طرحواره تنبیه به چه معناست؟ گاهی وقتها همه ما ممکن است معتقد باشیم که اگر کسی یا حتی خود ما، عمل اشتباهی انجام دادهایم؛ باید مجازات شویم. این فکر معمولاً به عنوان یک نوع جبران هزینه در ذهنمان ایجاد میشود. ولی کسانی که گرفتار این تله باشند در برخورد با اشتباهات خود یا دیگران هیچ گونه رحم و مروتی ندارند و اعتقادشان بر این است که برای هر اشتباهی حتما تنبیه و مجازاتی لازم است. آنها اهمیت نمیدهند که شاید طرف مقابل در شرایط سختی قرار دارد و اشتباهش عمدی نبوده است. طرحواره تنبیه به بروز رفتارهای خشونتآمیز منجر میشود و به خود فرد یا نزدیکانش آسیب میزند. از این رو بهتراست با این موضوع به طور کامل آشنا شوید. برای دریافت خدمات روان درمانی کلیک کنید.
منبع: طرحواره تنبیه | علت و راه های درمان تله تنبیه چیست؟
بنا به اعتقاد افراد گرفتار طرحواره تنبیه، هر فرد خطاکاری باید مجازات و تنبیه شود تا دوباره خطایش را تکرار نکند. تصور میکنند که فرد خطاکار متوجه فواید تنبیه نیست و باید از اشتباهش درس بگیرد. این طرحواره را میتوان در بین مدیران یا ناظم مدارس که علاقمند به تنبیه دانشآموزان به هر بهانهای هستند، شناسایی کرد. افراد با طرحواره تنبیه به نظر میرسد که بسیار ناشکیبا و پایبند اخلاق باشند و قادر به بخشش دیگران نیستند. زیرا هیچگونه عذر و بهانهای را نمیپذیرند و میگویند فرد خطاکار حتما باید تنبیه شود. این افراد نمیخواهند شرایطی که موجب ایجاد عذر و بهانه میشود را در نظر بگیرند و احساس همدلی ندارند.
این افراد را میتوان از تن صدای آنها هنگام سرزنش خود یا دیگران شناخت. تن صدا در آنها شبیه به صدای والدین سرزنشگری است که شاید در کودکی خود داشتهاند. بدون عاطفه، خشک و خشن، سرد، تحقیرآمیز و دور از هر نوع احساس دلسوزی رفتار میکنند. تا وقتی که فرد خطاکار به سزای اعمالش برسد و تنبیه شود، صدای آنها آرام نمیشود. طرحواره تنبیه گاهی با طرحواره معیارهای سرسختانه همراه است؛ وقتی افراد خود را به دلیل اینکه به معیارها و اهداف سختگیرانهای که قبلا مشخص کردند، نرسیدند، تنبیه و سرزنش میکنند. شاید خود به خود داد بزنند، غذا خوردن را برای خود منع کنند، یا حتی گاه خودزنی کنند.
دلایل گوناگونی میتواند در شکلگیری طرحواره تنبیه در افراد موثر باشد. چند دلیل مهم آن ها
اگر شما در دوران کودکی، توسط والدین یا معلمان بسیار زیاد تنبیه شده باشید، دلیلی میشود که شما هم از این روند و رفتارها الگوبرداری کنید و در بزرگسالی نسبت به خود و اطرافیان انجام دهید. اگرچه در بزرگسالی، خانوادهتان دیگر شما را تنبیه نمیکنند، ولی شما از این روش مخرب دست برنمیدارید و همچنان آن را ادامه میدهید.
کسانی که در خانوادههایی شلوغ و پرتنش بزرگ میشوند و اتفاقات تلخی را تجربه میکنند، غالبا چون نمیتوانند این اتفاقات را درست درک کنند، خود را مقصر و قربانی این اتفاقات میدانند. یعنی تصور میکنند تقصیر اوست که مثلا والدینش با هم دعوا میکنند یا تقصیر اوست که پدر و مادر از هم جدا شدند و چون قادر به حل این مشکلات نیستند، احساس گناه و عذاب وجدان میکنند. بنابراین جهت تسکین احساس گناه و عذاب وجدان ناشی از این اتفاقات تلخ، خود را تنبیه میکنند. مثلا با خودزنی یا اینکه ناخنهایشان را میجوند و … .
چون کودک هنوز نمیداند که دلیل رخ دادن اتفاقات دقیقا چیست، فکر میکند که همه چیز تقصیر خودش میباشد. بنابراین کم کم شروع به انتقاد از خود و سرزنش خود میکند. برای مثال فکر میکند که «اگر من این حرف را نمیزدم، الآن پدر و مادرم با هم دعوا نمیکردند»، «اگر من به دنیا نمیآمدم، والدینم الآن اینقدر با هم مشکل نداشتند» و… . اینگونه انتقادات از خود کم کم افزایش مییابد تا اینکه تبدیل به طرحواره تنبیه میشود.
برای غلبه بر علل بوجودآورنده طرحواره تنبیه حتما مشاوره فردی دریافت نمایید.
طرحواره تنبیه به سه سبک زیر خود را نشان میدهد.
همیشه خود یا دیگران را به خاطر چیزهای خیلی کوچک هم تنبیه میکنید و دیگر نشانههای گفته شده راجع به طرحواره تنبیه را هم دارید.
شما فکر میکنید که دیگران به نوعی به شما آسیب میرسانند، برای همین از بودن در جمعها اجتناب میکنید و معمولا دوست دارید تنها باشید. میل به تنهایی ممکن است در شما آنقدر زیاد باشد که از لحاظ شغلی، تحصیلی و رشد اجتماعی مشکلاتی برایتان ایجاد میکند.
در ظاهر حس میکنید همه چیز بسیار خوب و عالی است. ولی از درون، حالت پرخاشگری دارید و دوست دارید به اطرافیان و خودتان آسیب بزنید. یعنی میخواهید تنبیه را انجام بدهید.
در درمان این طرحواره به شما کمک میشود تا بتوانید روشهای مختلف تفکر و احساس را بررسی کنید. درمانگر به شما نشان میدهد که با تنبیه خود یا دیگران، به نتیجهای نمیرسید بلکه باعث می شود در زندگی بیشتر دچار ترس شوید. درمانگر تلاش میکند تا با کمک خود شما اهدافی که موجب ایجاد اعتماد در روابط میشوند را توسعه دهد و به این طریق اضطراب و ترس شما کاهش مییابد. همچنین میتوانید برای درمان طرحواره تنبیه راهکارهای زیر را به کار ببرید. برای آشنایی با سبک طرحواره درمانی کلیک کنید.
اولین نکته در درمان این طرحواره، درک این حقیقت است که همه انسانها حق دارند اشتباه کنند. اشتباه چیز بدی نیست و همیشه به ضرر انسان نمیباشد، بلکه از اشتباهات هم میتوان نکات مثبت و درسهای ارزشمندی گرفت که به شما کمک میکند دفعات بعد بهتر پیشرفت کنید. پس در اولین قدم، برای درمان طرحواره تنبیه باید باورهای اشتباهتان را درست کنید. در طرحواره تنبیه، شما باور دارید که اشتباه عیب است و به هیچ عنوان نباید انجام شود. فکر میکنید که در صورت ارتکاب اشتباه، خود یا هر کسی که باشد باید تنبیه گردد، ولی این طرز فکر کاملا اشتباهی است. بنابراین ابتدا باید ذهنیت و باورهای اشتباهتان را تغییر دهید و اصلاح کنید تا بتوانید کنترل بهتری روی رفتارتان داشته باشد و موفق به اصلاح آن شوید. تا در نهایت از شدت طرحواره تنبیه در شما کم شود.
فکر کنید ببینید برای تنبیه خود یا دیگران از چه رفتارهایی استفاده میکنید؟ در چه موقعیتهایی این رفتارها را بیشتر به کار میبرید؟ چه اشتباهاتی موجب بروز این رفتارها میشود؟ وقتی که پاسخ این موارد را مشخص کردید، سعی کنید دیگر در این موقعیتها، چنین رفتارهایی بکار نبرید و رفتار مناسبتری جایگزین آنها کنید. در چنین موقعیتهایی، با خودتان تکرار کنید که هر کسی حق اشتباه کردن دارد و اشتباه گهگاه، گناه نیست و مشکلی ندارد. بعد از آن سعی کنید هیچوقت رفتارهای تنبیهی را انجام ندهید.
چنانچه هنوز هم به خاطر اتفاقات گذشته، خود را مقصر میدانید، منطقی و واقعبینانه فکر کنید و ببینید که آیا واقعا تقصیر شماست یا خیر؟ اگر چه در دوران کودکی نمیتوانستید اتفاقات اطرافتان را درست درک کنید و فکر میکردید که مقصر همه چیز شمایید، ولی اکنون بزرگ شدهاید و بخش منطقی و تحلیلگر مغزتان به اندازه کافی رشد کرده و فعال است. در نتیجه آمادگی دارید که اتفاقات گذشته را مجددا منطقیتر بررسی کنید. شما میتوانید در این مسیر از یک طرحواره درمانگر هم کمک بگیرید تا اتفاقات گذشته را برایتان به درستی تجزیه و تحلیل و بازسازی نماید. وقتی توانستید خودتان را ببخشید، خودتان را دوست بدارید و از گذشته رها شوید، آنگاه میتوانید طرحواره تنبیه را نیز غیرفعال نمایید.
برای دریافت مشاوره در زمینه طرحواره تنبیه میتوانید در ساعت از روز برای مشاوره تلفنی از طریق شماره 02191002360 با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو تماس حاصل نمایید.
بله. شما میتوانید با کمک و راهنمایی از یک فرد متخصص، راهکارهای اصولی درمان آن را بشناسید و گامی مثبت در جهت درمان این طرحواره آسیبزا بردارید.
برای عضویت در اینستاگرام (ذهن نو) کلیک کنید
سوالی دارید؟ با ما تماس بگیرید
تماس با برترین مشاوران از طریق تلفن ثابت در سراسر کشور از 8 صبح الی 12 شب حتی ایام تعطیل
سراسر کشور :9099070354
جهت مشاوره تلفنی با موبایل و رزرو وقت حضوری
امروزه رواندرمانیهایی که بر پذیرش و ذهنآگاهی مبتنی است، به عنوان درمان های موج سوم شناختی– رفتاری شناخته میشوند. درمانهای موج سوم با خیزش درمانهای رفتارگرایی مبتنی بر اصول شرطیسازی عاملی و پاسخگر شروع شد. و این پدیده را به گونهای میتوان واکنشی به رویکردهای روانتحلیلی تلقی نمود. این درمانها طیف گستردهای از درمانها را شامل میشود و فقط محدود به درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، رفتاردرمانی دیالکتیک و رواندرمانی تحلیلی کارکردی نمیباشد. خود این رویکردها نیز در درونشان از جنبه نظریه آسیبشناسی روانی، مکانیزمهای تغییر و تکنیکهای مداخلهای مقداری تفاوت دارند. در این مطلب به درمانهای موج سوم و انواع آن میپردازیم. برای شروع درمان با این روش های روی مشاوره فردی کلیک کنید.
منبع: درمان های موج سوم | رویکردهای درمانی موج سوم کدامند؟
موج سوم درمانها، تلفیقی از سنتهای معنوی شرقی، همچون فنون مراقبه، تفکر نظارهای با رفتاردرمانی- شناختی سنتی میباشد که هایز و همکارانش این تلفیق را به عنوان موج سوم رفتاردرمانی نام نهادند. درمان های موج سوم بر آگاهی نسبت به لحظه حال و پذیرش آن تاکید میکنند. همچنین در این رویکرد به کمک طرحوارهها به فرایند درمان کمک مینمایند. طرحوارهها حاکی از باورهای بنیادینی است که تشکیلدهنده دیدگاه شخص راجع به خود، دیگران و جهان اطراف میباشد. این طرحوارهها، سازههای فرضیاند که بازنمایی معانی در آنها ذخیره میگردد.
فرضیه رویکردهای دو نسل اول رفتار درمانی (BT) این است که حالتهای روانی، احساسات و حالات فیزیولوژیکی خاصی به رفتار ناکارآمد منجر میشوند. از این رو، مداخله درمانی یعنی حذف یا حداقل کاهش این رویدادهای داخلی مشکلساز میباشد. ولی در روشهای درمانی موج سوم، اهداف درمانی تنها کاهش صرف علایم نیست. بلکه رشد مهارتها با هدف بهبود فراوان کیفی و کمی فعالیتهایی که از نگاه بیمار باارزش میباشند نیز مدنظر است. حتی در مورد مراجعینی هم که شدت بیماریشان زیاد است، درمانهای موج سوم بر توانمند سازی و افزایش مهارتها و الگوهای رفتاری تاکید میکنند و در بسیاری از زمینهها استفاده میشود. دلیل تاکید بر ایجاد مهارتهای رفتاری سالم، این است: فرایندهایی که بیمار بطور مداوم با آنها دست و پنجه نرم میکند (قضاوت و تلاش برای کنترل تجربیات درونی) با تجربیات درونی رواندرمانگر همانند است، این شیوههای درمانی همانقدر که برای بیمار مناسباند، برای رواندرمانگر نیز مفیدند.
(ACT) درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد یک رویکرد فرایندمدار و یکی از رواندرمانیهای موج سوم میباشد. بر خلاف شناختدرمانی سنتی در این رویکرد، محتوای افکار و باورهای بیماران را ارزیابی نمیکنند؛ بلکه به فرایندهای شکلگیری آسیبشناسی روانی در بافت و زمینه مشکل توجه میگردد. انعطافپذیری روانی و اجتناب تجربی دو مفهوم کلیدی این نوع درمان است. انعطافپذیری روانشناختی به این معناست که بیمار توانایی انتخاب عملی گزینه مناسب را در بین گزینههای مختلف کسب کند، نه این که فقط برای اجتناب از افکار، احساسات و تمایلات آشفته، انجام کاری به فرد تحمیل شود. اجتناب تجربی هم یعنی شخص تمایلی ندارد در تجربیات خصوصی خاصی بماند و تلاش میکند تا شکل یا فراوانی این تجربیات را اصلاح کند.
برای آشنایی کامل با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد کلیک کنید.
رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT)رویکردی رواندرمانگرانه که مارشا لینهان در درمان مشکلات افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی که شدیدا در معرض خودکشی بودند، ابداع کرد. در سال 2001 رفتاردرمانی دیالکتیکی عنوان روش درمانی با پیشینه تجربی در اختلال شخصیت مرزی را دریافت نمود و امروزه نیز تنها شکل درمان سرپایی و مؤثر بر این اختلال میباشد. این رهیافت بر نظریه زیست-اجتماعی تبادلی مبتنی است؛ که به بررسی علت مشکلات تنظیم خلق در اختلال شخصیت مرزی میپردازد. همچنین راهبردهای درمان شناختی- رفتاری را با جنبههایی از مراقبه ادغام مینماید. درمانگر در این روش برای این که این دو دیدگاه متضاد را در قالب یک مجموعه منسجم از اصول درمانی سنتز (ساختن) کند، از فلسفه دیالکتیکی استفاده مینماید.
شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (MBCT) ابتدا به عنوان روشی برای پیشگیری از عود افسردگی معرفی شد. این روش درمانی، جنبههایی از شناخت درمانی را با تکنیکهای مراقبه ترکیب میکند. هدف این درمان آموزش کنترل توجه به بیماران میباشد تا تغییرات خلقی خود را شناسایی کنند و از شروع دوره مجدد اختلال جلوگیری نمایند. از سویی هم بیماران در برنامه شناختدرمانی مبتنی بر ذهن آگاهی میآموزند تا به جای توجه به افکار و احساسات ناکارآمد، به بدن و طبیعت اطرافشان بیشتر توجه نمایند. همچنین این مدل درمانی فرض را بر این میگیرد که مکانیسم درمانی فعال، باید بتواند مفروضههای ناکارآمد و باورهای هستهای را براساس ساختارهای منطقی تغییر دهد. به دنبال چنین تغییراتی است که نشانههای بیماری فروکش خواهند کرد.
کابات زین (1990) نخستین بار، کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی (MBSR) را برای طیف وسیعی از افراد مبتلا به اختلالات مرتبط با استرس و درد مزمن در دانشگاه پزشکی ماساچوست به کار برد. مبنای ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت درمانی است، در این الگوی درمانی، ذهن آگاهی به این معناست که توجه عمدی شخص را به تجربهای که در حال حاضر جریان دارد، متمرکز کنند. این توجه دارای ویژگی غیرقضاوتی و همراه با پذیرش میباشد و تاکیدش بر روی تمرینهای نشستن، مراقبه قدمزدن و بعضی تمرینهای یوگا است.
برای آشنایی بیشتر با روش های درمان و کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی کلیک کنید.
فعالسازی رفتاری (BA)یک نوع رفتاردرمانی محض و مبتنی بر تحلیل تابعی رفتار میباشد، که اگر چه در درمان اغلب اختلالات کاربرددارد، ولی بیشتر در درمان افسردگی استفاده میشود. کانون درمان فعالسازی رفتاری، اجتناب رفتاری است. در این درمان به بیمارمیآموزند که در برخورد با شرایط محیطی آزاردهنده و ناکامکننده، به جای اجتناب، با رفتاری فعالانهتر به آن شرایط واکنش نشان دهد. از مهمترین خصوصیات این درمان ایناست که، از نظر زمان و هزینه مقرون به صرفه میباشد، امکانات خوب و سهولت در اجرا، همراه با راهنمای درمانی و همچنین پروتکل درمان با ویژگیهای فردی بیمار منطبق میباشد.
این روش درمانی یا (FAP)مبتنی بر اصول رفتارگرایی رادیکالی اسکینر و تحلیل رفتار میباشد و تاکیدش بر نقش تقویت مشروط است. این مدل با رویکردی رفتاری به درمان تأکیدی دقیق بر جنبههای درمانی و روابط (تعاملات) نزدیک بین درمانگر – مراجع دارد، تا فرصتی پیش آید که رفتار بهبود یافته فورا شکل گیرد و تقویت یابد. برای تبیین نحوه ایجاد مشکلات زندگی در جلسه درمان، اصول تحلیل تابعی این است که فرصتهایی برای تغییر درمانی و تعمیم غیرمستقیم بهبودیهای حاصله از جلسه درمان به زندگی روزمره واقعی فراهم آید.
زوجدرمانی رفتاری تلفیقی (IBCT)که از زوجدرمانی رفتاری سنتی نشات گرفته توسط آندروکریستنسن و نیل جاکوبسون ابداع شد. اولین بار در سال 1995 به عنوان یک درمان ابتکاری به صورتی جامع معرفی شد. هدف زوجدرمانی رفتاری تلفیقی پذیرش عاطفی از طریق رهاسازی احساسات آسیبپذیر است، تا احساس همدلی را تقویت کند و تغییر رفتار میسر گردد. این مدل نشان داد که ناراحتیهای موجود بین زن و شوهر به خاطر تفاوتهای آنها به وجود نمیآید. بلکه به وسیله نحوه واکنش به این تفاوتهای اجتنابناپذیر و تلاش برای حذف آنهاست که ایجاد میشود.
درمان سیستم تحلیل رفتاری شناختی (CBASP) را جیمز پی. مک کالوگ استاد روانپزشکی و روانشناسی دانشگاه ویرجینیای آمریکا ابداع کرد. این روش درمانی نتیجه بیش از 30 سال پژوهش و کار بالینی و درمانی وی است. این مدل، روش جدیدی در درمانهای موج سوم است و مخصوصا برای درمان افسردگی مزمن طراحی شده است. در این رویکرد، درمان بین فردی را با درمان شناختیرفتاری ترکیب میکنند. علائم و نشانههای زیستی، روانی و اجتماعی افسردگی مزمن، در نتیجه رشد متوقف شده در مرحله پیش عملیاتی پیاژه (در بیماران با شروع زودرس) یا تشدید بازگشت هیجانی کلی (در بیماران با شروع دیررس)، مشاهده شده است. در این درمان، بیماران میآموزند که الگوهای رفتاری و شناختیشان، چگونه مشکلات بینفردی و الگوهای غیرانطباقی از رفتار بینفردی را به وجودمیآورد و تداوم میبخشند. تمرکز اولیه نیز در این رویکرد بر تعاملات بین فردی میباشد.
برای دریافت مشاوره در زمینه درمان های موج سوم میتوانید در ساعت از روز برای مشاوره تلفنی از طریق شماره 02191002360 با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو تماس حاصل نمایید.
در این رویکرد درمانی بیشتر روی آگاهی نسبت به لحظه حال و پذیرش آن تاکید میشود. و به کمک طرحوارهها که باورهای بنیادین و تشکیلدهنده دیدگاه شخص نسبت به خود، دیگران و جهان اطراف است، به درمان کمک میکنند.
دو نسل اول درمانی، حالتهای روانی، احساسات و حالات فیزیولوژیکی خاصی را علت رفتار ناکارآمد میدانست و هدفش حذف یا کاهش این رویدادهای داخلی مشکلساز بود. ولی در درمانهای موج سوم، تنها کاهش صرف علایم هدف نیست. بلکه رشد مهارتها و تواناییها با هدف بهبود زیاد کمی و کیفی فعالیتهایی که از نگاه بیمار باارزش میباشند است.
برای عضویت در اینستاگرام (ذهن نو) کلیک کنید
سوالی دارید؟ با ما تماس بگیرید
تماس با برترین مشاوران از طریق تلفن ثابت در سراسر کشور از 8 صبح الی 12 شب حتی ایام تعطیل
سراسر کشور :9099070354
جهت مشاوره تلفنی با موبایل و رزرو وقت حضوری
امروزه رواندرمانیهایی که بر پذیرش و ذهنآگاهی مبتنی است، به عنوان درمان های موج سوم شناختی– رفتاری شناخته میشوند. درمانهای موج سوم با خیزش درمانهای رفتارگرایی مبتنی بر اصول شرطیسازی عاملی و پاسخگر شروع شد. و این پدیده را به گونهای میتوان واکنشی به رویکردهای روانتحلیلی تلقی نمود. این درمانها طیف گستردهای از درمانها را شامل میشود و فقط محدود به درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، رفتاردرمانی دیالکتیک و رواندرمانی تحلیلی کارکردی نمیباشد. خود این رویکردها نیز در درونشان از جنبه نظریه آسیبشناسی روانی، مکانیزمهای تغییر و تکنیکهای مداخلهای مقداری تفاوت دارند. در این مطلب به درمانهای موج سوم و انواع آن میپردازیم. برای شروع درمان با این روش های روی مشاوره فردی کلیک کنید.
منبع: درمان های موج سوم | رویکردهای درمانی موج سوم کدامند؟
موج سوم درمانها، تلفیقی از سنتهای معنوی شرقی، همچون فنون مراقبه، تفکر نظارهای با رفتاردرمانی- شناختی سنتی میباشد که هایز و همکارانش این تلفیق را به عنوان موج سوم رفتاردرمانی نام نهادند. درمان های موج سوم بر آگاهی نسبت به لحظه حال و پذیرش آن تاکید میکنند. همچنین در این رویکرد به کمک طرحوارهها به فرایند درمان کمک مینمایند. طرحوارهها حاکی از باورهای بنیادینی است که تشکیلدهنده دیدگاه شخص راجع به خود، دیگران و جهان اطراف میباشد. این طرحوارهها، سازههای فرضیاند که بازنمایی معانی در آنها ذخیره میگردد.
فرضیه رویکردهای دو نسل اول رفتار درمانی (BT) این است که حالتهای روانی، احساسات و حالات فیزیولوژیکی خاصی به رفتار ناکارآمد منجر میشوند. از این رو، مداخله درمانی یعنی حذف یا حداقل کاهش این رویدادهای داخلی مشکلساز میباشد. ولی در روشهای درمانی موج سوم، اهداف درمانی تنها کاهش صرف علایم نیست. بلکه رشد مهارتها با هدف بهبود فراوان کیفی و کمی فعالیتهایی که از نگاه بیمار باارزش میباشند نیز مدنظر است. حتی در مورد مراجعینی هم که شدت بیماریشان زیاد است، درمانهای موج سوم بر توانمند سازی و افزایش مهارتها و الگوهای رفتاری تاکید میکنند و در بسیاری از زمینهها استفاده میشود. دلیل تاکید بر ایجاد مهارتهای رفتاری سالم، این است: فرایندهایی که بیمار بطور مداوم با آنها دست و پنجه نرم میکند (قضاوت و تلاش برای کنترل تجربیات درونی) با تجربیات درونی رواندرمانگر همانند است، این شیوههای درمانی همانقدر که برای بیمار مناسباند، برای رواندرمانگر نیز مفیدند.
(ACT) درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد یک رویکرد فرایندمدار و یکی از رواندرمانیهای موج سوم میباشد. بر خلاف شناختدرمانی سنتی در این رویکرد، محتوای افکار و باورهای بیماران را ارزیابی نمیکنند؛ بلکه به فرایندهای شکلگیری آسیبشناسی روانی در بافت و زمینه مشکل توجه میگردد. انعطافپذیری روانی و اجتناب تجربی دو مفهوم کلیدی این نوع درمان است. انعطافپذیری روانشناختی به این معناست که بیمار توانایی انتخاب عملی گزینه مناسب را در بین گزینههای مختلف کسب کند، نه این که فقط برای اجتناب از افکار، احساسات و تمایلات آشفته، انجام کاری به فرد تحمیل شود. اجتناب تجربی هم یعنی شخص تمایلی ندارد در تجربیات خصوصی خاصی بماند و تلاش میکند تا شکل یا فراوانی این تجربیات را اصلاح کند.
برای آشنایی کامل با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد کلیک کنید.
رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT)رویکردی رواندرمانگرانه که مارشا لینهان در درمان مشکلات افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی که شدیدا در معرض خودکشی بودند، ابداع کرد. در سال 2001 رفتاردرمانی دیالکتیکی عنوان روش درمانی با پیشینه تجربی در اختلال شخصیت مرزی را دریافت نمود و امروزه نیز تنها شکل درمان سرپایی و مؤثر بر این اختلال میباشد. این رهیافت بر نظریه زیست-اجتماعی تبادلی مبتنی است؛ که به بررسی علت مشکلات تنظیم خلق در اختلال شخصیت مرزی میپردازد. همچنین راهبردهای درمان شناختی- رفتاری را با جنبههایی از مراقبه ادغام مینماید. درمانگر در این روش برای این که این دو دیدگاه متضاد را در قالب یک مجموعه منسجم از اصول درمانی سنتز (ساختن) کند، از فلسفه دیالکتیکی استفاده مینماید.
شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (MBCT) ابتدا به عنوان روشی برای پیشگیری از عود افسردگی معرفی شد. این روش درمانی، جنبههایی از شناخت درمانی را با تکنیکهای مراقبه ترکیب میکند. هدف این درمان آموزش کنترل توجه به بیماران میباشد تا تغییرات خلقی خود را شناسایی کنند و از شروع دوره مجدد اختلال جلوگیری نمایند. از سویی هم بیماران در برنامه شناختدرمانی مبتنی بر ذهن آگاهی میآموزند تا به جای توجه به افکار و احساسات ناکارآمد، به بدن و طبیعت اطرافشان بیشتر توجه نمایند. همچنین این مدل درمانی فرض را بر این میگیرد که مکانیسم درمانی فعال، باید بتواند مفروضههای ناکارآمد و باورهای هستهای را براساس ساختارهای منطقی تغییر دهد. به دنبال چنین تغییراتی است که نشانههای بیماری فروکش خواهند کرد.
کابات زین (1990) نخستین بار، کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی (MBSR) را برای طیف وسیعی از افراد مبتلا به اختلالات مرتبط با استرس و درد مزمن در دانشگاه پزشکی ماساچوست به کار برد. مبنای ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت درمانی است، در این الگوی درمانی، ذهن آگاهی به این معناست که توجه عمدی شخص را به تجربهای که در حال حاضر جریان دارد، متمرکز کنند. این توجه دارای ویژگی غیرقضاوتی و همراه با پذیرش میباشد و تاکیدش بر روی تمرینهای نشستن، مراقبه قدمزدن و بعضی تمرینهای یوگا است.
برای آشنایی بیشتر با روش های درمان و کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی کلیک کنید.
فعالسازی رفتاری (BA)یک نوع رفتاردرمانی محض و مبتنی بر تحلیل تابعی رفتار میباشد، که اگر چه در درمان اغلب اختلالات کاربرددارد، ولی بیشتر در درمان افسردگی استفاده میشود. کانون درمان فعالسازی رفتاری، اجتناب رفتاری است. در این درمان به بیمارمیآموزند که در برخورد با شرایط محیطی آزاردهنده و ناکامکننده، به جای اجتناب، با رفتاری فعالانهتر به آن شرایط واکنش نشان دهد. از مهمترین خصوصیات این درمان ایناست که، از نظر زمان و هزینه مقرون به صرفه میباشد، امکانات خوب و سهولت در اجرا، همراه با راهنمای درمانی و همچنین پروتکل درمان با ویژگیهای فردی بیمار منطبق میباشد.
این روش درمانی یا (FAP)مبتنی بر اصول رفتارگرایی رادیکالی اسکینر و تحلیل رفتار میباشد و تاکیدش بر نقش تقویت مشروط است. این مدل با رویکردی رفتاری به درمان تأکیدی دقیق بر جنبههای درمانی و روابط (تعاملات) نزدیک بین درمانگر – مراجع دارد، تا فرصتی پیش آید که رفتار بهبود یافته فورا شکل گیرد و تقویت یابد. برای تبیین نحوه ایجاد مشکلات زندگی در جلسه درمان، اصول تحلیل تابعی این است که فرصتهایی برای تغییر درمانی و تعمیم غیرمستقیم بهبودیهای حاصله از جلسه درمان به زندگی روزمره واقعی فراهم آید.
زوجدرمانی رفتاری تلفیقی (IBCT)که از زوجدرمانی رفتاری سنتی نشات گرفته توسط آندروکریستنسن و نیل جاکوبسون ابداع شد. اولین بار در سال 1995 به عنوان یک درمان ابتکاری به صورتی جامع معرفی شد. هدف زوجدرمانی رفتاری تلفیقی پذیرش عاطفی از طریق رهاسازی احساسات آسیبپذیر است، تا احساس همدلی را تقویت کند و تغییر رفتار میسر گردد. این مدل نشان داد که ناراحتیهای موجود بین زن و شوهر به خاطر تفاوتهای آنها به وجود نمیآید. بلکه به وسیله نحوه واکنش به این تفاوتهای اجتنابناپذیر و تلاش برای حذف آنهاست که ایجاد میشود.
درمان سیستم تحلیل رفتاری شناختی (CBASP) را جیمز پی. مک کالوگ استاد روانپزشکی و روانشناسی دانشگاه ویرجینیای آمریکا ابداع کرد. این روش درمانی نتیجه بیش از 30 سال پژوهش و کار بالینی و درمانی وی است. این مدل، روش جدیدی در درمانهای موج سوم است و مخصوصا برای درمان افسردگی مزمن طراحی شده است. در این رویکرد، درمان بین فردی را با درمان شناختیرفتاری ترکیب میکنند. علائم و نشانههای زیستی، روانی و اجتماعی افسردگی مزمن، در نتیجه رشد متوقف شده در مرحله پیش عملیاتی پیاژه (در بیماران با شروع زودرس) یا تشدید بازگشت هیجانی کلی (در بیماران با شروع دیررس)، مشاهده شده است. در این درمان، بیماران میآموزند که الگوهای رفتاری و شناختیشان، چگونه مشکلات بینفردی و الگوهای غیرانطباقی از رفتار بینفردی را به وجودمیآورد و تداوم میبخشند. تمرکز اولیه نیز در این رویکرد بر تعاملات بین فردی میباشد.
برای دریافت مشاوره در زمینه درمان های موج سوم میتوانید در ساعت از روز برای مشاوره تلفنی از طریق شماره 02191002360 با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو تماس حاصل نمایید.
در این رویکرد درمانی بیشتر روی آگاهی نسبت به لحظه حال و پذیرش آن تاکید میشود. و به کمک طرحوارهها که باورهای بنیادین و تشکیلدهنده دیدگاه شخص نسبت به خود، دیگران و جهان اطراف است، به درمان کمک میکنند.
دو نسل اول درمانی، حالتهای روانی، احساسات و حالات فیزیولوژیکی خاصی را علت رفتار ناکارآمد میدانست و هدفش حذف یا کاهش این رویدادهای داخلی مشکلساز بود. ولی در درمانهای موج سوم، تنها کاهش صرف علایم هدف نیست. بلکه رشد مهارتها و تواناییها با هدف بهبود زیاد کمی و کیفی فعالیتهایی که از نگاه بیمار باارزش میباشند است.
برای عضویت در اینستاگرام (ذهن نو) کلیک کنید
سوالی دارید؟ با ما تماس بگیرید
تماس با برترین مشاوران از طریق تلفن ثابت در سراسر کشور از 8 صبح الی 12 شب حتی ایام تعطیل
سراسر کشور :9099070354
جهت مشاوره تلفنی با موبایل و رزرو وقت حضوری
کنترل ذهن از جمله تواناییهای مهمی است که هرکدام از ما میتوانیم در خودمان ایجاد کنیم. حتماً شما هم به این نتیجه رسیدهاید که ذهن ما قدرت فوقالعادهای دارد. مسیری که ذهن ما در آن قرار دارد و موضوعاتی که راجع به آن فکر میکند میتواند تأثیر بسیاری روی کیفیت زندگیمان داشته باشد. به همین خاطر بسیار مهم است که شما کنترل ذهنتان را در دست داشته باشید. هرچقدر بیشتر بتوانید خوراک ذهنتان را کنترل کنید بیشتر و سریعتر نیز در مسیر موفقیت حرکت خواهید کرد. به همین خاطر آشنایی با راهکارهای کنترل ذهن از جمله موضوعات مهمی است که باید در برنامه زندگیتان قرار دهید. ما در این مطلب سعی میکنیم تا این راهکارها را بررسی کنیم. این نکته را نیز به خاطر داشته باشید که صحبتکردن با یک مشاور متخصص میتواند در این مسیر بسیار کمککننده باشد. برای دریافت مشاوره فردی کلیک کنید.
منبع: کنترل ذهن
اولین سؤالی که باید به آن جواب بدهیم این است که اصلاً کنترل ذهن چه اهمیتی دارد؟ در رابطه با این موضوع باید بگوییم کنترل ذهن درست مانند هر توانایی دیگر شرایط زندگی ما را بهتر کرده و کمک میکند که زندگی باکیفیتتری داشته باشیم. بهطورکلی این توانایی در دو جهت کاهش مشکلات و همینطور بهتر کردن شرایط زندگی به ما کمک میکند. به همین خاطر فایده کنترل ذهن را میتوانیم در مسائل زیر بدانیم:
بهطورکلی ذهن ما دوست دارد راجع به مسائل مختلف فکر کند؛ و به همین خاطر است که تمرکزکردن روی یک موضوع گاهی اوقات برایمان سخت میشود. درعینحال حتماً این موضوع را میدانید که یکی از مهمترین آمادگیها برای رسیدن به موفقیت این است که شما بتوانید روی هدف تمرکز کنید. به همین دلیل روانشناسان معتقدند اولین فایده کنترل ذهن کمک به شما برای رسیدن به هدفهایتان است.
وقتی شما بتوانید محتوای افکارتان را تحت کنترل دربیاورید چندین فایده خواهد داشت. اولاً شما تمرکز بیشتری روی هدف خود دارید؛ و همین موضوع به شما کمک میکند تا راهحلهای بهتر برای رسیدن به شرایط ایدهآل را پیدا کنید. ثانیاً شما با کنترل ذهنتان از ورود افکار منفی جلوگیری کرده و بهعبارتدیگر افکار مثبت را جایگزین میکنید. این کار روحیه شما برای موفقیت را نیز بالاتر خواهد برد. در نتیجه توانایی بیشتری برای رسیدن به هدفهایتان خواهید داشت.
کنترل ذهن، شما را از درگیرشدن با بیماریهای روحی در امان نگه میدارد. فکرکردن به مسائل منفی یا چیزهایی که دوستشان نداریم تأثیر بسیاری در مضطرب یا افسرده شدن ما دارد. بسیاری از کسانی که درگیر بیماریهای روحی میشوند از این شکایت دارند که در افکار منفیشان غرق میشوند؛ و توانایی کنترل آنها را ندارند. به همین خاطر گفته میشود اگر شما بتوانید محتوای افکارتان را تحت کنترل بگیرید تا حد زیادی خودتان را از خطر بیماریهای روحی در امان نگه داشتهاید.
اولین قدم برای این که بتوانید ذهنتان را کنترل کنید این است که آن را بشناسید. روانشناسان در روش درمان شناختی معتقدند وقتی هرکدام از ما از جریان افکارمان آگاه باشیم بهتر میتوانیم آن را کنترل کنیم. برای مثال کسی که همیشه در مورد شرایط منفی مبالغه میکند، اگر این مسئله را بداند میتواند در شرایط نامناسب به خودش تذکر دهد که مجدداً درگیر خطای ذهنی شده است. یا کسی که بیش از حد احساسی تصمیم میگیرد با دانستن این مطلب میتواند در هنگام تصمیمگیریها به خودش کمک کند. به همین خاطر اگر به دنبال راهی برای کنترل ذهنتان هستید شناخت خودتان از اولین قدمهایی است که باید بردارید. شما میتوانید برای آشنایی بیشتر با افکارتان از یک روانشناس متخصص کمک بگیرید.
یکی از تمرینهای خیلی خوب برای کنترل ذهن این است که از قدرت تخیلتان استفاده کنید. در طول روز زمانی را برای این در نظر بگیرید که راجع به آنچه دوستش دارید فکر کنید. با این کار شما تمامی نیروهای ذهنی خود را به سمت چیزی که میخواهید بسیج میکنید. و همین موضوع انرژی و انگیزه شما را نیز چندبرابر خواهد کرد. بهعلاوه با این تمرین شما به خودتان یادآوری میکنید این شما هستید که کنترل ذهنتان را در دست دارید؛ نه اینکه ذهنتان شما را به هر سمتی که میخواهد بکشاند.
کنترلکردن افکار کار خیلی راحتی نیست. برای رسیدن به این هدف شما به صبر و تلاش بسیاری نیاز دارید. ممکن است بسیاری از مواقع به خودتان بیایید و ببینید که در افکار منفی یا نشخوارهای فکری غرق شدهاید. کاری که باید در این مواقع انجام بدهید این است که جریان این افکار را متوقف کنید. زمانی که متوجه میشوید افکار منفی در ذهن شما شروع به فعالیت کردهاند حواستان را به چیز دیگری پرت کنید. بهمرورزمان شما در این تمرین پختهتر میشوید. و یاد خواهید گرفت ذهنتان را از فکرکردن به چیزهایی که دوست ندارید دور کنید.
یکی از چیزهایی که ذهن ما را آشفته میکند هیجانات بیش از حد هستند. وقتی ما درگیر احساسات میشویم بهسختی میتوانیم منطقی فکر کنیم. پس در درجه اول سعی کنید وقتی هیجانهایتان زیاد میشود از تصمیمگیریهای جدی خودداری کنید. بهعلاوه بهتر است راهکارهای کنترل هیجان را یاد بگیرید. با این کار شما بهتر میتوانید محتوای ذهنتان را مدیریت کنید؛ و از کشیدهشدن افکارتان به مسیرهایی که نمیخواهید جلوگیری خواهید کرد.
حتماً شما هم متوجه شدهاید که بیشتر افکار ما یا راجع به اتفاقات آینده هستند و یا راجع به تجربیات گذشته؛ به همین خاطر روانشناسان توصیه میکنند اگر میخواهید کنترل ذهنتان را در دست بگیرید در زمان حال زندگی کنید. زندگی در لحظه یا حضور ذهن به شما کمک میکند ذهنتان را از منحرفشدن به سمت مسائلی که مربوط به لحظه حال نیستند دور نگه دارید. با انجام این تمرین شما یاد خواهید گرفت که ذهنتان را متمرکز بر اینجا و اکنون نگه دارید؛ و در نتیجه با تمرکز بیشتری میتوانید با مسائل مختلف زندگی مواجه شوید.
یکی از راهکارهای مؤثر برای رسیدن به کنترل ذهن تمرینهای آرامسازی هستند. تمریناتی مثل مدیتیشن یا یوگا به شما کمک میکنند حداقل برای چند دقیقه همه توجه خودتان را روی بدن و لحظه حال متمرکز کنید. در نتیجه شما یاد خواهید گرفت که روی یک موضوع خاص تمرکز کرده و بهعبارتدیگر ذهنتان را در کنترل خودتان در بیاورید.
شاید برایتان جالب باشد اگر بگوییم کنترل ذهن یکی از روشهای درمانی در روانشناسی است. روانشناسان معتقدند بسیاری از مشکلات روحی مانند اضطراب و افسردگی به این خاطر ایجاد میشود که فرد نمیتواند جریان افکار منفی را متوقف کند. به همین خاطر روشهای بسیاری برای کنترل ذهن در روانشناسی وجود دارد. اگر احساس میکنید در مدیریتکردن فکرهایتان دچار مشکل هستید و نمیتوانید افکار ناخواسته را کنترل کنید بهتر است راجع به این موضوع از یک مشاور کمک بگیرید. از جمله اقدامات روانشناسان عبارتند از:
همانطور که گفتیم وجود افکار مزاحم مهمترین ویژگی بیماریهای روحی است. بهعلاوه بیماران معمولاً قادر نیستند که این افکار را کنترل کنند. این بیماران معمولاً در شرایطی قرار دارند که توسط افکار منفی احاطه شدهاند و هیچ کاری از دستشان برنمیآید. در نتیجه به طور کامل در احساسات منفی مثل ترس و غم فرومیروند. اگر روانشناس احساس کند شما نیز به دلیل مشکلات روحی یا آسیبهایی که دیدهاید نمیتوانید جریان افکارتان را کنترل کنید به شما کمک میکند تا با استفاده از روشهای درمانی با مشکل اصلی خودتان روبهرو شده و آن را درمان کنید.
همیشه هم بیماریهای روحی نیستند که باعث میشوند شما کنترلی روی ذهنتان نداشته باشید. گاهی اوقات شما فقط به این خاطر که تابهحال تلاش نکردهاید در این زمینه ضعیف هستید. یا شاید صرفاً به دنبال این باشید که خودتان را در این موضوع توانمندتر کنید. در این شرایط نیز مشاورین با استفاده از راهکارها و تمرینهای مختلف به شما کمک میکنند تا توانایی خود را در این زمینه بالاتر ببرید.
برای دریافت مشاوره در زمینه کنترل ذهن میتوانید در هر زمان از روز برای مشاوره آنلاین با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02191002360 تماس بگیرید.
برای این کار باید نسبت به افکار خودتان آگاه باشید. در هر لحظه حواستان را به فکرهایی که از ذهنتان میگذرد جمع کنید. وقتی متوجه میشوید که افکار منفی در ذهن شما روشن شدهاند سعی کنید با استفاده از روشهایی مثل پرتکردن حواستان یا هشداردادن به خودتان در مورد اینکه این افکار واقعیت ندارند و ساخته ذهن شما هستند جلوی بیشترشدن آنها را بگیرید.
برای عضویت در اینستاگرام (ذهن نو) کلیک کنید
سوالی دارید؟ با ما تماس بگیرید
تماس با برترین مشاوران از طریق تلفن ثابت در سراسر کشور از 8 صبح الی 12 شب حتی ایام تعطیل
سراسر کشور :9099070354
جهت مشاوره تلفنی با موبایل و رزرو وقت حضوری
شماره تماس با موبایل : 02191002360
منبع: کنترل ذهن
ترس از گربه یک فوبیای خاص از نوع فوبیایحیوانات است که در ادبیات تخصصی روانشناسی با نام ایلوروفوبیا نیز شناخته میشود. فوبیای گربه باعث میشود فرد ترس شدید و غیرمنطقی را در زمان دیدن یا نزدیک شدن این حیوان تجربه کند، در برخی موارد سرکار رفتن، گشتن در طبیعت، رفتن به منزل اقوامی که گربه دارند، غیر ممکن میشود. در این موارد شدید حتما باید از کمک روانشناس استفاده کرد. در موارد خفیفتر نیز نباید آن را نادیده گرفت، با خواندن ادامه مقاله به اهمیت این موضوع پی خواهید برد. برای آشنایی با سایر انواع فوبیای حیوانات کلیک کنید.
منبع: ترس از گربه یا ایلوروفوبیا | علائم و راه های از بین بردن و درمان ترس از گربه
ترس از گربه (گربه هراسی ، فوبیای گربه، Ailurophobia) نوعی اختلال روانی است که در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM5) نیز در دسته فوبیاها طبقه بندی شده است. شاید گربه هراسی به اندازه ترس ازسگ متداول نباشد. اما به دلیل اهلی بودن این حیوان و حضور او در نقاط مختلف شهر و حتی خانه برخی حیوان دوستان و آشنایان، فرد دچار ترس از گربه با مشکلات عمیقی مواجه خواهد شد. به همین دلیل این ترس غیر معقول باید برای درمان بیشتر مورد توجه قرار بگیرد.
ترس از گربه یکی از انواع فوبیای خاص است که در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانپزشکی به عنوان اختلالی اضطرابی طبقه بندی میشود. در این شرایط فرد ترس شدید و غیرمنطقی را هنگام مواجهه با گربهها یا حتی هنگام فکر کردن به آنها تجربه میکند. ترس از گربه (ایلوروفوبیا) آنقدر قوی است که احساس اضطراب زیادی را در درون فرد ایجاد کرده و حتی میتواند منجر به بروز حمله عصبی یا همان پانیک شود. برای آشنایی با سایر اختلالات اضطرابی کلیک کنید. به طور کلی علائم ترس از گربه موارد زیر را شامل میشوند:
– احساس ترس یا اضطراب شدید در مواجهه با گربهها که ممکن است به حمله پانیک نیز منجر شود.
– تلاش برای اجتناب از موقعیتهایی که فرد میداند ممکن است در آنها با گربه مواجه شود و یا حتی اجتناب از فکر کردن به گربهها.
– آگاه بودن از غیرمنطقی بودن ترس و در عین حال احساس ناتوانی برای مدیریت این مسئله.
– بروز اختلال در عملکرد روزانه (برای مثال فرد روابط خود را با دوستانی که از گربهها نگهداری میکنند محدود میکند یا از برخی مسیرها به خاطر حضور گربه عبور نمیکند که این کار موجب مشکلاتی در زندگی روزمره میشود).
– بروز علائم جسمانی اضطراب هنگام مواجهه یا فکر کردن به گربهها (سرگیجه، حالت تهوع، خشکی دهان، تپش قلب، دل درد، لرزش، افزایش تعریق و بالا رفتن سرعت تنفس).
– احساس مرگ و پایان زندگی. فرد در مواجه با گربه و یا فکرکردن به آن، احساس مردن پیدا میکند.
بیشتر بخوانید : علائم اضطراب
متخصصان بر این باورند که بروز فوبیای خاص یک علت دقیق ندارد. بلکه علل مختلفی میتوانند در این مشکل سهیم باشند. برای مثال افرادی که در دوران کودکی مورد حمله یک گربه قرار گرفتهاند یا شاهد حمله گربه به یک فرد دیگر بودهاند، بیش از سایرین ممکن است که دچار ایلوروفوبیا شوند. همچنین عوامل ژنتیکی و محیطی نیز میتوانند در این مسئله نقش داشته باشند.
بررسیها نشان میدهند اکثر فوبیاهای خاص از جمله فوبیای گربه از تجربیات ناخوشایند دوران کودکی نشات میگیرند، حتی اگر فرد اصلا به یاد نیاورد که آن خاطره ناخوشایند دقیقا چه چیزی بوده است.
بیشتر بخوانید : انواع فوبیا
ایلوروفوبیا همانند هر فوبیای خاص دیگر به میزان قابل توجهی به روان درمانی پاسخ میدهد. از همین رو اگر ترس از گربه برایتان دردسرساز شده و میخواهید آن را درمان نمایید، بهتر است به یک روانشناس مراجعه کنید. رویکردهای مختلفی وجود دارد که روانشناسان به کمک آنها در جلسات مشاوره به شما یاری میرسانند تا بر ترس خود غلبه کنید. در این میان رویکرد شناختی رفتاری و تکنیکهای خاص آن نظیر مواجه سازی تدریجی از بیشترین اثربخشی برخوردار است. برای آشنایی با بهترین روشهای درمان فوبی کلیک کنید.
یکی از رایجترین و موثرترین روش های درمان ترس از گربه استفاده از شناخت درمانی است. متخصصان با این روش باورهای هستهای بیمار را که منجر به این فوبیا میشوند را به چالش میکشند. متخصصان با تکنیک های مختلف باور غلط بیمار (کشنده و خطرناک بودن گربه) را تغییر میدهد.
از حساسیت زدایی منظم برای بهبود انواع فوبیاها و ترس ها من جمله ترس از گربه استفاده میشود. دراین روش بیمار به کمک متخصص لیستی از موضوعات و موقعیت های اضطراب آور تهیه میکند. سپس متخصص به ترتیب از کم اضطراب آورترین موضوع بر روی ترس های بیمار کار میکند. در هر مرحله بیمار توانایی مقابله با ترس هایش را پیدا خواهد کرد. هر چه به بالای لیست نزدیک بشوید، کار سخت تر خواهد شد. اما درمانگر با ارائه تمرینات آرمیدگی و ریلکسیشن به شما آموزشمیدهد که چگونه در این مراحل به جلو پیش بروید. برای آشنایی با نحوه اجرای حساسیت زدایی منظم کلیک کنید.
در مواجه سازی تدریجی درمانگر به شما کمک میکند تا موقعیتهایی که موجب ترستان میشوند را به صورت یک طیف طبقهبندی کنید. سپس با فنونی نظیر ریلکسیشن و سایر روشهای خودآرام سازی چگونگی رویارویی با این موقعیتها را به شما میآموزد. این روش شباهت زیادی با حساسیت زدایی منظم دارد. اما با این تفاوت که در هر مرحله اضطراب و استرس به طور کامل از بین نمیرود. بلکه بیمار یاد میگیرد که با حفظ استرس در موقعیت قرار بگیرد. برای اشنایی با جدیدترین روش های درمان اضطراب شدید کلیک کنید.
با مواجهه مستقیم با موضوع ترس احتمال از بین رفتن آن وجود دارد. اما این مساله در مورد همه بیماران صدق نمیکند. در غرقه سازی بیمار به طور مستقیم و گاه بدون سلسله مراتب با گربه روبرو میشود. اجرای این روش حتما باید توسط متخصص صورت بگیرد. چرا که همه افراد نسبت به این روش پاسخ مثبتی نمیدهند. متاسفانه خیلی از کسانی که تخصصی ندارند، از این روش برای از بین بردن ترس عزیزانشان استفاده کردهاند، اما موجب بدتر شدن شرایط آنها گشته اند. برای آشنایی با نحوه صحیح اجرای غرقه سازی کلیک کنید.
داروهای مختلفی در بازار برای کاهش و محوکردن نشانه های اضطراب وجود دارد. اما باید بدانید که این داروها درمان محسوب نمیشوند. شما با مصرف داروهای ضد اضطراب تنها برای مدتی کوتاه نشانه های ترس از گربه را سرکوب میکنید. این نوع ترس ریشه در باورها و شناخت شما دارد، پس هیچ دارویی قادر به تغییر این موضوع نیست.
مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو با کادری مجرب در حیطه اضطراب و استرس به شما عزیزان کمک میکند تا بر ترس هایی مثل فوبی گربه غلبه نمایید. مجموعه ذهن نو به شما این امکان را میدهد تا در هر موقعیت جغرافیایی به برترین متخصصان روانشناسی حاذق دسترسی داشته باشید. برای اینکار کافی است با شماره های درج شده تماس گرفته و وقت مشاوره روانشناسی دریافت نمایید.
برای دریافت مشاوره در زمینه ترس از گربه میتوانید در ساعت از روز برای مشاوره تلفنی از طریق شماره 02191002360 با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو تماس حاصل نمایید.
خیر، استفاده از درمان دارویی نظیر داروهای ضد اضطرابی تنها در شرایطی ضرورت می یابد که سطح اضطراب بیمار بسیار بالا باشد. هم چنین در موقعیت های پیچیده ای که چند اختلال روانشناختی با هم حضور دارند نیز استفاده این داروها می توانند روند درمان را تسریع نمایند. با این حال تصمیم گیری در زمینه شروع مصرف دارو باید حتما زیر نظر یک متخصص صورت بگیرد.
در اکثر موارد بله، اما ممکن است در برخی موارد عوامل محیطی یا ژنتیکی دیگری در بروز این مشکل نقش داشته باشند.
روانشناسان بالینی از جمله متخصصینی هستند که با استفاده از تکنیک های مختلف در جلسات روان درمانی می توانند در بهبود این مشکل به شما یاری برسانند. اگر نیاز به مصرف دارو وجود داشته باشد روانشناس شما را به یک روانپزشک ارجاع خواهد داد.
برای عضویت در اینستاگرام (ذهن نو) کلیک کنید
سوالی دارید؟ با ما تماس بگیرید
تماس با برترین مشاوران از طریق تلفن ثابت در سراسر کشور از 8 صبح الی 12 شب حتی ایام تعطیل
سراسر کشور :9099070354
جهت مشاوره تلفنی با موبایل و رزرو وقت حضوری
شماره تماس با موبایل : 02191002360
منبع: ترس از گربه یا ایلوروفوبیا | علائم و راه های از بین بردن و درمان ترس از گربه