دلایل و علت خیانت مردان چیست ؟ این سوالی است که بسیاری از خانم‌ها در جلسات مشاوره همواره مطرح می‌کنند. خانم ها معمولا تحت این شرایط علت خیانت مردان را به طور مطلق به رفتارهای خود و یا برعکس به طور کامل به عوامل بیرونی و یا همسرشان نسبت می‌دهند. اما واقعا پاسخ چیست؟ آیا خانم ها علت خیانت همسرشان هستند و یا نه هیچ نقشی در بروز خیانت مردان ندارند. برای پیدا کردن علت این مساله در ادامه به تعریفی از خیانت، علت خیانت ، راه های مقابله و… پرداخته ایم. در صورتی که با این موضوع در رابطه خود مواجه شده‌اید، حتما برای دریافت مشاوره خیانت تلفنی کلیک کنید.
منبع: دلایل خیانت مردان | علت اصلی خیانت مرد ها چیست
خیانت به این معناست که شما هرآنچه جزء حقوق اصلی همسرتان است و می‌باید در انحصار او باشد را با دیگران تجربه کنید. مهمترین ویژگی خیانت این است که شما می‌دانید همسرتان از این مسئله ناراحت خواهد شد و ضمنا از این موضوع ناآگاه است. برخلاف باور عموم مردم، خیانت صرفا به رابطه جنسی محدود نیست. یک دیدار پنهانی و یا تماس تلفنی نیز، اگر خارج از چهارچوب‌های فرهنگی شما باشد خیانت محسوب می‌شود.
هر فرهنگی برخی از رفتارها در مقابل جنس مخالف را نامناسب و برخی دیگر را معمول می‌داند. به همین خاطر با توجه به تنوع فرهنگی موجود، تعریف خیانت ممکن است متفاوت باشد. در این زمینه شما می‌بایست به فرهنگ محل زندگی خود و اعتقادات همسرتان توجه داشته باشید.
برای شناخت بیشتر در زمینه خیانت همسر کلیک کنید.
مردان ذاتا دوست دارند از طرف همسرشان، مورد تعریف و تمجید قرار گرفته تا نیاز به تکیه گاه بودنشان ارضا شود. درصورتی که زن‌ها، این نیاز را در همسرشان نادیده بگیرند، به راحتی علت خیانت مردان را تامین می‌کند. هنگامی که مردی احساس می‌کند همسرش نسبت به او قدرتمندتر است و یا به او اجازه اثبات خودش را نمی‌دهد، احتمالا به دنبال راهی دیگر برای اثبات توانایی‌هایش می‌گردد. اگر همسرتان در تلاش‌هایش با خانمی آشنا شود که امکان ارضای نیاز قدرت را برایش فراهم کند، او به شما خیانت خواهد کرد.
طبق روانشناسی مردان یکی از مهم ترین علت های خیانت مردان تلاش آن‌ها برای اثبات مردانگی خودشان و به نحوی افزایش اعتماد به نفس‌شان است. پس خانم‌ها می‌توانند برای پیشگیری از این موضوع با پررنگ تر نشان دادن ویژگی‌های مثبت همسرشان اعتماد به نفس او را بالا ببرند.
برای بسیاری از خانم‌ها، ازدواج و گذشت چندسال به این معناست که دیگر همه چیز عادی شده! آن‌ها دقتی به آراستگی خودشان نمی‌کنند و این یکی از مسائلی است که باعث ناراحتی آقایان می‌شود. البته در این بحث باید میان سادگی و نامرتب بودن تفاوت قائل شد. آنچه باعث ناراحتی و دلزدگی آقایان و به نحوی علت خیانت مردان می‌شود، بیشتر نامرتب بودن است. از طرفی آراستگی ظاهری شما این پیغام را به شوهرتان می‌رساند که حضورش برای شما باارزش است.
همسر ما به عنوان یک انسان، احتیاج به محبت و هم صحبتی دارد. حتی شاید لازم باشد گاهی او را دلداری دهید و نسبت به آینده امیدوار نگهش دارید. بی توجهی به این نیازها در همسرتان، باعث می‌شود که او به دنبال تجربه این احساسات با فردی دیگر باشد.
برای آشنایی بیشتر در زمینه نشانه های خیانت مردان کلیک کنید.
در شرایطی که خانم‌ها، برای کار یا دورهمی‌های دوستانه و سفر، اکثرا همسر خود را در خانه تنها می‌گذارند، ممکن است آقایان تصمیم بگیرند که به همسرشان خیانت کنند. نبود شما در خانه در واقع یعنی مسائل دیگر برایتان ارزش بالاتری نسبت به همسر و وقت گذراندن با او داشته است.
در شرایطی که یک خانم در حضور شوهرش، به مردان دیگری توجه نشان می‌دهد، میل به تلافی کردن این رفتار در همسر بیدار می‌شود. بسیاری از روابط خارج از چهارچوب خانواده به این خاطر ایجاد می‌شوند که فرد می‌خواهد در برابر رفتاری که با او شده، مقابله به مثل کند.
تنوع طلبی یکی از اصلی‌ترین دلایل و علت خیانت مردان است که متاسفانه با گسترش فضای مجازی و تسهیل شرایط برقراری ارتباط با جنس مخالف، بیش از پیش زمینه برای بها دادن به این تنوع طلبی‌ها، فراهم شده است.
براساس تحقیقات صورت گرفته، مردان و زنانی که تا قبل از ازدواج روابط متعددی داشته‌اند، نگاه سهل گیرانه‌ای نسبت به ازدواج و تعهد داشته و در صورت فراهم شدن شرایط، به سمت خیانت به همسرشان قدم برمی‌دارند.
در ارتباط با بحث نیازهای جنسی، علاوه بر کمیت رابطه، کیفیت نیز اهمیت بالایی دارد. تا جایی که می‌توان گفت شکایت اصلی زوج‌ها از یکدیگر بر سر کیفیت رابطه جنسی است. به ویژه در کشور ما با توجه به دیدگاه تربیتی که ابراز لذت جنسی برای زنان را ناپسند دانسته و از زنان می‌خواهد در این موارد، چندان برونگرا نباشند، نارضایتی‌های بسیاری در رابطه زناشویی پیش خواهد آمد. بنابراین نارضایتی زناشویی در ده علت خیانت مردان قرار می‌گیرد.
خشونت علیه مردان، یکی از دلایل خیانت در مردان است. رفتارهای ناپسندی مثل کتک زدن همسر، فحاشی و بی احترامی به خانواده باعث دلزدگی مردان از رابطه می‌شود.
در شرایطی که یک خانم با تمام نقاط مثبت و منفی همسرش می‌سازد و حتی در صورت مشاهده نشانه‌های خیانت، بازهم ارتباطش را ادامه می‌دهد، نوعی از غرور و خودخواهی در مرد ایجاد خواهد شد. آن‌ها احساس می‌کنند که همسرشان هرگز ترکشان نخواهد کرد و همیشه در کنارشان خواهد بود. به همین خاطر آن‌ها آزادند هر رفتاری را نشان دهند. بنابراین علت خیانت مردان حتی می‌تواند ناشی از ویژگی‌های زیاد از حد مثبت شما هم یافت شود.
با شوهرتان به شیوه‌ای برخورد کنید که گویی، باارزش‌ترین دارایی زندگی شماست. حتی بهتر است گاهی اوقات کارتان را به خاطر او کنسل کنید، فرزندانتان را برای یک بعدازظهر به اقوام سپرده و با همسرتان خلوت کنید. شما می‌بایست به او نشان دهید که هیچ چیز مانع توجه شما به او نیست.
اگر همسرتان خانمی را تحسین می‌کند و یا ویژگی‌هایی را برای یک زن ایده آل درنظر می‌گیرد، بهتر است به جای اینکه از صحبت‌های او عصبانی شوید، به دقت به سخنانش گوش داده و برای تبدیل شدن به زن ایده آل او تلاش کنید.
هنگامی که شما دائما با همسرتان راجع به خیانت صحبت می‌کنید و او را به خیانت کردن متهم می‌کنید علاوه بر ناراحت کردن همسرتان باعث شکسته شدن قبح این مسئله می‌شوید. در این شرایط همسر شما از روی عصبانیت و لجبازی به سمت این کار تحریک می‌شود.
اولین شرط رسیدن به آرامش این است که به خودمان بابت احساسی که تجربه می‌کنیم حق بدهیم. شما احساس درماندگی، خشم، غم یا حتی مجموع این‌ها را تجربه خواهید کرد. سعی نکنید خودتان را کنترل کرده و این احساسات را سرکوب کنید بلکه به خودتان حق بدهید که درگیر این احساس باشید.
پیشنهاد می‌کنیم مقاله مردان خیانتکار را هم بخوانید.
هنگامی که قدری آرام‌تر شدید، با خودتان به این مسئله بیندیشید که میان جدایی یا سر و سامان دادن زندگیتان کدام یک را انتخاب می‌کنید. اگر تصمیم گرفته‌اید به زندگی برگردید، بهتر است از یک مشاور کمک بگیرید.
برای دریافت مشاوره در زمینه علت خیانت مردان می توانید در هر زمان از روز برای مشاوره تلفنی با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02191002360 تماس بگیرید.
اگر شما به عنوان یک زن، نسبت به احساسات و نیازهای همسرتان بی توجه باشید و یا به ظاهر خودتان اهمیت ندهید، زمینه برای خیانت مهیا می‌شود. بدرفتاری، مشغله بیش از حد یا صحبت کردن مداوم از خیانت نیز، همسرتان را نسبت به این کار تحریک می‌کند.
از بین بردن دلایل خیانت، راهکارهایی برای جلوگیری از خیانت همسر هستند. سعی کنید همیشه ظاهری مرتب و آراسته داشته باشید و به همسرتان نشان دهید که برای شما بسیار باارزش است.
نحوه صحیح برخورد با پدر معتاد چیست ؟ می‌دانیم که اعتیاد پدر خانواده، یک چالش بزرگ است که آسیب‌های احساسی، ذهنی، فردی و اجتماعی را به شما وارد می‌کند. چرا که هر فردی تحت تاثیر خانواده‌ای است که در آن بزرگ می‌شود و غیر از عوامل ژنتیکی، شرایط رفتاری و اجتماعی خانواده هم بر آینده شما تاثیر می‌گذارد. اعتیاد پدر خانواده سخت‌ترین شرایطی می‌باشد که هر فرزند می‌تواند تجربه کند. برای همین هر فرزندی به محض اطلاع از اعتیاد پدر، این سوال برایش مطرح می‌شود که چطور به او کمک کنم؟ چگونه با او رفتار کنم تا به بدی کارش و تاثیرات منفی اعتیادش در آینده من پی ببرد و در جهت ترک اعتیاد قدم بردارد؟ اگر به دنبال جواب مناسبی برای این سوالات هستید و می‌خواهید به ترک اعتیاد پدر کمک کنید در این مقاله با ما همراه باشید. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد ترک اعتیاد کلیک کنید.
منبع: برخورد با پدر معتاد | با پدر معتاد چه کنیم ؟
فرزندان هر خانواده‌ای که پدر معتاد دارند، می‌دانند که اعتیاد به مواد مخدر رفتاری طبیعی نیست. پدر ممکن است بنا به دلایلی به آن دچار شود؛ ولی غالبا تاثیرات مخرب آن بر فرزندانش را نمی‌بیند. شما به عنوان فرزند به ویژه دختران از این قضیه بیشتر آسیب خواهید دید. باید بپرسید با پدر معتاد چکار کنم، به دنبال راهکارهایی باشید که از آسیب جدی به خود و خانواده‌تان جلوگیری کنید. از عمده‌ترین مشکلاتی که فرزندان پدر مبتلا به اعتیاد تجربه می‌کنند؛ افت تحصیلی و مشکلات در مدرسه، اعتماد به نفس پایین و مشکلات مربوط به آن، مشکلات احساسی و رفتاری در مواجهه با همسالان، ریسک بالای ابتلا به افسردگی و اضطراب، مصرف الکل و مواد مخدر می‌باشد.
برای جلوگیری از آثار اعتیاد پدر و مادر کلیک کنید.
اگر پدر شما هم اعتیاد دارد، حتما متوجه نابسامانی‌ها و آشفتگی‌هایی در خانواده‌تان هستید که همگی ریشه در اعتیاد پدر به عنوان سرپرست خانواده دارد. ارتباطات اعضای خانواده‌تان در هم آمیخته و حتی ممکن است به طلاق والدینتان منجر شود. بدتر این که اگر خواهر یا برادر خردسال دارید، او آسیب بیشتری می‌بیند؛ چون درک درستی از علت این مشکلات ندارد و در خانه‌ای که پدر باید منبع امنیتش باشد، احساس ناامنی خواهد کرد. شما به عنوان خواهر یا برادر بزرگتر وظیفه دارید به حل این مشکل بپردازیذ. با مشورت دیگر اعضای خانواده مخصوصا مادرتان تمام روش‌های ممکن برای کمک به پدر و نجات خانواده خود را امتحان کنید. اگر خاوادگی از پدر حمایت کنید و رفتاری صحیح جهت ترک اعتیاد او را در پیش بگیرید، حتما در بهبود وضع موجود موفق خواهید شد. باید به‌جای رفتار تند و خشن، هیجانات منفی را کنترل و احساسات خود را مدیریت کنید.
برای حل مشکل اعتیاد پدرتان بهتر است ابتدا دلایل او برای روی آوردن به اعتیاد را پیدا کنید، بفهمید که چرا درگیر شده و سپس در جهت رفع آن برنامه بریزید. شما می‌توانید برای این کار با یک روانشناس باتجربه در زمینه اعتیاد مشورت کنید و آموزش‌های لازم را دریافت کنید. در اینجا روش‌هایی برای برخورد درست با پدر معتاد را آورده‌ایم.
اول از همه ببینید که چه شرایط روحی و روانی، کدام مکان و یا چه زمان‌هایی، پدر را بیشتر به مصرف مواد تحریک می‌کند. در کل عواملی که او را وسوسه می‌کند را پیدا کنید و سعی کنی آن عوامل برا بطور غیرمستقیم کم یا حذف کنید.
این خیلی مهم است که شما از پدر در این شرایط حمایت عاطفی و جسمی کنید، کاری کنید حس کند که برای شما و خانواده مهم است و باور کند شما حتی در این شرایط او را تنها نمی‌گذارند. او به علت مصرف مواد احساس بی‌ارزشی دارد اما اگر از طرف فرزندش و خانواده حمایت شود حتما انگیزه بیشتری برای درمان خواهد داشت.در او بوجود می‌آید.
نوع ماده مصرفی او را شناسایی کنید، سپس درباره عواض و نشانه‌های خماری و نئشگی آن اطلاعات کسب کنید. به این طریق با مشاهده هر رفتار عجیب در او، غافلگیر نمی‌شوید و می‌توانید واکنش مناسب در برابرش نشان دهید.
شما باید باور کنید که اعتیاد یک نوع بیماری است نه جرم. با پدر معتاد مثل یک بیماری که جراحی کرده یا دست و پایش شکسته رفتار کنید. درمان اعتیاد پدرتان باید با روش درست و تحت نظر یک متخصص ترک اعتیاد و در بهترین مرکز ترک اعتیاد انجام شود. نکته مهم در درمان او حمایت عاطفی درشماست.
چنانچه پدر شما به مواد توهم‌زا یا شیشه اعتیاد دارد، باید بدانید این مواد هوشیاری فرد را می‌گیرند و مصرف‌کننده هیچ کنترل و آگاهی نسبت به رفتارهایش ندارد. در این صورت بیشتر مراقب خودتان باشید تا مورد آسیب و سوءاستفاده جسمانی و روانی قرار نگیرید. بهترین کار این است که از روانشناس یا حتی از مراجع قانونی کمک بخواهید. شاید هم لازم باشد تا بهبود وضعیتش از او دور باشید.
از ربط دادن تمام مسائل و مشکلات موجود در خانواده به او و اعتیادش جدا خودداری کنید، این کار تنها موجب افزایش فشار روانی و احساس گناه در او می‌شود. در عوض همین اعتیاد را هم یکی از مشکلات خانواده در نظر بگیرید.
یکی از نادرست‌ترین رفتارها در مورد فرد معتاد این است که بخواهیم او را به زور ترک دهیم. مثلا به اجبار و زور او را به مرکز ترک اعتیاد ببرید. این کار تأثیر عکس خواهد داد و اوضاع او را بدتر خواهد کرد، زیرا زور و اجبار موجب می‌شود که پدرتان تصور کند شما از وضعیت جسمی و روانی او هی درکی ندارید.
تنها هدفتان را ترک کامل اعتیاد پدر بدانید؛ اصلا قول‌های پوچ «قول می‌دهم از این به بعد کمتر بکشم» یا «این بار آخر است که می‌کشم» را باور نکنید. او را قانع کنید که تنها راه حل موجود ترک اعتیاد است. البته فقط گفتن «شما باید ترک کنی» کافی نیست. باید برنامه و راهکار مشخصی ارائه دهید.
فکر نکنید که با بستری کردن در کلینیک ترک اعتیاد، کار تمام است و متخصصان در آنجا همه کارها را انجام می‌دهند. در مرکز ترک همچنان به او سر بزنید، محبت و نگرانی خود را نشان دهید. حمایت شما باید در طول درمان و حتی بعد از درمان جسمی و مرخص شدن از کلینیک نیز ادامه پیدا کند تا زمانیکه پدر زندگی جدید و سالمی را با امید به شما شروع کند.
بر همه روشن است که کنار آمدن فرزندان با موضوع اعتیاد پدر، موضوع خیلی سختی است. چرا که اعتیاد والدین بویژه پدر، تاثیر زیادی بر زندگی حال و آینده فرزندان می‌گذارد. در چنین شرایطی شما باید به دنبال راهی برای نجات پدر و خودتان باشید. با مطالعه اثرات مخرب اعتیاد پدر بر خانواده و آینده خودتان، شاید بیشتر مصمم شوید که او را ترک دهید. ترک موفق او به نحوه رفتار شما با او یستگی دارد، هیچ موقع در این مسیر احساس تنهایی و یاس نکنید. متخصصان و مشاوران ترک اعتیاد در کنار شما هستند تا بهترین راهنمایی و راهکارها را برای ترک اعتیاد به شما آموزش دهند.
برای دریافت مشاوره در زمینه برخورد با پدر معتاد می توانید در هر زمان از روز برای مشاوره ترک اعتیاد تلفنی با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02191002360 تماس بگیرید.
آیا با روانشناسی رنگ ها آشنا هستید ؟ معمولاً هر شخص بیان می‌کند که به چندرنگ خاص، بدون هیچ دلیلی، علاقه بیشتری دارد. اما ازنظر دانشمندان حوزه روانشناسی رنگ‌ها، این افراد بر اساس ویژگی‌های مختلفی، به رنگ‌های موردعلاقه خود جذب‌شده‌اند. برای مثال شخصیت، حالات روحی غالب و حتی مشکلات روانی اشخاص. بر این اساس، آشنایی با مفهوم اولیه این دانش جدید و نیز معنای هر طیف رنگی، می‌توان به شناختی از خود رسید. درعین‌حال، می‌توان با استفاده از این علم، کاربردهای مفیدی برای استفاده مناسب از رنگ‌ها به‌صورت متناسب با هر محیط به دست آورد. برای آشنایی بیشتر مقاله روانشناسی چیست را بخوانید.
منبع: روانشناسی رنگ ها | رنگ ها در زندگی چه معنایی دارند ؟
احتمالاً شما هم این تجربه را داشته‌اید که در مواجهه با رنگ‌های مختلف، حالات هیجانی متنوعی در خود احساس می‌کنید. این موضوع، ازجمله اثرات رایج روانشناسی رنگ ها در زندگی انسان به شمار می‌روند. به همین دلیل، حوزه جدید علمی با عنوان روانشناسی رنگ‌ها، درصدد بررسی و کشف این تأثیرها و نیز حوزه‌های مختلفی در جامعه به نحوه تأثیرگذاری رنگ پی برده‌اند و از این اطلاعات برای بهبود شرایط موردنظر خود بهره می‌گیرند. ازجمله موضوعاتی که تأثیر رنگ‌ها بر آن‌ها مشخص‌شده است، عبارت‌اند از:
از سوی دیگر، بررسی نوع رنگ‌هایی که به‌طور غالب توسط افراد مختلف استفاده می‌شود، می‌تواند در شناخت شخصیت، ویژگی‌های روانی و حتی موضوعات ناهشیار ذهن آن‌ها بسیار مؤثر باشد. بر این اساس، آشنایی با این حوزه جدید علمی و اطلاعات مربوط به رنگ‌های متنوع، می‌تواند در شناخت خود و دیگران مفید باشد.
این حیطه جدید مطالعاتی، تلاش دارد تا به تأثیرگذاری رنگ‌های مختلف موجود در محیط بر روی عملکرد و حالات فیزیولوژیکی یا روانی انسان پی ببرد. اطلاعات به‌دست‌آمده در این علم می‌تواند برای استفاده در مشاغل و حرفه‌های گوناگونی، همچون فروش محصولات، سیاست، آموزش، درمان بیماری‌ها و… کاربرد داشته باشد. برخی از مؤثرترین حوزه‌های استفاده از روانشناسی رنگ، به شرح زیر هستند:
همزمان با آگاهی از اثرگذاری رنگ‌ها بر حالات روانی و ذهنی افراد، پژوهش درزمینهٔ استفاده از رنگ‌های مختلف برای درمان انواع بیماری‌های روحی و جسمی شروع شد. حاصل این تحقیقات، شکل‌گیری یک روش جدید به نام رنگ درمانی بود. رنگ درمانی تاکنون نه به‌صورت یک روش درمانی مستقل، بلکه به‌عنوان روشی کمکی و مفید در کنار سایر رویکردهای درمان مورداستفاده قرارگرفته است. در رنگ درمانی، استفاده از رنگ‌های مختلفی برای گونه‌های خاصی از بیماری‌های روانی توصیه می‌شود. همچنین، برخی از طیف‌های رنگی ممکن است با استفاده افراطی و طولانی، در شکل‌گیری تعدادی از آسیب‌های روانی نقش داشته باشند. به‌این‌ترتیب، در تکنیک رنگ درمانی، متخصصان سعی در توصیه رنگ‌های مناسب برای استفاده در هر بیمار بپردازند. البته باید در این زمینه به میزان استفاده، مدت‌زمان به کار بردن هر رنگ و نیز مکان‌های مناسب برای آن‌ها توجه داشت.
یکی از زمینه کاربرد رنگ‌های مختلف در زندگی افراد، به تأثیر آن‌ها بر لحظه تصمیم‌گیری در افراد، به‌خصوص هنگام خرید محصولات دارد. پژوهش‌های نشان داده است که به کار بردن رنگ‌های موجود در محیط و یا رنگ جذاب در جلد محصولات، می‌تواند تأثیر قابل‌توجهی بر حجم فروش آن داشته باشد. البته باید در نظر داشت که هر رنگ با توجه به محصولی خاص می‌تواند معنای مثبت یا منفی منحصربه‌فردی داشته باشد. همچنین، برخی از رنگ‌ها پیام‌های ناهشیاری را به محتوای ذهن انسان انتقال می‌دهند. برای مثال، طیف‌های خاصی از رنگ بنفش و آبی، دربردارنده معنای ثروت هستند. بر این اساس، می‌توان از آن‌ها برای موقعیت‌های اقتصادی مختلف، استفاده کرد.
یکی از ابزارهای مهم برای بررسی شخصیت و ویژگی‌های روانی انسان، بررسی رنگ‌های پرکاربرد یا موردعلاقه هر فرد است. در حقیقت، باور بر آن است که هر شخص با توجه به سبک شخصیتی و ویژگی‌های روانی خود، رنگ‌های خاصی را برای خود می‌پسندد. به همین دلیل، برخی از ارزیاب‌های شخصیتی، از مراجعان در مورد رنگ موردعلاقه خود، یا رنگ محیط کار یا استراحت خود سؤال می‌پرسند.
به‌طورکلی، می‌توان رنگ‌ها را در سه دسته گرم، سرد و خنثی طبقه‌بندی کرد. هر یک از این دسته‌ها، می‌توانند اثرات منحصربه‌فردی را در افراد القا کنند.
طیف رنگ‌های بنفش، آبی و سبز در این دسته قرار می‌گیرند. ایجاد حالت سکون و آرامش، از ویژگی‌های اصلی طبقه رنگ‌های سرد به شمار می‌رود؛ اما لازم به ذکر است که استفاده بیش‌ازحد و مدام از آن‌ها باعث بروز حس غم و ناراحتی می‌شود. به همین در افرادی که افسردگی دارند، توصیه می‌شود زیاد از این رنگ‌ها استفاده نکنند.
رنگ‌های سبز، بنفش و آبی، رنگ‌های سرد هستند. این رنگ‌ها به‌طورکلی باعث ایجاد احساس آرامش و به همان میزان نیز باعث ایجاد احساس غم و ناراحتی در افراد می‌شوند. ویژگی‌های خاص هر یک از این طیف‌ها به شرح زیر قرار دارد:
آرامش این رنگ، آن را مناسب برای استفاده در مراکز درمانی و بیمارستان‌ها کرده است. طیف رنگی سبز بر طبق گزارش‌های بالینی باعث حفظ صلح درونی، جلوگیری از سکته، بهبود وضع هضم و کاهش تنش می‌شود. البته، به کار بردن بیش‌ازحد از این رنگ می‌تواند باعث ایجاد حس کسالت و خمودی شود. کسانی که سبز را به‌عنوان رنگ موردعلاقه خود در نظر می‌گیرند، دارای ویژگی‌های زیر هستند:
آبی، از آرامش‌بخش‌ترین رنگ‌های طیف سرد به شمار می‌رود. به‌طورکلی ایجاد حس آرامش، اعتماد، منطق و امنیت از این رنگ در افراد تداعی می‌شود. بااین‌حال، این رنگ در کاهش اشتها تأثیر دارد؛ لذا نباید در مکان‌های تهیه و مصرف خوراکی استفاده شود. افرادی که این رنگ را موردعلاقه خود می‌دانند، دارای ویژگی‌های زیر است:
آرامش همراه با منطق، مشخصه اصلی رنگ بنفش به شمار می‌آید. همچنین گفته می‌شود برای بهبود وضعیت افراد مبتلابه میگرن و اعتیاد، می‌توان از این رنگ استفاده کرد. افراد علاقه‌مند به این رنگ، معمولاً از ویژگی‌های زیر برخوردار هستند:
این دسته شامل رنگ‌های طیف زرد، نارنجی و قرمز می‌شود. افزایش انگیختگی، عصبانیت و شدت بخشیدن به هیجان‌ها می‌شود. همچنین، می‌توان از این رنگ‌ها برای افزایش اشتها نیز استفاده کرد.
این رنگ باعث بالا رفتن فشارخون و افزایش حالت برانگیختگی در افراد می‌شود. قرمز نمادی از عشق، صمیمیت و عاطفه شدید است. برخی پژوهش‌ها اظهار کرده‌اند که این رنگ در افزایش میل جنسی، تحریک سیستم عصبی بدن و نیز بالا بردن سطح آدرنالین خون مؤثر است. افراد علاقه‌مند به این رنگ، معمولاً دارای ویژگی‌های زیر هستند:
این رنگ، خوش‌بینی و مثبت اندیشی را تداعی می‌کند. بااین‌حال، استفاده افراطی از آن، باعث افزایش حس احتیاط در افراد می‌شود. کسانی که به رنگ نارنجی علاقه‌مند هستند، ویژگی‌هایی به شرح زیر دارند:
شادترین و روشن‌ترین رنگ، زرد است. این رنگ باعث افزایش سوخت‌وساز بدن شده و در بالا بردن اشتها نقش دارد. بااین‌حال، احساس عصبانیت را به‌شدت در افراد القا می‌کند. افراد علاقه‌مند به رنگ زرد، معمولاً ویژگی‌های زیر را دارا هستند:
رنگ‌های موجود در این دسته، برخلاف دوطبقه پیشین، هیجان‌های انسان را تغییر نمی‌دهند. به‌عبارت‌دیگر، نوعی احساس آرامش ناشی از سکون را به افراد منتقل می‌کنند.
بی‌گناهی و پاک بودن، از اصلی‌ترین معانی این رنگ به شمار می‌روند. افراد علاقه‌مند به این رنگ، معمولاً خصوصیات زیر را دارا هستند:
رنگ سیاه نمادی از قدرت، سلطه وبرتری است. این رنگ بااینکه بنا بر فرهنگ مردم، در مراسم‌های عزاداری استفاده می‌شود، نشان‌دهنده ذوق و قریحه سرشار است. افراد علاقه‌مند به این رنگ، دارای ویژگی‌های زیر هستند:
برای دریافت مشاوره در زمینه روانشناسی رنگ ها می توانید در هر زمان از روز برای مشاوره تلفنی با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02191002360 تماس بگیرید.
اصطلاح ساپیوسکشوال به افرادی اختصاص دارد که برای برقراری رابطه جنسی بیش از هرچیز جذب افراد باهوش و با ذکاوت می‌شوند. البته ملاک‌های دیگر مانند زیبایی، وضعیت ظاهری، اخلاق و… بی‌معنی و پوچ نیستند اما برایشان اولویت محسوب نمی‌شوند. بنابراین می‌توان گفت ساپیوسکشوال یک تمایل جنسی است نه یک گرایش جنسی، به صورتی که اگر جنس مخالف بسیار زیبا هم باشد اما باهوش نباشد برای فرد جذابیت چندانی ندارد. در ادامه بیشتر درباره این افراد و برقراری رابطه عاطفی با آنان صحبت خواهیم کرد. بهره بردن از مشاوره جنسی کمک می‌کند تا افراد بتوانند نسبت به نوع تفکرات و گرایشات جنسی خود آگاهی بیشتری کسب کنند و بیشترین لذت را در رابطه جنسی به دست آورند. برای اطلاع از روند دریافت مشاوره جنسی کلیک کنید.
منبع: ساپیوسکشوال | آیا هوش برای ازدواج کافی است؟
به زبان ساده می‌توان گفت برای اکثر افراد، ملاک‌های ظاهری، زیبایی، اخلاق و… برای شروع یک رابطه مشترک یا رابطه جنسی اهمیت و اولویت زیادی دارد. اما افرادی که ساپیوسکشوال هستند به این ملاک‌ها توجهی ندارند و فقط جذب ویژگی‌ها و توانایی‌های هوشی جنس مخالف می‌شوند و ملاک‌های ظاهری برایشان اهمیت چندانی ندارد.
مهمترین ویژگی افراد ساپیوسکشوال این است که به افراد باهوش علاقه‌مند می‌شوند. از دیگر ویژگی‌های این افراد می‌توان به تمایل و علاقه به شرکت در بحث‌های فلسفی، اجتماعی و سیاسی اشاره کرد. در واقع این گفتگوها و مباحث باعث تحریک شدنشان می‌شود. به عبارت دیگر می‌توان گفت آن‌چیزی که باعث تحریک شدن این افراد می‌شود طرز فکر طرف مقابل است. عمده این افراد تمایل دارند تا با جنس مخالفی که هوش بالایی دارد وارد رابطه جنسی شوند اما برخی افراد ساپیوسکشوال رابطه جنسی را ترجیح نمی‌دهند. باید توجه داشت که ساپیوسکشوال یک تمایل جنسی است و یک گرایش جنسی یا انحراف جنسی محسوب نمی‌شود. از این جهت ابراز علاقه و محبتشان به یک فرد باهوش لزوما به تجربه جنسی و رابطه جنسی ختم نمی‌شود.
برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه گرایشات جنسی کلیک کنید.
به کسانی که عاشق هوش، تفکر یا افکار طرف مقابل می‌شوند، ساپیوسکشوال می‌گویند. البته نوعی تمایل جنسی در نظر گرفته شده نه اختلال یا گرایش. تمایل و علاقه به تفکرات و هوش به حدی است که به فرد لذت داده و اگر همراه با آمیزش جنسی شود، لذت تکمیل می‌گردد.
این افراد از گفتگوهای کوتاه مدت اجتناب می‌کنند و اگر نتوانند با کسی گفتگوی طولانی داشته باشند در کنارش احساس خوشایندی پیدا نمی‌کنند. ترجیح می‌دهند در گفتگوهای محاوره‌ای معمولی شرکت نکنند و در خلوت خودشان باشند. بیشترین افرادی که آن‌ها را به سمت خود جذب می‌کنند، کسانی هستند که به گفتگوها شاخ و برگ می‌دهند، آن‌ها را به چالش می‌کشند و در ارتباط با مسائل مختلف به صورت عمیق صحبت می‌کنند و اطلاعات زیادی دارند.
این افراد از هر فرصتی برای یادگیری استفاده می‌کنند و خودشان هم مجذوب افرادی می‌شوند که چنین ویژگی‌ای داشته باشد. یکی از ویژگی‌های افراد ساپیوسکشوال این است که تمایل دارند با افراد باهوش‌تر از خودشان ارتباط بگیرند زیرا این مسئله باعث می‌شود تا بتوانند مسائل جدیدی را از طرف مقابل یاد بگیرند. همچنین شرکت در مباحث چالشی یا همایش‌هایی که شناختی از آن مسئله ندارند برایشان جذاب است چراکه کسب اطلاعات و یادگیری مباحث جدید و ناشناخته برای آنان تحریک کننده و لذت بخش است. از این جهت افراد ساپیوسکشوال، همیشه شنونده‌های خوبی هستند.
این افراد به هوش و توانایی‌های عمیق فرد مقابل اهمیت می‌دهند نه لزوما به مدرک یا درجه علمی فرد. اگر فردی با درجه علمی بالا باشد اما توانایی‌های هوشی و عمیقی نداشته باشد برای فرد ساپیوسکشوال هیچ جذابیتی ندارد و مانند سایر افراد کسل کننده به نظر می‌رسد.
از دیگر ویژگی‌های افراد ساپیوسکشوال می‌توان به موارد زیر اشاره کرد.
افراد ساپیوسکشوال به صورت ناگهانی عاشق و دلباخته کسی نمی‌شوند، به عبارت دیگر هیچگاه عشق در نگاه اول را تجربه نمی‌کنند زیرا جذابیت ظاهری برایشان اهمیت خاصی ندارد. قبل از این که تصمیم بگیرند تا با فرد مقابل وارد رابطه عاطفی شوند، همه جوانب آن را مورد بررسی و ارزیابی قرار می‌دهند تا ببینند که این فرد ملاک‌های او را برآورده می‌کند یا خیر. در واقع اینکه بتوانند با شریک زندگیشان حرف و مباحثه داشته باشند ارزشمندتر است تا اینکه صرفا بر اساس جذابیت ظاهری طرف مقابل وارد رابطه شوند.
به همین ترتیب افراد ساپیوسکشوال مباحثه را هم به برقراری رابطه جنسی که صرفا جهت رفع نیاز جنسی انجام می‌شود ترجیح می‌دهند. برقراری رابطه جنسی بدون معنا و هدف برایشان اهمیتی ندارد و تحریکشان نمی‌کند، در چنین حالتی ترجیح می‌دهند تا به مسائل فلسفی و عمیق فکر کنند. باید توجه داشت که افراد ساپیوسکشوال هم نیازی جنسی دارند، این بدان معنا نیست که این افراد تمایلی به رابطه جنسی ندارد بلکه منظور این است که این افراد یک رابطه رضایت بخش را به یک رابطه جنسی معمولی ترجیح می‌دهند.
برای دریافت مشاوره در زمینه ساپیوسکشوال می‌توانید در ساعت از روز برای مشاوره جنسی تلفنی از طریق شماره 02191002360 با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو تماس حاصل نمایید.
ساپیوسکشوال یک اختلال جنسی یا بیماری روانی نیست بلکه یک تمایل جنسی است که ممکن است در خیلی از افراد وجود داشته باشد. با این حال هر مسئله‌ای اگر درگیر افراط و تفریط شود می‌تواند نشان دهنده یک مشکل باشد.
دزدی در نوجوانان یکی از آسیب‌هایی است که تا حد زیادی باعث نگرانی والدین می‌شود و اعتماد را در خانواده از بین می‌برد. نوجوانان ممکن است به دلایلی نظیر ناتوانی در بیان خواسته‌ها، پول یا برخی چیزها را از خانواده خود یا دیگران بدزدند. همچنین ممکن است دزدی برای آن‌ها نوعی ماجراجویی و قرار گرفتن تحت تاثیر گروه دوستان باشد. با این حال علت هرآنچه که باشد والدین لازم است تا راهکارهای مقابله با این رفتار را شناسایی کرده و به شیوه درستی رفتار نمایند. در واقع رفتار والدین در تداوم و یا از بین رفتن رفتار دزدی در نوجوانان تاثیر بسزایی دارد. در ادامه علل دزدی در نوجوانان و نحوه مقابله ارائه شده است. در صورتی که نوجوان‌تان دچار مشکلات رفتاری است، حتما از مشاوره نوجوان استفاده نمایید.
منبع: دزدی در نوجوانان | نحوه برخورد با نوجوانی که سرقت کرده است
حتی در خانواده های تحصیل کرده و ثروتمند نیز ممکن است دزد در نوجوانان خانواده دیده شود. این مساله مشکلی است که ریشه‌های آن در روش تربیتی و نوع ارتباط بین اعضای خانواده یافت می‌شود. خشونت و برخورد نامعقول با این نوجوانان وضعیت را بدتر کرده و آن‌ها را از خانواده دور می‌کند. بنابراین حتما در این باره با متخصصان نوجوان و خانواده مشورت نمایید.
دزدی نوجوانان می‌تواند برای خانواده امری بسیار شوکه کننده باشد. اکثر والدین از اینکه فرزندشان دست به دزدی زده احساس شرمندگی می‌کنند و نمی‌توانند علت این رفتار را درک نمایند. این در حالی است که احتمال دزدی در سنین نوجوانی بیش از هر زمان دیگری وجود دارد و دلایل مختلفی در بروز آن نقش دارند. ما در ادامه به مهم ترین علل دزدی در نوجوانان اشاره کرده‌ایم.
افراد در سنین نوجوانی بیش از هر زمان دیگری به گروه‌های دوستی اهمیت می‌دهند. آن‌ها نیاز دارند از جانب همسالان خود پذیرفته شده و مورد تحسین قرار بگیرند. این مسئله تا حد زیادی اعتماد به نفس نوجوان را افزایش داده و باعث می‌شود احساس کند به هویتی مستقل دست یافته است. متاسفانه در برخی گروه‌های دوستی ممکن است ارزش‌های غلطی رایج باشد. برای مثال بسیاری از نوجوانان انجام رفتارهای غیرقانونی را نوعی جرات مندی تلقی می‌کنند و همین امر باعث می‌شود کسی که به رفتار دزدی یا کشیدن مواد روی می‌آورد به جای سرزنش شدن مورد تحسین قرار بگیرد. نوجوانانی که با این گروه‌های دوستی معاشرت می‌کنند بیش از دیگران احتمال دارد که در نوجوانی مرتکب دزدی شوند.
دوران نوجوانی زمانی است که افراد می‌خواهند هویت خود را به عنوان یک بزرگسال تعریف نمایند و به والدینشان نشان دهند دیگر کودک سابق نیستند. در این مسیر برخی بچه‌ها روش‌های غلطی را برای اثبات استقلال و اقتدار خود انتخاب می‌کنند که از جمله آن‌ها می‌توان به رفتارهایی نظیر دزدی یا استعمال سیگار و مواد مخدر در نوجوانان اشاره کرد.
افراد در دوران نوجوانی توانایی کمتری برای آینده نگری دارند. همین مسئله باعث می‌شود که ریسک پذیری بالاتری داشته باشند و بیشتر در رفتارهای پرخطر درگیر شوند. آن‌ها ممکن است برای ارضای نیاز خود به هیجان خواهی و دوری از کسالت یا روزمرگی به کارهای غیر قانونی و نا به هنجار روی بیاورند که دزدی نیز یکی از آن‌ها است.
گاهی اوقات فرزندان به هر وسیله‌ای متوسل می‌شوند تا توجه والدین خود را جلب کنند. اگر پدر و مادر سبک تربیتی طردگرایانه‌ای داشته باشند بیشتر احتمال دارد که فرزندشان از روش‌های نامناسب به دنبال جلب توجه آن‌ها باشد. در بسیاری از موارد ممکن است نوجوان به دزدی دست بزند تنها برای اینکه والدین را درگیر خود کند و به طور غیرمستقیم نشان دهد که نیاز دارد پدر و مادر او را نادیده نگیرند.
بسیار اهمیت دارد که از دوران کودکی توانایی کنترل خشم را در فرزندتان بالا ببرید و به او آموزش دهید اگر عصبانی است برای مدیریت هیجانات خود باید چه کاری انجام دهد. بچه‌‌هایی که آموزش کافی در این زمینه ندیده‌اند ممکن است هنگام عصبانیت از یک نفر به رفتارهای انتقام جویانه روی بیاورند که از جمله آن‌ها باید به دزدی یا زورگیری اشاره کرد.
مسلما برملا شدن دزدی نوجوان می‌تواند تا حد زیادی شما را آزرده و باعث ناراحتی و خشمگینی تان شود. با این حال برای جلوگیری از تکرار این رفتار بسیار اهمیت دارد که به شیوه درستی برخورد کنید. این موضوع از جمله چالش های دوران نوجوانی است که اگر به مدیریت نشود می‌تواند مشکلات فراوانی را برای شما و فرزندتان ایجاد نماید. ما در ادامه به چند توصیه مهم در این زمینه اشاره کرده‌ایم. برای شناخت بیشتر با مشکلات نوجوانی کلیک کنید.
درست است که دزدی در نوجوانان می‌تواند تا حد زیادی شما را آشفته کند اما لازم است هوشمندانه عمل کنید و هیجاناتتان را مدیریت نمایید. قاطعانه به فرزند خود بگویید که این رفتار شما را ناراحت کرده و می‌خواهید علت آن را بدانید اما از رفتارهای تند و شکل دهی بحث یا مشاجره شدید بپرهیزید. اگر در کنترل خشم دچار مشکل هستید لازم است که پیش از هرچیز از یک مشاور روانشناس کمک بگیرید.
به خاطر دیدن رفتار غلط از فرزندتان هرگز به او برچسب دزد نزنید. این کار باعث می‌شود که نوجوان هویت خود را به عنوان یک فرد بزهکار بشناسد و در نتیجه به رفتار خود ادامه دهد. لازم است به فرزندتان نشان دهید که اشتباهات جزئی از وجود او هستند و می‌تواند با تلاش برای جبران، آن‌ها را از سر راه خود بردارد.
اگر متوجه دزدی در نوجوانان خود شدید برای حمایت از او به پنهان کاری و دروغ گویی روی نیاورید. لازم است که در مورد عواقب دزدی به فرزندتان اطلاعات بدهید و به او بگویید باید مسئولیت کارهایی که انجام می‌دهد را بپذیرد. اگر شما نیز شروع به دروغ گویی کنید طبیعی است که نوجوان دست به تکرار رفتار بزند.
اگر متوجه دزدی فرزندتان شدید هرگز او را به طور کل طرد نکنید. این کار نه تنها فرزندتان را ادب نمی‌کند بلکه آسیب پذیری روانی او را برای درگیری در رفتارهای پرخطر نظیر دزدی بالا می‌برد. در نتیجه باید به نوجوان نشان دهید با وجود اینکه از رفتار او ناراضی هستید همواره به عنوان والدین دوستش خواهید داشت و به او کمک می‌کنید تا مسیر درست را در زندگی خود کشف کند.
تعامل کردن با نوجوانان به خودی خود چالش ساز است چرا که نیاز استقلال طلبی در آن‌ها باعث می‌شود لجاجت بیشتری به خرج دهند و حرف شنوی کمتری نیز داشته باشند. این تعامل زمانی که آسیب رفتاری نظیر دزدی در نوجوانان اتفاق می‌افتد بیش از پیش دشوار می‌شود. اگر احساس می‌کنید نمی‌توانید به خوبی با فرزندتان گفت و گو کنید و بیشتر اوقات مجبور به دعوا و مشاجره می‌شوید بهتر است به یک روانشناس متخصص در حیطه کودک و نوجوان مراجعه کرده و از جلسات خانواده درمانی کمک بگیرید. برای شناخت بیشتر درباره روانشناسی نوجوان کلیک کنید.
+ از نوجوان بخواهید پول یا وسیله دزدیده شده را برگرداند و یا معادل آن را جبران نماید.
+ اگر قادر به بازپرداخت نیست، با قسط بندی پول تو جیبی هایش او را مجبور به برگرداندن معادل کالا کنید.
+ ببینید آیا نوجوان تان متوجه اشتباه کارش شده است؟ به کمک خود او راهی برای رفتار جایگزین استفاده نمایید.
+ تنبیه ها و بازخوردهای شما باید متناسب با اشتباه و جرم او باشد.
+ گاهی محروم کردن او از فعالیت‌های مورد علاقه اش موثر است.
برای دریافت مشاوره در زمینه دزدی در نوجوانان می توانید در هر زمان از روز برای مشاوره تلفنی با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02191002360 تماس بگیرید.
بله، در بسیاری از موارد نوجوانان بدون اینکه نیازی به پول یا وسیله دزدی شده داشته باشند تنها برای جلب توجه والدینی که آن‌ها را نادیده می‌گیرند این کار را انجام می‌دهند.