دلیل افراد باید با کمک یک متخصص در ابتدا علت این موضوع را پیدا کرده و در قدم بعدی به درمان اعتیاد بپردازند.
در چنین شرایطی احتمال بازگشت اعتیاد آنها نیز کمتر میشود. حمایت اطرافیان و اراده خود فرد نیز در این مورد بسیار موثر است. کمک های متخصص روند درمان را تسریع میبخشد. همچنین خود درمانی ها خیلی اوقات به نتیجه نمیرسد بنابراین به جای بهبود حال بیمار؛ ناامیدی و یاس بر او چیره میشود.
برای دریافت مشاوره در زمینه اعتیاد به غذا می توانید در هر زمان از روز برای مشاوره تلفنی با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02191002360 و یا از طریق تلفن های ثابت منزل با شماره 9099070354 تماس بگیرید.
منبع: اعتیاد به غذا
هذیان گویی کودک در خواب یکی از اختلالات خواب است. که والدین را با چالش های بسیار زیادی روبرو کند. هذیان گویی کودک بزرگتر در خواب بیشتر از کودکان کوچکتر است. اما ۲۵ الی ۳۰ درصد از بچه ها به هذیان گویی در خواب مبتلا هستند. که حداقل ۱ بار هم شده در خواب هذیان میگویند. اما اگر بخواهیم به دنبال دلیل این اختلال باشیم، باید به سوابق بیولوژیک و محیطی اشاره کنیم. روشهای درمانی متفاوتی نیز بر اساس دلیل این اختلال برای کودکان در نظر گرفته میشود. که در این مقاله توضیح داده ایم. برای درمان و رفع هذیان گویی کودک حتما از روانشناس راهنمایی بگیرید.
برای دریافت مشاوره در زمینه هذیان گویی کودک در خواب می توانید در هر زمان از روز برای مشاوره با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02191002360 و یا از طریق تلفن ثابت با شماره 9099070354 تماس بگیرید.
هذیان گویی کودک در خواب در دسته اختلالات خواب است که بسیاری از کودکان در دو ساعت اول خواب هذیان را تجربه میکنند. در واقع این هذیان گویی در مرحله خواب عمیق یعنی NREM صورت میگیرد. این اختلال به دلیل پدیده بیولوژیک و محیطی صورت میگیرد. و در این سن با علائم متفاوتی ظاهر میشود. مثلا ممکن است که کودک در خواب صحبت کند، بخندد و گریه کند که به شیوه واضح و غیر واضح قابل مشاهده است. در این شرایط کودک نمیداند که به چه شکلی در خواب صحبت کرده است و چه چیزهایی را به زبان آورده است.
والدین معمولا در این شرایط استرس زیادی را تحمل میکنند و با چالش های بسیاری روبرو خواهند شد. اما جای نگرانی نیست این اختلال غالبا زمینه ژنتیکی دارد و با روان درمانی و درمان های تخصصی قابل بهبودی است. در این مقاله راجع به علت و درمان هذیان گویی کودک در خواب را توضیح داده ایم. برای کسب اطلاعات بیشتر تا انتهای مقاله همراه ما باشید.
به طور کلی هذیان گویی کودک در خواب از سن ۲ تا ۳ سالگی شروع میشود. اما اگر این اختلال درمان نشود، در ۱۰ سالگی به اوج خود میرسد و تا بزرگسالی نیز ادامه پیدا میکند. بر اساس تحقیقات، ۴۰ درصد از کودکان ۳ تا ۷ ساله حداقل یک بار به هذیان گویی دچار شده اند.
راهکارهای مناسب برای هذیان گویی کودک در خواب
همانطور که گفته شد، هذیان گویی کودک در خواب به دلایل مختلف به وجود میآید. اما زمانی که دلیل اصلی پیدا شد باید به دنبال راه درمان باشید. در این بخش مقاله راجع به راهکارهای رفع هذیان گویی کودک صحبت کرده ایم.
سن تنها بیرون رفتن از خانه یکی از چالشهای اساسی بین والدین و فرزند نوجوان آنهاست. نوجوانان در دوره سنی قرار دارند که میخواهند بهتدریج استقلال خود را به دست بیاورند. به همین خاطر از شما میخواهند به آنها اجازه بدهید بهتنهایی از خانه خارج شوند. اما به دلیل خطرات محیطی والدین میترسند که این اجازه را به فرزند خود بدهند. بااینحال تنها بیرون رفتن از خانه یکی از موضوعاتی است که در رشد شخصیت فرزند شما تاثیر بسیاری دارد. به همین خاطر باید بتوانید بین نگرانیهای خود و درخواستهای فرزندتان تعادل برقرار کنید.
ماندن در خانه و بیرون نرفتن نیز گاهی اوقات درست بهاندازه بیرون رفتنهای تنها و بیش از حد میتواند برای نوجوان شما خطرآفرین باشد. روانشناسان خانواده معتقدند بهترین راهکار برای ایجاد تعادل این است که برخی مهارتهای لازم را به فرزندتان آموزش بدهید. زیرا تنها بیرون رفتن از خانه بیش از آنکه سن دقیقی داشته باشد به تواناییهای فرزند شما بستگی دارد. اگر احساس میکنید این موضوع برای شما تبدیل به یک چالش شده بهتر است برای برطرفکردن آن مشاوره نوجوان دریافت کنید.
برای دریافت مشاوره در زمینه سن تنها بیرون رفتن از خانه میتوانید در هر زمان از روز برای مشاوره تلفنی با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02191002360 و یا از طریق تلفن های ثابت منزل با شماره 9099070354 تماس بگیرید.
منبع: سن تنها بیرون رفتن نوجوان دختر و پسر
اولین سوالی که برای بسیاری از والدین پیش میآید اهمیت تنها بیرون رفتن نوجوان است. در واقع بسیاری از والدین میپرسند که اصلاً چرا باید به فرزندشان اجازه بدهند بهتنهایی از خانه بیرون برود؟ بیرون رفتن از خانه و حضور در محیط اجتماع بخشی از رشد طبیعی فرزند شما است که دیر یا زود باید با آن مواجه شوید. درعینحال این کار مزایایی دارد که از جمله آنها میتوان به این موارد اشاره کرد:
بسیاری از والدین از این میترسند که فرزندشان نتواند در مقابل خطرات محیط بیرون از خودش مراقبت کند. به همین خاطر همه تلاششان را میکنند که همیشه همراه فرزندشان باشند؛ یا همه کارها را بهجای او انجام بدهند. این کار شما باعث میشود فرزندتان مهارتهایی که لازم دارد را یاد نگیرد؛ و در تمامی موضوعات زندگی خود به شما وابسته باشد.
به همین خاطر بهتر است تا حدودی دست از نگرانیهای خود بردارید. گاهی اوقات به فرزندتان اجازه بدهید بهتنهایی در محیط اجتماعی حضور پیدا کند. این کار باعث میشود آنها استقلال شخصیت را یاد بگیرند؛ و در آینده نیز بتوانند بهتنهایی زندگی خود را مدیریت کنند.
بسیاری از روانشناسان معتقدند بیماریهایی مثل اضطراب اجتماعی به دلیل وابستگی به والدین ایجاد میشوند. کودکان و نوجوانانی که بهاندازه کافی با محیط خود ارتباط ندارند و بیشتر مواقع متکی به والدین شان هستند وقتی قرار باشد بهتنهایی کاری را انجام بدهند دچار اضطراب میشوند. در حقیقت آنها باور کردهاند بهاندازه کافی توانا نیستند که بتوانند کارهای خود را انجام بدهند. توجه به سن تنها بیرون رفتن به پرورش این مهارت ها ارتباط دارد.
به همین خاطر در محیط اجتماعی دچار استرس میشوند؛ و بسیاری از مواقع نمیتوانند از تواناییهای خود بهدرستی استفاده کنند. بهتر است گاهی اوقات به فرزندتان اجازه بدهید مستقل از شما در محیط اجتماعی قرار بگیرد تا بتواند اعتمادبهنفس لازم برای حضور در اجتماع را پیدا کند.
وقتی فرزند شما در محیط اجتماع قرار بگیرد با مسائل مختلف مواجه میشود. این مسائل به وی کمک میکنند تا شناخت دقیقتری از محیط به دست بیاورد. بهعلاوه او خواهد توانست برای شرایط مختلف راهکار پیدا کند. بهدستآوردن این توانایی به فرزند شما کمک میکند تجارب کافی برای زندگی آینده خود به دست بیاورد. اما قطعاً این تجارب میبایست متناسب با سن و شرایط روحی کودک شما باشند. به همین خاطر لازم است که از دور فرزندتان را کنترل کنید و در ارتباط با مسائلی که او درگیر آنها میشود با وی صحبت کنید. سن تنها بیرون رفتن او باید متناسب با مهارت هایش باشد.
سن تنها بیرون رفتن از خانه چقدر است؟ روانشناسان در جواب این سوال سن مشخصی را بیان نمیکنند. همانطور که گفتیم اینکه فرزند شما بهتنهایی از خانه بیرون برود به میزان مهارتهای او بستگی دارد. در ادامه راجع به این مهارتها صحبت خواهیم کرد. اگر احساس میکنید فرزندتان در این مهارتها ضعیف است از یک مشاور کودک و نوجوان کمک بگیرید.
تفکر انتقادی یکی از مهمترین مهارتهایی است که هرکدام از ما میباید در زندگی یاد بگیریم. این توانایی به شما کمک میکند صحبتهایی که میشنوید یا موقعیتهایی که در آن قرار دارید را از همه جوانب بررسی کنید. داشتن این توانایی باعث میشود فرزند شما وقتی بهتنهایی در محیطهای مختلف قرار بگیرد بیش از آنکه تحتتاثیر محیط قرار بگیرد جوانب مختلف آن را بررسی کند. در نتیجه احتمال اینکه در معرض خطر قرار بگیرد کمتر خواهد بود. سن تنها بیرون رفتن نوجوان با توجه به تفکر انتقادی او تعیین میشود.
بسیاری از مشکلات برای نوجوانان به این خاطر ایجاد میشود که آنها توانایی نه گفتن به دیگران را ندارند. به همین خاطر یکی از اولین مهارتهایی که فرزند شما باید یاد بگیرد این است که بتواند در مواقع لازم نظر مخالف خودش را اعلام کند و روی نظرش بایستد. بسیاری از نوجوانان از ترس اینکه مبادا دوستانشان آنها را تنها بگذارند به خواستههای آنها عمل میکنند. یا ممکن است فرزندتان به دلیل نداشتن اعتمادبهنفس کافی احساس کند نظر دیگران از او درستتر است. به همین خاطر در اولین قدم سعی کنید این مهارتها را به فرزندتان آموزش دهید.
حضور در اجتماع گاهی اوقات با مشکلات بسیاری همراه خواهد بود. برای مثال ممکن است فرزندتان درگیر مزاحمتهای خیابانی شود؛ با توجه به اینکه این خطرات در هر سنی ممکن است برای فرزند شما پیش بیاید؛ پس قطعاً راهکار کنار آمدن با آن محدود کردن فرزندتان نیست. شما با این کار تنها باعث میشوید فرزندتان دیرتر مهارتهایی که باید را یاد بگیرد. به همین خاطر سعی کنید بهجای مخالفت با بیرون رفتن فرزندتان این مهارتها را به وی آموزش بدهید. پس با توجه به توصیه های متخصصان درباره سن تنها بیرون رفتن شما نیز بستر لازم را فراهم کنید.
نوجوان باید یاد بگیرد در شرایط بحرانی چه کاری انجام بدهد. برای مثال تماس گرفتن با پلیس، در جریان گذاشتن والدین و کمک خواستن از دیگران از جمله راهکارهایی است که او میتواند از آنها استفاده کند. اگر احساس میکنید فرزندتان در این زمینهها ضعیف است میتوانید از یک مشاور بخواهید که مهارتهای زندگی را به فرزند شما آموزش بدهد.
شاید از نظر شما هنوز سن تنها بیرون رفتن نوجوان تان فرا نرسیده باشد؛ پس شما موظفید او را برای ورود به اجتماع آماده کنید. در ادامه راهکارهایی برای تنها بیرون رفتن نوجوانان ارائه دادهایم.
همانطور که گفتیم تنها بیرون رفتن از خانه سن خاصی ندارد. شما میبایست در کنار آموزش مهارتها به فرزندتان بهتدریج کنترل خود را کاهش دهید. هرگز ناگهانی و به یکباره فرزندتان را در جامعه رها نکنید. این کار بسیاری از مواقع آسیبهای شدیدی را به همراه دارد. برای مثال بهتر است ابتدا به او اجازه بدهید در مکانهایی که شما هم هستید کمی بیشتر از شما فاصله بگیرد. سپس مسیرهای نزدیک را بهتنهایی برود و بعد بهتدریج اجازه مسیرهای طولانیتر را هم به وی بدهید.
خطر، نوجوانان تنها را بیشتر تهدید میکند. درحالیکه اگر آنها با یک یا چند نفر از دوستانی باشند که شما به آنها اطمینان دارید تهدیدها کمتر خواهد بود. به همین خاطر بعضی مواقع به فرزندتان بگویید اگر میخواهد بدون شما جایی برود بهتر است با یکی از دوستان خود برود. البته یکی از نکات مهم این است که شما دوست فرزندتان را بشناسید و به او اطمینان کامل داشته باشید.
وقتی فرزندتان بهتنهایی از خانه خارج میشود بهتر است که از راه دور او را کنترل کنید. برای مثال گاهی به او زنگ بزنید و مطمئن شوید که مشکلی برایش پیش نیامده است. اما حواستان باشد در زنگ زدن هم جانب احتیاط را رعایت کنید. طوری رفتار نکنید که فرزندتان از این کنترلها خسته شود.
موضوع تنها بیرون رفتن نوجوان یکی از آن مسائلی است که چالش بسیاری را در خانواده ایجاد میکند. ترس و نگرانیهای والدین در کنار اصرارهای نوجوانان میتواند فضای خانه شما را تحتتاثیر خودش قرار بدهد. بهعلاوه بسیاری از مواقع وقتی با فرزندتان راجع به دلایل خود صحبت میکنید شرایط از آنچه هست هم بدتر میشود.
بسیاری از این مشکلات به این خاطر ایجاد میشوند که والدین و نوجوانان درک درستی از صحبتهای یکدیگر ندارند. در چنین شرایطی بهتر است درباره دوران نوجوانی از یک مشاور کمک بگیرید. مشاورین میتوانند زبان مشترکی بین شما و فرزندتان پیدا کنند. بهعلاوه همانطور که گفتیم برای اینکه فرزند شما بهتنهایی از خانه بیرون برود باید مهارتهایی را آموزش ببیند. شما میتوانید با کمک گرفتن از یک روانشناس متخصص این مهارتها را به فرزندتان آموزش بدهید.
برای دریافت مشاوره در زمینه سن تنها بیرون رفتن از خانه میتوانید در هر زمان از روز برای مشاوره تلفنی با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02191002360 و یا از طریق تلفن های ثابت منزل با شماره 9099070354 تماس بگیرید.
از چه سنی میتوانم به فرزندم اجازه بدهم که تنها بیرون برود؟
سن مشخصی برای دادن این اجازه وجود ندارد. شما میتوانید از زمانی که فرزندتان برخی تواناییها مثل مهارت نه گفتن یا مدیریت بحران را یاد گرفت این اجازه را به او بدهید.
چرا فرزندم روی تنها بیرون رفتن اینقدر اصرار میکند؟
نوجوانی سنی است که فرزند شما تلاش میکند استقلال خود را به دست بیاورد و خودش را بهعنوان بزرگسال به جامعه معرفی کند. به همین خاطر آنها تلاش میکنند تا از وابستگیشان به شما کم کنند.
نقش مادر در تربیت فرزند بیش از هر کس دیگری نمایان است. مادران به دلیل اینکه اکثر وقت خود را در کنار فرزندانشان سپری میکنند نقش مهمی در تربیت آنها دارند. مادران تمام تلاش خود را بکار میبرند تا بتوانند از پس نقش خود برآیند و به نحو موثرتری عمل کنند. در این راستا ضمن استفاده از تجارب و آموختههای بزرگتران استفاده از راهنماییهای مشاوران کودک منجر به حل بسیاری از مسائل قبل از پیچیده شدنشان میشود.برای دریافت مشاوره در زمینه نقش مادر در تربیت فرزند میتوانید در هر ساعت از روز برای مشاوره تلفنی کودک از طریق شماره 02191002360 و یا از طریق تلفن های ثابت منزل با شماره 9099070354 جهت ارتباط با برترین متخصصان کلینیک تخصصی ذهن نو تماس حاصل نمایید.
منبع: نقش مادر در تربیت فرزند | زن چه تاثیری بر فرزندان دارد
اگر چه پدر و مادر هر دو نقش اصلی را در تربیت فرزندان بر عهده دارند. اما پدر به دلیل اینکه در بیرون از منزل مشغول به کار است کمتر میتواند بر تربیت کودک خود نظارت داشته باشد. پس نقش مادر در تربیت فرزند حائز اهمیت است. و در صورتی هم که در خانه و کنار همسر و فرزند خود باشد، ممکن است در مورد روشهای مادر مخالفتهایی داشته باشد.
همه این دلایل به روشنی بر نقش بسزای مادر به عنوان تربیت کننده اصلی اشاره دارد. مادر در زمینههای تحصیلی، رفتاری، گفتاری تاثیر آموختههای کودک بر نوع عملکرد او تاثیر مستقیم دارد. در نتیجه تربیت صحیح زمینه پیشرفت و رشد صحیح کودک را فراهم میآورد.
گرایش عاطفی بیشتر فرزندان به پدر
در مقایسه با پدران که ساعات کمتری را در منزل حضور دارند و وقت کمتری را به ارتباط برقرار کردن با فرزندان اختصاص میدهند. شاهد این موضوع هستیم که فرزندان اکثرا به پدر گرایش عاطفی بیشتری دارند و از بودن در کنار او لذت میبرند. روانشناسان معتقدند دلیل این امر به زمانهایی بر میگردد که مادر بیشتر اوقات روز در ارتباط فرزندان آنها را امر ونهی میکنند و سعی در تربیت درست آنها دارند.
نقش مادر در تربیت فرزند فرقی نمیکند که دختر یا پسر باشد. آموزشهای صحیح و نحوه عملکرد درست آنها تاثیر مستقیمی با آموختههایی دارد که از بزرگترهای خود به ویژه مادر به دست میآورند. اینکه مادر چگونه عمل میکند برای کودک به عنوان الگو قرار می گیرد و او نیز رفتار مادر را تقلید میکند. و عینا آن را در محیطهای متفاوت انعکاس میدهد.
با اینهمه باید گفت به دلیل اینکه دختر و پسر فطرتا تفاوتهای جنسیتی دارند (معمولا دختران حساس و زود رنج و پسران جسور و شجاع هستند). به همین دلیل در برخورد با آنها باید به خصوصیات شخصیتی شان توجه نمود و به گونهای عمل کرد که زمینه رشد و بالندگی آنها فراهم شود.
نقش مادر در تربیت فرزند چطور موثرتر خواهد بود؟
راهکارهای زیر نقش مادر در تربیت فرزند رابه عنوان یک تربیت کننده مفید کمک میکند. شکی نیست که مادران به دنبال شادی و مراقبت از فرزندشان هستند. اما برای ایفای این نقش به نحو احسنت باید آموزشهایی دریافت کنند، چرا که با پیشرفت تکنولوژی دانش خانواده و روانشناسی انسان نیز گسترش یافته و برای حضور در اجتماع و ارتباط با سایرین سلامت روان اهمیت به سزایی پیدا کرده است.
یکی از راهکارای نقش مادر در تربیت فرزند، تقسیم وظایف فرزندان است. کودکان نو پا متناسب با سن و سال خود باید یاد بگیرند که کارهای ساده و معمولی خود را انجام دهند. این موضوع از آن جهت حائز اهمیت است که فرزندان وقتی بتوانند وظایف محوله خویش را انجام بدهند. احساس غرور و شادی میکنند و عزت نفس آنان تا حد زیادی افزایش پیدا میکند. اگر مادران بر خود الزام بدانند که تمام کارهای فرزند خویش را انجام دهند، کودکانی بدون اعتماد به نفس و ضعیف خواهند داشت. که خود را بی کفایت و ناکارآمد میدانند.
نقش مادر در تربیت فرزند به عنوان معلم یکی از راهکارها است. کودکان بالطبع تقلیدگر هستند و با مشاهده رفتار دیگران سریعا، اطلاعات را دریافت میکنند و مورد پردازش قرار میدهند و مجدد آن را منعکس میکنند. اینکه مادر چگونه و چطور عمل میکند مستقیما بر شناخت ذهنی فرزند تاثیر میگذارد و او را به سبک رفتاری خاصی سوق میدهد. مادران به منظور اینکه بتوانند نقش خود را بهتر ایفا کنند میتوانند از فرزندان بزرگتر خود نیز کمک بگیرند. به این ترتیب ضمن هماهنگی بین مادر و فرزند بزرگ، کودک خردسال با مشاهده رفتار آنها، چگونگی عملکرد صحیح را فرا میگیرد.
الگوی مناسب بودن یکی از راهکارهای نقش مادر در تربیت فرزند است. مادرها هم مثل تمامی انسانهای دنیا رفتارهای صحیح و غلطی دارند به همین خاطر پیشنهاد میکنیم تا قبل از حاملگی حتما به متخصصین روانشناس جهت خودشناسی مراجعه کنید تا رفتارهای صحیح و غلط خود را بشناسید. به طور کلی اگر مادری رفتار پرخاشگری یا غیبت یا دروغگوی و… داشته باشد. فرزندان نیز از او یاد میگیرند، پس چه بهتر است که مادر نسبت به اصلاح رفتارهایش اقدام کند. چرا که هرچه رفتارهای مثبت از مادر ارائه شود کودک نیز بهتر تربیت شده و این رفتارها در شکل گیری شخصیت فرزندان تاثیرگذار است.
نقش مادر در تربیت فرزندان بسیار حیاتی است و باید به تمامی امور کودکان رسیدگی کند. یعنی باید از مشکلات فرزند خود باخبر باشد اینکه با فرزند خود به عنوان یک مادر چطور رفتار کنید تا فرزند شما تمامی مشکلات خود را با شما در میان بگذارد بسیار ارزشمند خواهد بود.
هنگامی که کودک یاد بگیرد مشکلاتش را با خانواده یا پدر و مادر درمیان بگذارد آسیبهای اجتماعی او به شدت پایین میآید و خانواده مامن امنی برای رشد و تعالی فرزندان خواهد شد. یادگیری روشهای ارتباط با فرزندان برای جلب اعتماد بیشتر آنها در گرو ارتباط موثر و پیوسته با مشاوران خانواده میباشد.
زینب برجینژاد از جمله پژوهشگرانی است که به موضوع نقش مادر در تربیت فرزند پرداخته است. وی معتقد است که نقش مادری، مهارتی است همراه با مبانی دقیق که در وجود زن نهاده شده. که غفلت و اشتباه در آن موجب فساد و تباهی جامعه و مراقبت از آن، جامعهای خیرخواه و متکامل پدید میآورد. مادری، فضیلتی ملکوتی است ناشی از عالم قدس که در وجود انسان خاکی تجلی میکند و در آن صداقت، مهر و صفا به عالیترین درجه خود میرسد و در راه خیر و سعادت فرزند صرف میشود.
مادر حیات زندگی است و پدر ستون خانه است. زمانی که والدین در خانه به یکدیگر عشق میورزند و با محبت با یکدیگر رفتار میکنند در تربیت فرزندان اثر میگذارند. مادرها با توجه به احساس مسئولیتی که به فرزندان و همسر خود دارند، آگاهی هایی به فرزندان خود میدهند. نقش مادران در تربیت فرزند بسیار پر رنگ است و فرزندان با مشاهده رفتار والدین خود بسیاری از رفتارها را آموزش میبینند.
یکی از مهمترین نقش های مادر در تربیت فرزند، تربیت جسمانی است. مادران از هرکسی حتی پدران، از وضعیت جسمانی فرزند خود آگاه هستند. کودکان از بدو تولد تحت نظارت مادران رشد میکنند و زمانی که فرزندان دچار آسیب میشوند این مادران هستند که از خودشان برای فرزندان مایه میگذارند.
مادران مهمترین نقش در تربیت اخلاقی فرزندان را دارند. کودکان بیشتر زمان خود را با مادر خود میگذرانند و این ساعات طولانی سبب الگو گیری از مادر میشود. مادران آموزش های اخلاقی مانند: حسادت، کینه توزی، بداخلاقی و بدخلقی را به فرزندان خود آموزش میدهند.
مادران نقش پر رنگی در شکل گیری عاطفه و روحیه فرزندان دارند. عشق، محبت، احساسات و عواطف از طریق مادران به فرزندان انتقال پیدا میکند. نقش مادر در تربیت فرزندان مخصوصا در تربیت عاطفی و ابراز علاقه بسیار حائز اهمیت است.
فرزندان از ابتدای تولد تا شکل گیری شخصیت در کنار مادران رشد و تربیت میشوند. کودکان از مادران خود الگو برداری میکنند و همین دلیلی بر پر رنگ بودن نقش مادر در تربیت فرزند است. مادرانی که به دنبال آگاهی برای تربیت فرزندان خود هستند باید از روانشناس کودک کمک بگیرند. مرکز مشاوره نی نی مایند به صورت حضوری و تلفنی به مراجعان خدمات ارائه میدهد. برایکسب اطلاعات بیشتر با شماره درج شده تماس حاصل فرمایید.
برای دریافت مشاوره در زمینه نقش مادر در تربیت فرزند میتوانید در هر ساعت از روز برای مشاوره تلفنی کودک از طریق شماره 02191002360 و یا از طریق تلفن های ثابت منزل با شماره 9099070354 جهت ارتباط با برترین متخصصان کلینیک تخصصی ذهن نو تماس حاصل نمایید.
چگونه مورد اعتماد فرزندم باشم تا مشکلاتش را با من درمیان بگذارد؟
مادر در زندگی فرزندان نقش بسیار حیاتی دارد و باید به تمامی موارد در کودکان رسیدگی کند یعنی باید از مشکلات فرزند خود باخبر باشد اینکه با فرزند خود به عنوان یک مادر چطور رفتار کنید تا فرزند شما تمامی مشکلات خود را با شما در میان بگذارد بسیار ارزشمند است هنگامی که کودک یاد بگیرد مشکلاتش را با خانواده یا پدر و مادر درمیان بگذارد آسیبهای اجتماعی او به شدت پایین میآید و خانواده مامن امنی برای رشد و تعالی فرزندان خواهد شد. یادگیری روشهای ارتباط با فرزندان برای جلب اعتماد بیشتر آنها در گرو ارتباط موثر و پیوسته با مشاوران خانواده می باشد.
منبع: نقش مادر در تربیت فرزند | زن چه تاثیری بر فرزندان دارد